وقتی فهمیدم مریم باردار است، تصمیم گرفتم او را بکشم+ گفتگو با متهم

روز یکشنبه 5 دی ماه امسال مرد جوانی با حضور در کلانتری 103 گاندی از ماجرای کشتن اعضای خانواده اش در24 آذر ماه سال 93 خبر داد.
این مرد برای افشاگری پیش روی ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و گفت: به خاطر اختلافاتی که با همسرم داشتم تصمیم به قتل او و فرزندم گرفتم و با گذشت 2 سال از این ماجرا به خاطر عذاب وجدان تصمیم به اعتراف گرفتم.
ماموران در این مرحله پی بردند که 2 سال پیش مادر جوان و دختر 2 ماهه اش به کام مرگ فرو رفته بودند که پزشکی قانونی پس از بررسی های فنی علت مرگ را مسمومیت اعلام کرده بودند و همین باعث بسته شدن مرگ مرموز مادر و دختر شده بود اما این سناریو درحالی بود که پدر خانواده دست به قتل زده بود و هیچ کس متوجه این جنایت پنهانی نشده بود.

افشاگری در قتل همسر و فرزند 2 ماه

دو سالی است که کابوس های شبانه او را رها نمی کند حتی بعد از اعتراف به قتل  همسر و فرزندش شب ها به سختی می خوابد، سه بار خودکشی نافرجام او را مجبور کرد در مقابل ماموران پرده از رازی بردارد که حتی کارآگاهان جنایی هم متوجه این موضوع نشده بودند.
می گوید: مریم را دوست نداشتم و یک اتفاق سرنوشت ما را به هم گره زد، به اصرار مریم صاحب دختر زیبایی شدیم، اما دو سال پیش هردوتای آن ها را خفه کردم و از شانس بد من هم کارشناسان به قتل پی نبردند، اما حال خسته شدم و تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم.
گفتگو با متهم
به چه جرمی دستگیر شدی؟
قتل همسر و فرزندم، البته خودم به کلانتری آمدم و اعتراف کردم.
همسرت و فرزندت چند سالشان بود؟
همسرم 27 ساله و دخترم هم دوماهش بود.
چه انگیزه ای برا قتل داشتی؟
انگیزه خاصی نداشتم.
دو تن از اعضای خانواده ات را بدون هیچ انگیزه ای کشتی؟!
مشکلات زیادی داشتیم و من به هیچ وجه بچه نمی خواستم، با همسرم هم خیلی اختلاف داشتم، همه این ها باعث انگیزه قتل شد.
اختلافتان سر چه موضوعی بود؟
همسرم ازدواج دومش بود و من اصلا او را دوست نداشتم و سر هر موضوعی ما با هم اختلاف پیدا می کردیم.
چطور با همسرت آشنا شدی؟
در مجتمع پایتخت کار می کردم و از آنجا با او آشنا شدم.
مگر با رضایت خودتان ازدواج نکردید. پس چرا اختلافتان به اینجا رسید؟
نمی دانم چرا ازدواج کردم. من اصلا فکر ازدواج نبودم و بیشتر فکر دوستی بودم تا ازدواج، اما به خاطر مادرم که روی تخت بیمارستان بود و از من می خواست که قبل از مرگش داماد شدنم را ببیند تن به این ازدواج دادم.
قبل از ازدواج با هم اختلاف نداشتید؟
مشکل ما از روز اول شروع شد و انگار تمومی نداشت.ما هر موقع با هم به گردش می رفتیم بعدش درگیر می شدیم و چند روز با هم قهر می کردیم.
اما اصل اختلاف ما برمی گردد به بچه دار شدنمان، یک روز همسرم آمد به من گفت دکتر اشتباه کرده و من الان باردارم، باور نمی کردم و او را به یک دکتر دیگر بردم که او هم گفت: بچه چهار ماهش است و دیگر احتمال سقط کردنش وجود ندارد.
از کی تصمیم به قتل گرفتی؟
از وقتی که فهمیدم همسرم باردار است.
چرا از هم جدا نشدید؟
نمی شد، به خاطر ازدواج ناموفقش با برادرش به مشکل خورده بود، طوری که به خاطر فرار  از دست او با من ازدواج کرد و هر وقت حرف جدایی به میان می آمد می گفت: اگر این اتفاق بیوفتد خودم را می کشم.
به خاطر اینکه خودش را نکشد طلاقش ندادی اما خودت او را کشتی؟
(سکوت متهم)
چرا فرزندت را به قتل رساندی؟
چون همسرم به او دخترمان وابسته بود و نمی دانستم پس از مرگ همسرم دخترم چه سرنوشتی دارد به همین خاطر به زندگی او پایان دادم تا آینده اش سیاه نشود.
مادرت هم می خواستی به قتل برسانی؟
بله.
چرا؟
در زندگیم دخالت می کرد، حتی در مراسم ازدواجم هم شرکت نکرد.
شنیدم چندبار تصمیم به خودکشی داشتی؟
بله، سه بار تا یک قدمی مرگ پیش رفتم.
چرا؟
می خواستم خودم را تنبیه کنم.دیگر حوصله زندگی کردن ندارم.
فکر می کنی چه پیش بیاد؟
می خواهم به دست و پا مادر زنم بیوفتم و از آنها خواهش کنم که برای من تقاضای اعدام کنند.
مشتاق مرگ هستی؟
برای همین خودم را معرفی کردم.
کلمه" بچه" را تعریف کن؟
باید به موقع بیاد تا خودش مشکل نشود.من فرزندم را کشتم به خاطر اینکه اگر زنده می ماند معلوم نبود زیر دست کی بیوفتند.
حرفی داری؟
دوست دارم هرچه دوست دارم اعدام شوم.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۴۰
raha1984 - هامبورگ، آلمان

امثال توی سادیسمی باید هم اعدام بشن
جمعه ۱۷ دی ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۵
۵۴
با دارا و سارا - ملبورن ، استرالیا

در حکومتهای فاشیستی اسلامی. زن و مرد . از همان دوران کودکی از هم جدا نگه داشته میشن. و این دو جنس هیچ شناختی نسبت بهم ندارند. تا زمانیکه به سن بلوغ و ازدواج میرسن. اولین مسئله ای که به ذهن هردو میرسه. مسئله سکس هست نه شناخت و درک. هردو همدیگر رو به عنوان وسیله سکس نگاه میکنن نه بعنوان دوست. همدیگر رو صاحب و مالک میدونن و نه شریک../ این اقا وهزاران طلاق و قتل ، همه و همه ..میوه به ثمر رسیده یک فرهنگ فاشیستی اسلامی هست. حتی خداوند به زنها وعده بهشت نداده. فقط و فقط. به انها بعنوان فاحشه ای در بهشت قول داده. ./ پس خودت حدیث مفصل از این قران بخوان
جمعه ۱۷ دی ۱۳۹۵ - ۰۸:۱۴
۵۷
parvin55 - مادرید، اسپانیا
قابل توجه پاچه خواران کثیف ملایان ادمخوار دزد !!!!..می‌بینید انقلاب کثیفتان چه بروز وجدان و شرف ایرانی‌ آورد..بعد با وقاحت سوسمارهای وطنتان عر عرستان..یا شوروی..برگردید به قبل از ۵۷،،تا عمل کثیف خود را توجیه کنید....این است ایران امروز...و فقر فرهنگی‌ که در نتیجه ی ورود پدرتان خمینی .ایجاد شد..مرگ بر شما
جمعه ۱۷ دی ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۴
۲۵
اسب آتش - سیدنی، استرالیا

[::parvin55 - مادرید، اسپانیا::] این آدمای کثیف فقر فرهنگی دارن که اکثرا مثل تو جلوی ماهواره میشینن. همین امروز اخبار گفت یه زن تو شهر بریزبن نوزاد خودشو از شوهر قانونی اش تو کانال آب انداخت که راحت بتونه با دوست پسر جدیدش بمونه. آره این هست فقر فرهنگی و خانوادگی، اینه ذات و شخصیت بعضی آدما که هی میخوای به دین ربطش بدی. چرا پس اون سرباز مریوانی تو ایران که یه پاشو بخاطر یه سگ از دست داد اینطوری عمل نکرد؟ وجدان هم چیز خوبیه خجالت بکش .
جمعه ۱۷ دی ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۴
۵۷
parvin55 - مادرید، اسپانیا
[::اسب آتش - سیدنی، استرالیا::]. این فقر فرهنگی‌ اگر قبل از عنقلاب بابا جان خمینی تو ۱۰۰ بود اکنون ۱۰۰۰۰۰ شده..ماله نکش
جمعه ۱۷ دی ۱۳۹۵ - ۱۶:۴۶
۵۸
liberté - مونترال، کانادا
انقدر مشتاق مرگه خوب بفرستنش سوریه.
جمعه ۱۷ دی ۱۳۹۵ - ۱۷:۱۶
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.