مادر را سر راه گذاشته‌ایم

پیرزن روی صندلی چرخدار فرسوده‌اش نشسته، چادر سیاهش را روی صورتش کشیده، ساکت و آرام، در میان دست‌های چروک خورده‌اش جعبه‌ای قرار دارد و رهگذرانی که هر از چند گاهی سکه‌ای در آن می‌اندازند.

روی پاهای پیرزن کیسه‌ای قرار دارد، پیرزن به‌عابری که سکه‌ای درون جعبه می‌اندازد نهیب می‌زند من گدا نیستم، اسکاچ می‌فروشم، اگه راست می‌گی ازم اسکاچ بخر.
زن جوان عذرخواهی کرده و تقاضای اسکاچ می‌کند پیرزن دست در کیسه می‌کند و اسکاچی در اختیار زن قرار می‌دهد و پولش را درون جعبه می‌اندازد.

به پیرزن نزدیک می‌شوم، اسکاچ‌های رنگی با نخ‌های رنگارنگ که به‌وسیله  دست بافته شده‌اند، این اسکاچ‌ها رو خودتون بافته‌اید؟

چادرش را کنار می‌زند، پیرزنی است سفید رو که روزگار خطوط متعددی را در چهره‌اش نمایان کرده با چشمان کم‌فروغش نگاهم می‌کند، بله.
٭٭٭
چرا اینها رو می‌بافی؟
برای اینکه باید خرجم رو دربیارم.

تو این سن و سال کسی نیست از شما حمایت کنه؟
 نه خانم خدا ازم حمایت کنه کافیه.

ان شاءالله. منظورم اینه همسری، بچه‌ای؟
ای بابا همسرم دو سالی هست به رحمت خدا رفته سه تا پسر دارم همه ماشاءالله برای خودشون کسی هستن اما از پس نگه داشتن من بر نمیان.

یعنی حاضر به نگه داشتن شما نیستن؟
نه؛ خانم هاشون حاضر نیستن با یه مادر شوهر معلول زندگی کنن می‌خواستن من رو به مراکز نگهداری سالمندان و معلولان ببرن که قبول نکردم.

پس چی کار می‌کنید؟
بهشون گفتم ولم کنید اونا هم ولم کردن.

شاید شرایط مالیشون خوب نیست؟
نه خانم یکیشون وکیله، یکی استاد دانشگاه است و یکی هم پزشکه.

یعنی با این شرایط حاضر نیستند حتی به شما خرجی بدهند؟
نه هیچ کمکی نمی‌کنند خودم باید از پس زندگی خودم بربیام.  

اینا رو چه طوری می‌بافید؟ نخها رو خودتون تهیه می‌کنید؟
 نه مادر، خدا که آدم رو ول نمی‌کنه همسایه‌ها کمکم کردن از قدیم بافتنی بلد بودم یکی از همسایه‌ها برام نخ میخره و برام میاره من هم اینا رو می‌بافم و میارم تو خیابون و می‌فروشم. یه مدتی لیف می‌بافتم الانم اسکاچ می‌بافم.

خونتون کجاست؟
اسلامشهر.

از اون جا چطور تا اینجا می‌آیید؟
یک آقایی همسایه ماست که مسافرکشی می‌کنه صبح‌ها من رو میاره اینجا و غروبم من رو می‌رسونه خونه.

بهش کرایه می‌دید؟
نه مثل پسر خودمه واقعاً ازش ممنونم هر کاری داشته باشم کمکم می‌کنه خودش و خانمش.

از همسرتان چیزی برایتان نمانده؟
چیزی نداشت خدابیامرز یک عمر کار کرد و بچه بزرگ کردیم همیشه می‌گفت من اگه نباشم پسرها تو رو ول نمی‌کنن خدا رو شکر دست همشون به دهانشون می‌رسه و برای خودشان کسی هستند.

پسرها خبر دارن که دستفروشی می‌کنید؟
 آره می‌دونن اما عین خیالشونم نیست انگار نه انگار که مادر دارند.

با فروش اینا خرج زندگی رو در میاری؟
  من پیرزن مگه چه خرجی دارم تازه یارانه هم می‌گیرم. خدا رو شکر.  

با توجه به وضعیت‌تان تنها زندگی کردن سخت نیست؟
نه همسایه‌های خوبی دارم همیشه بهم سر میزنن و  تنهام نمیذارن. 
 
از کی دچار معلولیت شدید؟
بعد فوت همسرم البته از قبلش مشکل داشتم ولی با فوت اون خدابیامرز دیگه زمینگیر شدم.  

تحت پوشش بهزیستی نیستی؟
نه من که نمی‌دونم چی کار باید بکنم و کجا باید برم.

پسرها اصلاً حالتان رو نمی‌پرسن؟
 نه اصلاً انگار نه انگار که من مادرشان بودم و با سختی بزرگشان کرده‌ام.  

تلفن هم نمی‌زنند؟
نه به خدا دلم براشون لک زده برای خودشون و برای زن و بچه‌هاشون.

قطرات اشک صورت چروک خورده پیرزن را خیس می‌کند، سعی می‌کنم از این فضا دورش کنم میگم.

 حاج خانوم حتماً مادرشوهر خوبی نبودید که عروس‌ها نگهتان نداشتند؟
چه می‌دونم والا خدا می‌دونه ولی چون معلول بودم نگهم نداشتند.

چرا؟
می‌گفتن تو کثیفی، صندلیت کثیفه، بهم می‌گفتن تو همه جا رو کثیف می‌کنی و....

یعنی اگر سالم بودید قبولتان می‌کردند؟
 فکر نکنم؛ می‌دونی این روزها جوون‌ها حوصله ما پیرها رو ندارن چه سالم چه علیل.

هیچ وقت شده از خدا بخواهید یک روز اونا هم پیر بشن؟
 من همیشه دعاشون می‌کنم که عاقل شن و حداقل به دیدنم بیان باور کنید دلم برای دیدنشان لک زده.

از پیرزن خداحافظی می‌کنم اسکاچ‌های رنگی در میان دستانم خودنمایی می‌کنند و من به مادر معلولی فکر می‌کنم که در حسرت دیدن فرزندانش می‌سوزد فرزندانی که براحتی مادرشان را سر راه گذاشته‌اند.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۳۵
farahnoush - ساری، ایران

انسانیت در ایران مرده است ! اگر دختر داشت اینگونه نمیشد . مردها کلا بی عاطفه هستند . اما بر عکس این طرز فکر ایرانی ها که فکر می کنند پسر عصا پدر مادر است این دختر که عصا پدر مادر در روزگار پیری است . این چیزی که من به چشم خودم در ایران دیده ام .
‌پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۵۱
۴۰
Liberte - ارومیه، ایران

واقعا نمیشه باور کرد مادر دو فرزند که پزشک و استاد دانشگاهند به دستفروشی اسکاچ بکشه. اما واقعان این فرزندان و زناشون پست فطرت ترینها هستند.
‌پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۷:۰۷
۵۷
دوستدار - استهکلم، سوئد

:( لعنت بر پسرانش و همینطور عروسهایش ! انسان باید تا چه اندازه بی غیرت و بی وجدان باشد که مادر پیر و ذلیلشان را به امان خدا راه کنند ؟ باز لعنت بر این گونه فرزندان . پسران این پیر زن می توانستند یک خدمتکار یا یک پرستار برای کمک به مادر پیرشان بگیرند و ماهیانه حقوقی به این خدمت کار یا پرستار بدهند تا از مادر پیرشان مراقبت کند ولی بخاطر اینکه بوی از انسانیت نبرده اند این خدمت را به مادرشان نکرده اند.
‌پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۱
۴۴
amirir - تهران، ایران

خدایا اینایی که اسمشون گذاشتی بنده خیلیهاشون از شغال کمتر هستن. پست فطرها. استاد دانشگاه! دکتر! وکیل! عده ای غربتی که فقط با خرخونی کتابای درسی وارد دانشگاههای معتبر ایران میشن و مدرک میگیرن و چرخه جامعه رو در دست میگیرم. اما هنوز غربتی هستن. نه ناموس مردم رو ملاحظه میکنن نه عاطفه مادر و خانواده خودشون نه انسانیت. عین سگ هار زندگی میکنن. کی گفته که هرکی خرخونی کرد مدرک گرفت اجازه داره بدون روانشناسی شخصیت پستهای مختلف جامعه رو بگیره. کثافتهای پست فطرت مثل سگ بمیرید که مادرتونو انداختین بیرون.
‌پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۳:۱۵
۱۰۷
منوچهری - کرمان، ایران
نه دروغه !! دروغه !! من باور نمیکنم ! یعنی آدم به این پستی هم پیدا میشه؟ من نمیتونم باور کنم! این فقط ساخته ذهن یک نویسنده سادیسمی میتونه باشه!
جمعه ۲۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۳:۴۵
۸۰
واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان
Farahnosh این بی شرفی ها فقط در ایران نیست . در بسیاری از کشور ها دیده شده. عزیز دل. ایران و غیر ایران ندارد. بچه اگر بی عاطفه بود. بچه اگر بی شرف بود. بچه اگر بی احساس بود ایران و غیر ایرانی ندارد. خدا نکند یک مردی خاک بر سر و زن ذلیل باشد. البته یادمان نرود این مادر هم یک روزی عروس یک خانواده ای بوده و این مادر هم یک روزی مادر شوهر داشته . امکان ندارد این با مادر شوهر خودش خوب کنار امده باشد. اصلا تاریخ را نگاه کنید زنها تنها موجوداتی هستند که با همجنس خودشان در گیرند. اصلا زنها با خودشان در گیرند چه بر سد به مادر شوهر. در هر حال قضاوت نا عادلانه نباید کرد و فقط باید گفت تف بر شرف ان پسر های بی شرف همین
جمعه ۲۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۲۰
۸۰
واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان
مردانی که از شرافت مردی بوئی نبرده ا ند. اینگونه فرزندان بهتر ان است که هیچ نسبتی با والدین خود نداشته باشند. تف بر شرف چنین فرزندان بی شرف
جمعه ۲۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۴۴
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.