دلیل طلاق فوزیه از محمدرضا پهلوی چه بود؟

پارسینه می نویسد: از علل طلاق فوزیه از شاه میتوان به" بخشهایی" از نامه ی طولانی و بسیار محرمانه ی ملک فاروق به شاه ایران اشاره کرد که بمنظور درخواست طلاق فرستاده شد و از اسناد دکتر قاسم غنی است که شخصا برای برگرداندن فوزیه به مصر رفت. بخشهای مهم این نامه :
 
"اعلیحضرتا باور کنید زمانی که فوزیه به اینجا آمد من از مشاهده ی چهره ی زرد و رنگ پریده ی او دچار حیرت شدم.آیا این زن بیمار لرزان که قادر به راه رفتن نبود و من مجبور شدم بازوی اورا بگیرم تا بر زمین نیفتد همان خواهر شاد و خندان من بود که در کشتی محمدعلی پاشای کبیر دست او را بدست شما سپردم و در گوشتان آیات قرآن خواندم و از کشتی فرود آمدم؟"
"خواهرم علت تمایل خود به جدایی از شما را اینگونه بیان میکند:
 
1)بر فوزیه ثابت شده که شما قبل از ازدواج با خواهرم دارای معشوقه هایی بوده اید که متاسفانه بعد از ازدواج نیز با آنها رابطه داشته اید و و پس از آنکه به سلطنت ایران جلوس کردید این روابط را بدون توجه به احساسات پاک خواهرم توسعه داده اید. او میگوید که حتی در دوران بارداریش شواهدی بدست آورده که شما مرتبا با معشوقه های سابق خود معاشرت داشته اید و حتی آنها رابه شب نشینیهای دربار دعوت میکردید.
 
2)بر اثر این معاشرتهای ناپسند شما دچار نوعی موقعیت شدید که بمدت ده ماه تماس زناشویی بین شما و خواهرم قطع گردید و بعد از برقراری این روابط بدلیل عوارض ناشی از آن خواهرم نتوانست دومین فرزند خود را که میتوانست فرزند ذکور و ولیعهد ایران باشد بدنیا بیاورد و در این مورد بسیار خشمگین است و رفتار شما را غیر قابل عفو میداند.
 
3)خواهرم صریحا اعلام کرد که حتی بعد از این تنگناهای زناشویی آرام نگرفته اید و کماکان به روابط ناپسند خود ادامه داده اید.
 
4)در موردی او حتی در حضور دوستان مورد اعتماد شما که بر اثر اصرار خواهرم ناچار به افشاگری شدند به محل عیش و خانه ی دنج شما آمدند و خود شاهد بوده که شما از خانه ی دختر خانمی آنهم در ساعات پایانی شب بیرون آمدید.
 
5)خواهرم از اعلیحضرت شوهر گرامیش وفاداری و نجابت را خواهان بوده در حالیکه شما با نهایت غرور و استبداد احساسات پاک همسرتان را نادیده گرفته اید و او را به همصحبتی با یک کلفت و یک آشپز هم میهنش راضی ساخته اید.
 
6)خواهر من هیچ خصومتی با شما ندارد اما در برابر اصرار من به بازگشتش به ایران بارها گفته:هرگز باز نخواهم گشت .هرگز به ادامه ی زندگی با مردی که از او خاطرات بسیار تلخی دارم تن نخواهم داد.
و در پایان نامه:اعلیحضرتا با طلاق شرافتمندانه ی خواهر من که نشانه ی روح بلند و مناعت طبع شماست موافقت فرمایید.
صمیمی و دوست و برادر شما فاروق/6آگوست 1945
 

متن سخنرانی طلاق محمدرضا پهلوی از فوزیه

متن اعلام طلاق که محمدرضا پهلوی خود شخصاً از رادیو برای ملتش خواند28/آبان/1327:

سه سال پیش علیا حضرت ملکه فوزیه بنا به دلایل پزشکی ایران را ترک گفتند و اخیرا تقاضای طلاق کرده‌اند، زیرا اقامت معظم لها در تهران برایشان از نظر سلامت جسمانی مضر است.
در اجابت به این درخواست، ما محمدرضا پهلوی شاهنشاه ایران طلاق خود را از همسرم علیاحضرت فوزیه اعلام می‌کنیم. این طلاق در روابط ایران و مصر اثری نخواهد داشت، بلکه این روابط بهتر از گذشته خواهد بود.
سرانجام ملکه غمگین
فوزیه در 1324 طبق قوانین مصر از شاه تقاضای طلاق کرد و در 1327 نیز طلاق وی در ایران جاری شد.
 
فوزیه در سال 1328 با سرهنگ اسماعیل حسین وزیر دفاع سابق مصر ازدواج کرد اما در پی کودتای اول مرداد 1331 که به خلع فاروق و تبعید وی انجامید، فوزیه عنوان "شاهدخت مصر" را از دست داده و تمامی ثروتش بر باد رفت، اما حاضر به ترک مصر نشد. او با وجود مضیقه مالی در مصر در کنار شوهرش ماند و تا زمان مرگ وی 45 سال با او زندگی کرد و سرانجام 11 تیر سال 92 در ویلای شخصی اش در اسکندریه مصردرگذشت.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۳۲
IRAN+ISRAEL+USA4EVER - مونیخ، آلمان
اگر این داستان من در آوردی راست باشه، باید گفت که عجب خاله زنک رختشوری بوده این ملک فاروق. مرتیکه عرب خودش یک حرم سرا با ۳۴۰ تا زنیکه داشته حالا برای شاه ایران نسخه میپیچه، مرگ خوبه اما برای همسایه؟ بعدش هم شاه ایران معشوقه داشت؟ داشت که داشت نوش جونش تا چشم حسود بترکه.
‌پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۴ - ۲۲:۴۸
۴۶
فیل دانا - سیدنی ، استرالیا

بسیار زیبا و برازنده،،،، تمام همسران شاه زنان برجسته و استثنائی زمان خود بودن، ،مخصوصاً خانوم فرح دیبا با آن خدمات ارزشمند برای کشور
‌پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۴ - ۲۲:۵۲
۵۸
liberté - مونترال، کانادا

شاه باید همون موقع که 18 سالش بود یه پسر به دنیا می آورد و رجال سیاسی کار درست تربیت میکرد و نسل بعدی دیپلمات ها و دولتمردان رو به جای آخوند پروری درست میکرد تا آینده مملکت دسته این آدمخورا نیفته. افسوس.
‌پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۴ - ۲۳:۵۷
۴۸
آلونا ازنامنسکایا - مسکو، روسیه

اشرف و ارنست پرون دلایل جدایی فوزیه از شاه بودند ولی نکته جالب اینه که هر کسی مشکلی پیدا می کرد و کشور را ترک می کرد دلایل پزشکی عنوان می شد ! شاه هم که وقتی نتیجه کنفرانس گوادالوپ را شنید و فهمید که دیگر جایی در ایران ندارد دلایل رفتنش به مصر را دلایل پزشکی عنوان کرد . مثل این که این پزشکان مصر خیلی حاذق بودند به هر حال از نسل سینوهه هستند دیگه
جمعه ۱۸ دی ۱۳۹۴ - ۰۰:۲۲
۴۹
tabatabayi - آلمان، آلمان

با خواندن این حرف های مفت و مزخرف نوشته پارسینه و اتهام های دروغ چپ های پکیده بی وطن، حقانیت و میهن دوستی محمدرضاشاه و پدرش بیش از پیش اثبات می شود. اگر آنها وطن پرست و میهن دوست نبودند، بعد از 70 سال این قدر بر علیهشان تبلیغات منفی نمی شد. می گویند حتی شیطان هم دست از سر مرده بر می دارد، ولی آخوند هرگز!!!. به زودی اسناد سری دشمنان این مرز و بوم فاش خواهد شد و همگان خواهند فهمید که این پدر و پسر که سازنده این سرزمین بودند، زنباز و هوسران بودند یا آخوندها و مزدوران چپ و راست آنها!
جمعه ۱۸ دی ۱۳۹۴ - ۰۱:۱۳
۷۰
senator x - تهران، ایران

liberté - مونترال، کانادا:من نمیدانم بعاز 37سال چر اکثرملت وقایع ایران را ازاواسط سال56 تا زمان خروج شاه,مطالعه نمیکنند؟شاه نه میخواست کشور را ترک کند نه میخواست مملکت دست گدایان سر قبرآقا و روضه خوانهای دوزاری خرسوار بافتاد.این نسخه ائی بود که جیمی کارتر,بعلت بآشوب کشیدن خاورمیانه برای شاه پیچید.خمینی هم درعمرش یک حرف راست را زد.گفت,دشمن اصلی شما آمریکاست هرچه فریاد دارید سر او بکشید.دیگه بفهمید این ضربه ائی که خوردیم از آمریکا و مجاهدین و توده ائیها و کمونیستها بود.اینها دشمنان ایران و ایرانی بودند و هستند.آخوند فقط حیله بازی و دورغگوئی و دزدی اموال ملت را بلد هست.
جمعه ۱۸ دی ۱۳۹۴ - ۰۴:۳۸
۴۰
raha1984 - هامبورگ، آلمان

داستانهای من دراوردی خاله خشتکی فاطی بندانداز !!!!
جمعه ۱۸ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۲
۴۱
Liberte - ارومیه، ایران

ظاهرا شاه در مورد علاقه بیش از حد به زن و اینجور کارا به پدرش کشیده بود.
جمعه ۱۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۸
۴۱
عقاب سرخ - پاسارگاد، ایران
[::Liberte - تهران، ایران::]. از اونجایی که اطلاعات گرنبهأی در این مورد دارید حتما شما هم یه جورایی شاهزاده هستید واسه خودتون:o پس تبریک مرا نیز به عنوان شاه,زاده قبول کنید ؛)
جمعه ۱۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۶
۴۱
Liberte - ارومیه، ایران
[::عقاب سرخ - پاسارگاد، ایران::]. ممنون، شما لطف دارید. در واقع از لحاظ مناعت طبع و شخصیت و نجابت سعی می کنم مثل یک نجیب زاده رفتارکنم. مثل شاهزاده و پرنس های واقعی! ;)
جمعه ۱۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۵
۵۷
parvin55 - مادرید، اسپانیا
چیزی که از نظر من تهوع آور است اینکه اگر مردان ایرانی‌ -قیافه و ثروت و موقعیت شاه- را داشتند اگر او با هزار زن بود خودشان با ۱۰۰۰۰۰ زن می‌بودند...همینطور زنانی که از اشرف دیو ساختند!!!!!.....بابا خودتانید----مادر ترزاها..و مهاتما گاندیها
جمعه ۱۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۷
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.