نامه نگاری دو دشمن؛ محتوا و اثر نامههای صدام و هاشمی رفسنجانی در سال ۶۹ چه بود؟
رأی دهید
هنوز چند ماه از درگذشت آیت الله خمینی رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی نگذشته بود که صدام حسین با فرستادن نامهای به سوی جانشینان او در صدد احیای مذاکرات شکست خورده صلح و اجرای قطعنامه ۵۹۸ برآمد.
پس از پایان چندین دور مذاکره ایران و عراق درباره عقب نشینی و اجرای قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت که با نظارت سازمان ملل و شخص دبیرکل در شهرهای ژنو و نیویورک انجام شده بود، دو طرف موفق به جلب نظر یکدیگر برای امضای موافقتنامه صلح نشدند.
در سوم اردیبهشت ۱۳۶۸ در آخرین دور مذاکرات سه جانبه ایران، عراق و سازمان ملل، دبیر کل این سازمان پس از شنیدن دیدگاههای اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه ایران و طارق عزیز معاون نخست وزیر و وزیر امورخارجه عراق توقف و شکست مذاکرات اجرای قطعنامه و صلح را اعلام کرده بود.
صدام حسین در ۱۵ دی ماه ۱۳۶۸ طی پیامی که به مناسبت شصت و نهمین ساگرد تاسیس ارتش عراق صادر شد طرح صلح تازهای را به ایران ارائه کرد که بلافاصله از سوی جانشینان آیت الله خمینی رد شد.
با معطل ماندن مذاکرات صلح و تاخیر در آزادی اسرای جنگ، صدام حسین در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۶۹ نامهای به آیت الله علی خامنهای و اکبر هاشمی رفسنجانی که اولی به تازگی جانشین آیت الله خمینی شده بود و دیگری چند ماهی بود که به ریاست جمهوری ایران رسیده بود، نوشت و پیشنهاداتی برای مذاکره رو در رو و امضای توافق صلح داد.
نامه نگاری مقامهای ایران و عراق و کلمات و عبارات رد و بدل شده نشان دهنده ارزیابی سیاسی دو طرف نسبت به یکدیگر، ایدئولوژی حاکم بر لحن و رفتار آنها و بخشی از اهداف هشت سال جنگ است که طولانیترین نبرد قرن بیستم را رقم زد. این نامهها نه فقط برای بررسی جنگ ایران و عراق و مناسبات دو کشور اهمیت دارد که گوشهای مهم از شیوه مدیریتی هاشمی رفسنجانی و روابطش با آیت الله خامنهای را در اولین سال نبود آیت الله خمینی نشان میدهد.
آیت الله خامنهای و هاشمی رفسنجانی یکه خوردند
نامه سربسته صدام حسین تکریتی به رهبران ایران را یکی از مقامهای فلسطینی همراه با نامهای از یاسر عرفات رهبر سازمان آزادی بخش فلسطین به تهران آورد که رابطه گرمی با اکبر هاشمی رفسنجانی داشت. (هاشمی رفسنجانی نام آخرین فرزندش را با الهام از عرفات٬ یاسر گذاشته بود که نشانی از علاقه شخصی او داشت.)
هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران در دیباچه کتاب نامههای مبادله شده میان ایران عراق نوشته است: "ابتدا با ناباوری با این ادعا برخورد شد چون که وضع ما و عراق در شرایطی نبود که با عرف دیپلماتیک ارسال پیک و نامه قابل توجیه باشد."
برای بررسی صحت نامه صدام حسین گروهی در وزارت خارجه ایران دست به کار شدند. مطابق خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی بررسیهای ابتدایی نشان میداد که مضامین و امضا و مهر و آرم نامه صحیح است و شناختی که از حامل نامه وجود داشت و نامهای هم از یاسر عرفات به همراه داشت، خیال رهبران ایران را از صحت پیام صدام راحت کرد؛ اما کار به اینجا ختم نشد.
حالا میبایست ایران نخسین پاسخ رسمی را در غیاب آیت الله خمینی به کشوری میداد که ۸ سال با آن جنگیده بود.
اکبر هاشمی رفسنجانی میگوید "سه روز بعد از دریافت نامه، برای بررسی مضامین پیام صدام و تهیه جواب و برخورد مناسب با موضوع جلسهای شورای عالی امنیت ملی در حضور آیت الله خامنهای تشکیل شد . . . ویژگیهای نامه کافی بود که مطالب را جدی بگیریم که گرفتیم. با مشورت و دقت همه جانبه جواب نامه تهیه شد و از طریق نمایندگی در ژنو به نماینده عراق در آنجا تحویل شد."
دعوت از رهبر و رئیس جمهور برای مذاکره
نامه صدام حسین به رهبران ایران در اول اردیبهشت ۱۳۶۹ نوشته شده بود و ۵ روز پس از آن از طریق مقامهای فلسطینی و در آستانه عید فطر به تهران رسیده بود. صدام در این نامه پیشنهاد داده بود تا خودش به همراه عزت ابراهیم به همراه شماری از دستیارانش با آیت الله خامنهای و اکبر هاشمی رفسنجانی مذاکره کنند.
رهبر سابق عراق در این نامه همچنین پیشنهاد کرده که این ملاقات در "مکه مکرمه قبله گاه مسلمانان و بیت عتیق که مولایمان ابراهیم علیه السلام آن را بنا نهاد یا در هر مکان دیگری که بر آن توافق میکنیم" برپا شود.
صدام حسین در پیام مکتوب خود بر اساس اصل "شتاب در کار نیک" ملاقات مستقیم رهبران دو کشور یعنی خودش از یک سو و آیت الله خامنهای و هاشمی رفسنجانی از سوی ایران را در دومین روز عید فطر پیشنهاد کرده بود.
صدام در اولین نامهاش خطاب به رهبران ایران، درباره شروع مجدد جنگ هم هشدار داده و نوشته "بکوشیم خونهایی را که چه بسار بار دیگر به هر علت به زمین ریخته شود، محفوظ داریم زیرا از جمله احتمالات مرتب بر وضع موجود اینکه عوامل دست اندر کار وقوع فتنه میان ایران و عراق در گذشته بار دیگر برای شروع مجدد جنگ به نحوی که صلح را از دو کشور دور سازد، تلاش کنند."
بنابر دیدگاه رهبر وقت عراق، اسرائیل متهم اصلی در احتمال شعله ور کردن آتش جنگ تازهای میان عراق است. نوشته صدام با عبارت "خدایا تو گواه باش که من ابلاغ کردم" پایان میگیرد.
استقبال از پیام و طعنه در جواب به صدام
فقط یک هفته پس از دریافت نامه صدام پاسخ ایران هم آماده شد.
نامه ایران خطاب به "جناب آقای صدام حسین" بدون سلام است و با امضای اکبر هاشمی رفسنجانی توسط سیروس ناصری سفیر ایران در ژنو که سالها بعد مسئول تیم مذاکرات اتمی این کشور شد به برزان تکریتی برادر ناتنی صدام و سفیر عراق در ژنو تحویل داده شد.
مضمون نامه آقای هاشمی رفسنجانی استقبال از اصل پیشنهاد صدام در امضای توافقنامه صلح است اما لحن آن خشک و متاثر از سالها جنگی است که میان دو کشور جریان داشته است.
آقای هاشمی رفسنجانی در اولین جمله این نامه نوشته است "به راستی اگر مطالبی که در این نامه آمده ۸ سال پیش مورد توجه قرار میشد و ارسال پیام جای اعزام سرباز را میگرفت، امروز دو کشور ایران و عراق و شاید همه امت اسلامی با این همه خسارات و ضایعات مواجه نبود."
پاسخ هاشمی رفسنجانی به نمایندگی از ایران به نامه صدام حاوی کلمات و عباراتی است که فضای سیاسی و اجتماعی آن روز ایران در آن به خوبی هویدا است؛ چنانکه در بخشی از نامه به کنایه به صدام میگوید "تجربه جنگ تحمیلی به دیرباوران هم فهماند که تهاجم نظامی قادر نخواهد بود پایههای انقلاب اسلامی متکی بر اراده مردم مسلمان را متزلزل سازد."
از نکات قابل توجه در پاسخ اکبر هاشمی رفسنجانی به صدام این است که رئیس جمهور وقت ایران تلاش کرده تا به عراق نشان دهد با درگذشت آیت الله خمینی سیاست کشور در ارتباط با عراق و قطعنامه ۵۹۸ "تغییری نکرده" که میتواند نشانی از نگرانی هاشمی درباره نقض احتمالی آتش بس باشد: "ما در کوشش برای رسیدن به صلح واقعی و جامع هیچ گونه تردیدی به خود را ه ندادهایم حضر آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب قاطعانه همان راه ترسیم شده توسط امام راحل مان را برای دستیابی به صلحی جامع ادامه میدهند."
هاشمی رفسنجانی در این نامه به درخواست صدام برای دیدار رهبران دو کشور پاسخ مثبت نداده و انجام آن را به توافقهای اولیه موکول کرده است.
اولین پاسخ هاشمی به نامه صدام با آیه "والسلام علی من اتبع الهدی" از سوره طه پایان میگیرد که معنای آن درود فرستادن بر کسی است که از "راه راست هدایت" پیروی میکند.
انتقاد صدام از برخی از جملات و لغات
نیت ابتدایی صدام از ارسال پیام به رهبران ایران در دومین نامه او همطراز با گلایهها و انتقادهایش هویدا است. صدام حتی در یک عبارت تهدیدآمیز نسبت به پایان آتشبس و آغاز دوباره جنگ هشدار داده است. این نامه در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۶۹ توسط برزان تکریتی تحویل سیروس ناصری سفیر ایران در ژنو شده است.
نامه دوم صدام همچون نامه اول خطاب به رهبر و رئیس جمهور ایران و این بار همانند پاسخ ایران، بدون ذکر سلام آغاز شده است.
صدام در نامهاش از عبارت "جنگ تحمیلی"، "کندذهنی" و جمله پایانی پاسخ ایران که آیهای از قرآن است انتقاد و پیشنهاد کرده که "دو طرف شیوه جدیدی در نامه نگاری به جز شیوه نامه نگاری در زمان جنگ یا پیش از آن را بیازمایند".
رهبر عراق در ادامه نامه با لحنی تهدید آمیز نوشته که اگر مقدمات توافق صلح به سرعت فراهم نشود "ممکن است بدخواهی برخی از کشورهای منطقه از جمله اسرائیل باعث شعله ور شدن دوباره آتش جنگ شود." او همچنین پیشنهاد هاشمی رفسنجانی درباره خروج نیروهای عراقی از مناطق اشغال شده ایران را رد و آن را منوط به امضای توافقنامه صلح کرده است.
پایان دومین نامه صدام دعوت دوباره از آیت الله خامنهای و هاشمی رفسنجانی برای انجام مذاکرات رو در رو است و این موضوع را مطرح میکند که شرکت نکردن مراجع اصلی تصمیم گیری در مذاکرات صلح "این نگرانی را به دنبال دارد که نظر مخالف و موافق آنها میتواند توافقهای حاصل شده را به هم بزند."
آیت الله خامنهای در مذاکره شرکت نمیکند؛ هاشمی اختیار کامل دارد
پاسخ اکبر هاشمی رفسنجانی به دومین نامه صدام این بار با تاخیر یک ماهه آماده شده است.
آقای هاشمی رفسنجانی ابتدا جواب مفصلی به انتقادهای صدام حسین داده و در ادامه اعلام میکند که آیت الله خامنهای که در زمان جنگ رئیس جمهور ایران بوده در مذاکرات شرکت نخواهد کرد: "البته رئیس جمهور و سایر مسئولان بر خلاف نظر رهبری اقدام نمیکنند و در مسائل مهم با کسب نظر رهبری اقدام مینمایند و در این موضوع هم اگر رئیس جمهور در مذاکرات شرکت کند، قطعا با اختیارات کامل خواهد بود."
هاشمی رفسنجانی همچنین پیشنهاد صدام درباره میزبانی مکه را برای دیدار رهبران ایران و عراق رد کرده است: "به خاطر مواضع منفی زمامداران سعودی نسبت به انقلاب اسلامی ایران، قلمرو دولت عربستان محل نامناسبی برای مذاکرات صلح است."
آقای هاشمی رفسنجانی به نمایندگی از ایران یک بار دیگر در این نامه انجام مذاکرات بدون نظارت سازمان ملل را رد و همچون مذاکرات اجرای قطعنامه ۵۹۸ که به بن بست رسیده بود، اعلام کرده که مذاکرات مقدماتی به اطلاع سازمان ملل خواهد رسید و از پیشنهاد و ابتکارات دبیرکل سازمان ملل استفاده خواهد شد.
در اسناد و گفت و گوهای مقامهای ایرانی این نکته روشن شده که ایران نگران حذف سازمان ملل متحد از مذاکرات ایران و عراق بوده است.
اکبر هاشمی رفسنجانی در این نامه از صدام به دلیل "رعایت نشدن آداب معمول در مکاتبات رسمی و رایج" گلایه میکند و مینویسد که که اگر شما باب گله را نگشوده بودید همینها را هم نمینوشتیم زیرا اکنون به صلح میاندیشیم و نه مشاجره و جنگ نامهها.
رئیس جمهور وقت ایران بار دیگر بر ادامه مذاکرات سفیران ایران و عراق در ژنو اصرار دارد و ماموریت سیروس ناصری را در ژنو "مذاکره در مسائل محتوایی برای اجرای قطعنامه و مهیا کردن زمینه از سر گیری روابط صلح آمیز بین دو کشور ایران و عراق" خوانده است. آقای رفسنجانی مینویسد که از ناصری خواسته شده از شرکت در بحثهای "شکلی و حاشیهای که باعث اتلاف وقت و طولانی شدن وضع موجود است خودداری کند."پیشهاد صدام برای دیدار محرمانه
صدام در سومین نامه خود همان روز دریافت پاسخ ایران، در متن بسیار کوتاهی از تمایلش به اعزام نمایندهای به تهران خبر داده و گفته که این دیدار "میتواند علنی یا محرمانه" باشد اما ایران به نامه سوم صدام پاسخی نداد.
علی اکبر ولایتی از نزدیکترین چهرههای سیاسی به آیت الله خامنهای که ۸ سال وزارتش در زمان ریاست جمهوری او در دولت هاشمی رفسنجانی هم ادامه پیدا کرد در کتاب خاطراتش از مذاکرات با عراق میگوید "بیتوجهی صدام به پیش شرط های تعیین شده در نامه اول و دوم ایران دلیل پاسخ ندادن به نامه رئیس جمهور عراق بود."
این نامه و سه نامه پایانی دیگر صدام، برخلاف نامههای دیگر که مشترکا خطاب به رهبر و رئیس جمهور ایران بود فقط خطاب به آقای هاشمی رفسنجانی است.
حدود یک ماه پس از این نامه بیپاسخ، صدام در یک نامه ۱۷ صفحهای به هاشمی رفسنجانی با پیشنهاد او برای مبنا قرار گرفتن قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت موافقت کرد اما با لحن تهدیدآمیزی احتمال شروع دوباره جنگ را مطرح کرد: "اشراری که در کمین ما هستند ممکن است به انگیزه ناتوانی در تحقق اهدافشان بدون درگیر کردن دو کشور و یا یکی از آنها در جنگ و شاید هم به دلیل نگرانی از سلاحهای انباشه شده نزد طرفین نزاع و چه بسا به انگیزه تمایل آنها برای شناخت کارآیی آن سلاحها برای زده شدن جرقه بکوشند و برای این کار شاید مشکل چندانی نداشته باشند، آن هم در جبههای که فقط در خشکی هزار و دویست کیلومتر و در دریا تقریبا هشتصد کیلومتر امتداد دارد و این جبههها مملو از امکان و احتمال بروز جرقههای پراکنده شده از دهانه سلاحها است".
صدام در ادامه تهدید میکند که برای آغاز جنگ نیازی به گشودن آتش سلاحهای توسط شمار کثیری از افراد نیست چرا که «کافی است یک نفر به هر علتی و تحت تاثیر هر عاملی به چنین کاری اقدام کند و باعث شود جمع بزرگی آتش بگشایند و به این ترتیب زیان فراوانی متوجه همگان خواهد شد.
در این نامه همچنین به تاریخ عقب نشینی و آزادی اسرای جنگی اشاره میشود و صدام پیشنهاد میکند که دو ماه پس از تاریخ توافق نهایی عقب نشینی از خاک یکدیگر و آزادی اسرا آغاز شود.
اما خواسته اصلی صدام در چهارمین نامه به رئیس جمهور ایران، اعمال حاکمیت در رودخانه مرزی ایران و عراق است.
صدام میگوید که اختلاف نظر درباره این رودخانه میتواند با حکمیت حل شود اما پیشنهادی درباره این حکم ارائه نداده است. یکی دیگر از درخواستهای صدام حسین در این نامه خطاب به هاشمی رفسنجانی حذف بند ششم قطعنامه ۵۹۸ و نادیده گرفتن قطعی آن است.
این بند از دبیرکل سازمان ملل درخواست کرده است که با مشورت ایران و عراق، مسأله تفویض اختیار به یک هیأت بیطرف برای تحقیق راجع به کشور آغازگر جنگ را بررسی کرده و درباره آن به شورای امنیت گزارش دهد.
پایان نامه صدام پیشنهاد بازگشایی سفارت دو کشور در تهران و عراق است که در ماههای پایانی جنگ تعطیل شده بود. نامه همراه با "آرزوهای خوب" برای اکبر هاشمی رفسنجانی و کادر رهبری ایران پایان گرفته است.
حمله عراق به کویت در میانه نامهنگاری با ایران
سه روز پس از ارسال چهارمین نامه صدام به اکبر هاشمی ، عراق در ۱۲ مرداد ۱۳۶۹ با حمله به کویت خاک این کشور را به طور کامل اشغال کرد. ایران یکی از اولین کشورهایی بود که اشغال کویت را محکوم کرد و خواستار عقب نشینی ارتش عراق شد.
فقط سه روز پس از اشغال کویت توسط عراق، صدام حسین پنجمین نامه خود را هم به ایران فرستاد.
علی اکبر ولایتی وزیر امور خارجه ایران در خاطرات خود از جنگ هشت ساله مینویسد که این نامه با هدف پیشگیری از اقدام احتمالی ایران و به علت نگرانی صدام از بیپاسخ ماندن دو نامه آخرش به ایران بود.
نامه پنجم صدام به اکبر هاشمی رفسنجانی به اشاره به بیانیه وزارت خارجه ایران در محکومیت حمله عراق به کویت و گلایه از موضع ایران شروع شده و در ادامه نسبت به دخالت احتمالی ایران در وقایع مربوط به اشغال کویت هشدار داده است.
صدام با یادآوری جنگ ۸ ساله خطاب به هاشمی رفسنجانی نوشته "من پیشبینی نمیکنم و آرزو ندارم افرادی همچون شما و برادران شما در کادر رهبری ایران که یک جنگ هشت ساله را آزمودهاند، متزلزل شده به امری که نه به مصلحت ایران و نه جزو هدفهای مردم ایران است روی آوردند".
رئیس جمهور عراق در ادامه درباره توقف مذاکرات نوشته است "هرگاه آنچه تاکنون در مسیر گفتوگو هایمان انجام گرفته... به لرزه درآید، زیان وارده بس بزرگ خواهد بود و من چنین آرزویی را برای شما همچنان که برای خود، خواهان نیستم، طلب نمیکنم."
پنج روز بعد از این، هاشمی رفسنجانی به نامه صدام جواب داد و در ابتدا بالاتر رفتن سطح مذاکرات از سفرای دو کشور در ژنو به روسای جمهور را رد کرد و پیشنهاد عراق درباره حاکمیت مشترک بر رودخانه مرزی را بیمبنا دانست و خواستار رعایت عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر میان ایران و عراق شد که توسط شاه و صدام به میانجیگری عبدالعزیر بوتفلیقه رهبر الجزایر ۴ سال پیش از پیروزی انقلاب امضا شده بود.
درباره زمان آغاز عقبنشینی از زمینهای اشغالی ایران هم هاشمی رفسنجانی خواستار انجام آن طی "یکی دو روز" شد.
در پایان نامه رئیس جمهوری ایران، بر مخالفت این کشور با اشغال کویت توسط صدام دوباره تاکید شده و این اقدام را باعث "سست کردن اعتماد ایران از انگیزه مذاکرات و نامه نگاریهای چند ماه" خوانده است.
هاشمی رفسنجانی ضمن انتقاد از لحن صدام، رئیس جمهور ایران عراق را تهدید کرده در صورتی که عهدنامه ۱۹۷۵ را نپذیرد، جریان تبادل نامه و مذاکره را متوقف کرده و کار اجرای قطعنامه ۵۹۸ را به شورای امنیت میسپارد.
پذیرش دوباره عهدنامه از سوی عراق صدام در گرماگرم اشغال کویت و فشارهای جهانی به این کشور در ۲۳ مرداد ۱۳۹۶ در نامهای بی سلام به اکبر هاشمی رفسنجانی پس از گذشت نزدیک به ۱۰ سال مجددا عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر را که یکی از بهانههای شروع جنگ بود، پذیرفت و بندهای قطعنامه ۵۹۸ را هم که پیشتر خواستار نادیده گرفتن آن شده بود، معتبر دانست.
موافقت با آزادی اسیران ایران وآغاز فوری عقبنشینی از زمینهای اشغالی ایران از جمله دیگر بندهای مهم آخرین نامه صدام به هاشمی رفسنجانی است.
صدام حسین در این نامه با "برادر" خطاب کردن هاشمی رفسنجانی مینویسد "با این تصمیم ما دیگر همه چیز روشن شده و به این ترتیب همه آنچه میخواستید و به آن تکیه میکردید تحقق مییابد و دیگر اقدامی جز مبادله اسناد باقی نمیماند." او در پایان نامهاش خواستار همکاری ایران و عراق "شامل جنبههای دیگر زندگی" هم شده و با جمله الله اکبر و الله الحمد به نامه نگاری هایش با هاشمی رفسنجانی که ۱۲۰ طول کشید٬ خاتمه میدهد.
اکبر هاشمی رفسنجانی ۴ روز پس از این نامه در پاسخی کوتاه به "ریاست جمهوری محترم عراق جناب آقای صدام حسین" که با عبارات عربی با مضمون شکرگزاری از خدا همراه است، از اقدام رئیس جمهور عراق استقبال و اعلام کرد که ایران آماده پذیرش نمایندگان صدام در تهران است. یک روز پیش از پاسخ هاشمی رفسنجانی به نامه صدام، تبادل اسرا آغاز شد و اولین گروه هزار نفری از اسرای ایرانی از مرز خسروی وارد خاک ایران شدند.
نامه نگاری رئیس جمهور عراق با همتای ایرانیاش گرچه به امضای توافقنامه صلح منجر نشد و هنوز دو کشور در حالت ترک مخاصمه و آتش بس هستند اما به عقبنشینی سریع ارتش عراق از خاک اشغال شده ایران٬ تصریح صدام به اعتبار عهدنامه ۱۹۷۵ و آزادی بلافاصله اسیران جنگی منجر شد.
حدود سه هفته پس از آخرین نامه هاشمی رفسنجانی به صدام٬ طارق عزیز معاون نخست وزیر و وزیر خارجه وقت عراق همراه با وزیر نفت و برزان تکریتی برادر ناتنی صدام به تهران سفر کردند. علی اکبر ولایتی هم در ۲۳ آبان همان سال یعنی ۱۳۶۹ در بغداد با صدام دیدار کرد.
با توجه به تاریخ ارسال نامه و اصرار سوال برانگیز صدام حسین در به سرانجام رساندن توافق صلح با ایران، میتوان مهمترین انگیزه عراق را رفع مشکلات حقوقی با ایران و آسودگی خاطر از مرزهای شرقی در آستانه حمله به کویت دانست.
گرفتن تایید از ایران برای کنار گذاشتن عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر و حذف نقش سازمان ملل در مذاکرات صلح، یکی دیگر از خواستهای ناکام صدام از نامه نگاری با اکبر هاشمی رفسنجانی بود.
از نکات جالب توجه شش نامه صدام این است که در تمامی نامههای ارسال شده نام مخاطب نامه به جای اکبر هاشمی رفسنجانی "علی اکبر هاشمی رفسنجانی" ذکر شده است. دو نامه اول صدام همزمان خطاب آیت الله خامنهای و اکبر هاشمی رفسنجانی است اما جواب این نامه ها فقط با امضای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور ایران است. با این اقدام هاشمی رفسنجانی٬ نامههای بعدی صدام صرفا خطاب به رئیس جمهور ایران میشود.
مجموع چهار پاسخ ایران به نامههای صدام بدون سلام و تعارفات مرسوم دیپلماتیک است؛ چنانکه آخرین نامه صدام هم بدون سلام آغاز شده است. این نامهها به عنوان اسناد تاریخ دیپلماسی در ایران نگهداری میشود.
پس از پایان چندین دور مذاکره ایران و عراق درباره عقب نشینی و اجرای قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت که با نظارت سازمان ملل و شخص دبیرکل در شهرهای ژنو و نیویورک انجام شده بود، دو طرف موفق به جلب نظر یکدیگر برای امضای موافقتنامه صلح نشدند.
در سوم اردیبهشت ۱۳۶۸ در آخرین دور مذاکرات سه جانبه ایران، عراق و سازمان ملل، دبیر کل این سازمان پس از شنیدن دیدگاههای اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه ایران و طارق عزیز معاون نخست وزیر و وزیر امورخارجه عراق توقف و شکست مذاکرات اجرای قطعنامه و صلح را اعلام کرده بود.
صدام حسین در ۱۵ دی ماه ۱۳۶۸ طی پیامی که به مناسبت شصت و نهمین ساگرد تاسیس ارتش عراق صادر شد طرح صلح تازهای را به ایران ارائه کرد که بلافاصله از سوی جانشینان آیت الله خمینی رد شد.
با معطل ماندن مذاکرات صلح و تاخیر در آزادی اسرای جنگ، صدام حسین در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۶۹ نامهای به آیت الله علی خامنهای و اکبر هاشمی رفسنجانی که اولی به تازگی جانشین آیت الله خمینی شده بود و دیگری چند ماهی بود که به ریاست جمهوری ایران رسیده بود، نوشت و پیشنهاداتی برای مذاکره رو در رو و امضای توافق صلح داد.
نامه نگاری مقامهای ایران و عراق و کلمات و عبارات رد و بدل شده نشان دهنده ارزیابی سیاسی دو طرف نسبت به یکدیگر، ایدئولوژی حاکم بر لحن و رفتار آنها و بخشی از اهداف هشت سال جنگ است که طولانیترین نبرد قرن بیستم را رقم زد. این نامهها نه فقط برای بررسی جنگ ایران و عراق و مناسبات دو کشور اهمیت دارد که گوشهای مهم از شیوه مدیریتی هاشمی رفسنجانی و روابطش با آیت الله خامنهای را در اولین سال نبود آیت الله خمینی نشان میدهد.
آیت الله خامنهای و هاشمی رفسنجانی یکه خوردند
نامه سربسته صدام حسین تکریتی به رهبران ایران را یکی از مقامهای فلسطینی همراه با نامهای از یاسر عرفات رهبر سازمان آزادی بخش فلسطین به تهران آورد که رابطه گرمی با اکبر هاشمی رفسنجانی داشت. (هاشمی رفسنجانی نام آخرین فرزندش را با الهام از عرفات٬ یاسر گذاشته بود که نشانی از علاقه شخصی او داشت.)
هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران در دیباچه کتاب نامههای مبادله شده میان ایران عراق نوشته است: "ابتدا با ناباوری با این ادعا برخورد شد چون که وضع ما و عراق در شرایطی نبود که با عرف دیپلماتیک ارسال پیک و نامه قابل توجیه باشد."
برای بررسی صحت نامه صدام حسین گروهی در وزارت خارجه ایران دست به کار شدند. مطابق خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی بررسیهای ابتدایی نشان میداد که مضامین و امضا و مهر و آرم نامه صحیح است و شناختی که از حامل نامه وجود داشت و نامهای هم از یاسر عرفات به همراه داشت، خیال رهبران ایران را از صحت پیام صدام راحت کرد؛ اما کار به اینجا ختم نشد.
حالا میبایست ایران نخسین پاسخ رسمی را در غیاب آیت الله خمینی به کشوری میداد که ۸ سال با آن جنگیده بود.
اکبر هاشمی رفسنجانی میگوید "سه روز بعد از دریافت نامه، برای بررسی مضامین پیام صدام و تهیه جواب و برخورد مناسب با موضوع جلسهای شورای عالی امنیت ملی در حضور آیت الله خامنهای تشکیل شد . . . ویژگیهای نامه کافی بود که مطالب را جدی بگیریم که گرفتیم. با مشورت و دقت همه جانبه جواب نامه تهیه شد و از طریق نمایندگی در ژنو به نماینده عراق در آنجا تحویل شد."
نامه صدام حسین به رهبران ایران در اول اردیبهشت ۱۳۶۹ نوشته شده بود و ۵ روز پس از آن از طریق مقامهای فلسطینی و در آستانه عید فطر به تهران رسیده بود. صدام در این نامه پیشنهاد داده بود تا خودش به همراه عزت ابراهیم به همراه شماری از دستیارانش با آیت الله خامنهای و اکبر هاشمی رفسنجانی مذاکره کنند.
رهبر سابق عراق در این نامه همچنین پیشنهاد کرده که این ملاقات در "مکه مکرمه قبله گاه مسلمانان و بیت عتیق که مولایمان ابراهیم علیه السلام آن را بنا نهاد یا در هر مکان دیگری که بر آن توافق میکنیم" برپا شود.
صدام حسین در پیام مکتوب خود بر اساس اصل "شتاب در کار نیک" ملاقات مستقیم رهبران دو کشور یعنی خودش از یک سو و آیت الله خامنهای و هاشمی رفسنجانی از سوی ایران را در دومین روز عید فطر پیشنهاد کرده بود.
صدام در اولین نامهاش خطاب به رهبران ایران، درباره شروع مجدد جنگ هم هشدار داده و نوشته "بکوشیم خونهایی را که چه بسار بار دیگر به هر علت به زمین ریخته شود، محفوظ داریم زیرا از جمله احتمالات مرتب بر وضع موجود اینکه عوامل دست اندر کار وقوع فتنه میان ایران و عراق در گذشته بار دیگر برای شروع مجدد جنگ به نحوی که صلح را از دو کشور دور سازد، تلاش کنند."
بنابر دیدگاه رهبر وقت عراق، اسرائیل متهم اصلی در احتمال شعله ور کردن آتش جنگ تازهای میان عراق است. نوشته صدام با عبارت "خدایا تو گواه باش که من ابلاغ کردم" پایان میگیرد.
استقبال از پیام و طعنه در جواب به صدام
فقط یک هفته پس از دریافت نامه صدام پاسخ ایران هم آماده شد.
نامه ایران خطاب به "جناب آقای صدام حسین" بدون سلام است و با امضای اکبر هاشمی رفسنجانی توسط سیروس ناصری سفیر ایران در ژنو که سالها بعد مسئول تیم مذاکرات اتمی این کشور شد به برزان تکریتی برادر ناتنی صدام و سفیر عراق در ژنو تحویل داده شد.
آقای هاشمی رفسنجانی در اولین جمله این نامه نوشته است "به راستی اگر مطالبی که در این نامه آمده ۸ سال پیش مورد توجه قرار میشد و ارسال پیام جای اعزام سرباز را میگرفت، امروز دو کشور ایران و عراق و شاید همه امت اسلامی با این همه خسارات و ضایعات مواجه نبود."
پاسخ هاشمی رفسنجانی به نمایندگی از ایران به نامه صدام حاوی کلمات و عباراتی است که فضای سیاسی و اجتماعی آن روز ایران در آن به خوبی هویدا است؛ چنانکه در بخشی از نامه به کنایه به صدام میگوید "تجربه جنگ تحمیلی به دیرباوران هم فهماند که تهاجم نظامی قادر نخواهد بود پایههای انقلاب اسلامی متکی بر اراده مردم مسلمان را متزلزل سازد."
از نکات قابل توجه در پاسخ اکبر هاشمی رفسنجانی به صدام این است که رئیس جمهور وقت ایران تلاش کرده تا به عراق نشان دهد با درگذشت آیت الله خمینی سیاست کشور در ارتباط با عراق و قطعنامه ۵۹۸ "تغییری نکرده" که میتواند نشانی از نگرانی هاشمی درباره نقض احتمالی آتش بس باشد: "ما در کوشش برای رسیدن به صلح واقعی و جامع هیچ گونه تردیدی به خود را ه ندادهایم حضر آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب قاطعانه همان راه ترسیم شده توسط امام راحل مان را برای دستیابی به صلحی جامع ادامه میدهند."
هاشمی رفسنجانی در این نامه به درخواست صدام برای دیدار رهبران دو کشور پاسخ مثبت نداده و انجام آن را به توافقهای اولیه موکول کرده است.
اولین پاسخ هاشمی به نامه صدام با آیه "والسلام علی من اتبع الهدی" از سوره طه پایان میگیرد که معنای آن درود فرستادن بر کسی است که از "راه راست هدایت" پیروی میکند.
انتقاد صدام از برخی از جملات و لغات
نیت ابتدایی صدام از ارسال پیام به رهبران ایران در دومین نامه او همطراز با گلایهها و انتقادهایش هویدا است. صدام حتی در یک عبارت تهدیدآمیز نسبت به پایان آتشبس و آغاز دوباره جنگ هشدار داده است. این نامه در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۶۹ توسط برزان تکریتی تحویل سیروس ناصری سفیر ایران در ژنو شده است.
نامه دوم صدام همچون نامه اول خطاب به رهبر و رئیس جمهور ایران و این بار همانند پاسخ ایران، بدون ذکر سلام آغاز شده است.
صدام در نامهاش از عبارت "جنگ تحمیلی"، "کندذهنی" و جمله پایانی پاسخ ایران که آیهای از قرآن است انتقاد و پیشنهاد کرده که "دو طرف شیوه جدیدی در نامه نگاری به جز شیوه نامه نگاری در زمان جنگ یا پیش از آن را بیازمایند".
رهبر عراق در ادامه نامه با لحنی تهدید آمیز نوشته که اگر مقدمات توافق صلح به سرعت فراهم نشود "ممکن است بدخواهی برخی از کشورهای منطقه از جمله اسرائیل باعث شعله ور شدن دوباره آتش جنگ شود." او همچنین پیشنهاد هاشمی رفسنجانی درباره خروج نیروهای عراقی از مناطق اشغال شده ایران را رد و آن را منوط به امضای توافقنامه صلح کرده است.
پایان دومین نامه صدام دعوت دوباره از آیت الله خامنهای و هاشمی رفسنجانی برای انجام مذاکرات رو در رو است و این موضوع را مطرح میکند که شرکت نکردن مراجع اصلی تصمیم گیری در مذاکرات صلح "این نگرانی را به دنبال دارد که نظر مخالف و موافق آنها میتواند توافقهای حاصل شده را به هم بزند."
آیت الله خامنهای در مذاکره شرکت نمیکند؛ هاشمی اختیار کامل دارد
پاسخ اکبر هاشمی رفسنجانی به دومین نامه صدام این بار با تاخیر یک ماهه آماده شده است.
آقای هاشمی رفسنجانی ابتدا جواب مفصلی به انتقادهای صدام حسین داده و در ادامه اعلام میکند که آیت الله خامنهای که در زمان جنگ رئیس جمهور ایران بوده در مذاکرات شرکت نخواهد کرد: "البته رئیس جمهور و سایر مسئولان بر خلاف نظر رهبری اقدام نمیکنند و در مسائل مهم با کسب نظر رهبری اقدام مینمایند و در این موضوع هم اگر رئیس جمهور در مذاکرات شرکت کند، قطعا با اختیارات کامل خواهد بود."
هاشمی رفسنجانی همچنین پیشنهاد صدام درباره میزبانی مکه را برای دیدار رهبران ایران و عراق رد کرده است: "به خاطر مواضع منفی زمامداران سعودی نسبت به انقلاب اسلامی ایران، قلمرو دولت عربستان محل نامناسبی برای مذاکرات صلح است."
آقای هاشمی رفسنجانی به نمایندگی از ایران یک بار دیگر در این نامه انجام مذاکرات بدون نظارت سازمان ملل را رد و همچون مذاکرات اجرای قطعنامه ۵۹۸ که به بن بست رسیده بود، اعلام کرده که مذاکرات مقدماتی به اطلاع سازمان ملل خواهد رسید و از پیشنهاد و ابتکارات دبیرکل سازمان ملل استفاده خواهد شد.
در اسناد و گفت و گوهای مقامهای ایرانی این نکته روشن شده که ایران نگران حذف سازمان ملل متحد از مذاکرات ایران و عراق بوده است.
اکبر هاشمی رفسنجانی در این نامه از صدام به دلیل "رعایت نشدن آداب معمول در مکاتبات رسمی و رایج" گلایه میکند و مینویسد که که اگر شما باب گله را نگشوده بودید همینها را هم نمینوشتیم زیرا اکنون به صلح میاندیشیم و نه مشاجره و جنگ نامهها.
رئیس جمهور وقت ایران بار دیگر بر ادامه مذاکرات سفیران ایران و عراق در ژنو اصرار دارد و ماموریت سیروس ناصری را در ژنو "مذاکره در مسائل محتوایی برای اجرای قطعنامه و مهیا کردن زمینه از سر گیری روابط صلح آمیز بین دو کشور ایران و عراق" خوانده است. آقای رفسنجانی مینویسد که از ناصری خواسته شده از شرکت در بحثهای "شکلی و حاشیهای که باعث اتلاف وقت و طولانی شدن وضع موجود است خودداری کند."پیشهاد صدام برای دیدار محرمانه
صدام در سومین نامه خود همان روز دریافت پاسخ ایران، در متن بسیار کوتاهی از تمایلش به اعزام نمایندهای به تهران خبر داده و گفته که این دیدار "میتواند علنی یا محرمانه" باشد اما ایران به نامه سوم صدام پاسخی نداد.
علی اکبر ولایتی از نزدیکترین چهرههای سیاسی به آیت الله خامنهای که ۸ سال وزارتش در زمان ریاست جمهوری او در دولت هاشمی رفسنجانی هم ادامه پیدا کرد در کتاب خاطراتش از مذاکرات با عراق میگوید "بیتوجهی صدام به پیش شرط های تعیین شده در نامه اول و دوم ایران دلیل پاسخ ندادن به نامه رئیس جمهور عراق بود."
این نامه و سه نامه پایانی دیگر صدام، برخلاف نامههای دیگر که مشترکا خطاب به رهبر و رئیس جمهور ایران بود فقط خطاب به آقای هاشمی رفسنجانی است.
صدام در ادامه تهدید میکند که برای آغاز جنگ نیازی به گشودن آتش سلاحهای توسط شمار کثیری از افراد نیست چرا که «کافی است یک نفر به هر علتی و تحت تاثیر هر عاملی به چنین کاری اقدام کند و باعث شود جمع بزرگی آتش بگشایند و به این ترتیب زیان فراوانی متوجه همگان خواهد شد.
در این نامه همچنین به تاریخ عقب نشینی و آزادی اسرای جنگی اشاره میشود و صدام پیشنهاد میکند که دو ماه پس از تاریخ توافق نهایی عقب نشینی از خاک یکدیگر و آزادی اسرا آغاز شود.
اما خواسته اصلی صدام در چهارمین نامه به رئیس جمهور ایران، اعمال حاکمیت در رودخانه مرزی ایران و عراق است.
صدام میگوید که اختلاف نظر درباره این رودخانه میتواند با حکمیت حل شود اما پیشنهادی درباره این حکم ارائه نداده است. یکی دیگر از درخواستهای صدام حسین در این نامه خطاب به هاشمی رفسنجانی حذف بند ششم قطعنامه ۵۹۸ و نادیده گرفتن قطعی آن است.
این بند از دبیرکل سازمان ملل درخواست کرده است که با مشورت ایران و عراق، مسأله تفویض اختیار به یک هیأت بیطرف برای تحقیق راجع به کشور آغازگر جنگ را بررسی کرده و درباره آن به شورای امنیت گزارش دهد.
پایان نامه صدام پیشنهاد بازگشایی سفارت دو کشور در تهران و عراق است که در ماههای پایانی جنگ تعطیل شده بود. نامه همراه با "آرزوهای خوب" برای اکبر هاشمی رفسنجانی و کادر رهبری ایران پایان گرفته است.
حمله عراق به کویت در میانه نامهنگاری با ایران
سه روز پس از ارسال چهارمین نامه صدام به اکبر هاشمی ، عراق در ۱۲ مرداد ۱۳۶۹ با حمله به کویت خاک این کشور را به طور کامل اشغال کرد. ایران یکی از اولین کشورهایی بود که اشغال کویت را محکوم کرد و خواستار عقب نشینی ارتش عراق شد.
فقط سه روز پس از اشغال کویت توسط عراق، صدام حسین پنجمین نامه خود را هم به ایران فرستاد.
علی اکبر ولایتی وزیر امور خارجه ایران در خاطرات خود از جنگ هشت ساله مینویسد که این نامه با هدف پیشگیری از اقدام احتمالی ایران و به علت نگرانی صدام از بیپاسخ ماندن دو نامه آخرش به ایران بود.
نامه پنجم صدام به اکبر هاشمی رفسنجانی به اشاره به بیانیه وزارت خارجه ایران در محکومیت حمله عراق به کویت و گلایه از موضع ایران شروع شده و در ادامه نسبت به دخالت احتمالی ایران در وقایع مربوط به اشغال کویت هشدار داده است.
صدام با یادآوری جنگ ۸ ساله خطاب به هاشمی رفسنجانی نوشته "من پیشبینی نمیکنم و آرزو ندارم افرادی همچون شما و برادران شما در کادر رهبری ایران که یک جنگ هشت ساله را آزمودهاند، متزلزل شده به امری که نه به مصلحت ایران و نه جزو هدفهای مردم ایران است روی آوردند".
پنج روز بعد از این، هاشمی رفسنجانی به نامه صدام جواب داد و در ابتدا بالاتر رفتن سطح مذاکرات از سفرای دو کشور در ژنو به روسای جمهور را رد کرد و پیشنهاد عراق درباره حاکمیت مشترک بر رودخانه مرزی را بیمبنا دانست و خواستار رعایت عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر میان ایران و عراق شد که توسط شاه و صدام به میانجیگری عبدالعزیر بوتفلیقه رهبر الجزایر ۴ سال پیش از پیروزی انقلاب امضا شده بود.
درباره زمان آغاز عقبنشینی از زمینهای اشغالی ایران هم هاشمی رفسنجانی خواستار انجام آن طی "یکی دو روز" شد.
در پایان نامه رئیس جمهوری ایران، بر مخالفت این کشور با اشغال کویت توسط صدام دوباره تاکید شده و این اقدام را باعث "سست کردن اعتماد ایران از انگیزه مذاکرات و نامه نگاریهای چند ماه" خوانده است.
هاشمی رفسنجانی ضمن انتقاد از لحن صدام، رئیس جمهور ایران عراق را تهدید کرده در صورتی که عهدنامه ۱۹۷۵ را نپذیرد، جریان تبادل نامه و مذاکره را متوقف کرده و کار اجرای قطعنامه ۵۹۸ را به شورای امنیت میسپارد.
پذیرش دوباره عهدنامه از سوی عراق صدام در گرماگرم اشغال کویت و فشارهای جهانی به این کشور در ۲۳ مرداد ۱۳۹۶ در نامهای بی سلام به اکبر هاشمی رفسنجانی پس از گذشت نزدیک به ۱۰ سال مجددا عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر را که یکی از بهانههای شروع جنگ بود، پذیرفت و بندهای قطعنامه ۵۹۸ را هم که پیشتر خواستار نادیده گرفتن آن شده بود، معتبر دانست.
موافقت با آزادی اسیران ایران وآغاز فوری عقبنشینی از زمینهای اشغالی ایران از جمله دیگر بندهای مهم آخرین نامه صدام به هاشمی رفسنجانی است.
صدام حسین در این نامه با "برادر" خطاب کردن هاشمی رفسنجانی مینویسد "با این تصمیم ما دیگر همه چیز روشن شده و به این ترتیب همه آنچه میخواستید و به آن تکیه میکردید تحقق مییابد و دیگر اقدامی جز مبادله اسناد باقی نمیماند." او در پایان نامهاش خواستار همکاری ایران و عراق "شامل جنبههای دیگر زندگی" هم شده و با جمله الله اکبر و الله الحمد به نامه نگاری هایش با هاشمی رفسنجانی که ۱۲۰ طول کشید٬ خاتمه میدهد.
اکبر هاشمی رفسنجانی ۴ روز پس از این نامه در پاسخی کوتاه به "ریاست جمهوری محترم عراق جناب آقای صدام حسین" که با عبارات عربی با مضمون شکرگزاری از خدا همراه است، از اقدام رئیس جمهور عراق استقبال و اعلام کرد که ایران آماده پذیرش نمایندگان صدام در تهران است. یک روز پیش از پاسخ هاشمی رفسنجانی به نامه صدام، تبادل اسرا آغاز شد و اولین گروه هزار نفری از اسرای ایرانی از مرز خسروی وارد خاک ایران شدند.
نامه نگاری رئیس جمهور عراق با همتای ایرانیاش گرچه به امضای توافقنامه صلح منجر نشد و هنوز دو کشور در حالت ترک مخاصمه و آتش بس هستند اما به عقبنشینی سریع ارتش عراق از خاک اشغال شده ایران٬ تصریح صدام به اعتبار عهدنامه ۱۹۷۵ و آزادی بلافاصله اسیران جنگی منجر شد.
حدود سه هفته پس از آخرین نامه هاشمی رفسنجانی به صدام٬ طارق عزیز معاون نخست وزیر و وزیر خارجه وقت عراق همراه با وزیر نفت و برزان تکریتی برادر ناتنی صدام به تهران سفر کردند. علی اکبر ولایتی هم در ۲۳ آبان همان سال یعنی ۱۳۶۹ در بغداد با صدام دیدار کرد.
با توجه به تاریخ ارسال نامه و اصرار سوال برانگیز صدام حسین در به سرانجام رساندن توافق صلح با ایران، میتوان مهمترین انگیزه عراق را رفع مشکلات حقوقی با ایران و آسودگی خاطر از مرزهای شرقی در آستانه حمله به کویت دانست.
گرفتن تایید از ایران برای کنار گذاشتن عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر و حذف نقش سازمان ملل در مذاکرات صلح، یکی دیگر از خواستهای ناکام صدام از نامه نگاری با اکبر هاشمی رفسنجانی بود.
از نکات جالب توجه شش نامه صدام این است که در تمامی نامههای ارسال شده نام مخاطب نامه به جای اکبر هاشمی رفسنجانی "علی اکبر هاشمی رفسنجانی" ذکر شده است. دو نامه اول صدام همزمان خطاب آیت الله خامنهای و اکبر هاشمی رفسنجانی است اما جواب این نامه ها فقط با امضای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور ایران است. با این اقدام هاشمی رفسنجانی٬ نامههای بعدی صدام صرفا خطاب به رئیس جمهور ایران میشود.
مجموع چهار پاسخ ایران به نامههای صدام بدون سلام و تعارفات مرسوم دیپلماتیک است؛ چنانکه آخرین نامه صدام هم بدون سلام آغاز شده است. این نامهها به عنوان اسناد تاریخ دیپلماسی در ایران نگهداری میشود.