بررسی روزنامه‌های صبح تهران؛ شنبه ۱۶ اسفند

روزنامه‌های صبح اول هفته تهران در عنوان‌های اصلی خود از مذاکرات هسته ای نوشته و ملاقات وزیرخارجه آمریکا را با همتای سعودی خود مهم ارزیابی کرده اند. در حالی که به نوشته چند روزنامه وزیر خارجه ایران در یک مصاحبه تلویزیونی به طور ضمنی پذیرفته که ممکن است ایران با تعلیق ده ساله فعالیت‌های هسته ای خود موافقت کند، کیهان در ادامه مخالفت‌های خود با مذاکرات این را کلاه گشادی بر سر ایران خوانده است.
تیتر و عکس صفحه اول جوانمحمدرضا احمدی‌نیا در مقاله ای در فرهیختگان نوشته: روش تازه‌ای که در مذاکرات هسته‌ای سوئیس در پیش گرفته شد و پیشتر خبر آن از سوی دیپلمات‌های ایرانی و آمریکایی نیز داده شده بود، تمرکز روی سرعت بخشیدن به فرآیندهای تصمیم‌گیری است.
 
نویسنده با اشاره به عکسی که عباس عراقچی، نفردوم تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران، در پایان نشست ایران و ۵ +۱ در اینستاگرام خود گذاشته بود از قول وی نوشته: مذاکره دشواری بود، هفت کارشناس و دیپلمات ایرانی در مقابل حدود ۵۰ نفر کارشناس و دیپلمات اروپایی. که اشاره به گستردگی تیم مذاکره‌کننده کامل کشورهای طرف گفتگوی ایران است.
 
به نوشته فرهیختگان: پیش از این و در مذاکرات وین نیز چنین طرحی آغاز شده بود که با اعتراض کاترین اشتون، مسئول وقت سیاست‌خارجی اتحادیه اروپا، متوقف شد. اعضای کشورهای ۵+۱ قبل از نشست دو ساعت و نیمه با ایران، یک دیدار داخلی بدون حضور نمایندگان کشورمان برگزار کردند تا در جریان مذاکرات چهار روز گذشته ایران و آمریکا قرار گیرند.

دلداری کری به سعودی‌ها
صباح زنگنه در مقاله ای در آرمان با اشاره به سفر جان کری به ریاض و گفتگوهای وی با وزیرخارجه سعودی نوشته: هم ایران می‌داند و مطمئن است و بار‌ها نیز این مسئله را برای کشور‌های منطقه خود بیان کرده و هم آمریکا می‌داند که این توافق به ضرر هیچ کدام از کشور‌های همسایه ایران نخواهد بود. به این ترتیب دیدار جان کری با وزیر خارجه و سایر مسئولین حکومتی عربستان عملا تنها یک اقدام روابط عمومی محسوب می‌شود در جهت دادن یک فضای تبلیغاتی به این کشور‌ها تا در جامعه خود بتوانند از حضور وزیر خارجه آمریکا بهره‌برداری کنند.
 
نویسنده در ضمن به یکی از گفته‌های وزیر خارجه سعودی بعد از ملاقات با جان کری اشاره کرده که در خصوص نفوذ منطقه‌ای ایران از حمایت‌های ایران از دولت عراق ابراز نگرانی کرده است. در حالی که ایران به دولت عراق کمک می‌کند تا با تروریست‌های داعشی نبرد کند.
مقاله آرمان نتیجه گرفته که این خود نشان از حمایت سیاسی عربستان از داعش دارد در حالی که وقتی مبارزه‌ای علیه داعش صورت می‌گیرد و نتیجه بخش نیز هست، چه توسط ائتلاف غربی علیه داعش انجام گیرد، چه توسط ارتش عراق و چه توسط کمک‌های مستشاری ایران به عراق به هر حال یک نتیجه در پی خواهد داشت. بنابراین مضمون صحبت سعود الفیصل حمایت سیاسی و واقعی از داعش و اقدامات داعش داشته است.
 
متین مسلم در مقاله ای در شهروند به گفته‌های جان کری وزیر خارجه آمریکا در بازگشت از سفر ریاض اشاره کرده و نوشته: گرچه آقای کری توضیح بیشتری در این زمینه نداد، اما لحن او به خوبی نشان می‌دهد با متحدان عرب در چه زمینه‌هایی گفت‌وگو کرده و با آنها اختلاف‌نظر دارد. متحدانی پر نفوذ که هیچ فرصتی را برای فشار به بدنه مذاکرات از دست نمی‌دهند. سفر آقای کری به منطقه به اهداف خود خواهد رسید؟ باید منتظر ماند و دید ولی نه خیلی طولانی، شاید طی ١٠ روز آینده.
 
نویسنده سپس سووالی را مطرح کرده: چرا وزارت خارجه ایران همچون ایالات متحده، ابتکار عمل یک دیپلماسی عربی - اتمی منطقه‌ای را آغاز نمی‌کند و در دست نمی‌گیرد و برای تشریح و توضیح آنچه در مذاکرات می‌گذرد اقدام مشابهی انجام نمی‌دهد؟ درحالی‌که ٥٠‌درصد سهم کیک متعلق به ایران است.
 
به نظر نویسنده شهروند: اینجا میل و قهر مطرح نیست، بحث بر سر کشش دیپلماسی و وجود واقعیاتی ناخواسته به نام همسایگان جنوبی ایران در پرونده اتمی است که شاید ناخوشایند و ناخواسته باشند ولی در مسیر حصول توافقی که تهران به دنبال آن است قرار گرفته و نقش مهمی را ایفا می‌کنند. منطقا این به عهده رئیس‌جمهوری روحانی و کادر رویایی سیاست خارجی اوست که سرعت دور موتور دیپلماسی از نوع ایرانی را بالا برده و مسئولیت انتقال مباحث، تبادل اطلاعات و رایزنی پیرامون محور مذاکرات وتوافقات را بدون واسطه و حاشیه با رهبران منطقه خصوصا اعراب خلیج‌فارس به‌عهده بگیرد.

تعلیق کلاه بزرگی است
تیتر و عکس صفحه اول شهروندکیهان در ادامه مخالفت‌های خود با مذاکرات هسته ای ایران و کشورهای پنج به اضافه یک در تیتر اول و هم یادداشت روز خود یک موضوع را تکرار کرده و آن هم اشاره به تعلیق ده ساله فعالیت‌های هسته ای کشور است که در خبرها نقل شده است.
 
به نوشته کیهان، آمریکایی‌ها می‌گویند سه گزینه روی میز مذاکرات است و جمهوری اسلامی باید یکی از آنها را انتخاب کند؛ 1- توافق؛ که با توجه به محتوا و ابعاد فعلی آن، چیزی بیش از یک کلاه گشاد و بی انتها نیست! 2- تشدید تحریم‌ها 3- گزینه نظامی. نگاهی دقیق به فعل و انفعالات محیطی نشان می‌دهد آنچه روی میز در جریان است، چیزی جز یک نمایش تردستانه برای پنهان کردن بازی مرموز زیر میز نیست. گزینه‌های روی میز آمریکایی‌ها چیزی نیست جز؛ «Regime Change From Within» یا همان «تغییر رژیم از درون».
 
این مقاله با عنوان کلاه گشاد نوشته: تعلیق ۱۰ ساله - بخوانید توقف ۱۰ ساله- فعالیت هسته‌ای کشورمان و بحث درباره جزئیات، پس از ۱۰ سال، آنهم در حالی که به قول اوباما، پیشرفت فعالیت هسته‌ای ایران متوقف شده است، دقیقا همان پذیرش توافق روی کلیات و موکول کردن بحث درباره جزئیات به مرحله دوم است. با این تفاوت که در شکل جدید، با تن دادن به تعلیق ۱۰ ساله، اولا؛ بخش اعظمی از جزئیات را هم به نفع حریف پذیرفته‌ایم که تعلیق فعالیت‌های تحمیل شده در توافق ژنو از جمله آنهاست، ثانیا؛ راه برای چانه‌زنی درباره جزئیات را نیز به نفع حریف به روی خود بسته‌ایم. چرا که بازگشت به فعالیت عادی هسته‌ای پس از ۱۰ سال، منوط و مشروط به نظر آژانس- بخوانید نظر حریف- است.
 
کیهان بدون اشاره به منبع خبر خود نوشته: مقامات رسمی مراکز استراتژیک آمریکا انکار نمی‌کنند که منظور اصلی آنان از فرصت‌سوزی‌های ۱۰ ساله و بیست ساله و... که در مذاکرات بر آن اصرار ورزیده‌اند، زمینه‌سازی برای مقابله با اساس جمهوری اسلامی ایران است. و این خط استراتژیک را به قول «دیوید فروم» در یک پروژه دو پله‌ای تعریف کرده‌اند، پله اول تغییر رفتار نظام اسلامی- تن دادن به طرح سازش خاورمیانه، دست کشیدن از حمایت حزب‌الله و حماس و... - و پله دوم؛ تغییر ساختار نظام، یعنی براندازی.
حرفی ندارند دلواپسان
مصطفی عابدی در سرمقاله شهروند نوشته: دلواپس چنان صحبت می‌کنند که گویی همه مخالفت‌های نتانیاهو و جمهوریخواهان در آمریکا فقط یک سناریو طراحی و توافق شده برای مجاب کردن ایران به توافق است و درواقع مدعی‌اند که نتانیاهو نعل وارونه می‌زند! وقتی که تحلیل عده‌ای در مخالفت با مذاکرات تا این حد غیرواقعی و قلب واقعیت باشد، دیگر چه جای بحثی می‌ماند؟
 
به نوشته این مقاله: مشکل اساسی دلواپسان این است که نه‌تنها حرف جدیدی ندارند و به جزییات مذاکرات هم کاری ندارند بلکه در هر حال دلواپس هستند چون خودشان عهده‌دار امور نیستند. آنان نمی‌خواهند بپذیرند که نظام اصل مذاکره را پذیرفته است. از سوی دیگر، دلواپسی آنان چنان است که هیچ راه‌حلی هم نمی‌دهند یعنی دارند ولی رویشان نمی‌شود آشکارا بگویند. راه‌حل آنان خروج از مذاکرات است ولی این را نمی‌گویند.
 
مقاله شهروند به خاطر آورده که مخالفان دولت قبلا هم می‌گفتند جلو برویم تحریمی در کار نیست و اگر تحریم شد قیمت نفت به ٢٠٠ دلار می‌رسد. ولی تحریم شد و قیمت نفت هم در سراشیبی قرار گرفت ولی آقایان دلواپس اصلا هم به روی مبارک نمی‌آورند که پس چه شد آن تحلیل‌ها! خلاصه این‌که در سیاست بیان آرمان‌های بلند کافی نیست پیشبرد آنها مهم‌تر است. اگر دلواپسان بپذیرند که دوره دوستانشان تمام شده و نظام راه بهتری را در تعامل با کشورهای دیگر پیش گرفته است در این صورت انتقادات آنها در چارچوب کنونی سازنده هم خواهد شد والا هیچ کمکی به سیاست ملی هسته‌ای کشور نخواهند کرد.
نظرات کاربران
کارتون احمد عربانی، شهروندسعید‌‌‌‌‌ هوشیار در ستون طنز قانون یک برنامه تلویزیونی را مجسم کرده که نظرات کاربران فضای مجازی را درباره سخنرانی ناتانیاهو منعکس کرده است. وبلاگ لک لک در مورد این سخنرانی این‌طور نوشت که: «من خودم با یکی از دوستانم از بوستون رفتیم و بلیت خریدیم تا این سخنرانی‌رو ببینیم، نکته مهم تو این سخنرانی این بود که تا 48 ساعت نمایندگان کنگره آمریکا حتی تو خونه‌هاشونم مشغول تشویق کردن بودند، تازه از موج مکزیکی هم استفاده می‌کردن، عده‌ای هم برای تشویق شعار می‌دادن مثلا «.... مو فرفری» و یا «واویلا واویلا بزن یکی دیگه»، خلاصه خیلی هیجان انگیز بود.
 
طنزنویس ادامه داده: همچنین کریم از بهبهان در صفحه فیس بوک خودش نوشت: «اصلا کاملا مشخص بود که داره از ظریف حمایت می‌کنه، از این حمایت تابلو‌تر نمی‌شد، منتها حمایتش قیافه‌ش فرق داره. من و دوستامم وقتی میخوایم از یک چیزی تعریف کنیم بهش بد و بیراه می‌گیم. این یارو هم در پس این بد و بیراه‌ها داشت تعریف می‌کرد، اون وسطا هم یکجا قربون صدقه رفت. منتها هیچکس نفهمید.»
و بالاخره در طنز بی قانون آمده: بعد از نسترن از تهران هم نوشت: «بنیامین عالیه، من همیشه از طرفداراش بودم و خیلی دوستش دارم...عشق تحکیمه نه محاکمه نه محکومه کسی نه هیشکی حاکمه، عشق تقدیمه نه مناظره، نه مزایده، نه مناقصه» (بعد از صفحه بندی متوجه شدیم که منظور خانم "بعد از نسترن" بنیامین خواننده بوده است.)
چرا از سریال‌های ترکیه استقبال می‌شود؟
فردین علیخواه در مقاله ای در آرمان نوشته: افزایش حساسیت و توجه فعالان فرهنگی و تحلیلگران اجتماعی کشورهای عربی نسبت به افزایش پخش سریال‌های ساخت کشور ترکیه در این کشورهاست.عده‌ای معتقدند که دلیل این چنین استقبالی نزدیکی فرهنگی بین کشور مبداء یعنی ترکیه و کشورهای مقصد است. زمینه‌های اجتماعی بیشتر کشورهای خاورمیانه شبیه هم است و همین شباهت، توجیه‌گر استقبال از سریال‌هاست. در مقابل، عده‌ای دیگر معتقدند که دلیل این استقبال نه شباهت، بلکه تفاوت‌هاست. در واقع مخاطبان این سریال‌ها در کشورهای مقصد آنچه را ندارند در این سریال‌ها جست‌وجو می‌کنند. آنها به دنبال یافتن نداشته‌های خود در این سریال‌ها هستند.
 
نویسنده افزوده: برخی از محققان نشان داده‌اند که بین استقبال از سریال‌های کشور ترکیه و تبدیل شدن این کشور به مقصد سفر و خرید ملک توسط اعراب رابطه مستقیمی وجود دارد. بدین معنی که قبل از کشور ترکیه، کشور امارات مقصد سفر و خرید ملک بسیاری از لایه‌های متمول کشورهای عربی بود. با افزایش پخش سریال‌های ترکیه‌ای و تبلیغ ملک و املاک در بین این سریال‌ها، به‌تدریج ترکیه محل سرمایه‌گذاری این طبقات شده است.
 
در پایان مقاله آرمان آمده: نمی‌توان کتمان کرد که در سال‌های اخیر استقبال از سریال‌های کشور ترکیه بین ایرانیان هم رشد داشته است. تورق نشریات زرد و نیز برخی از پیامک‌های رد و بدل شده در شبکه‌های اجتماعی نشان از چنین افزایشی دارد. نکته آن است که به نظر می‌رسد همان اتفاقی که در کشورهای عربی رخ داده خیلی زودتر در ایران ظهور یافت. یعنی تبدیل کشور ترکیه به مقصد سفر و پیشی گرفتن این کشور از امارات متحده عربی. پرسش آن است که ما در حوزه رسانه‌های جمعی چه برنامه‌هایی برای مخاطب ایرانی داریم؟
آب را قطع کنید
احسان گنجی، بی قانونمحمد صفاجویی در طنز قانون با اشاره به لغو چند کنسرت یک بسته پیشنهادی برای دلواپسان آماده کرده جهت رفع کلی ناهماهنگی‌ها و برقراری نظم در فضای فرهنگی کشور، یک بار برای همیشه تمام اجراهای موسیقی در هر کجای کشور عزیزمان ایران لغو شود. یعنی حتی اگر کسی خواست در حمام هم آواز بخواند، اعضای خانواده‌اش با او برخورد کنند. در این راستا ابتدا با زبانی نرم به او تذکر دهید و چنانچه دیدید نامبرده با دریدگی تمام و با آن وضع زننده، به اجرای موسیقی در حمام اصرار می‌ورزد، آب را قطع کنید.
 
بخش دیگر از پیشنهاد این است که تمام نمایش‌ها در هر کجای کشور لغو شود. یعنی حتی اگر کسی خواست برای اعضای خانواده اش نیز نمایش دهد با وی برخورد جدی صورت گیرد. اگر نامبرده اصرار بر نمایش داشت، ابتدا با آگاه سازی او از عواقب کارش او را وادار به توقف کنید و اگر دیدید ول کن ماجرا نیست، نمایش او را بر هم زده و آب را قطع کنید.
 
و تمام کتاب‌ها در هر گوشه این خاک لغو شود. توضیح اضافه هم ندارد. جهت دریافت توضیحات بیشتر به کتب تاریخی درباره تاریخچه لغو کتاب در کشور عزیزمان ایران مراجعه کنید و پس از مطالعه در این باره، آب را قطع کنید. و بالاخره پخش تمام فیلم‌ها در همه جا لغو شود. یعنی حتی اگر خود تلویزیون هم خواست فیلمی پخش کند، با آن سازمان محترم تماس گرفته و به عنوان یک دلواپس و دلسوز فرهنگ کشور، به آنها تذکر دهید. اگر پخش فیلم را قطع کردند- که احتمالا می‌کنند- که عالی، اما اگر جسورانه به ادامه پخشش اصرار ورزیدند، تلویزیون‌تان را خاموش کرده، آن را از جا کنده، در کوچه پرت کرده و آب را قطع کنید.
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.