سندرم خوردن شبانه
رأی دهید
معمولاً غذاهایی که پرکالری هستند را برای خوردن برمیگزیند، بنابراین بعد از غذایی که در طول شب خورده است، فردا صبح اصلاً احساس گرسنگی نمیکند. افرادی که به سندرم خوردن در شب مبتلا هستند، در طول شب دچار کاهش هورمونی میشوند که به خواب ما کمک میکند و ملاتونین نام دارد. کاهش ملاتونین باعث بر هم خوردن خواب میشود. سندرم خوردن در شب نخستین بار در سال 1955 تعریف شد.
چه کسانی بیشتر در معرض ابتلاء به این سندرم هستند؟
سندرم خوردن شبانه در 10 درصد از افراد چاق که درصدد یافتن راهی برای لاغری خود هستند. ایجاد میشود.
آیا محرک خاصی برای این نوع سندرم وجود دارد؟
از نظر پژوهشگران، افسردگی، نگرانی، استرسهای درونی، خستگی، رژیمهای طولانی مدت و عدم رضایت از تصویری که فردی در آینه از خودش میبیند، میتوانند عوامل تحریککننده این سندرم باشند.
آیا میتوان سندرم خوردن شبانه را درمان کرد؟
در چنین مواقعی میتوان از یک پزشک و یا مشاور کمک گرفت. در واقع درمان این نوع سندرم از طریق تأمین مواد مغذی مورد نیاز بدن و مشاوره کردن صورت میگیرد. در سندرم خوردن شبانه فرد به طور خودآگاهانه به سمت آشپزخانه راه میافتد و شروع به خوردن میکند؛ تا جایی که اگر به اندازه کافی نخورد، به خواب نمیرود.
علائم
علائم و نشانههای این سندرم معمولاً تا دو ماه طول میکشند و عبارتند از:
بیاشتهایی برای خوردن صبحانه
خوردن غذاهای زیاد بعد از وعده ناهار (از بعدازظهر شروع به غذا خوردن میکنند)
خوردن نیمی از غذاهای روزانه بعد از شام (برای این افراد شام شروع غذاهای شبانه است)!
شیوع
حدود 1-3 درصد از مردم جهان دچار این سندرم هستند که نسبت آن در مردان و زنان مساوی است اما در میان خانمها بیشتر دیده میشود. افرادی که دچار سندرم خوردن شبانه هستند، هیچ کنترلی روی غذا خوردنشان ندارند و اغلب از اینکه چرا در نیمههای شب اینهمه غذا خوردهاند، دچار احساس گناه و غذاب وجدان میشوند. این نوع از اختلال بسیار خاص است؛ به طوری که فرد را در طول شب چند بار از خواب شیرین بیدار میکند و به سمت آشپزخانه میکشاند. در چنین مواقعی اگر چیزی برای خوردن وجود نداشته باشد، فرد دیگر به خواب نمیرود.
اینکار به طور پنهانی و به دور از چشم دیگران اتفاق میافتد. به نظر میرسد که مجموعهای از عوامل احساسی، روحی، بیولوژیکی و ژنتیکی سبب بروز این سندرم هستند. پزشکان و متخصصان این سندرم را بسیار شبیه خوابگردی میدانند. افرادی که دچار سندرم خوردن شبانه میشوند نیز در حالت خواب و بدون هوشیاری تمام این کارها را انجام میدهند.
شاید بتوان بیخوابی را یکی از مهمترین علل سندرم خوردن شبانه دانست. این افراد با خوردن غذاها، به خصوص غذاهای پر کربوهیدرات، تلاش میکنند تا راحتتر بخوابند افرادی که در طول روز (صبح تا بعدازظهر) معمولاً چیزی نمیخورند نیز بیشتر در معرض ابتلا به این سندرم میباشند.
علت
سندرم خوردن شبانه با عدم تعادل هورمونهای بدن ارتباط دارد. در این افراد سطح کورتیزول بالا و سطح ملاتونین و لپتین پایین است. مطالعه و تحقیق روی افرادی که دچار این نوع سندرم هستند، نشان میدهد که در سیر افزایش طبیعی شبانه سطح ملاتونین پلاسما و سطح لپتین کاهش یافته و سطح کورتیزول افزایش مییابد.
افزایش ملاتونین منجر به آغاز خواب و تداوم روند ترشح آن، باعث تداوم خواب میشود. ملاتونین از غدههای پینه آل ترشح میگردد. لپتین یک هورمون پروتئینی است که از بافت چربی ترشح شده و به مغز سیگنالهایی را میفرستد که سبب سرکوب اشتها میشود و به ادامه خواب کمک میکند.
جلوگیری
سندرم خوردن شبانه را چگونه متوقف کنیم؟ با اینکه این سندرم یکی از پیچیدهترین انواع اختلالات خوابی و غذایی و البته روانی است و پزشکان مشغول بررسی و پژوهشهای گسترده در این زمینه هستند، میتوان با استفاده از برخی روشها و انجام کارهای ساده، این وضعیت را بهبود بخشید.
اگر فکر میکنید خودتان یا یکی از نزدیکانتان علائم سندرم خوردن شبانه را دارد (بیمیلی به خوردن صبحانه، خوردن غذاهای پرکالری از شب تا صبح، افسردگی، عزت نفس اندک، استرس، نگرانی، نامتعادل بودن هورمونها و تغذیه نامناسب)، از همین امروز اقدام به درمان نمایید...
قدم دوم: میزان ترشح ملاتونین بدن خود را افزایش دهید. ملاتونین هورمونی است که به احساس خواب شما کمک میکند و سطح ملاتونین بدن افرادی که دچار سندرم خوردن شبانه هستند، کم است. مکملهای ملاتونین میتوانند سطح ملاتونین را در بدن بالا ببرند. اگر هر روز 20 دقیقه در معرض نورخورشید قرار بگیرید، تولید ملاتونین در بدنتان افزایش مییابد. (البته رعایت نکات مربوط به جلوگیری از آفتاب سوختگی و مراقبت از پوست فراموش نشود).
قدم سوم: این سندرم را باید خودتان درمان کرده و یاد بگیرید که استرس خود را مدیریت کنید؛ زیرا این سندرم ارتباط نزدیکی با استرس دارد. هر چه میزان استرستان بیشتر شود. بیشتر مستعد این سندرم خواهید بود. از طریق روشهای سالم زندگی کردن و غلبه بر استرسها و نگرانیها، میتوانید این سندرم را درمان کنید.
قدم چهارم: بهتر است مشکل خود را با یک روانشناس در میان بگذارید؛ زیرا این سندرم گاه در اثر افسردگی ایجاد میشود و در صورت درمان افسردگی، سندرم خوردن شبانه نیز از بین میرود.
قدم پنجم: مشکل خود را با یک متخصص تغذیه در میان بگذارید تا بتوانید با غذاها رابطه سالمتر و بهتری برقرار کرده و بر اختلال خود غلبه کنید.
درمان
درمان
این سندرم با افزایش طبیعی سطح ملاتونین و لپتین درمان میشود. عملکرد مغز در طول یک شب روی مانیتور به نمایش در میآید. شیوههای آزاد کردن استرسها و نگرانیها نیز در درمان این سندرم مؤثر است. کلاسهای مدیریت استرس، مشاوره، کاهش مصرف کافئین، پرهیز از مصرف الکل و سیگار کشیدن از دیگر عوامل تأثیرگذار هستند.
به این افراد توصیه نمیشود که از قرصهای خواب استفاده کنند، زیرا این قرصها گیجی و سستی را بیشتر کرده و ممکن است فرد در حین خواب وقتی که به سراغ آشپزخانه میرود تا چیزی بخورد آسیبهایی به خودش وارد کند. از آنجایی که این افراد کربوهیدرات بیشتری مصرف میکنند، میزان تریپتوفان موجود در بدن آنها بیشتر میشود. تریپتوفان یک آمینواسید مهم و یکی از انتقالدهندههای عصبی است که در مغز باعث افزایش احساس خوب بودن شده و تبدیل به ملاتونین میشود.
به غیر از درمان هورمونی، متخصصان روشهای دیگری از قبیل رنگ درمانی، آرامش درمانی، ریلکسکردن و ... را نیز مؤثر میدانند. هورمون ملاتونین در تاریکی و به عبارتی شبها تولید میشود و با خواب مرتبط است؛ اما هورمون سروتونین برعکس ملاتونین در طول روز تولید میشود.
ملاتونین نسبت به نور واکنش نشان میدهد و دانشمندان از طریق تابشهای الکترومغناطیسی و کمک گرفتن از رنگ درمانی تولید این هورمون را در بدن تنظیم میکنند. پزشکان سعی کردهاند که از طریق نور درمانی نیز این اختلالات غیرطبیعی مربوط به غذا خوردن را درمان کنند. براساس پژوهشها و بررسیهای گروهی از دانشمندان ژاپنی، کمبود نور در طول روز میتواند گوارش را در وعدههای غذایی بعدازظهر دچار نقصان کند؛ بنابراین با استفاده از نورهای روشن میتوان این مسأله را برطرف کرد.
از طرفی، کمبود مواد مغذی در وعده غذایی شب و استفاده از غذاهای ناسالم و پرکالری باعث میشود که فرد شب هنگام از خواب بیدار شده و درصدد رفع نیاز بدنش به مواد مغذی برآید؛ پس اگر در طول روز احتیاجات بدن برطرف شود، در طول شب کمتر فکر خوردن چیزی به سرتان می زند.