بررسی روزنامه‌های صبح تهران؛ شنبه ۲۹ فروردین

روزنامه‌های صبح اول هفته تهران در عنوان‌های اصلی خود از مرگ الدوری به عنوان صدام دوم خبر داده و حجم عظیمی از مقالات و گزارش‌های خود را به بحران روابط تهران و ریاض، اوضاع یمن و گفته‌های سید حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان علیه سعودی اختصاص داده اند.
 
اقتصاد ایران بعد از لغو تحریم ها، دشواری دولت در پرداخت یارانه‌های نقدی، و ورود پول‌های کثیف به عرصه انتخابات آینده مجلس از جمله دیگر مطالبی است که در این روزنامه ها آمده است.
 
کیهان در حالی که تیتر اول امروزش حمله نظامی حزب الله لبنان به سعودی است که از قول سید حسن نصرالله نقل شده در سرمقاله خود به تحلیل پیروزی بزرگی پرداخته که اعراب در تصویب یک قطعنامه درباره یمن به دست آوردند و در تحلیل‌های بین المللی یک برد برای ریاض در مقابل تهران تلقی شده است.
تیتر و عکس صفحه اول کیهانکیهان نوشته: قطعنامه شورای امنیت اگرچه با نگرشی ضد انصارالله تدوین گردیده اما در عین حال با احتیاط زیادی در این زمینه توأم است. روی مشارکت انصار در حکومت و حق آن در داشتن سلاح و داشتن گروه نظامی خط کشیده نشده و به نوعی به رسمیت هم شناخته شده است. این خود نشان می‌دهد که اعضای شورای امنیت و کشورهای عرب پیشنهاد دهنده این قطعنامه واقعیتی بنام انصارالله را غیرقابل تردید می‌دانند بنابراین قرار داده شدن نام رهبر انصارالله در لیست تحریم‌ها و ممنوع‌السفر خواندن ایشان و در عین حال دعوت از وی برای شرکت در گفتگوهای ملی و ساختار سیاسی به نوعی اقدامی به منظور مهار نسبی و قرار گرفتن آن در یک کادر مشخص دنبال شده است.
این روزنامه تندرو اظهار نظر کرده که این قطعنامه علیرغم تبلیغات فراوان ضد ایرانی مقامات و شبکه‌های تلویزیونی کشورهای عربی، بطور آشکار یا ضمنی اشاره‌ای به ایران ندارد. این موضوع بیانگر آن است که قطعنامه به دنبال حل مشکل شورای همکاری است نه تشدید این مشکل.
 
به عبارت دیگر کشورهای پیشنهاد دهنده و رأی دهنده به قطعنامه اگرچه می‌دانند که انقلاب اسلامی و رهبری آن مهمترین منبع الهام‌بخشی به مردم شریف یمن است اما طرح چالش با منبع الهام‌بخشی انقلاب یمن را مانع شکستن شاخه‌های برآمده از انقلاب اسلامی در یمن دانسته و نه تنها با احتیاط زیاد از کنار نقش ایران عبور کرده‌اند بلکه بدون نام بردن، از ایران خواسته‌اند که در فرایند «حل مسئله» به کشورهای عضو شورای همکاری کمک کند. کما اینکه یک روز پیش از صدور این قطعنامه، پادشاه اردن بطور رسمی اعلام کرد، نمی‌توان از نقش و نفوذ برجسته ایران در یمن چشم‌پوشی کرد.
 
سعید لیلاز در مقاله ای در شرق، درباره روابط تیره ایران و سعودی که روزنامه‌های مختلف از زوایای گوناگون به آن پرداخته اند نوشته: روابط ایران و عربستان هرگز حسنه نبوده و حالا که ایران در تلاش است تا مسئله‌اش را با غرب حل کند، روابط متشنج‌تر از گذشته هم شده است. با توجه به کشف شن‌های نفتی هم که منجر به افزایش تولید نفت ایالات متحده آمریکا در پنج، شش سال گذشته شده و تولید نفت آمریکا در ‌این ‌مدت روزی پنج تا شش میلیون بشکه بوده، بدیهی است که وابستگی نفتی آمریکا به خاورمیانه به‌ویژه به عربستان کمتر از قبل شده و درواقع این موضوع از اهمیت عربستان برای آمریکا کاسته است.
 
به نظر این اقتصاددان: درواقع عربستان موقعیت ژئوپلیتیک تازه‌ای در منطقه پیدا کرده و از طرف دیگر، تلاش تهران و واشنگتن برای حل مسائل تاریخی‌شان، موقعیت ایران در منطقه را قدرتمندتر از قبل کرده و مجموعه این عوامل، مناسبات ژئوپلیتیک خاورمیانه را دستخوش تغییر کرده است. اما هیچ‌یک از اینها نباید مجوزی برای القائات شوونیستی‌ای شود که به توهین به اقوام و ملل و زبان‌ها می‌انجامد.
مقاله شرق بدان جا رسیده که توهین به اعراب و دامن زدن به اتش اختلافات کار کسانی است که می‌خواهند اثر توافقات لوزان را کمرنگ جلوه دهند و راهی هم بلد نیستند جز اینکه به ناسیونالیسم کور، دامن بزنند. نباید فراموش کرد که چنین القائاتی به دور از انسانیت و اخلاق است. در ضمن به مرور، ناسیونالیسم متقابلی را ایجاد خواهد کرد که دورنمای جالبی را چه برای ایران و چه برای منطقه رقم نخواهد زد. این افراط‌گرایی، شبیه به رفتار داعش است.

انتخابات و عنصری به‌نام پول کثیف

کارتون محسن ظریفیان، قانونصادق زیباکلام درباره موضوع ورود پول‌های کثیف به انتخابات که امروز روزنامه‌های مختلف از زبان وزیران دادگستری و کشور به آن پرداخته اند در روزنامه اقتصادی تعادل نوشته اگر یک منحنی از نقش‌آفرینی عنصر تاثیرگذاری به‌نام «پول» در نخستین دوره انتخابات مجلس در سال۵۸ تا آخرین تجربه آن در اسفندماه سال۹۰ ترسیم شود، روشن می‌شود که متاسفانه طی این ۳۲سال، این منحنی نه‌تنها به سمت رشد و تعالی گام برنداشته، بلکه قدم‌های بلندی نیز به‌سمت سقوط حرکت کرده است. به‌عبارت روشن‌تر در سال۵۸ پول به هیچ عنوان به‌عنوان یک نقش محوری مطرح نبود و اینکه نامزدهای انتخابات مجلس چقدر پول خرج می‌کنند، موضوعیت نداشت. این شخصیت نامزدهای کسب کرسی نمایندگی بود که اهمیت داشت. اما این فرآیند در سال۹۰ کاملا معکوس شد؛
به نظر این استاد دانشگاه: این فاجعه به دو دلیل اتفاق افتاد: یکی نبود احزاب و دیگری محدود ساختن دایره‌های نظارتی.
 
و از طرفی واقعیت این است که به هر میزان که در اثر نظارت استصوابی دایره نامزدهای انتخاباتی محدود شود، به همان اندازه عناصر خارج از محدوده‌یی مانند «پول» تاثیر بیشتری پیدا می‌کنند. پرسشی که با این مقدمات به هر ذهن سالمی خطور می‌کند این است که نمایندگانی که این میزان پول را برای حضور در مجلس خرج می‌کنند؛ چگونه می‌توانند آن را در سال‌های نمایندگی برداشت کنند؟
 
آذر منصوری هم به اعتماد گفته است: یقینا انتخابات یک بستر دموکراتیک را برای حضور مردم در سرنوشت خود فراهم کرده و در جهت شکل‌گیری نهادهای دموکراتیک نقش غیرقابل انکاری دارد. قاعدتا وقتی نهادهای انتخاباتی از افرادی پر شود که با هزینه‌کرد پول‌هایی با این خصوصیات به آن ورود پیدا کرده‌اند، ریشه‌یابی این نوع هزینه‌کرد‌ها و مجاری آن و نهایتا حوزه‌ای که این پول‌ها در آن صرف می‌شوند، به‌طور جد در ایجاد رقابت سالم موثر است.
 
این فعال اصلاح طلب تاکید کرده: طبیعی است که این اقدام مقامات دولتی برای جلوگیری از ورود پول‌های کثیف در آینده‌ای نزدیک از سوی طیفی که از این‌گونه پول‌ها بهره‌برداری کردند و از روند ناسالمی در فضای سیاسی کشور استفاده کرده‌اند مخالفت‌هایی را به همراه خواهد داشت.
 
اشرف بروجردی نیر در رابطه با بحث ورود پول‌های کثیف به عرصه سیاسی گفته: تا وقتی که ساختار تعریف شده و پذیرفته شده جمعی برای ورود به انتخابات صورت نگیرد و رقابت بین افراد بر اساس اهداف پذیرفته شده احزاب پیش نرود این بحث کماکان وجود خواهد داشت. کسانی هستند که برای رسیدن به منابع قدرت از این گزینه نهایت استفاده را می‌برند اما جامعه می‌تواند از این ابزار استفاده نکند و به سلامت از خطرات انتخاباتی عبور کند و به نقطه تعیین شده قانونی به جایگاه قدرت راه یابد جامعه‌ای که روابط مناسب انتخاباتی می‌تواند آن را به مسیر درستی در دستیابی به جایگاه قدرت هدایت کند اما استفاده از پول کثیف در انتخابات و تبعات استفاده از آن است که بیشترین تاثیر منفی را در فضای سیاسی کشور می‌گذارد؛ تبعاتی که از سوی افراد منجر به استفاده از رانت قدرت برای رسیدن به خواسته‌ها و نیازهای خود می‌شود.
 
عضو دولت اصلاحات تاکید کرده: برای مقابله با تاثیر پول، کسانی‌که شایستگی لازم را دارند مورد حمایت گروه‌ها قرار گیرند، و اطلاع‌رسانی و آگاهی بخشی به جامعه در خصوص کاندیداها به ترتیبی صورت گیرد که مردم وادار شوند.
آقای دارای هنر و هشدارهای مکرر
محمد حسین روانبخش در ستون طنز مردم سالاری نوشته: اگر شما فهمیدید داستان پول گرفتن ۱۷۰ کاندیدای اصولگرا از محمدرضا رحیمی‌به کجا انجامید، ما هم فهمیدیم! موضوع فعلا خورده است به گذر زمان‌؛ و زمان می‌تواند همه مسائل را حل کند، رحیمی‌ هم که اگر مرخصی نباشد، در زندان است و کاری به کار کسی ندارد‌؛ فقط می‌ماند انتخابات مجلس که در پیش رو است، می‌تواند دوباره موضوع پول گرفتن را از چند جهت و زاویه متفاوت در ذهن‌ها زنده کند‌.
 
به نوشته این طنزنویس: از طرفی برادران اصولگرایی که پول گرفته بودند الان به این طرف و آن طرف نگاه می‌کنند و جای خالی یاران دست و دلباز را می‌بینند و به یاد گذشته آه می‌کشند و از طرف دیگر انتظار رد صلاحیت کسانی که از برادر رحیمی‌پول گرفته‌اند هم وجود دارد‌.
پرونده ای در کمای خبری
آمنه شیرافکن در ابتدای گزارشی در شرق در اشاره به آن چه وزیر نفت چند روز پیش درباره طلب‌های دولت از بابک زنجانی دلال نفتی گفته است نوشته: این روایت تأمل‌برانگیزی دارد، روایتی که با زندگی تک‌تک ایرانی‌ها پیوند خورده و حالا وضعیت پیچیده و درعین‌حال پرسؤالی پیش روی افکار عمومی قرار داده است. پیگیری اخبار این پرونده در مجلس حالا تا حدودی به بن‌بست رسیده و اخبار دست اول چندانی به نمایندگان نمی‌رسد.
 
حالا گامی آن‌سوتر از مجلس، وزیر دولت آقای روحانی هم آب پاکی روی دست مردم ریخته که گویا بابک زنجانی از اول هم بنا نداشته و ندارد دو میلیارد دلار پول نفت را به صندوق بازگرداند و متن خبر به مخاطب چنین القا می‌کند که گویی کار از کار گذشته و باید از بازگرداندن منابع مالی به صندوق بیت‌المال قطع امید کرد.
 
به نوشته گزارشگر شرق: حالا کمی فراتر از این معادله چند مجهولی نباید فراموش شود که نمایندگان مجلس بارها و بارها به شبکه مافیایی پشت‌سر متهم پرونده اشاره کرده‌اند، اینکه این شبکه مافیایی حالا با پول‌ها چه کرده و چه برنامه‌ای دارد، نه برای جماعت روزنامه‌نگار مشخص شده و نه برای وزیر و نماینده این کشور.
 
چه دلایلی وجود داشته که وزرای آقای احمدی‌نژاد به سمت تأیید فرد بی‌نام و نشان و البته بدنام حوزه اقتصادی رفته‌اند. چطور شده که او با آن پرونده عریض و طویل تخلف‌های متعدد، پرچم‌دار فروش نفت شده و چه رانت‌ها و لابی‌هایی یک نفر را «بابک زنجانی» کرده است. حالا باید بیش از هر زمان دیگری به فکر فراهم‌آوردن پاسخ این سؤال بود که فراتر از وزیر، چه سفارش‌ها و لابی‌هایی در کار بوده که به این سادگی پول نفت کشور برای فروش به یک فرد واگذار شده است.
شکایت از درد یارانه‌‌ها
تیتر و طرح هادی حیدری، شهروندشهروند در گزارشی که تیتر اول این روزنامه هم به آن اختصاص یافته نوشته: یارانه نقدی که تا همین چند ‌سال پیش نقطه درخشان عملکرد اقتصادی دولت به شمار می‌آمد، امروز به چشم اسفندیار اقتصاد ایران تبدیل شده است. حجم سنگینی از پول نقد که هر ماه به حساب مردم واریز می‌شود و برای تأمین آن دولت باید مبلغ قابل توجهی را هم بر عایدی حاصل از هدفمندی یارانه‌ها اضافه کند. البته ماه‌هاست که بنا شده، پردرآمدها از لیست یارانه‌بگیرها حذف شوند، اما به نتیجه نرسیده، هر چند که دولت گفته قطع یارانه این گروه را بدون جنجال رسانه‌ای آغاز کرده و این روند ادامه خواهد یافت.
 
گزارش این روزنامه اشاره کرده که چند روز پیش وزیر نفت پرداخت سه‌هزار و ٥٠٠‌میلیارد تومان را برای این وزارتخانه له‌کننده توصیف کرد. او با گلایه صریح از پرداخت یارانه گفت: شرکت نفت پولدار بوده اما اکنون جزو فقراست. اداره کل وزارت نفت یک طرف و تأمین یارانه‌ها نیز طرف دیگر است. اگرچه در‌ سال گذشته نسبت به سال ١٣٩٢ فشار کمتر شد اما واقعا فشار له‌کننده است. وزیر نفت گفت: شرکت نفت به همه عالم بدهکار است و برای اولین ‌بار در‌ سال گذشته بعدازظهر ٢٨اسفند‌ماه حقوق پرداخت کردیم. آن ‌هم مجبور شدیم برای این‌ کار با سختی از بانک مرکزی برای پرداخت حقوق‌ها پول قرض کنیم!
 
شهروند نوشته:محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت با زنگنه ابراز همدردی کرده و گفته احساس درد ما بیشتر از ایشان است؛ باید با همفکری و همکاری با یکدیگر راه‌حلی مناسب برای این حجم از یارانه پیدا کرد.
اقتصاد بعد از لغو تحریم ها
مهدی بهکیش در سرمقاله دنیای اقتصاد به اقتصاد بعد از لغو تحریم ها پرداخته و توضیح داده که اقتصاد ایران به دلیل جنگ و سپس تحریم‌ها، هیچ‌گاه فرصت بازسازی ساختارهای خود را پیدا نکرده است. بسیاری از قوانین ما برای اداره یک اقتصاد نسبتا بسته به‌وجود آمده‌اند. بخشی از قوانین، بازمانده از قبل از انقلاب هستند که شرایط آن دوران با امروز تفاوت فراوان دارد و بخشی دیگر که در این سال‌ها وضع شده، رویکرد حمایت از اقتصاد داخلی داشته‌اند تا تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان را در برابر صدمات خارجی حفظ کنند.
این استاد دانشگاه به چند نکته در این رابطه اشاره کرده. از جمله این که صادرات و واردات کالا و خدمات در کشور با موانع بسیار جدی مواجه است و اصلاح مقررات مربوط به آن را می‌توان بتدریج و شاید همراه با انعقاد پیمان‌های تعرفه ترجیحی دوجانبه و چندجانبه با همسایگان سازماندهی کرد.
 
نکته دومی که سرمقاله دنیای اقتصاد بدان تاکید دارد این است که:۵- قیمت‌گذاری یک سنت دیرینه در اقتصاد ایران است و در لابه‌لای قوانین کشور مجوزهایی برای آن وجود دارد. قوانین، مقررات و ضوابط گسترده‌ای باید مورد تجدیدنظر قرار گیرند تا تعیین قیمت‌ها را به تدریج به بازار بسپارند. مهم آن است که دولت به اهمیت حذف قیمت‌گذاری آگاه شود و در نتیجه بتواند مردم را قانع کند که تعیین قیمت از طرف دولت یا سازمان‌های مربوط کمکی به جلوگیری از گرانفروشی نمی‌کند، بلکه رقابت است که گرانفروشی را کنترل می‌کند.
یک موتورسوار کشف و خنثی شد
کارتون نیما شاه میران، فرهیختگانپوریا عالمی در ستون طنز شرق اشاره کرده: ویدئویی منتشر شده که در آن مأموران سعی دارند موتور جوان موتورسواری را به‌زور روانه پارکینگ کنند. جوان به موتور «چسبیده» دل هم نمی‌کند. مأموران لحظاتی بعد می‌خواهند او را به‌زور از موتور پیاده کنند. تقلا می‌کند و سفت‌تر می‌چسبد. مردم به میان میدان می‌آیند و موتورسوار را راهی می‌کنند. این اتفاق احتمالا در بندرعباس افتاده است. این ویدئو ثابت می‌کند:
 
به نوشته این طنزنویس: رفتار برخی مأموران گاهی شبیه تابلوهایی است که مردم جلو در پارکینگ منزلشان نصب می‌کنند: «در صورت پارک‌کردن چهار چرخ پنچر می‌شود!» خب یکی نیست بگوید عزیز من اگر چهار چرخ را پنچر کنی که در پارکینگت تا اطلاع ثانوی مسدود می‌ماند.
 
طنز شرق به این جا رسیده که:- با تلاش دانشمندان جوان و برخی مسئولان درحال‌حاضر موتور «محل کسب» جوانان و بیکاران شده است. به نظر ما وقتی افراد مسئولیت کارشان را که منجر به بیکاری دیگران شده برعهده نمی‌گیرند، دست‌کم مأموران ملاحظه
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.