انواع افسردگی و نشانه‌های هشداردهنده‌ آن

افسردگی یک مشکل رایج است، اما به خاطر شدت و گونه‌های مختلف آن، موضوع پیچیده‌ای است. درک افسردگی می‌تواند دشوار باشد چون مرز بین افسردگی حقیقی و ناراحتی‌های روزمره‌ای که در زندگی پیش می‌آید بسیار باریک است.
 

با این‌حال افسردگی بالینی می‌تواند در اثر عوامل مختلف از قبیل سواستفاده، مسائل ژنتیکی، مصرف دارو، و اتفاقات تلخ زندگی به وجود بیاید، و در آدم‌های مختلف به شیوه‌های مختلف خودش را نشان دهد.

 
در این نوشتار ۶ نوع افسردگی خاص آمده‌است که باید آنها را بشناسید تا بهتر درمان‌شان کنید.
 
اختلال افسردگی اساسی
اختلال افسردگی اساسی هنگامی تشخیص داده می‌شود که بیمار در طول بیش‌تر ساعات بیداری‌اش احساس غمگینی می‌کند. این نوع افسردگی می‌تواند ارثی باشد یا خودش به وجود بیاید. این شناخته‌شده‌ترین نوع افسردگی‌ است، و هر سال می‌تواند تا ۷ درصد امریکایی‌ها را تحت تاثیر قرار دهد. اگر علائم این نوع افسردگی، شامل احساسات عمیق غمگینی، بی‌ارزشی، و گناه، درمان نشود می‌تواند مدام تشدید شود. همه‌ی آدم‌ها ممکن است به افسردگی ‌اساسی مبتلا شوند و شاید این بیماری باعث شود فرد چیزی نخورد، نخوابد، و حتی به خودکشی فکر کند.
 
افسرده‌خویی
این کمی شدیدتر از افسردگی‌ اساسی است، از این لحاظ که علائم آن مزمن است و هرگز کوتاه‌مدت نیست. ممکن است شدت علائم آن کم‌تر از علائم افسردگی‌ اساسی باشد، اما می‌تواند ۲ سال طول بکشد. این علائم در زندگی بیمار تثبت می‌شود، چون مجبور هستند یاد بگیرند با احساسات افسردگی‌ مدام زندگی کنند.
 
اختلال دوقطبی
هرچند ممکن است اختلال دو قطبی در ابتدا مانند افسردگی‌ اساسی به نظر برسد، اما علائم بلندمدت بسیار متفاوتی دارد. اختلال دو قطبی با دست و پا زدن در افسردگی‌ اساسی آغاز می‌شود، اما بعد به یک دوره مانیا، انرژی بالا و ااحساسات سرخوشی تبدیل می‌شود. این نوسانات خلقی ممکن است تنها چند بار در سال یا بارها در یک هفته رخ بدهد. تشخیص اختلال دو قطبی کمی دشوارتر از افسردگی‌ اساسی است چون لازم است پزشک مانیای کامل و چرخه‌ی کامل افسردگی را مشاهده کند.
 
افسردگی‌ سایکوتیک (افسردگی روانی)
افسردگی سایکوتیک (افسردگی‌ روانی)‌ همان افسردگی اساسی است که شامل نوعی روان‌پریشی است. ممکن است ارتباط با فرد با دنیای واقعی دچار وقفه شود و این وقفه‌ها شامل توهم، هذیان، یا پارانویا باشد. هرچند ممکن است روان‌پریشی بدون افسردگی رخ بدهد، اما افسردگی‌ سایکوتیک از این لحاظ متفاوت است که فرد روان‌پریشی‌اش را فقط با درون‌مایه‌ی افسردگی‌ و بی‌ارزشی تجربه می‌کند.
 
ممکن است آدم‌هایی که از افسردگی‌‌ سایکوتیک رنج می‌برند به خاطر احساسات‌شان خجالت بکشند یا تحقیر شوند، و از این رو سعی می‌کنند آن را پنهان کنند. این می‌تواند تشخیص افسردگی ‌سایکوتیک را دشوار کند، اما تشخیص بسیار مهم است، چون برای اختلالات متفاوت درمان‌های مختلفی وجود دارد.
 
افسردگی پس از ‌زایمان
هرچند تولد یک نوزاد همیشه با برانگیختن عواطفی قدرتمند و تغییرات هورمونی همراه است، اما شاید بعضی‌ها بعد از زایمان انتظار افسردگی‌ را نداشته‌باشند. با این‌که شاید مراقبت از یک نوزاد به خودی خود سبب برخی علائم افسردگی‌ پس از زایمان شود، اما اگر احساس اضطراب، نوسانات خلقی، و بی‌خوابی برطرف نشود، احتمالا بیمار از افسردگی‌ پس از زایمان رنج می‌برد.
 
این افسردگی‌ پس از زایمان، که شدید و ماندگارتر است، می‌تواند کنار آمدن با نقش جدید مادری را برای یک مادر جدید حتی دشوارتر کند. این پیچیدگی ناشی از زایمان قابل درمان است و به وضوح نوعی بسیار خاص از افسردگی است.
 
اختلال عاطفی فصلی
اختلال عاطفی فصلی، نوعی افسردگی است که با تغییر فصل ارتباط مستقیم دارد. این اتفاق هر سال در یک زمان مشخص برای بیمار رخ می‌دهد و ممکن است این زمان برای بیماران مختلف متفاوت باشد، هرچند رایج‌ترین زمان آن در طول ماه‌های زمستان است.
 
اختلال عاطفی فصلی انرژی بیمار را می‌گیرد و باعث ایجاد نوسانات خلقی می‌شود. حتی ممکن است سبب افسردگی‌ در بهار و تابستان شود. نبود نور در طول ماه‌های زمستان معمولا علت اصلی اختلال عاطفی فصلی است، که شاید با فتوتراپی درمان شود تا نور را به زندگی بیمار برگرداند.
 
هر شکل از افسردگی‌ نیازمند ترکیب متفاوتی از درمان و دارو است. مهم است که با هر یک از انواع افسردگی آشنا باشید تا بتوانید احساسات‌تان را تمیز دهید و درمان صحیح را بیابید.
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.