ماجرای تهدیدهای مرگبار فوتبالیست فراری
رأی دهید
ماجرا به ظهر روز ١٦ فروردینماه برمیگردد. آن روز ایلخانی، بازپرس ویژه قتل دادسرای جنایی تهران پس از تماس ماموران کلانتری نارمک در جریان قتل مرموز زن جوانی در خانهاش قرار گرفت. او بلافاصله به همراه کارآگاهان جنایی برای بررسی موضوع راهی محل حادثه در حوالی میدان تسلیحات خیابان نظامآباد شد.
صحنه جنایت، ساختمان چندطبقه مسکونی بود که تیم جنایی پس از حضور در این آپارتمان در سالن پذیرایی با جسد زن ٢٨ سالهای به نام شهلا روبهرو شد. این زن روی زمین افتاده بود و کسی به جز پدرش، دور و بر او نبود. تحقیقات بعدی نیز نشان داد که شوهر این زن از محل گریخته است. ماموران پلیس در ادامه دریافتند مقتول یکسال قبل با پسر عمویش ازدواج کرده و شوهرش هم عضو تیم فوتبال یکی از باشگاههای تهران است. پدر مقتول در اینباره به ماموران گفت: «شب قبل با دخترم تماس گرفتم، اما او جواب نداد. فکر کردم خواب است تا اینکه ساعتی قبل دوباره با او تماس گرفتم، اما باز هم جواب نداد. حتی به محل کارش هم نرفته بود. برای همین نگرانش شدم و به خانهاش آمدم. وقتی در را باز نکرد با کمک همسایهها قفل در خانهاش را شکستیم و وارد شدیم که جسدش را داخل سالن دیدم.»
این درحالی است که یکی از همسایهها نیز در تجسسها گفت این زن و شوهر همیشه با هم درگیری داشتند و عصر روز گذشته هم سر موضوعی با هم درگیر شده بودند که بعد از آن شوهر مقتول از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. پزشکی قانونی نیز در نخستین معاینات اعلام کرد، شهلا حدود ساعت ١٧ عصر روز قبل به قتل رسیده است. همچنین مشخص شد مقتول کارمند یکی از دفاتر ثبت اسناد است.
همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی ماموران پلیس به دستور قاضی ایلخانی تحقیقات خود را برای دستگیری مظنون اصلی این حادثه آغاز کردند. درحالیکه تجسسها برای شناسایی عامل فراری این قتل ادامه داشت، صبح دیروز زن جوانی به دادسرای جنایی تهران رفت و با اظهارات تازهاش، این پرونده را وارد مرحله جدیدی از تحقیقات کرد. او درحالیکه از فوتبالیست فراری شکایت داشت، به بازپرس ایلخانی گفت: «من و مقتول ٥سال بود که با هم دوست بودیم. رابطه ما خیلی صمیمی بود و باید هر روز یکدیگر را میدیدیم تا جایی که شوهر شهلا کمکم به ارتباط میان ما حسادت کرد و گفت نباید همدیگر را ببینیم. از طرفی او با شهلا هم مرتب درگیر بود و اختلافات زیادی بین این زن و شوهر وجود داشت، آنقدر که درنهایت شهلا تصمیم به جدایی گرفت. در این میان وقتی شوهر شهلا از تصمیم او باخبر شد با من دعوا کرد و ادعا میکرد که من باعث گرفتن چنین تصمیمی شدهام. او میگفت من با حرفهایم شهلا را ترغیب به جدایی کردهام در صورتی که این موضوع اصلا ربطی به من نداشت و شهلا و شوهرش مشکلات زیادی داشتند.»
وی ادامه داد: «مدتی گذشت تا اینکه خبر قتل شهلا از سوی شوهرش را شنیدم. اما در این مدت شوهر شهلا بارها با شمارههای ناشناس با من تماس گرفت و مرا تهدید به مرگ کرد. او میگوید منتظر باش تا تو را هم به قتل برسانم. برای همین ترسیدم و تصمیم گرفتم از او شکایت کنم.»
با اعلام این اظهارات به دستور بازپرس تحقیقات در اینباره آغاز شد.