تصمیم درموردسوریان برای یک رکوردملیبود
رأی دهید
علیرضا حیدری یکی از آن آدمهای «رک» در ورزش است. درباره هر چیزی که بخواهد، صریح و بدون ترس از اینکه در آینده مورد انتقاد قرار بگیرد، حرف میزند. حرف حیدری در ورزش یک چیز است: «به خاطر کشتی همه کار میکنم.»او مهمان ما در خبرورزشی بود و از همه چیز و همهکس حرف زد؛ از مسابقات قهرمانی جهان، از کسب سهمیه المپیک و از کشتیگیران جوانی که تا زمان المپیک باید به مرز پختگی برسند. حیدری که خودش یکی از آن کشتیگیران «چغر بد بدن بود» یک راهحل ساده هم برای مهار جردن باروفس آمریکایی (که تا به حال هیچ ایرانی نتوانسته شکستش بدهد) پیشنهاد میکند و میگوید: «او را میشود خیلی ساده برد اگر...»
شما هنوز هم در بین مردم همان علیرضا حیدری سابق هستید. چه بسا که محبوبیتتان بیشتر از قبل هم شده است.این نظر لطف مردم است ولی من خودم فکر نمیکنم آدم محبوبی هستم. من فقط یک چیز را میدانم، اینکه زورکی نمیتوان در بین مردم محبوب شد و احترام کسب کرد. متر ما با متر خدا خیلی فرق میکند. اینجا همه چیز پول و میز است و تیپ و قیافه اما آنجا متراژ چیز دیگری است. ما داریم اشتباهی دور خودمان را شلوغ میکنیم. محبوبیت را باید خدا به آدم بدهد. گاهی اوقات یک آدم خلافکار هست که مردم دوستش دارند.
پس بدون مقدمه درباره مسابقات جهانی سؤال میکنیم. از نظر شما که نایبرئیس فدراسیون هستید نتیجه کسب شده تا چه اندازه مورد قبول شما بود؟در کل همه چیز خوب بود. درباره آزادکاران باید بگویم که چند تا از بچهها تا به حال در قهرمانی جهان کشتی نگرفته بودند. همیشه سال قبل از المپیک سخت است و چون همه میخواهند کسب سهمیه کنند با تمام قوا وارد این رقابتها میشوند. من مسابقهای که رحیمی با حریفی از ونزوئلا کشتی گرفت را مثال میزنم. این کشتی پیچید. حریف قلدر بود. او هم آمده بود که سهمیه بگیرد. بعضی مواقع نمیدانم اما باختها پلی میشود برای پیروزی. کاش همیشه اینطور باشد. گاهی اوقات موفق هستیم و داریم به پایان میرسیم اما میرویم جایی که موفقیت نیست. در قهرمانی جهان هم بچهها تلاششان را کردند. در اردوها همه چیز خوب بود و آنجا هم هر چیزی را که لازم بود انجام دادند.
اما توقع مردم از کشتی خیلی زیاد است.تیم دوم شده و نایبقهرمان جهان اما همه داد و بیداد میکنند. کدام رشته ورزشیتان دوم شده است؟من خودم اول میشدم اما یک بار دوم شدم و مردم فحش میدادند. یک روز گریه کردم و گفتم قتل که نکردم، فقط در مسابقات کشتی دوم شدم. مردم توقع دارند و این خوب است که یک نفر را دوست دارند اما وجدان را هم رعایت کنید.
شما برای مسابقات کشتی انتخابی گذاشتید و گفتید که پای اصولی که مشخص کردهاید، میایستید اما ممکن است یک کشتیگیر پس از اینکه خیالش از حضور در تیمملی راحت شد دیگر قدرتمند کار نکند.بچههای ما، بچههای خوبی هستند که خلاف موج حرکت نمیکنند. مثلاً طحان خوب کشتی نگرفت اما من به او حق میدهم چون این اتفاق دلیل داشت. طحان 10 روز مانده به انتخابی خودش را میرساند و با روحیهای ضعیف به خاطر شکستها، راهی مسابقات میشود. روحیه آدمی که برده با آدمی که باخته خیلی فرق میکند. یک زمانی در ایران من و رسول خادم بودیم و با هم رقابت میکردیم. فکر میکردیم مسابقات جهانی همینجاست. الان این رقابتها نیست. مثلاً کشتی یزدانی با تقوی خوب بود یا مثلاً جوکار با کریمی. آنها سخت انتخاب شدند و در لاسوگاس با وجود قرعه سخت، راحتتر کشتی گرفتند اما کسی که در انتخابی رقیب نداشته و همه را 10 بر صفر برده معلوم است که در قهرمانی جهان به مشکل میخورد.
با این شرایط برای المپیک به مشکل بر نمیخوریم؟نه، بچههای ما جوان هستند. خاصیت جوانان این است که خیلی زود تغییر میکنند. حتی ممکن است سال آینده و برای المپیک به بالاترین سطح برسند. الان همین حسن یزدانی، سال قبل کجای کشتی ایران بود؟
اما الان ستاره است.من میگویم هنوز ستاره نیست. از لحاظ فنی من میگویم هنوز کشتیاش ایراد دارد.
تیم کشتی آنالیزور دارد؟رسول خادم خودش صاحب فکر است و وقتی یک کشتیای را میبیند زیر و رویش را میفهمد. این یک داستان است و داستان دیگر اینکه ما یک اتومبیل داریم که فقط 4 تا دنده دارد. برای عبور از یک مسیر باید حتماً دنده 5 داشته باشیم که ما این دنده را نداریم.
در این چند ماه باقیمانده میشود دوباره انتخابی گذاشت، یا برای کشتیگیران مربی تخصصی گرفت. حتی میشود به کشتیگیران گفت که شما آزاد هستید و در زمان انتخابی بیایید و کشتی بگیرید. هرکس آمادهتر بود اعزام میشود.نمیشود الان این حرف را زد. زبان ما بسته است. یکسری مسائل هست اما باید کسی هم باشد که بچهها را تربیت و تقویت کند. مثلاً مگر میشود تقوی را ول کرد؟ او تا 4، 5 سال دیگر کشتیگیر است.
در بحث انتخابی قرار بود که شما اصول را زیر پا نگذارید اما در مورد حمید سوریان...بحث حمید سوریان جداست. باید اجازه بدهیم که او رکورد بزند. این اتفاق برای مملکت ما کم میافتد.
ارزشش را دارد که به قیمت زیر پا گذاشتن اصول و...من میگویم برای یک بار ارزشش را دارد. شما یک برج میلاد بخواهید بسازید، میشود.
این درست است که سوریان نمیخواسته در مسابقات قهرمانی جهان کشتی بگیرد؟خودش دوست داشت بیاید. میدانید، در سالهای آخر، کشتی گرفتن سخت است. پس از این همه مدال و افتخار، ترس از باختن در تهران آدم را اذیت میکند.
شما خودتان کشتیهای سختی گرفتهاید اما سابقه نداشته که با سر به صورت حریف بزنید. چه اتفاقی میافتد که یکی مثل سوریان دو بار با سر به حریفش ضربه میزند؟من جای او نبودم و نمیتوانم اظهارنظر کنم اما در کشتیهایی که خودم گرفتهام، بارها به من ضربه زدهاند. وقتی زورشان نمیرسید به من ضربه میزدند.
حسن یزدانی به نظر قرار است سال آینده یک وزن بالاتر بیاید. در این وزن باروفس آمریکایی حضور دارد.بردن جردن باروس هم راه دارد. او وقتی پایش را جلوتر از سرش گذاشت باید وارد عمل شد. باید به باروس نزدیک شده و او را در حمله مهار کنید.
رفتن محمد بنا تا چه اندازه روی کشتی فرنگی تأثیر داشت؟مربی یک نفر است. سهمش روی موفقیتها را نمیدانم چقدر است اما فقط یک نفر است. مربی مثل کتابی است که پر است از معلومات و اطلاعات. من دانشجو باید دنبال کتاب بروم و از آن چیزی یاد بگیرم. کتاب که دنبال من نمیآید. محمد بنا در خانهاش بود و اگر کسی میخواست از او مشاوره بگیرد، میتوانست حتی به او زنگ بزند. بنا آدمی نیست که جواب ندهد. من خودم در اردو بودم و به منصور برزگر اعتقاد داشتم. اردوها را میپیچاندم و میرفتم پیش برزگر تمرین میکردم. اگر بنا خوب است، زنگ بزنید از او مشاوره بگیرید. در ضمن آقای بنا خودش دیگر نخواست کار کند.