دعوا بر سر ارثیه ۳ میلیاردی مرتضی پاشایی!
رأی دهید
اگر همه چیز مرتب پیش رفته باشد و اتفاق خاصی نیفتاده باشد، بدون شک تا الان که شما در حال مطالعه این مطلب هستید، آخرین آلبوم رسمی «مرتضی پاشایی» به بازار موسیقی کشور آمده و احتمالا سروصداهای زیادی هم در جامعه به وجود آورده است. خواننده ای که زندگی و عمر هنری اش دستخوش اتفاقات و ماجراهای مختلفی بود و پس از فوتش این حاشیه ها و اتفاقات هنوز ادامه دارند.
آخرین آلبوم پاشایی در حالی مجوز انتشار گرفت که چند ماه پس از فوت این خواننده، حاشیه های فراوانی حول و حوش آن به وجود آمده بود. حتما شما هم دوست دارید از پشت پرده این اثر آگاه شوید. این گزارش شما را در جریان بسیاری از اتفاقات قرار خواهدداد.
دعوای خانواده مرتضی پاشایی شروع شد
دعوای خانواده مرتضی پاشایی شروع شد
هنوز دو ماه از فوت مرتضی پاشایی نگذشته بود که شیپور جنگ از سوی خانواده پاشایی نواخته شد و آنها در گفت و گویی خبرساز، اعلام کردند که همه قراردادهایی که مرتضی پاشایی با افراد حقیقی و حقوقی داشته، تنها تا زمانی معتبر بوده که او زنده بود و از این پس خانواده این خواننده، مالک و صاحب امتیاز تمام آثار صوتی و تصویری او است.
انتشار همین صحبت ها با واکنش اطرافیان و دوستان و تهیه کننده های پاشایی رو به رو شد و آنها بدون اینکه پاسخی در رسانه ها به خانواده این خواننده بدهند، به صورت رسمی و قانونی اقدام کردند تا بتوانند ثابت کنند که حقوق مادی و معنوی آخرین آلبوم این خواننده متعلق به آنهاست. «مهدی کرد» تهیه کننده و مدیر برنامه های پاشایی در گفت و گوهایی محترمانه، علنا اعلام کرد که تمام حقوق مادی و معنوی این آلبوم متعلق به اوست و قصد دارد آلبوم آخر پاشایی را رایگان منتشر کند. اظهارنظری که از همان ابتدا واکنش هایی را ایجاد کرد.
«مهرزاد امیرخانی» (ترانه سرای تمام قطعات این آلبوم) نامه ای رسمی و کتبی نوشت و از «علی مرادخانی» خواست که با توجه به اینکه تمام ترانه های آلبوم متعلق به اوست و او هرگز رضایتی برای انتشار این گونه آثار ندارد، «لطفا از انتشار این آلبوم جلوگیری شود.» کشمکش ها ادامه پیدا کرد و درحالی که پیش بینی می شد آلبوم پاشایی در اولین ماه های سال 94 به بازار بیاید، خانواده و اطرافیان و تهیه کننده این خواننده در سوی دیگر، وارد یک پروسه پیچیده قضایی شدند و وساطت بسیاری از چهره های هنری نیز نتوانست این وسط دردی دوا کند.
عدد و رقم ها رو شد
عدد و رقم ها رو شد
همه چیز مشخص بود. خانواده تمام حقوق مادی آثار را از آن خود می دانست. مهدی کرد بنا به قراردادی رسمی و قانونی تمام حقوق این آلبوم را شش دانگ در اختیار داشت و مهرزاد امیرخانی نیز 20درصد رقم کلی فروش آلبوم را می خواست. این وسط بسیاری از مخاطبان پاشایی، با توجه به فضای احساسی و تراژیکی که پیش از فوت مرتضی در جامعه به وجود آمده بود، بدبین می شدند و هر دو طرف دعوا را محکوم به پول پرستی می کردند. این در حالی بود که تنها چند ماه از فوت این خواننده گذشته بود.
خانواده پاشایی با رقمی حدود 350 میلیون تومان آلبوم را واگذار کرده بودند و به شرکت دیگری که پرداخت این رقم را متقبل شده بود، اطمینان دادند که آلبوم هیچ منع قانونی برای انتشار ندارد اما این اتفاق هرگز رخ نداد و پس از شکایت های علنی مهدی کرد و مهرزاد امیرخانی، آن شرکت عطای انتشار این اثر را به لقایش بخشید و خود را کنار کشید. حالا نوبت واسطه هایی بود که این وسط «کار چاق کن» شوند و بخواهند طرفین دعوا را سر میز مذاکره بنشانند. 120 میلیون تومان مهدی کرد، 80 میلیون تومان مهرزاد امیرخانی و حدود 300 میلیون هم خانواده پاشایی برای واگذاری اثر می خواستند. باورکردنی نبود که یکی از واسطه های معروف توانست یکی از شرکت های معتبر را راضی به دادن این پول کند و آلبوم با رقمی حدود 500 میلیون تومان واگذار شد.
بازنده ها و برنده ها
بازنده ها و برنده ها
مهدی کرد از زمانی که این تفاهم برقرار شده در سکوت کامل به سر می برد و دیگر حرفی درباره انتشار رایگان آلبوم نمی زند. خانواده پاشایی دیگر مصاحبه نمی کنند و انگار نه انگار اتفاقی افتاده و در این بین مخاطبان پاشایی از دنیا بی خبر برای انتشار این آلبوم لحظه شماری می کنند. آلبومی که در بدترین حالت ممکن بالای 500 هزار نسخه در تیراژ اول فروش خواهدداشت و در دو نوع طرح «ولت» (به قیمت 4 هزار تومان) و «دی جی پک» (با قیمت 16 هزار تومان) به فروش خواهدرسید. با یک حساب سرانگشتی، رقمی حدود 3 میلیارد تومان عددی است که در تیراژ 500 هزار نسخه عاید شرکت صاحب امتیاز خواهدشد.
دیدگاه خوانندگان
۴۴
Hooloo7 - گوتنبرگ، سوئد
ای پدر پول بسوزه که مرغ پخت رو هم به رقص میاره!
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۴
۲۹
گشتاسپ - شیراز، ایران
ماران خورند و موران کشند.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۲
۴۰
raha1984 - هامبورگ، آلمان
روحش شاد ولی حیف ۲زار که بخواد بابت این البوم های خال توری هدر بره !!
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۶
۴۲
آنتی خرافه - کلن، آلمان
حالا خوبه بنده خدا صدای قشنگی هم نداشت انقدر بزرگش کردند و ازش اسطوره ساختند. آهنگ ها هم که همه ناله، البته بدرد ملت افسرده ایران میخورد.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۹:۲۳
۴۲
arkadash - نیکوزیا، قبرس
رها،هامبورگ...ممنونم...عین کلماتی که من میخواستم بگی رو گفتید
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۷
۴۲
sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی
فقط ابراز تاسف برای خانواده پاشایی میتونم داشته باشم. نمیدونم چرا برخی مردم تا اسم پول میاد وسط دست و پاشون میلرزه؟ یک تصادف منجر به فوت داشتم که به هیچ عنوان مقصر نبودم اما چون به کما رفتم و افسری که کروکی کشیده بود هم با فوت شدن طرف مقابل سعی داشت به خانواده متوفی و استفاده از بیمه من کمک کند (چیزی که بعدا خودش معترف شد) و کروکی به نفع آنها کشید جریان تصادف من بدجوری کش و قوس دار شد (با توجه به اینکه افسر بیشرف نمیدونست اون سالها بیمه ماه حرام را ساپورت نمیکنه و بدتر اینکه بیمه من هم کامل نبود). نکته اصلی اینجا است که خانواده متوفی بدجوری دنبال قصاص بودن و دائم انگ مواد و مستی و هر دری وری ای به من میزدند. تصور کن اون زمان سرباز بودم و تو بیمارستان در حالت کما هم بودم. هیچ آزمایشی نتونست ثابت بکنه اما اینها دست بردار نبودند. تا اینکه دست آخر پول دیه ماه حرام چنان آرومشون کرد و بعد هم فهمیدیم زدن تو گوش زانتیا (بهترین و جدیدترین ماشین اون زمان) و یک خونه جدید. وقتی تصور می کردم تمام این شامورتی بازیهای قصاص فقط بخاطر پول بود از هرچی آدمیزاده متنفر میشدم.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۲:۰۹
۴۲
sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی
شاید یکی از دلایل اصلی خروج من از ایران احساس بدی بود که از کشور و مردمم داشتم که دقیقا کلید این احساس از همین حادثه خورد. نمیدونم الان خانواده پاشایی چه حسی دارن. اما تا اونجایی که من در جریان خبرها بودم و اون داستان بیانیه مجری ای که میخواست فیلم مستند پاشایی را بسازه و خانواده اش با مبلغ بیشتری به کس دیگری فروختند و حالا هم مجوز آلبوم که باز بخاطر پول این کارها را کردند به من یکی میگه خیلی از جوون های دیگری تو اون خراب شده هستند که ممکنه کلید احساس تنفرشون با همین حرکات خورده بشه. یک مقدار انسانیت از خودتون به جا بگذارید. من که خداییش با صدا و کارهای پاشایی به جز ریتم کارهاش حال نمی کردم و نمی کنم (آهنگ ساز قابلی بود تا خواننده) اما حدا خواست و تقی به توقی خورد و پاشایی در حد الویس یک شبه بزرگ شد. لااقل قدر این موهبتی که یک شبه تو دامنتون افتاد را بدونید.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۲:۱۶
۵۱
حسین guangzhou - گوانجو، چین
تا زنده بود هیچکس ایشون را نمی شناخت . به خاطر اینکه دو تا آهنگ بیشتر نخونده بود . مابقی هم جنبه سیاسی داشت .
جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۳:۳۷
۵۳
کارمن مهوش کش - تهران، ایران
مرحوم خیلی تو دماغی میخوند.خدا رحمتش کنه. اون دوست دخترش که دستیار لباساش هم بودا ...اونو لطفا بفرستید ایتالیا ببینه لباس چیه و یه خواننده چی میپوشه . ;) اره جانم اره
جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۳
۵۳
کارمن مهوش کش - تهران، ایران
مرحوم خیلی تو دماغی میخوند.خدا رحمتش کنه. اون دوست دخترش که دستیار لباساش هم بودا ...اونو لطفا بفرستید ایتالیا ببینه لباس چیه و یه خواننده چی میپوشه . ;) اره جانم اره
جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۳
۵۱
حسین guangzhou - گوانجو، چین
تا زنده بود هیچکس ایشون را نمی شناخت . به خاطر اینکه دو تا آهنگ بیشتر نخونده بود . مابقی هم جنبه سیاسی داشت .
جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۳:۳۷
۴۲
sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی
شاید یکی از دلایل اصلی خروج من از ایران احساس بدی بود که از کشور و مردمم داشتم که دقیقا کلید این احساس از همین حادثه خورد. نمیدونم الان خانواده پاشایی چه حسی دارن. اما تا اونجایی که من در جریان خبرها بودم و اون داستان بیانیه مجری ای که میخواست فیلم مستند پاشایی را بسازه و خانواده اش با مبلغ بیشتری به کس دیگری فروختند و حالا هم مجوز آلبوم که باز بخاطر پول این کارها را کردند به من یکی میگه خیلی از جوون های دیگری تو اون خراب شده هستند که ممکنه کلید احساس تنفرشون با همین حرکات خورده بشه. یک مقدار انسانیت از خودتون به جا بگذارید. من که خداییش با صدا و کارهای پاشایی به جز ریتم کارهاش حال نمی کردم و نمی کنم (آهنگ ساز قابلی بود تا خواننده) اما حدا خواست و تقی به توقی خورد و پاشایی در حد الویس یک شبه بزرگ شد. لااقل قدر این موهبتی که یک شبه تو دامنتون افتاد را بدونید.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۲:۱۶
۴۲
sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی
فقط ابراز تاسف برای خانواده پاشایی میتونم داشته باشم. نمیدونم چرا برخی مردم تا اسم پول میاد وسط دست و پاشون میلرزه؟ یک تصادف منجر به فوت داشتم که به هیچ عنوان مقصر نبودم اما چون به کما رفتم و افسری که کروکی کشیده بود هم با فوت شدن طرف مقابل سعی داشت به خانواده متوفی و استفاده از بیمه من کمک کند (چیزی که بعدا خودش معترف شد) و کروکی به نفع آنها کشید جریان تصادف من بدجوری کش و قوس دار شد (با توجه به اینکه افسر بیشرف نمیدونست اون سالها بیمه ماه حرام را ساپورت نمیکنه و بدتر اینکه بیمه من هم کامل نبود). نکته اصلی اینجا است که خانواده متوفی بدجوری دنبال قصاص بودن و دائم انگ مواد و مستی و هر دری وری ای به من میزدند. تصور کن اون زمان سرباز بودم و تو بیمارستان در حالت کما هم بودم. هیچ آزمایشی نتونست ثابت بکنه اما اینها دست بردار نبودند. تا اینکه دست آخر پول دیه ماه حرام چنان آرومشون کرد و بعد هم فهمیدیم زدن تو گوش زانتیا (بهترین و جدیدترین ماشین اون زمان) و یک خونه جدید. وقتی تصور می کردم تمام این شامورتی بازیهای قصاص فقط بخاطر پول بود از هرچی آدمیزاده متنفر میشدم.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۲:۰۹
۴۲
arkadash - نیکوزیا، قبرس
رها،هامبورگ...ممنونم...عین کلماتی که من میخواستم بگی رو گفتید
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۷
۴۲
آنتی خرافه - کلن، آلمان
حالا خوبه بنده خدا صدای قشنگی هم نداشت انقدر بزرگش کردند و ازش اسطوره ساختند. آهنگ ها هم که همه ناله، البته بدرد ملت افسرده ایران میخورد.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۹:۲۳
۴۰
raha1984 - هامبورگ، آلمان
روحش شاد ولی حیف ۲زار که بخواد بابت این البوم های خال توری هدر بره !!
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۶
۲۹
گشتاسپ - شیراز، ایران
ماران خورند و موران کشند.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۲
۴۴
Hooloo7 - گوتنبرگ، سوئد
ای پدر پول بسوزه که مرغ پخت رو هم به رقص میاره!
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۴
۴۴
Hooloo7 - گوتنبرگ، سوئد
ای پدر پول بسوزه که مرغ پخت رو هم به رقص میاره!
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۴
۲۹
گشتاسپ - شیراز، ایران
ماران خورند و موران کشند.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۲
۴۰
raha1984 - هامبورگ، آلمان
روحش شاد ولی حیف ۲زار که بخواد بابت این البوم های خال توری هدر بره !!
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۶
۴۲
آنتی خرافه - کلن، آلمان
حالا خوبه بنده خدا صدای قشنگی هم نداشت انقدر بزرگش کردند و ازش اسطوره ساختند. آهنگ ها هم که همه ناله، البته بدرد ملت افسرده ایران میخورد.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۹:۲۳
۴۲
arkadash - نیکوزیا، قبرس
رها،هامبورگ...ممنونم...عین کلماتی که من میخواستم بگی رو گفتید
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۷
۴۲
sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی
فقط ابراز تاسف برای خانواده پاشایی میتونم داشته باشم. نمیدونم چرا برخی مردم تا اسم پول میاد وسط دست و پاشون میلرزه؟ یک تصادف منجر به فوت داشتم که به هیچ عنوان مقصر نبودم اما چون به کما رفتم و افسری که کروکی کشیده بود هم با فوت شدن طرف مقابل سعی داشت به خانواده متوفی و استفاده از بیمه من کمک کند (چیزی که بعدا خودش معترف شد) و کروکی به نفع آنها کشید جریان تصادف من بدجوری کش و قوس دار شد (با توجه به اینکه افسر بیشرف نمیدونست اون سالها بیمه ماه حرام را ساپورت نمیکنه و بدتر اینکه بیمه من هم کامل نبود). نکته اصلی اینجا است که خانواده متوفی بدجوری دنبال قصاص بودن و دائم انگ مواد و مستی و هر دری وری ای به من میزدند. تصور کن اون زمان سرباز بودم و تو بیمارستان در حالت کما هم بودم. هیچ آزمایشی نتونست ثابت بکنه اما اینها دست بردار نبودند. تا اینکه دست آخر پول دیه ماه حرام چنان آرومشون کرد و بعد هم فهمیدیم زدن تو گوش زانتیا (بهترین و جدیدترین ماشین اون زمان) و یک خونه جدید. وقتی تصور می کردم تمام این شامورتی بازیهای قصاص فقط بخاطر پول بود از هرچی آدمیزاده متنفر میشدم.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۲:۰۹
۴۲
sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی
شاید یکی از دلایل اصلی خروج من از ایران احساس بدی بود که از کشور و مردمم داشتم که دقیقا کلید این احساس از همین حادثه خورد. نمیدونم الان خانواده پاشایی چه حسی دارن. اما تا اونجایی که من در جریان خبرها بودم و اون داستان بیانیه مجری ای که میخواست فیلم مستند پاشایی را بسازه و خانواده اش با مبلغ بیشتری به کس دیگری فروختند و حالا هم مجوز آلبوم که باز بخاطر پول این کارها را کردند به من یکی میگه خیلی از جوون های دیگری تو اون خراب شده هستند که ممکنه کلید احساس تنفرشون با همین حرکات خورده بشه. یک مقدار انسانیت از خودتون به جا بگذارید. من که خداییش با صدا و کارهای پاشایی به جز ریتم کارهاش حال نمی کردم و نمی کنم (آهنگ ساز قابلی بود تا خواننده) اما حدا خواست و تقی به توقی خورد و پاشایی در حد الویس یک شبه بزرگ شد. لااقل قدر این موهبتی که یک شبه تو دامنتون افتاد را بدونید.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۲:۱۶
۵۱
حسین guangzhou - گوانجو، چین
تا زنده بود هیچکس ایشون را نمی شناخت . به خاطر اینکه دو تا آهنگ بیشتر نخونده بود . مابقی هم جنبه سیاسی داشت .
جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۳:۳۷
۵۳
کارمن مهوش کش - تهران، ایران
مرحوم خیلی تو دماغی میخوند.خدا رحمتش کنه. اون دوست دخترش که دستیار لباساش هم بودا ...اونو لطفا بفرستید ایتالیا ببینه لباس چیه و یه خواننده چی میپوشه . ;) اره جانم اره
جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۳
۴۴
Hooloo7 - گوتنبرگ، سوئد
ای پدر پول بسوزه که مرغ پخت رو هم به رقص میاره!
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۴
۴۰
raha1984 - هامبورگ، آلمان
روحش شاد ولی حیف ۲زار که بخواد بابت این البوم های خال توری هدر بره !!
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۶
۴۲
آنتی خرافه - کلن، آلمان
حالا خوبه بنده خدا صدای قشنگی هم نداشت انقدر بزرگش کردند و ازش اسطوره ساختند. آهنگ ها هم که همه ناله، البته بدرد ملت افسرده ایران میخورد.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۹:۲۳
۲۹
گشتاسپ - شیراز، ایران
ماران خورند و موران کشند.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۲
۴۲
sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی
شاید یکی از دلایل اصلی خروج من از ایران احساس بدی بود که از کشور و مردمم داشتم که دقیقا کلید این احساس از همین حادثه خورد. نمیدونم الان خانواده پاشایی چه حسی دارن. اما تا اونجایی که من در جریان خبرها بودم و اون داستان بیانیه مجری ای که میخواست فیلم مستند پاشایی را بسازه و خانواده اش با مبلغ بیشتری به کس دیگری فروختند و حالا هم مجوز آلبوم که باز بخاطر پول این کارها را کردند به من یکی میگه خیلی از جوون های دیگری تو اون خراب شده هستند که ممکنه کلید احساس تنفرشون با همین حرکات خورده بشه. یک مقدار انسانیت از خودتون به جا بگذارید. من که خداییش با صدا و کارهای پاشایی به جز ریتم کارهاش حال نمی کردم و نمی کنم (آهنگ ساز قابلی بود تا خواننده) اما حدا خواست و تقی به توقی خورد و پاشایی در حد الویس یک شبه بزرگ شد. لااقل قدر این موهبتی که یک شبه تو دامنتون افتاد را بدونید.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۲:۱۶
۴۲
sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی
فقط ابراز تاسف برای خانواده پاشایی میتونم داشته باشم. نمیدونم چرا برخی مردم تا اسم پول میاد وسط دست و پاشون میلرزه؟ یک تصادف منجر به فوت داشتم که به هیچ عنوان مقصر نبودم اما چون به کما رفتم و افسری که کروکی کشیده بود هم با فوت شدن طرف مقابل سعی داشت به خانواده متوفی و استفاده از بیمه من کمک کند (چیزی که بعدا خودش معترف شد) و کروکی به نفع آنها کشید جریان تصادف من بدجوری کش و قوس دار شد (با توجه به اینکه افسر بیشرف نمیدونست اون سالها بیمه ماه حرام را ساپورت نمیکنه و بدتر اینکه بیمه من هم کامل نبود). نکته اصلی اینجا است که خانواده متوفی بدجوری دنبال قصاص بودن و دائم انگ مواد و مستی و هر دری وری ای به من میزدند. تصور کن اون زمان سرباز بودم و تو بیمارستان در حالت کما هم بودم. هیچ آزمایشی نتونست ثابت بکنه اما اینها دست بردار نبودند. تا اینکه دست آخر پول دیه ماه حرام چنان آرومشون کرد و بعد هم فهمیدیم زدن تو گوش زانتیا (بهترین و جدیدترین ماشین اون زمان) و یک خونه جدید. وقتی تصور می کردم تمام این شامورتی بازیهای قصاص فقط بخاطر پول بود از هرچی آدمیزاده متنفر میشدم.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۲:۰۹
۴۲
arkadash - نیکوزیا، قبرس
رها،هامبورگ...ممنونم...عین کلماتی که من میخواستم بگی رو گفتید
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۷
۵۱
حسین guangzhou - گوانجو، چین
تا زنده بود هیچکس ایشون را نمی شناخت . به خاطر اینکه دو تا آهنگ بیشتر نخونده بود . مابقی هم جنبه سیاسی داشت .
جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۳:۳۷
۵۳
کارمن مهوش کش - تهران، ایران
مرحوم خیلی تو دماغی میخوند.خدا رحمتش کنه. اون دوست دخترش که دستیار لباساش هم بودا ...اونو لطفا بفرستید ایتالیا ببینه لباس چیه و یه خواننده چی میپوشه . ;) اره جانم اره
جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۳
۵۳
کارمن مهوش کش - تهران، ایران
مرحوم خیلی تو دماغی میخوند.خدا رحمتش کنه. اون دوست دخترش که دستیار لباساش هم بودا ...اونو لطفا بفرستید ایتالیا ببینه لباس چیه و یه خواننده چی میپوشه . ;) اره جانم اره
جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۳
۵۱
حسین guangzhou - گوانجو، چین
تا زنده بود هیچکس ایشون را نمی شناخت . به خاطر اینکه دو تا آهنگ بیشتر نخونده بود . مابقی هم جنبه سیاسی داشت .
جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۳:۳۷
۴۲
arkadash - نیکوزیا، قبرس
رها،هامبورگ...ممنونم...عین کلماتی که من میخواستم بگی رو گفتید
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۷
۴۲
sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی
فقط ابراز تاسف برای خانواده پاشایی میتونم داشته باشم. نمیدونم چرا برخی مردم تا اسم پول میاد وسط دست و پاشون میلرزه؟ یک تصادف منجر به فوت داشتم که به هیچ عنوان مقصر نبودم اما چون به کما رفتم و افسری که کروکی کشیده بود هم با فوت شدن طرف مقابل سعی داشت به خانواده متوفی و استفاده از بیمه من کمک کند (چیزی که بعدا خودش معترف شد) و کروکی به نفع آنها کشید جریان تصادف من بدجوری کش و قوس دار شد (با توجه به اینکه افسر بیشرف نمیدونست اون سالها بیمه ماه حرام را ساپورت نمیکنه و بدتر اینکه بیمه من هم کامل نبود). نکته اصلی اینجا است که خانواده متوفی بدجوری دنبال قصاص بودن و دائم انگ مواد و مستی و هر دری وری ای به من میزدند. تصور کن اون زمان سرباز بودم و تو بیمارستان در حالت کما هم بودم. هیچ آزمایشی نتونست ثابت بکنه اما اینها دست بردار نبودند. تا اینکه دست آخر پول دیه ماه حرام چنان آرومشون کرد و بعد هم فهمیدیم زدن تو گوش زانتیا (بهترین و جدیدترین ماشین اون زمان) و یک خونه جدید. وقتی تصور می کردم تمام این شامورتی بازیهای قصاص فقط بخاطر پول بود از هرچی آدمیزاده متنفر میشدم.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۲:۰۹
۴۲
sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی
شاید یکی از دلایل اصلی خروج من از ایران احساس بدی بود که از کشور و مردمم داشتم که دقیقا کلید این احساس از همین حادثه خورد. نمیدونم الان خانواده پاشایی چه حسی دارن. اما تا اونجایی که من در جریان خبرها بودم و اون داستان بیانیه مجری ای که میخواست فیلم مستند پاشایی را بسازه و خانواده اش با مبلغ بیشتری به کس دیگری فروختند و حالا هم مجوز آلبوم که باز بخاطر پول این کارها را کردند به من یکی میگه خیلی از جوون های دیگری تو اون خراب شده هستند که ممکنه کلید احساس تنفرشون با همین حرکات خورده بشه. یک مقدار انسانیت از خودتون به جا بگذارید. من که خداییش با صدا و کارهای پاشایی به جز ریتم کارهاش حال نمی کردم و نمی کنم (آهنگ ساز قابلی بود تا خواننده) اما حدا خواست و تقی به توقی خورد و پاشایی در حد الویس یک شبه بزرگ شد. لااقل قدر این موهبتی که یک شبه تو دامنتون افتاد را بدونید.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۲:۱۶
۲۹
گشتاسپ - شیراز، ایران
ماران خورند و موران کشند.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۲
۴۲
آنتی خرافه - کلن، آلمان
حالا خوبه بنده خدا صدای قشنگی هم نداشت انقدر بزرگش کردند و ازش اسطوره ساختند. آهنگ ها هم که همه ناله، البته بدرد ملت افسرده ایران میخورد.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۹:۲۳
۴۰
raha1984 - هامبورگ، آلمان
روحش شاد ولی حیف ۲زار که بخواد بابت این البوم های خال توری هدر بره !!
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۶
۴۴
Hooloo7 - گوتنبرگ، سوئد
ای پدر پول بسوزه که مرغ پخت رو هم به رقص میاره!
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۴