عروس تهرانی را از تالار دزدیدند
رأی دهید
به گزارش خبرنگارحوادث «ایران»، شامگاه یکشنبه 28 شهریور، ماشین عروس مقابل تالار عروسی توقف کرد و دختر جوان به همراه آقای داماد از خودروی گل زده پایین آمده و وارد تالار شدند.اما از همان لحظه ورود، رفتارهای عجیب وحتی توهینآمیز خانواده عروس فضای سالن را پرتنش کرد.چراکه آنها از سالن و لباس عروس و داماد و غذا و... شکایت داشتند و آقای داماد که متوجه وضعیت نامناسب سالن شده بود، سعی کرد تا با سکوتش، از درگیری و بهم خوردن جشن عروسی جلوگیری کند. بعد از صرف شام، میهمانها تالار را ترک کرده و در این بین خانواده عروس به طرف آقای داماد آمدند. خانواده داماد که متوجه شرایط نامناسب شده بودند، سعی کردند از خروج پسرشان از سالن جلوگیری کنند.اما ناگهان صدای داد و فریاد عروس از بیرون تالار به گوش رسید که میگفت: «نمیخواهم بروم. دلم میخواهد با همسرم باشم».اما خانواده دختر جوان بدون توجه به خواسته هایش، او را سوار خودروی عروس کرده و او را با زور همراهشان بردند.
پس از این واقعه عجیب، مرد جوان دیروزخود را به دادسرای جنایی تهران رساند و ضمن شکایت ازخانواده همسرش، به بازپرس مرشدلو، از شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران گفت: من و همسرم بنفشه که پرستارهستیم در بیمارستان باهم آشنا شدیم.مدتی بعد نیز تصمیم به ازدواج گرفتیم. اما خانواده همسرم موافق این ازدواج نبودند. با این حال به خاطراین که همدیگر را دوست داریم 40 روز قبل پای سفره عقد نشستیم بعدهم با مهریه 50 سکه طلا او را به عقد خود درآوردم. انتخاب سالن و زمان عروسی را هم طبق توافق به همسرم سپردم. حتی هزینه حلقهها، لباس داماد و کارت عروسی را هم خودم پرداختم. ولی شب عروسی به محض اینکه وارد تالار شدیم، حرفهای ریز و درشت خانواده عروس شروع شد و در نهایت زمانی که میهمانی با تمام مشکلاتش تمام شد و میهمانها رفتند، برادر همسرم در تالار فریاد زد و گفت: «من اجازه نمیدهم خواهرم را به خانه ات ببری.» پادرمیانی بزرگترها هم فایدهای نداشت. بعد هم درغفلت من، همسرم را با زور سوار خودرو کرده و از آنجا رفتند. ازهمان شب بارها با همسرم تماس گرفتم اما تلفنش را پاسخ نمیدهد.هرچند میدانم او اسیر قضاوتهای غلط خانوادهاش شده و مرا همچنان عاشقانه دوست دارد. حالا هم از شما درخواست دارم همسرم را هرچه زودتربه خانهام برگردانید. چرا که ما همدیگر را دوست داریم و نمیتوانیم بدون هم زندگی کنیم.
دیدگاه خوانندگان
۳۹
Benzi - کوالالومپور، مالزی
بیچاره در حقت لطف کردن دزدیدنش. از من میشنوی اصلا دنبالشم نرو. الان تنت داغه نمیفهمی :دی
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۸
۳۶
yadeonshabakealakikhoshmigzash - مانیل، فیلیپین
شانس اوردی شب خواب نبودی میومدن زیرت اجوررر میزاشتن میبردنش .... عشق و علاقه تو کشور رو فقط زیر شکم میزنه ..
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۷
۵۴
حسین سلطانزاده - برلین، آلمان
برادر عروس خودش نمیتونه ازدواج کنه از حسودی اینکارو کرده
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۶
۵۶
seaboy - کلن ، آلمان
آخر فیلم هندی بود، اینجاست که راجی کومار میگه : شادی کرتاهو، زندیگی برباد داداهو..! :)
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۷
۵۰
kshamillan - مونترال ، کانادا
جلل خالق ماشاالله به جایگاه زن در ایران...هیچ اختیاری در زندگی شخصی خودش نداره ...تو خونه بابا ..پدر و برادرش تصمیم میگرن ..توی خونه شوهر شوهرش ....!!!!!!طبق قانون شرعی و مدنی و عرفی و......
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۹
۴۲
be_pa.khaste - هارلم، هلند
نمیدونم چرا جای همه چی تو این دنیا عوض شده و اخلاق و انسانیت احساس و اندیشه ناب جاشو داده به ظاهر و پول
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۱
۶۲
Elish - وگن، سوئد
ها ها ها...این جوک بود دیگه؟ آره؟
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۳
۶۲
Elish - وگن، سوئد
ها ها ها...این جوک بود دیگه؟ آره؟
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۳
۴۲
be_pa.khaste - هارلم، هلند
نمیدونم چرا جای همه چی تو این دنیا عوض شده و اخلاق و انسانیت احساس و اندیشه ناب جاشو داده به ظاهر و پول
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۱
۵۰
kshamillan - مونترال ، کانادا
جلل خالق ماشاالله به جایگاه زن در ایران...هیچ اختیاری در زندگی شخصی خودش نداره ...تو خونه بابا ..پدر و برادرش تصمیم میگرن ..توی خونه شوهر شوهرش ....!!!!!!طبق قانون شرعی و مدنی و عرفی و......
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۹
۵۶
seaboy - کلن ، آلمان
آخر فیلم هندی بود، اینجاست که راجی کومار میگه : شادی کرتاهو، زندیگی برباد داداهو..! :)
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۷
۵۴
حسین سلطانزاده - برلین، آلمان
برادر عروس خودش نمیتونه ازدواج کنه از حسودی اینکارو کرده
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۶
۳۶
yadeonshabakealakikhoshmigzash - مانیل، فیلیپین
شانس اوردی شب خواب نبودی میومدن زیرت اجوررر میزاشتن میبردنش .... عشق و علاقه تو کشور رو فقط زیر شکم میزنه ..
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۷
۳۹
Benzi - کوالالومپور، مالزی
بیچاره در حقت لطف کردن دزدیدنش. از من میشنوی اصلا دنبالشم نرو. الان تنت داغه نمیفهمی :دی
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۸
۳۹
Benzi - کوالالومپور، مالزی
بیچاره در حقت لطف کردن دزدیدنش. از من میشنوی اصلا دنبالشم نرو. الان تنت داغه نمیفهمی :دی
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۸
۳۶
yadeonshabakealakikhoshmigzash - مانیل، فیلیپین
شانس اوردی شب خواب نبودی میومدن زیرت اجوررر میزاشتن میبردنش .... عشق و علاقه تو کشور رو فقط زیر شکم میزنه ..
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۷
۵۴
حسین سلطانزاده - برلین، آلمان
برادر عروس خودش نمیتونه ازدواج کنه از حسودی اینکارو کرده
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۶
۵۶
seaboy - کلن ، آلمان
آخر فیلم هندی بود، اینجاست که راجی کومار میگه : شادی کرتاهو، زندیگی برباد داداهو..! :)
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۷
۵۰
kshamillan - مونترال ، کانادا
جلل خالق ماشاالله به جایگاه زن در ایران...هیچ اختیاری در زندگی شخصی خودش نداره ...تو خونه بابا ..پدر و برادرش تصمیم میگرن ..توی خونه شوهر شوهرش ....!!!!!!طبق قانون شرعی و مدنی و عرفی و......
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۹
۴۲
be_pa.khaste - هارلم، هلند
نمیدونم چرا جای همه چی تو این دنیا عوض شده و اخلاق و انسانیت احساس و اندیشه ناب جاشو داده به ظاهر و پول
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۱
۶۲
Elish - وگن، سوئد
ها ها ها...این جوک بود دیگه؟ آره؟
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۳
۳۹
Benzi - کوالالومپور، مالزی
بیچاره در حقت لطف کردن دزدیدنش. از من میشنوی اصلا دنبالشم نرو. الان تنت داغه نمیفهمی :دی
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۸
۳۶
yadeonshabakealakikhoshmigzash - مانیل، فیلیپین
شانس اوردی شب خواب نبودی میومدن زیرت اجوررر میزاشتن میبردنش .... عشق و علاقه تو کشور رو فقط زیر شکم میزنه ..
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۷
۵۶
seaboy - کلن ، آلمان
آخر فیلم هندی بود، اینجاست که راجی کومار میگه : شادی کرتاهو، زندیگی برباد داداهو..! :)
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۷
۵۰
kshamillan - مونترال ، کانادا
جلل خالق ماشاالله به جایگاه زن در ایران...هیچ اختیاری در زندگی شخصی خودش نداره ...تو خونه بابا ..پدر و برادرش تصمیم میگرن ..توی خونه شوهر شوهرش ....!!!!!!طبق قانون شرعی و مدنی و عرفی و......
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۹
۵۴
حسین سلطانزاده - برلین، آلمان
برادر عروس خودش نمیتونه ازدواج کنه از حسودی اینکارو کرده
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۶
۶۲
Elish - وگن، سوئد
ها ها ها...این جوک بود دیگه؟ آره؟
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۳
۴۲
be_pa.khaste - هارلم، هلند
نمیدونم چرا جای همه چی تو این دنیا عوض شده و اخلاق و انسانیت احساس و اندیشه ناب جاشو داده به ظاهر و پول
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۱
۴۲
be_pa.khaste - هارلم، هلند
نمیدونم چرا جای همه چی تو این دنیا عوض شده و اخلاق و انسانیت احساس و اندیشه ناب جاشو داده به ظاهر و پول
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۱
۶۲
Elish - وگن، سوئد
ها ها ها...این جوک بود دیگه؟ آره؟
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۳
۵۴
حسین سلطانزاده - برلین، آلمان
برادر عروس خودش نمیتونه ازدواج کنه از حسودی اینکارو کرده
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۶
۵۰
kshamillan - مونترال ، کانادا
جلل خالق ماشاالله به جایگاه زن در ایران...هیچ اختیاری در زندگی شخصی خودش نداره ...تو خونه بابا ..پدر و برادرش تصمیم میگرن ..توی خونه شوهر شوهرش ....!!!!!!طبق قانون شرعی و مدنی و عرفی و......
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۹
۵۶
seaboy - کلن ، آلمان
آخر فیلم هندی بود، اینجاست که راجی کومار میگه : شادی کرتاهو، زندیگی برباد داداهو..! :)
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۷
۳۶
yadeonshabakealakikhoshmigzash - مانیل، فیلیپین
شانس اوردی شب خواب نبودی میومدن زیرت اجوررر میزاشتن میبردنش .... عشق و علاقه تو کشور رو فقط زیر شکم میزنه ..
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۷
۳۹
Benzi - کوالالومپور، مالزی
بیچاره در حقت لطف کردن دزدیدنش. از من میشنوی اصلا دنبالشم نرو. الان تنت داغه نمیفهمی :دی
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۸