گمشدگان گمنام : گزارشی از سرنوشت مبهم ٤ کارگر گرفتار در میان آوار پلاسکو
رأی دهید
منتظر معجزه میمانیم
خواهر قاسم به «شهروند» میگوید: «قاسم ١٢سال نگهبان ساختمان پلاسکو بود. یک روز درمیان ٢٤ساعت آنجا نگهبانی میداد. یعنی ٢٤ساعت درساختمان پلاسکو نگهبانی میداد و ٢٤ساعت به خانهاش در اسلامشهر میرفت. روز حادثه ساعت ٨ صبح قرار بود که شیفتش تمام شود و جایش را به نگهبان بعدی بدهد، اما این حادثه رخ داد و به همین دلیل او آنجا ماند تا به آتشنشانان کمک کند. او بعد از تعطیلی کارش به خانه برنگشت. آنجا درکنار همکارانش ماند. ساعت
٣٠: ١٠ صبح بود که با ما تماس گرفت و خبر آتشسوزی پلاسکو را داد. با او در ارتباط بودیم تا اینکه درست از ساعت ٣٠: ١١ قاسم دیگر جواب تلفنش را نداد. هرچه با او تماس میگرفتیم، در دسترس نبود. بلافاصله خودمان را به محل حادثه رساندیم، اما میگفتند از قاسم خبری نیست. قاسم به همراه پسرداییاش و دو کارگر دیگر که از دوستانش بودند، هنگام ریختن آوار درساختمان جا مانده بودند. اینها را همکاران قاسم به ما گفتند. ما هم دست از تماسگرفتن با قاسم برنداشتیم. مرتب شماره موبایلش را میگرفتیم، اما در دسترس نبود. چند ساعت بعد هم گوشی تلفنش خاموش شد. بعد نگرانی ما بیشتر شد تا اینکه خبر دادند کسی پیامک فرستاده و گفته که همراه سهنفر دیگر در موتورخانه محبوس شدهاند. آن شخص در پیامکش، اسم برادرم قاسم را هم آورده بود. انگار دنیا را به ما دادند. امیدوار شدیم که برادرم زنده است و هنوز هم امید داریم. اگر آن پیامک ارسال نمیشد و ما از سلامتی قاسم باخبر نمیشدیم، شاید تا الان امیدی به زندهماندنش نداشتیم، اما بعد از آن پیامک احساس میکنیم که قاسم جایی آن پایین زنده است و خودش را نجات داده تا کسی او را پیدا کند. او به همراه سهنفر از همکارانش که همگی کارگر ساختمان پلاسکو بودند، آن زیر ماندهاند و ما امیدواریم که زنده باشند. فکر میکنیم جایی برای خودشان پیدا کرده و درمیان خروارها خاک خود را نجات دادهاند. خانوادههای آن سه کارگر دیگر هم مثل ما ٤روز است که در مقابل ساختمان پلاسکو نشستهاند و امید دارند خبرخوبی از عزیزانشان به دست آورند. ما امیدمان را از دست نمیدهیم. مطمئنم که برادرم زنده است. او تنها ٣٥سال دارد. یک دختر ٧ساله و یک پسر ٨ماهه دارد و ما هر روز دعا میکنیم که خدا او را به فرزندانش ببخشد. او مرد باوجدان و مسئولی بود. همیشه به کارش اهمیت زیادی میداد و آن روز با اینکه میتوانست از محل کارش به خانه برگردد، اما ماند تا به همه کمک کند. برای همین ما منتظر معجزه میمانیم.»
سرنوشت نامعلوم ٤ کارگر
علی عبدی کارگری است که توانسته چند ثانیه پیش از ریزش آوار خودش را نجات دهد. به همراه قاسم پسرداییاش درحال فرار از ساختمان بودند که ناگهان علی متوجه شد قاسم درکنارش نیست. علی خودش را نجات داد، اما قاسم آن زیر ماند. نتوانست خودش را نجات دهد. علی ٤٠ساله درحالی که با یادآوری آن صحنههای وحشتناک بغض میکند، درباره آن روز تلخ به خبرنگار «شهروند» چنین میگوید: «من از سن ١٨سالگی یعنی ٢٢سال درآن ساختمان کار میکردم. کارم تأسیساتی بود و درقسمت آسانسور مشغول بودم. آن روز ساعت ٨ صبح بود که آتش از طبقه ١٠ ساختمان پلاسکو آغاز شد. من و همکارانم بلافاصله به طبقه ١٠ رفتیم، اما دیدیم که کپسولها خالی است. خیلی ترسیده بودیم. به پشتبام ساختمان دوم پلاسکو رفتیم و آنجا متوجه شدیم که آتش درحال زبانهکشیدن است. برای همین به طبقات پایین رفتیم که متوجه شدیم موضوع به آتشنشانی اطلاع داده شده است. من و قاسم با هم پسردایی و پسرعمه هستیم. آن روز تمام لحظات درکنار هم بودیم. وقتی به ما گفتند که ساختمان درحال ریزش است، با هم فرار کردیم، اما لحظه آخر قاسم گفت که باید داخل موتورخانه برود تا وسایلش را بردارد. او رفت و من هم از ساختمان بیرون آمدم. با این حال فکر میکردم که قاسم همراهم است، بیرون آمدم و ساختمان ریزش کرد. صحنه وحشتناکی بود. همه گریه میکردند و خودشان را میزدند. کسی درحال خودش نبود. همه شوکه بودند. من هم همینطور؛ تازه بعد ازچند دقیقه بود که متوجه شدم قاسم درکنارم نیست. باورم نمیشد. همه اطراف را به دنبالش گشتم، ولی اثری از او نبود. آنجا بود که فهمیدم قاسم زیر آوار مانده است.» او در ادامه صحبتهایش میگوید: «ما ١٦ کارگر بودیم که در آن ساختمان کار میکردیم. بعضیها نگهبان، بعضیها کار تأسیس و بعضیها هم نظافتچی بودند. درمیان ما قاسم، حبیب، حیدر و محسن زیر آوار جا ماندند. یکی از آنها به موبایل همکارمان پیامک داده بود که آنها درموتورخانه حبس شدهاند، ولی دیگر همان یک پیامک بود و خبری نشد. نتوانستیم از سرنوشتشان اطلاعی پیدا کنیم. محسن تأسیساتی ٦٠ساله، حبیب نظافتچی ٥٥ساله و حیدر هم نظافتچی ٣٥ساله بودند. محسن بازنشسته شده بود و ماهی ٧٠٠هزارتومان حقوق میگرفت. حبیب هم ٧سال بود آنجا کار میکرد. حیدر هم ٥ یا ٦سالی میشد که در آنجا کار میکرد. حالا دیگر خبری از آنها نیست. خانوادههایشان هر روز به مقابل ساختمان پلاسکو میروند و با توجه به آن پیامک امیدوارند که زنده باشند.»
دیدگاه خوانندگان
۳۴
Unkn0wn - اصفهان، ایران
زمانی که انسان احساس کنه جونش در خطره قدرت عجیبی بهش دست میده با چنان سرعتی میتونه بدوه که تو عمرش هم ندویده.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۰:۰۷
۶۳
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
اون چلاق علی که ادای رهبر رو در میاره، بجای پک زدن به وافورش و دشمن دشمن کردن، باید در محل حاضر بشه و سگ های ساندیس خور درگاهش رو هم بیاره که کمک کنند و نجاتشون بدند.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۰:۳۴
razmandeh - استکهلم، سوئد
خدایا هیچ مادر را چشم براه فرزندش مگذار!!!!!!
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۱:۳۹
۴۳
انگشت به دهان - ملبورن، استرالیا
حتی تصورش هم ترسناک و غم انگیزه . امیدوارم زنده باشن هم وطن های مظلوم
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۳:۰۳
۶۲
فرهاد امیرپور - خارکوف، اوکراین
این جماعت کلم بسر هیچ مسئولیتی در قبال جان زنده ها ندارندو همش دنبال وفات شدگان هستن.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۲
۷۰
جوابگو - مالمو، سوئد
کشتن رفسنجانی باعث شد تخریب پلاسکو کلید بخور که توجه دنیا به آتش سوزی بجای قتل رفسنجانی جلب بشه،طبقه بالا آتش زده میشه بعد با سه دینامیت از طبقات مختلف انفجار انجام میشه ،بخاطر اینکه دود طبقه بالا سیاه میباشد،اما تبعات پایین سفید ،یعنی خاک انفجار است توجه کنی از سه جای مختلف انفجار انجام میشه،خود بچههای عطسه نشانی میدانند اما کسی جرات اعتراض ندارد.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۳
۴۴
پرژن پرنسس - ملبورن، استرالیا
الهی بمیرم واسه خانواده هاشون
سه شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۳:۲۳
۴۴
پرژن پرنسس - ملبورن، استرالیا
الهی بمیرم واسه خانواده هاشون
سه شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۳:۲۳
۷۰
جوابگو - مالمو، سوئد
کشتن رفسنجانی باعث شد تخریب پلاسکو کلید بخور که توجه دنیا به آتش سوزی بجای قتل رفسنجانی جلب بشه،طبقه بالا آتش زده میشه بعد با سه دینامیت از طبقات مختلف انفجار انجام میشه ،بخاطر اینکه دود طبقه بالا سیاه میباشد،اما تبعات پایین سفید ،یعنی خاک انفجار است توجه کنی از سه جای مختلف انفجار انجام میشه،خود بچههای عطسه نشانی میدانند اما کسی جرات اعتراض ندارد.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۳
۶۲
فرهاد امیرپور - خارکوف، اوکراین
این جماعت کلم بسر هیچ مسئولیتی در قبال جان زنده ها ندارندو همش دنبال وفات شدگان هستن.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۲
۴۳
انگشت به دهان - ملبورن، استرالیا
حتی تصورش هم ترسناک و غم انگیزه . امیدوارم زنده باشن هم وطن های مظلوم
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۳:۰۳
razmandeh - استکهلم، سوئد
خدایا هیچ مادر را چشم براه فرزندش مگذار!!!!!!
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۱:۳۹
۶۳
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
اون چلاق علی که ادای رهبر رو در میاره، بجای پک زدن به وافورش و دشمن دشمن کردن، باید در محل حاضر بشه و سگ های ساندیس خور درگاهش رو هم بیاره که کمک کنند و نجاتشون بدند.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۰:۳۴
۳۴
Unkn0wn - اصفهان، ایران
زمانی که انسان احساس کنه جونش در خطره قدرت عجیبی بهش دست میده با چنان سرعتی میتونه بدوه که تو عمرش هم ندویده.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۰:۰۷
۳۴
Unkn0wn - اصفهان، ایران
زمانی که انسان احساس کنه جونش در خطره قدرت عجیبی بهش دست میده با چنان سرعتی میتونه بدوه که تو عمرش هم ندویده.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۰:۰۷
۶۳
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
اون چلاق علی که ادای رهبر رو در میاره، بجای پک زدن به وافورش و دشمن دشمن کردن، باید در محل حاضر بشه و سگ های ساندیس خور درگاهش رو هم بیاره که کمک کنند و نجاتشون بدند.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۰:۳۴
razmandeh - استکهلم، سوئد
خدایا هیچ مادر را چشم براه فرزندش مگذار!!!!!!
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۱:۳۹
۴۳
انگشت به دهان - ملبورن، استرالیا
حتی تصورش هم ترسناک و غم انگیزه . امیدوارم زنده باشن هم وطن های مظلوم
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۳:۰۳
۶۲
فرهاد امیرپور - خارکوف، اوکراین
این جماعت کلم بسر هیچ مسئولیتی در قبال جان زنده ها ندارندو همش دنبال وفات شدگان هستن.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۲
۷۰
جوابگو - مالمو، سوئد
کشتن رفسنجانی باعث شد تخریب پلاسکو کلید بخور که توجه دنیا به آتش سوزی بجای قتل رفسنجانی جلب بشه،طبقه بالا آتش زده میشه بعد با سه دینامیت از طبقات مختلف انفجار انجام میشه ،بخاطر اینکه دود طبقه بالا سیاه میباشد،اما تبعات پایین سفید ،یعنی خاک انفجار است توجه کنی از سه جای مختلف انفجار انجام میشه،خود بچههای عطسه نشانی میدانند اما کسی جرات اعتراض ندارد.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۳
۴۴
پرژن پرنسس - ملبورن، استرالیا
الهی بمیرم واسه خانواده هاشون
سه شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۳:۲۳
۶۳
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
اون چلاق علی که ادای رهبر رو در میاره، بجای پک زدن به وافورش و دشمن دشمن کردن، باید در محل حاضر بشه و سگ های ساندیس خور درگاهش رو هم بیاره که کمک کنند و نجاتشون بدند.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۰:۳۴
۳۴
Unkn0wn - اصفهان، ایران
زمانی که انسان احساس کنه جونش در خطره قدرت عجیبی بهش دست میده با چنان سرعتی میتونه بدوه که تو عمرش هم ندویده.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۰:۰۷
razmandeh - استکهلم، سوئد
خدایا هیچ مادر را چشم براه فرزندش مگذار!!!!!!
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۱:۳۹
۴۳
انگشت به دهان - ملبورن، استرالیا
حتی تصورش هم ترسناک و غم انگیزه . امیدوارم زنده باشن هم وطن های مظلوم
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۳:۰۳
۶۲
فرهاد امیرپور - خارکوف، اوکراین
این جماعت کلم بسر هیچ مسئولیتی در قبال جان زنده ها ندارندو همش دنبال وفات شدگان هستن.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۲
۴۴
پرژن پرنسس - ملبورن، استرالیا
الهی بمیرم واسه خانواده هاشون
سه شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۳:۲۳
۷۰
جوابگو - مالمو، سوئد
کشتن رفسنجانی باعث شد تخریب پلاسکو کلید بخور که توجه دنیا به آتش سوزی بجای قتل رفسنجانی جلب بشه،طبقه بالا آتش زده میشه بعد با سه دینامیت از طبقات مختلف انفجار انجام میشه ،بخاطر اینکه دود طبقه بالا سیاه میباشد،اما تبعات پایین سفید ،یعنی خاک انفجار است توجه کنی از سه جای مختلف انفجار انجام میشه،خود بچههای عطسه نشانی میدانند اما کسی جرات اعتراض ندارد.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۳
۷۰
جوابگو - مالمو، سوئد
کشتن رفسنجانی باعث شد تخریب پلاسکو کلید بخور که توجه دنیا به آتش سوزی بجای قتل رفسنجانی جلب بشه،طبقه بالا آتش زده میشه بعد با سه دینامیت از طبقات مختلف انفجار انجام میشه ،بخاطر اینکه دود طبقه بالا سیاه میباشد،اما تبعات پایین سفید ،یعنی خاک انفجار است توجه کنی از سه جای مختلف انفجار انجام میشه،خود بچههای عطسه نشانی میدانند اما کسی جرات اعتراض ندارد.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۳
۴۴
پرژن پرنسس - ملبورن، استرالیا
الهی بمیرم واسه خانواده هاشون
سه شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۳:۲۳
۶۲
فرهاد امیرپور - خارکوف، اوکراین
این جماعت کلم بسر هیچ مسئولیتی در قبال جان زنده ها ندارندو همش دنبال وفات شدگان هستن.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۲
۴۳
انگشت به دهان - ملبورن، استرالیا
حتی تصورش هم ترسناک و غم انگیزه . امیدوارم زنده باشن هم وطن های مظلوم
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۳:۰۳
razmandeh - استکهلم، سوئد
خدایا هیچ مادر را چشم براه فرزندش مگذار!!!!!!
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۱:۳۹
۳۴
Unkn0wn - اصفهان، ایران
زمانی که انسان احساس کنه جونش در خطره قدرت عجیبی بهش دست میده با چنان سرعتی میتونه بدوه که تو عمرش هم ندویده.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۰:۰۷
۶۳
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
اون چلاق علی که ادای رهبر رو در میاره، بجای پک زدن به وافورش و دشمن دشمن کردن، باید در محل حاضر بشه و سگ های ساندیس خور درگاهش رو هم بیاره که کمک کنند و نجاتشون بدند.
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۰:۳۴