شربت گل: در کشورم صلح میخواهم تا دیگر کسی مجبور به مهاجرت نشود
رأی دهید
بی بی سی : شربت گل که به مونالیزای افغانستان هم معروف است، در گفتوگوی ویژه با بیبیسی در مورد حوادث اخیر زندگیاش، زندانی شدنش در پاکستان و بازگشتش به افغانستان صحبت کرد.
زنیکه چشمان جادوییاش در روی جلد مجله نشنال جئوگرافیک باعث شهرت جهانیاش شد و دلهای بسیاری را بدست آورد، میگوید از این شهرت خود خورسند نیست و اینکه این موضوع زندگی مهاجرت را برایش دشوارتر ساخت.
شربت گل اکنون در یک منطقه زیبای در کابل با برادرزاده شوهرش زندگی میکند. او ۳ دختر و یک پسر دارد. دختر بزرگ و شوهرش در خیبرپشتونخواه در اثر مریضی زردی سیاه درگذشتند.
با وجود آنکه پس از بازگشت به افغانستان، از سوی افغانها استقبال گرم از او صورت گرفت و کمکهای زیادی به او صورت گرفت ولی باز هم او با این نوع زندگی سازگار معلوم نمیشود.
دو ماه پیش وقتی او از پاکستان به افغانستان بازگشت، من از شربت گل تقاضای مصاحبه کردم و در این مدت با او در تماس بودهام؛ او جواب رد به من نمیداد ولی آماده نبود در رسانهها ظاهر شود.
صحبت از زندانی شدنش در پاکستان از سوی دولت این کشور برایش لحظات و خاطرات تلخ را زنده میکند و مسلما بازگشتش به افغانستان هم از روی مجبوری بوده است.
او در این گفتوگو داستان زندگی خود را به زبان خود بیان میکند و میگوید: "اینجا جنگ بود و ما از ولسوالی کوت ننگرهار به ناصرباغ پشتونستان (خیبرپشتونخواه) کوچ کردیم. مهاجرت بود، در خیمه (چادر) زندگی میکردیم. از آنجا به منطقه کچهگری رفتیم. من ۱۳ سال داشتم که ازدواج کردم. در زندگی بدون پدر و مادر با غریبی و مشکلات زیادی روبرو بودیم. وقتی ده سال داشتم در مکتب بودم که هنگام رخصتی یک عکاس از من عکس گرفت ولی من نمیفهمیدم که این تصویر را کی، چگونه و برای چه گرفت."
شربت گل ادامه میدهد: "۱۷ سال بعد این عکاس مرا پیدا کرد و این تصویر را برایم آورد. آنوقت من ازدواج کرده بودم، فرزند و شوهر داشتم. فقط آن وقت بود فهمیدم که این تصویر از من است. قبل از آن نمیفهمیدم. برای من ضررش زیاد و منفعتش کم بود. مشکل بزرگ این تصویر این بود که در تمام جهان مرا رسوا کرد و آنقدر مرا مشهور ساخت که حتی به خاطر آن زندان رفتم. زندانی شدن حرف عادی نیست."
"۱۵ روز در زندان و ۸ روز را در شفاخانه سپری کردم. من در آنجا ۳۵ سال با پشتونها زندگی خوبی سپری کردم. ولی این توقوع را نداشتم که دولت پاکستان مرا زندانی کند. این خاطره بسیار سخت و بد زندگیام است. با من برخورد خوبی نشد."
وقتی با شربت گل در مورد استقبال از او در افغانستان و برخورد حکومت صحبت میکردم، او با سر دادن آه سرد کوشش میکرد لحظات تلخ زندگیاش را از یاد ببرد و با پیشانی باز به من گفت: "حالا که به کشور بازگشتیم، آقای غنی و حامد کرزی و تمام افغانها از من بسیار قدردانی کردند. ازآنها تشکر میکنم."
شربت گل میگوید: "یکی از مشکلاتم این بود که پاکستان کشور بیگانه بود و من مهاجر بودم. مشکل دیگر این بود که شوهر و دختر بزرگم بیمار شدند و زردی سیاه جان شانرا گرفت. مشکل بزرگ دیگر هم این بود که من زندانی شدم..."
او ادامه میدهد: "من زردی سیاه و بیماری جاغور (گواتر) دارم. اینجا در افغانستان زیر درمانم. اگر جور نشدم، شاید به کشور دیگری بروم."
شربت گل در مورد آیندهاش میگوید: "حالا که من اینقدر مشهور شدهام، میخواهم از این فرصت استفاده کنم و یک موسسه خیریه بسازم تا مردم را بدون پول درمان کنم. مشکلاتی که دیدهام، نمیخواهم برای دیگران هم اتفاق بیفتد. من یک زن روستایی بودم از تصویر و مطبوعات نفرت داشتم. اما حالا خوشحالم که این تصویر برایم اینقدر عزت و شهرت آورده. به خاطر این عکس من کمکهای زیادی به یتمها و بیوهها صورت گرفت."
شربت گل دوباره ده ساله نخواهد شد و نه هم آرزوی بازگشتش به آموزش برآورده خواهد شد ولی او میخواهد با استفاده از این تجربه و ساختن بنیاد خیریه دست بسیاری را در داخل و خارج این کشور بگیرد.
شربت گل نماد زندگی میلیونها افغانی است که داستان مشکلات زندگیاش به تمام گوشههای جهان رسید و کمره مجله نشنال جئوگرافیک چشمان او را که بیانگر داستان درد و رنج این میلیونها افغان بود، به تصویر کشید.
عکس شربت گل در جهان به نماد تراژیدی افغانستان مشهور شده اما جنگافروزان دل سنگ دارند و داستان تلخ زندگی شربت گل برای میلیونها افغان همچنان ادامه دارد.
دیدگاه خوانندگان
۵۷
parvin55 - مادرید، اسپانیا
تا روزیکه این دین ضد بشر در ۹۰ در صد مغزها جا خوش کرده صلحی نخواهد بود....دلت را خوش نکن!!
سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۰
۶۵
سبز علی بیقرار - ایوانکی، ایران
ای گل تلخک زده، شیرین بشو. شربت شیرینی از گلها بشو. شربت و گل را دوباره زنده کن. از شراب گل شرابی تازه شو
سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۳
۴۶
بیدار58 - بابلسر، ایران
مام ارزو میکنیم زودتر هموطنان ناس کشت از مملکتمون گم شن
سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۰
۴۶
بیدار58 - بابلسر، ایران
مام ارزو میکنیم زودتر هموطنان ناس کشت از مملکتمون گم شن
سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۰
۶۵
سبز علی بیقرار - ایوانکی، ایران
ای گل تلخک زده، شیرین بشو. شربت شیرینی از گلها بشو. شربت و گل را دوباره زنده کن. از شراب گل شرابی تازه شو
سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۳
۵۷
parvin55 - مادرید، اسپانیا
تا روزیکه این دین ضد بشر در ۹۰ در صد مغزها جا خوش کرده صلحی نخواهد بود....دلت را خوش نکن!!
سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۰
۵۷
parvin55 - مادرید، اسپانیا
تا روزیکه این دین ضد بشر در ۹۰ در صد مغزها جا خوش کرده صلحی نخواهد بود....دلت را خوش نکن!!
سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۰
۶۵
سبز علی بیقرار - ایوانکی، ایران
ای گل تلخک زده، شیرین بشو. شربت شیرینی از گلها بشو. شربت و گل را دوباره زنده کن. از شراب گل شرابی تازه شو
سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۳
۴۶
بیدار58 - بابلسر، ایران
مام ارزو میکنیم زودتر هموطنان ناس کشت از مملکتمون گم شن
سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۰
۴۶
بیدار58 - بابلسر، ایران
مام ارزو میکنیم زودتر هموطنان ناس کشت از مملکتمون گم شن
سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۰
۵۷
parvin55 - مادرید، اسپانیا
تا روزیکه این دین ضد بشر در ۹۰ در صد مغزها جا خوش کرده صلحی نخواهد بود....دلت را خوش نکن!!
سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۰
۶۵
سبز علی بیقرار - ایوانکی، ایران
ای گل تلخک زده، شیرین بشو. شربت شیرینی از گلها بشو. شربت و گل را دوباره زنده کن. از شراب گل شرابی تازه شو
سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۳
۶۵
سبز علی بیقرار - ایوانکی، ایران
ای گل تلخک زده، شیرین بشو. شربت شیرینی از گلها بشو. شربت و گل را دوباره زنده کن. از شراب گل شرابی تازه شو
سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۳
۵۷
parvin55 - مادرید، اسپانیا
تا روزیکه این دین ضد بشر در ۹۰ در صد مغزها جا خوش کرده صلحی نخواهد بود....دلت را خوش نکن!!
سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۰
۴۶
بیدار58 - بابلسر، ایران
مام ارزو میکنیم زودتر هموطنان ناس کشت از مملکتمون گم شن
سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۰