چرا آیت الله خمینی خواستار اعدام فرماندهان مقصر 'شکست' در جنگ شد؟
رأی دهید
آیت الله خمینی بلافاصله پس از پذیرش قطعنامه دستور داد تا "دادگاه ویژه تخلفات جنگ"، بدون "رعایت هیچ یک از مقررات دست و پاگیر" مسببان "شکست جبهه اسلام" را به اعدام محکوم کند
حسین باستانی
بیبیسی
سالگرد شروع جنگ ایران و عراق، امسال در شرایطی ویژه فرا رسید: در حالی که در طول یک سال گذشته، تلاش گروهی از اصولگرایان برای متهم کردن رقبای سیاسی خود به ضعف یا خیانت در جنگ، ابعاد جدیدی پیدا کرده بود.
مطابق روایت این گروه از اصولگرایان، همان سیاستمدارانی که در یک سال اخیر به دنبال "سازش" بر سر پرونده هسته ای بوده اند، در زمان جنگ هم سپاه پاسداران را وادار به خاتمه جنگ کردند و "جام زهر" را به خورد حکومت و رهبر وقت جمهوری اسلامی دادند.
به نظر می رسد که این گروه از اصولگرایان، در تبلیغات خود از عاملی تعیین کننده بهره می برند و آن، تمایل دستگاه های حکومتی به "ناگفته گذاشتن" بخش مهمی از وقایع جنگ است.
روایت های جدید اصولگرایان از پایان جنگ ایران و عراق، به لحاظ سیاسی قابل فهم است، اما با طیفی گسترده از مستندات مربوط به ماه های پایانی جنگ همخوانی ندارد. مستنداتی از قبیل حکم رهبر وقت جمهوری اسلامی برای "اعدام" فرماندهان مسئول شکست های نظامی ایران، هشدار آیت الله خمینی که اگرسپاه پاسداران نتواند عقب نشینی ها خود را جبران کند "برای همیشه یک سپاه ذلیل ومرده می شود"، حضور فرماندهان سپاه در یک همایش "سیاسی" در هنگام سقوط فاو، نوشته محسن رضایی فرمانده وقت سپاه که برای مقابله با عراق "بمب اتم" لازم است، اصرار دادگاه نظامی به محاکمه احمد وحیدی (فرماندار نظامی کرمانشاه که بعدها وزیر دفاع شد) و مخالفت اکبر هاشمی رفسنجانی با نظر بعضی از مسئولان در مورد "اعدام" فرماندهانی همچون رحیم صفوی (مسئول وقت عملیات سپاه پاسداران که بعد ها فرمانده سپاه شد).
این آخرین مورد، همین دو هفته پیش خبر ساز شد. زمانی که اکبر هاشمی رفسنجانی، به صحبت های چندی پیش یحیی (رحیم) صفوی فرمانده سابق سپاه پاسداران پاسخ تندی داد که گفته بود وی به دنبال رهبر شدن بعد از آیت الله خمینی بوده است.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، بدون نام بردن مستقیم از سرلشکر صفوی تاکید کرد که وقتی این فرمانده، فاو را "با آن همه امکانات و اموال" رها کرده، صادق خلخالی -حاکم شرع سابق دادگاه های انقلاب و نماینده وقت مجلس- خواستار اعدام او و دو نفر دیگر بوده ولی با مخالفت اکبر هاشمی رفسنجانی مواجه شده است. هاشمی رفسنجانی در اشاره ای دیگر، گفت در آخر جنگ نیز آیت الله خمینی دادگاه رسیدگی به تخلفات فرماندهان را زیر نظر او تشکیل داده که قصد داشته "بعضی ها را اعدام کند" و حتی "رئیس جمهور وقت" (آقای خامنه ای) نیز با دادگاه هم نظر بوده، اما او باز مانع شده است.
دادگاه مورد اشاره اکبر هاشمی رفسنجانی، ظاهرا همان است که دستور تاسیس آن، تنها چند روز بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸، در نامه ۲ مرداد ۱۳۶۷ آیت الله خمینی به علی رازینی رئیس سازمان قضایى نیروهاى مسلح آمده است. در این نامه، رهبر وقت جمهوری اسلامی دستور می دهد تا "دادگاه ویژه تخلفات جنگ را در کلیه مناطق جنگى"، آن هم "بدون رعایت هیچ یک از مقررات دست و پاگیر" تشکیل شود و می افزاید: "هر عملى که به تشخیص دادگاه موجب شکست جبهه اسلام و یا موجب خسارت جانى بوده و یا مىباشد مجازات آن اعدام است." دستوری که به وضوح، متوجه فرماندهان مقصر در شکست های نظامی ایران است.
فرمان آیت الله خمینی در مورد اعدام مقصران جنگ، چهار روز قبل از دستور دیگر او برای اعدام زندانیان عضو مجاهدین خلق صادر شده و این در حالی است که بر خلاف اجرای سریع دستور دوم، فرمان اول عملا بلااجرا مانده است. پدیده ای که ظاهرا، میانجیگری های برخی مسئولان سیاسی در آن بی تاثیر نبوده است.
در کتاب خاطرات سال ۱۳۶۷ اکبر هاشمی رفسنجانی، جانشین وقت فرمانده کل قوا، اشاراتی نیز وجود دارد که نشان می دهد که چنین میانجیگری هایی، بعضا به نارضایتی مقام های قضایی منجر شده است. به عنوان مثال، در ۶ شهریور ۱۳۶۷ دخالت او برای آزادی احمد وحیدی، که به حکم دادگاه نظامی زندانی شده، با واکنش سازمان قضایى نیروهاى مسلح مواجه می شود که از هاشمی رفسنجانی می خواهد دستور آزادی آقای وحیدی را به طور "مکتوب" بنویسد.
احمد وحیدی، که در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد به وزارت دفاع رسید، در زمان عملیات مرصاد فرماندهی نظامی کرمانشاه را بر عهده داشت و دادگاه نظامی، خواستار محاکمه او به علت عملکرد ضعیفش در هنگام عملیات نیروهای عراقی و سازمان مجاهدین خلق در استان کرمانشاه بود.
جانشین فرمانده کل قوا، در سوم مرداد ۱۳۶۷، در توصیف عقب نشینی نیروهای نظامی ایران در این مناطق از عبارت "مفتضحانه" استفاده کرده و می افزاید شدت عقب نشینی به حدی بوده که "مردم عشایر منطقه در جاده ها جلوی آنها را گرفته و معترض آنها شده اند".
خاطرات ۲ مرداد همان سال، اکبر هاشمی رفسنجانی، نشان می دهد که به دنبال اصرار صادق خلخالی برای گرفتن "مسئولیت دادگاه زمان جنگ برای تنبیه مخلفین"، به او گفته که صرفا "به امور نظامیان متخلف جبهه نظاره کند و پیشنهاد تنبیه و تشویق بنماید"، در حالی که این روحانی مشهور به صدور احکام شدید، مایل بوده "خودش اختیار تنبیه داشته باشد".
درخواست "بمب اتم" برای شکست عراق
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در اظهارات اخیر خود در مورد زمزمه های اعدام برخی فرماندهان سپاه در پایان جنگ، گفته که از جمله دلایل این فضا، قصورهای منتهی به سقوط فاو و "عملیات خیبر" بوده است.
او یادآوری کرده که در جریان عملیات، "الحاق بین نیروها از جزیره وبیرون جزیره ممکن نشد و یک گردان نیروی ما بهکلی نابود شد". اشاره هاشمی رفسنجانی به "جزیره" در اینجا، جزیره مجنون است که در جریان عملیات خیبر در اسفند ۱۳۶۲، ارتباط میان نیروهای ایرانی مستقر در آن و نیروهای دیگری که به سمت بصره رفته بودند، به علت اشتباهات عجیب فرماندهی -در حد برداشت متفاوت دو قسمت از نیروهای عمل کننده از زمان شروع عملیات- قطع شد. نتیجه، محاصره و قتل عام نیروهای نفوذ کننده و کشته شدن جمعی از معروف ترین و محبوب ترین فرماندهان جنگ از جمله محمدابراهیم همت و حمید باکری بود.
اشاره اکبر هاشمی رفسنجانی به اتهامات یحیی (رحیم) صفوی بر سر سقوط فاو، حکایت از شکستی جداگانه در آخر فروردین ۱۳۶۷ دارد.
مسئولیت این شکست، نه تنها با آقای صفوی در مقام مسئول عملیات کل سپاه، که با مجموعه ای از فرماندهان ارشد سپاه بود که متهمند که در زمان حمله عراق، برای انجام "فعالیت های سیاسی" جبهه نبرد را ترک کرده بودند.
حسن روحانی، که در اواخر جنگ معاون جانشین فرماندهی کل قوا بود، در مصاحبه ای در سال ۱۳۸۷ روایت می کند که با بالا گرفتن منازعه سیاسی میان جناح های چپ و راست حکومت ایران در جریان انتخابات فروردین ۱۳۶۷ مجلس سوم، "سپاه یکی از ذهنیتهایش این بود که اگر تعدادی از نیروهای سپاه به مجلس بروند، مشکلات آنها بهتر حل میشود و پشتیبانی بهتری از جبههها میشود."
روحانی می افزاید: "آمدند عدهای از مسئولین سپاه و سرداران را تشویق کردند تا کاندیدا شوند و خود آنها هم در این زمینه فعال شدند. لذا وقتی که فاو سقوط کرد، سپاه سمیناری در کرمانشاه داشت و عمدۀ فرماندهان در غرب بودند." در همین ارتباط، عباس ملکی عضو تیم مذاکره کننده ایران در مورد قطعنامه ۵۹۸ نیز، در مرداد ۱۳۹۳ در گفت وگو با روزنامه شرق می گوید که در آستانه سقوط فاو "توجه بعضی از فرماندهان به مساله انتخابات معطوف شد... شاید آنها فکر میکردند برای اینکه گرایشهایشان وارد مجلس شود، باید فعالیتهای داخلی را در شهرستانهای مختلف شروع کنند".
حسن روحانی، شهادت می دهد که حتی وقتی خبر در حال سقوط بودن فاو رسیده، محسن رضایی گفته است "فاو سقوط نخواهد کرد، مگر اینکه عراق بمب اتمی به کار ببرد". نقل قولی که حکایت دارد فرماندهان ارشد سپاه نه تنها درک درستی از وضعیت منطقه نداشته اند، که با اصرار بر اشتباه، آخرین فرصت ها برای دفاع از جزیره را نیز از دست داده اند.
غلامعلی رشید، معاون وقت عملیات فرمانده کل سپاه، در مصاحبه جداگانه ای با فصلنامه مطالعات جنگ ایران و عراق (تابستان ۱۳۸۶) تایید کرده که پس از حمله عراق به فاو "محسن رضایی یک حمله سراسری را باور نکرده است".
اما شاید قابل تامل ترین شهادت در مورد وضعیت فرماندهان سپاه در تابستان ۱۳۶۷، از شخص آیت الله خمینی باشد. رهبر سابق جمهوری اسلامی، در پیام ۲۵ تیر ۱۳۶۷ خود در جمع مسئولان ارشد نظام، که در صحیفه نور نیامده و مدت ها بعد از درگذشت وی فاش شده، به نامه ای از محسن رضایی فرمانده وقت سپاه اشاره دارد که محتوای آن را "تکان دهنده" توصیف می کند.
به نوشته آیت الله خمینی: "فرمانده مزبور نوشته است تا پنج سال دیگر ما هیچ پیروزی نداریم. ممکن است در صورت داشتن وسایلی که در طول پنج سال به دست میآوریم قدرت عملیات انهدامی و یا مقابله به مثل را داشته باشیم و بعد از پایان سال ۷۱ اگر ما دارای ۳۵۰ تیپ پیاده و ۲۵۰۰ تانک و ۳۰۰۰ توپ و ۳۰۰ هواپیمای جنگی و ۳۰۰ هلیکوپتر باشیم و قدرت ساخت مقدار قابل توجهی از سلاحهای لیزری و اتمی که از ضرورتهای جنگ در آن موقع است، داشته باشیم میتوان گفت به امید خدا بتوانیم عملیات آفندی داشته باشیم. وی میگوید قابل ذکر است که باید توسعه نیروی سپاه به هفت برابر و ارتش به دو برابر و نیم افزایش پیدا کند، او آورده است البته امریکا را هم باید از خلیج فارس بیرون کنیم والا موفق نخواهیم بود."
در گزارش های منتشر شده از نامه آقای خمینی که سال ها پس از درگذشت او منتشر شده، اشاره او به تاکید عجیب محسن رضایی بر نیاز به "قدرت ساخت مقدار قابل توجهی از سلاحهای لیزری و اتمی" برای مقابله با عراق سانسور شده و به جای آن، سه نقطه (...) آمده است.
تاکید فرمانده وقت سپاه بر اینکه تنها در صورت تامین شرایط غیرممکنی چون هفت برابر شدن نیروهای سپاه و دسترسی به سلاح هسته ای ممکن است بتوان تا پنج سال بعد علیه عراق به عملیات تهاجمی پرداخت، تنها یک معنا دارد: اینکه فرماندهان این نیروی نظامی، به طور "مطلق" از در رویارویی با ارتش عراق ناامید بوده اند، هرچند که با گذشت سال ها از آن واقعه، بعضی از آنان مدعیند که کماکان به ادامه جنگ اعتقاد داشته اند.
قابل توجه است که آیت الله خمینی در بخشی دیگر از آن نامه معروف، در کنایه ای تلخ به فهرست مطالبات محقق ناشدنی محسن رضایی برای مقابله با عراق تاکید دارد که فرمانده وقت سپاه، "با ذکر این مطالب میگوید باید باز هم جنگید که این دیگر شعاری بیش نیست".
ناخوشنودی آیت الله خمینی از فرماندهی سپاه پاسداران در مقطع پذیرش قطعنامه، به میزانی نظرها را به خود جلب می کند که منجر به رواج شایعه زندانی شدن محسن رضایی می شود.
در خاطرات ۲۹ تیر ۱۳۶۷ اکبر هاشمی رفسنجانی، وضعیت روحی فرمانده سپاه در آن روزها چنین توصیف شده است: "آقای محسن رضایی آمد. ناراحت است. کمی گریه کرد. دلداریش دادم. آماده استعفاست؛ گفتم در سمت خود بماند. قرار شد فردا مصاحبه تلویزیونی داشته باشد که شایعه بازداشت رد شود."
عتاب آیت الله خمینی به سپاه
بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸، ارتش عراق که به تازگی شکست های سنگینی را به نیروهای نظامی ایران وارد کرده و از جمله جزایر فاو و مجنون را بازپس گرفته، هجوم گسترده ای را انجام می دهد تا در صورت امکان، در آخرین روزهای جنگ قدرت نظامی خود را به رخ جمهوری اسلامی بکشد.
در مورد جزئیات نبردهای دو کشور در این مقطع، تاکنون اطلاعات متفاوتی منتشر شده است. اما شاید توصیف ساده سعید قاسمی، از فرماندهان میانی دوران جنگ و منتقدان سرسخت پذیرش قطعنامه ۵۹۸، برای درک بهتر شرایط آن زمان مفیدتر باشد.
او در تیر ماه گذشته، طی سخنانی در جمع گروهی از اصولگرایان گفت: "دشمن وقت نمیکرد غنیمتیها را جمع کند. به یک اعتبار دوازدههزار و برخی روایات بیست و چند هزار نفر، ظرف دو -سه روز اسیر دادیم. ۶۰ درصد زمینهایی را که ظرف ۸ سال گرفته بودیم، طیِ سه شب از دست دادیم."
در همین مقطع است که آیت الله خمینی، در پیامی کوتاه که احمد خمینی به طور تلفنی آن را به رحیم صفوی ابلاغ می کند، به سپاهیان تشر می زند: "اینجا جایی است که باید متر به متر جنگید و هیچ چیز از هیچ کس پذیرفته نیست، یا سپاه، دشمن را به عقب میراند یا برای همیشه یک سپاه ذلیل و مردهای میشود."
از این پیام تند نیز، که نشان دهنده نارضایتی شدید رهبر وقت از شکست های سریع سپاه در مقابل عراقی هاست، اثری در صحیفه نور وجود ندارد.
این شکست ها در شرایطی به وقوع می پیوندد که در ماه های پایانی جنگ، ایران نه تنها به لحاظ بودجه و سلاح، که حتی از نظر تعداد رزمندگان نیز در وضعیتی به شدت بحرانی قرار دارد.
در مورد توازن عددی نیروهای ایرانی و عراقی در ماه های پایانی جنگ، ارقام مختلفی منتشر شده که بعضا اغراق آمیز به نظر می رسند. اما فارغ از تعداد دقیق نیروها، وضعیت ایران در آن مقطع به گونهای بوده که اکبر هاشمی رفسنجانی، در ۱۹ خرداد ۱۳۶۷، "مشکل عمده" جبهه ها را کمبود نیرو دانسته است. نیروهایی که حتی مشخص نیست که تبلیغات معمول حکومت ایران در مورد برتری روحی آنها نسبت به سربازان عراقی، تا چه حد مقرون به واقعیت باشد.
هاشمی رفسنجانی در ۲۳ خرداد با اشاره به وضعیت دشوار جبهه ها برای نیروهای ایرانی و عراقی می نویسد: "دشمن هم در زحمت است، ولی آنها طاقت بیشتری از بسیجی های جوان ما نشان می دهند." وی حتی پیش از سخت شدن بی سابقه کار جبهه ها در سال ۱۳۶۷، در آذرماه ۱۳۶۶ از "کمبود نیروی داوطلب خدمت در نیروهای مسلح" و طرح "پیشنهاد اعزام اجباری طلاب برای سربازی" خبر می دهد.
جانشین فرمانده کل قوا، به ویژه در روزهای بعد از سقوط مهران و جزیره مجنون، اشارات قابل تاملی به وضعیت مصدومان شیمیایی ایران در هفته های پایانی جنگ دارد.
او در ۵ تیر ۱۳۶۷ می گوید "حدود ۴ هزار نفر مصدوم شیمیایی به بیمارستان مراجعه کرده اند" ولی جز ۵۰ نفر، سایر آنها مرخص شده اند. به نوشته هاشمی رفسنجانی: "مثل اینکه حالت روانی شیمیایی، بیشتر از اصل ماده تاثیر می گذارد و بهانه خوبی برای عقب نشینی است. آنها که نمی خواهند بجنگند به آسانی می توانند تظاهر به ابتلا به شیمیایی کنند و یا دچار خیال می شوند."
دلیل حساسیت ویژه وی بر روی این مساله، ظاهرا دردسری است که اطلاعات غلط در مورد وضعیت مصدومان شیمیایی، برای دستگاه دیپلماسی ایران ایجاد کرده: "گفته بودیم خبرنگاران و هیات بازرسی شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی [بمباران ] شیمیایی بیایند که بیمارستان ها می گویند آثار زیادی نمانده است."
هاشمی رفسنجانی یک روز بعد، در اشاره ای دیگر به وضعیت مصدومان شیمیایی می نویسد: "سرعت مرخصی مصدومان شیمیایی از بیمارستان ها که تقریبا خالی شده نشان می دهد که وحشت از شیمیایی بیش از خود آن موثر بوده است."
روند شکست های نیروهای نظامی ایران در ماه های پایانی جنگ، پس از عتاب بی سابقه آیت الله خمینی به نیروهای مسلح که "باید متر به متر جنگید" و افزایش ناگهانی حضور مردم در جبهه ها - که از تشدید حملات عراق بعد از پذیرش قطعنامه به شدت خشمگین شده بودند- متوقف می شود. تحولی که بخشی از آن ریشه در افزایش قدرت مقابله ایران در جبهه ها دارد و بخشی دیگر، ناشی از تصمیم اجتناب ناپذیر عراقی هاست که میدانند حامیان بین المللی آنها پس از پذیرش قطعنامه توسط ایران، از ادامه تجاوزات نظامیشان حمایت نمی کنند.
برخی از اصولگرایان منتقد قبول قطعنامه ۵۹۸، در سال های اخیر ادعا کرده اند که آیت الله خمینی، پس از افزایش حضور مردم در جبهه ها گفته اگر می دانسته مردم تا این حاضرند پای جنگ بایستند، قطعنامه را نمیپذیرفته است. اما محسن رفیقدوست که در زمان پذیرش قطعنامه وزیر سپاه پاسداران بود (این وزارتخانه بعدها منحل شد) در مرداد ۱۳۹۰ در مصاحبه ای با سایت تاریخ ایرانی می گوید که احمد خمینی، پیش از مرگ خود تکذیب کرده که پدرش چنین سخنی را بر زبان رانده باشد.
در متن پیام عمومی رهبر سابق جمهوری اسلامی در مورد پذیرش قطعنامه آمده است: "تأکید مىکنم که گمان نکنید که من در جریان کار جنگ و مسئولان آن نیستم. مسئولین مورد اعتماد من مىباشند، آنها را از این تصمیمى که گرفته اند شماتت نکنید که براى آنان نیز چنین پیشنهادى سخت و ناگوار بوده است."
تاکیدی که احتمالا، نوعی آینده نگری برای اجتناب از ادعاهایی بوده که به تصور آیت الله خمینی، احتمال داشته پس از مرگ او، توسط منتقدان پذیرش قطعنامه ۵۹۸ مطرح شود.
هزینه های "شفاف سازی جنگ"
در طول جنگ ایران و عراق، نیروهای نظامی و شبه نظامی ایران، بدون دسترسی به سلاح های مورد نیاز خود، میزان بی سابقه ای از فداکاری، ابتکار و استقامت را برای دفاع از کشور به کار گرفتند و در عین حال، در مقایسه با اغلب دیگر جنگ های معاصر، بی رحمی کمتری را علیه شهروندان یا حتی نظامیان عراقی مرتکب شدند. در عین حال، بسیاری از فرماندهان جنگ، از محمد ابراهیم همت و برادران باکری گرفته تا جواد فکوری و ولی الله فلاحی، جزو اسطوره های ملی طیف متنوعی از ایرانیان محسوب می شوند.
با وجود این، قابل انکار نیست که محاسبات اشتباه بسیاری از فرماندهان و سیاستمداران ایران در مورد توانایی جمهوری اسلامی برای ادامه جنگ، از مقطعی مشخص به شکست های فاجعه باری منجر شده است. به عنوان نمونه، اگر ایران قطعنامه ۵۹۸ را تنها یک سال زودتر – همان زمانی که صادر شد – قبول می کرد، می توانست جنگ را در شرایطی به پایان ببرد که هنوز مناطق مهمی از خاک عراق و از جمله فاو و مجنون را در اختیار داشت و به وضعیتی نرسیده بود که – به قول سعید قاسمی – "۶۰ درصد زمینهایی را که ظرف ۸ سال گرفته بود، طیِ سه شب از دست بدهد".
در روایت های رسمی حکومت ایران از جنگ هشت ساله، یادی از ناکامی های سپاه پاسداران -به ویژه در سال پایانی جنگ- نمی شود. عزم مجموعه حکومت بر اختقای این بخش از تاریخ معاصر ایران، به میزانی بوده که حتی به سانسور یا دستکاری پیام های آیت الله خمینی انجامیده است. تا حدی که به عنوان نمونه، در "صحیفیه نور" اثری از هشدار اواخر جنگ آیت الله خمینی به سپاه که اگر خوب نجنگد "برای همیشه ذلیل و مرده" است یا نامه او در جمع مسئولان نظام در مورد دلایل پذیرش قطعنامه نیست.
با توجه به مجموعه این واقعیت ها، به نظر می رسد که اصرارهای اخیر برخی اصولگرایان بر مشابه سازی وقایع منجر به قبول قطعنامه و مذاکرات هسته ای، زمینه های کاملا جدیدی را برای پرداختن به جنبه های پنهان جنگ ایران و عراق - به ویژه در ارتباط با عملکرد فرماندهان نظامی - ایجاد کرده است.
جنبه هایی که بعید است در مجموعه حکومت ایران، تمایلی به شفاف شدن آنها وجود داشته باشد.
ramin-cph - کپنهاگ - دانمارک
همین فرماندهان سپاه از ترس اعدام زدن خمینی رو سرو تن کردن. سپاهی ها و بسیجی های با مرام همون هایی بودند که موندند لب خط همراه ارتش تا اخر مقاومت کردند,نه مثل زضایی حمال. به هر حال همه مدیون کشته های وطن هستیم، چه ارتشی چه سپاهی.
سه شنبه 1 مهر 1393 - 22:50
arash9812 - تهران - ایران
خدا لعنت کنه خمینی و تمام آخوندهای شیطان صفت را که همه جونها ی پاک و خوب ما را کشتند و
سه شنبه 1 مهر 1393 - 23:30
karaji - گتنبرگ - سوئد
ایران همیشه از خیانت ضربه خورده ، فداکاران یا از بین رفتند یا خانه نشین شدند و خائنان در راس قرار گرفتند . ننگ بر خائن به وطن به هر شکل !
سه شنبه 1 مهر 1393 - 23:49
Perspolisi - سیدنی - استرالیا
برای اینکه روان امام پریشان بود. روان پریشی و خونخواری از خواص ذاتی امام بود. در ضمن بر طبق دلیل هایی که این ملعون واسه اعدام کردن فرماندهان جنگ اورده اول از همه خود روانیش باید اعدام میشد
چهارشنبه 2 مهر 1393 - 00:03
mirzadeh i eshghi - دوسلدورف - آلمان
این نوشته سراسر مغرضانه است.چندان hoseleh جر و بحث ندارم.فقط گذرا به ۳ مورد اشاره میکنم و میرم میخوابم.۱-در تعجبم هیچ کجا در مورد از دست دادن جزیره مجنون و عقب نشینی از فاو -ام القصر به نقش استفاده سلاحهای شیمیایی توسط ارتش صدام با اجازه آمریکا اشاره نشده.۲- اونجایی که از اشتباه عجیب فرمانده ایرانی و شهادت تعدادی از نیروها مخصوصاّ حمید باکری و همت صحبت میشه نامی از فرمانده برده نمیشه و دلیل فرستادن نیروها در اون شرایط به خاک عراق گفته نمیشه.فرمانده اون عملیات مهدی باکری بود.۳-به عنوان یک نیمه کلهر و به عنوان کسی که برادر و مادرش و تعداد زیادی از افراد فامیلش در زمان حمله منافقین در کرمانشاه و اسلام آباد و کرند بودن و افراد زیادی از فکّ و فامیلش در برابر منافقین جنگیدن- باید بگم که فرار کردن نیروهای سپاه یک دروغ محض و کثیفه.....البته این نوع گزارشها ما حاصل یک لقمه نونیه که بیبیسی جلویی این باستانیها و صباها و ریپورترها میندزه.
چهارشنبه 2 مهر 1393 - 01:22
biparva-jan - تهران - ایران
دقیقا همینطوره mirzadeh i eshghi .
چهارشنبه 2 مهر 1393 - 02:42
mirzadeh i eshghi - دوسلدورف - آلمان
اراجیف این ریزه خوار صادق صبا به درد استحمار جماعت من و تو و فارسی وان بین میخوره.نه شکستی در کار بود نه اعدامی صورت گرفت.کما اینکه میبینیم این فرماندهان بازنده محکوم به اعدام به مقام و ریاست و دولت و فرمانداری هم رسیدن!
چهارشنبه 2 مهر 1393 - 01:31
سرسره - اهواز - ایران
جناب mirzadeh eshghi-دوسلدورف المان-تو المان چکارمیکنی ؟رفتی برای جهاد دیگه نه؟ البته با هزینه بیت المال-درضمن اگه دقت کنی همه این گزارش ازمصاحبه ها ونوشته های مسئولان وفرماندهان رژیم گرفته شده -این رو هم درنظر بگیر که اکثریت مردم عادی به اندازه کافی ار مصایب جنگ خسته شده بودن ونمی خواستن که خمینی برای ازاد کردن قدس ازجان ومال وفرزندان اونها مایه بگذاره فهمیدی اطلاعاتی مزدور رژیم؟پس درهرصورت این حکومت درمنجلاب ادامه جنگ گرفتارشده بود وراهی جزتسلیم خفت بارنداشت
چهارشنبه 2 مهر 1393 - 04:47
سرسره - اهواز - ایران
قهرمان واقعی ارتش ومردمی بودن که مناطق اشغال شده ایرانو ازصدام پس گرفتن امثال باکری البته قهرمان بودن اما باید دید که برای چی جنگیدن؟ برای دفاع ازایران یا درجهت لبیک گفتن به خواسته های خمینی دیوانه که سودای ولایت بر تمام کشورهای اسلامی وصدورانقلاب رو داشت؟اونها قربانی ایدیولوژی جنگ طلبانه خودورهبر خونخوارشون شدندوبس واین یک تراژدی تکرار شده هست مثل جوانان المانی که برای مطامع ضدبشری هیتلر خودرا فداکردند
چهارشنبه 2 مهر 1393 - 04:52
invincible - مینستا - آمریکا
اون افرادی که خواهان جنگ تا پیروزی بودن حالا همه اصلاح تالاب شدن اکونومیستهای دنیا جنگ رو بدترین فاجعه یک کشور میدونن، خمنی دجّال ۱ ماه بعد از اومدنش به ایران دستور تربیت کماندو برای نابودی صدام حسین کرد. آمریکا، روسیه و اروپا هم خوشحال از پولهایی که در میآوردن از جنگ حمایت میکردن ولو به قیمت کشته شدن میلیونها مردم بی گناه میشد، تنها دلیل متوقف شدن جنگ ناتوانی آخوندها در جنگیدن با عراق و مخالفین بود
چهارشنبه 2 مهر 1393 - 06:34
قاضی محمد - کرمانشاه - کرمانشاه
mirzadeh i eshghi - دوسلدورف - آلمان عزیزم تو داری دروغ میگی من هم کورد کلهرم مجاهدین 4 الی 5 هزار نفر بودن سپاه و بسیج و ارتش چند برابر اونها بودن 180کیلومتر تونستن توخاک ایران بیان حتی کرمانشاه هم تخلیه شد خیلی ها حتی نجنگیدن جلوی مردم فرار کردن ارتش که اصلاً یک گلوله هم شلیک نکرد پادگان ابوذر بدون درگیری تصرف شد هیچ کس سال 67 دیگه نمی جنگید فقط فرار میکردن
چهارشنبه 2 مهر 1393 - 07:25
Sabokbalam - کالیفورنیا - آمریکا
برو بمیر عشقى، روح الله اصولا دوست داشت حکم اعدام بدهد. فرقى نمیکرد معدوم گناهکار باشد یا خیر. نمونه اش خود شما.همینطور که شما با آنهمه ارتکاب جنایت هنوز زنده اید، بسیارى بیگناه اعدام شدند.
چهارشنبه 2 مهر 1393 - 05:37
Geelongcat - سیدنی - استرالیا
اشتباهات عجیب فرمانده ایرانی چه بوده است؟
چهارشنبه 2 مهر 1393 - 08:32
Geelongcat - سیدنی - استرالیا
بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸، ارتش عراق .. هجوم گسترده ای را انجام می دهد.در مورد جزئیات نبردهای دو کشور در این مقطع، تاکنون اطلاعات متفاوتی منتشر شده است -------. لطفا اگر کسی اطلاع دقیق از این مقطع خاص دارد اینجا بنویسد.
چهارشنبه 2 مهر 1393 - 08:35
جنگنده - تهران - ایران
شکست در جنگ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آخه بی بی سی نفهم و کثیف که این گزارش را معلوم نیست از کجات دادی بیرون، شکست یعنی اینکه عراق موفق میشد خاک ایران را به اشغال خود در آورد نه اینکه عراق بعد از شکست سنگین در طول هشت سال رسما نیروی نظامی اش که پشتیبانی دهها کشور را داشت، نابود شود و جهان از ترس پیشروی نیروهای ایرانی به سمت بغداد، ایران را مجبور به صلح کند. ایران پیروز مطلق جنگ ایران و عراق بود و صدام بازنده بزرگ این جنگ بود چون نه تنها به هیچ یک از خواسته های خود نرسید بلکه ارتش تا دندان مسلحش هم از سپاه و ارتش و بسیج ایرانی که تازه انقلاب کرده بود و ارتشش انسجام لازم را نداشت، شکست بسیار سختی خورد و مهمتر از همه آمریکا و متحدین سعودیشه تو دهنی بسیار محکمی دریافت کردند. لعنت به دروغگویان بی بی سی کثیف. ایران پیروز ابدی جنگ هشت ساله با صدام و بعثیها. زنده باد سپاه و ارتش و بسیج جمهوری اسلامی ایران.
چهارشنبه 2 مهر 1393 - 09:20
Azadikhah - تكسل - هلند
اگر ایران قطعنامه598 را یک سال زودتر –زمان صدور آن– قبول میکرد، میتوانست جنگ را در شرایطی به پایان ببرد که فاو و مجنون را در اختیار داشت..در جریان عملیات خیبر، ارتباط میان نیروهای ایرانی مستقر در جزیره مجنون و نیروهایی که به سمت بصره رفته بودند، به علت اشتباهات فرماندهی قطع شد.خمینی بعد از نوش جام زهر، ۲ دستور مهم میده:. ۱-نظامیانی که موجب ضرر به جبهه اسلام شدند و ۲-زندانیانی که بر سر موضع هستند را اعدام کنید.
چهارشنبه 2 مهر 1393 - 11:55
زنده بادايران من - لرستان - ایران
این گزارش کاملا کذب ودروغ وعاری ازحقیقت وبرای فریب افکارعمومی است.ازانگلیس انتظاری بیش ازاین نیست.کیست نداندکه دراین جنگ پس از8سال یک وجب ازخاک وطن بدست دشمن نیفتاد،کیست که نداند تاریخ ایران چه بوده وبرایران چه گذشته است. درهرجنگی قسمتی ازخاک این کشورجداشد. کیست که نداند صدام درهمان روزاول جلوی دوربین آمد وگفت ناهاردراهواز وشام درتهران. ای نامردان وای بی وجدانهایی که حقیقت را که چون آفتاب می درخشدمی خواهید تاریک کنید. کیست نداند شجاعتهای باکری،همت، زین الدین، علم الهدی،فکوری،ستاری، نامجو،کشوری،بابایی هارا. ارتش حزب الهی وسپاه ولایی وبسیج مردمی وعشایرغیوروطن فقط باکلام نورانی وآرام بخش پدرپیرشان .به اذن او به جهاد رفتند.دشمن دشمن است وفرقی بین کلام او وکسانی که الآن دراین سایت یاوه سرایی می کنند نیست. ادامه.....
چهارشنبه 2 مهر 1393 - 14:46
زنده بادايران من - لرستان - ایران
عجب دورانی شده استو آنهایی که درزمان جنگ برای دفاع از وطن بقول خودشان فلنگ را بستند وجهیدن بسمت آمریکا واروپا الآن وامدار مملکت شده اند. امام عزیز امروز را کاملا پیش بینی کردند وگفتندکه بعدازمن عده ای خواهند آمدو تفسیرهایی زا درموردجنگ عنوان می کنند پیش بینی امام درمورد صدام که فرمود.دیوانه ای آمده وسنگی رابه چاه انداخته است وصدام رفتنی است. پیش بینی امام درموردکمونیست که در زباله دانهای تاریه بایدجستجوکرد.پیش بینی امام درموردکویت که بعدازایران صدام به کویت حمله خواهد کرد. ای نامردمان چرا حقایق را لاپوشی می کنید.عزت وشوکت ایران امروز درگرو خون شهیدان ارتش وسپاه وبسیح وامام عزیز است. کورشودهرآنکس که نتواند نام خمینی را بشنود وببیند. راه ما راه امام وشهداست یک کلام حالا هی عده ای بی وطن مرده خوری کنند.
چهارشنبه 2 مهر 1393 - 14:52
زنده بادايران من - لرستان - ایران
چه کسی نداند که بعدازانقلاب ارتش ازهم پاشیده را عده ای ازجوانان متعصب وانقلابی سازماندهی کردندهمچون فکوری وفلاحیان،شیرودی،بابایی وامثالهم. مملکتی که ارتش ارهم پاشیده وسپاه تازه تأسیس آموزش ندیده وبسیج وعشایر دوره ندیده درمقابل 80لشگر مجهز وسازماندهی شده وآماده کارزار که دردنیا زرهی عراق مقام دوم راداشت چطور فراموش کردید که این ارتش نتوانست بعداز8سال یک وجب ازخاک مارا تصاحب شود. بدانید آن اشغالگری ها هم از بی عرضگی ابوالحسن پینوشه ی نامرد بود. زنده باد ایران، زنده باد پدران ومادران وبرادران وفرزندان شهیدان وطن. زنده باد جانبازان؛آزادگان، ایثارگران و جوانان انقلابی وطن
چهارشنبه 2 مهر 1393 - 14:58
زنده بادايران من - لرستان - ایران
عده ای می گویند اگر قطعنامه را ایران قبول می کرد چه وچه ها می شد. یک کسی نیست به این تازه به دوران رسیده بگوید درزمانی که چنداستان مادراشغال دشمن بود وموشک های اسکادعراق دزفول،تهران و.....را می زد وشهرهای ما درتیرس موشک های دشمن بود وحتی صدام به مردم خودش رحم نمی کردچطور حرف صدام را قبول می کردیم. صدامی که 7000مزدم حلبچه را دریک آن باسیانور قتل عام کرد وحنی اعلام کردعلنا که من اگر سلاح اتم داشته باشم علیه ایران بکار می برم چطور بهه این نامرد اعتماد می شد. زمانی که خاک مادراشغال دشمن باشد قبول صلح یعنی خفت وعقب نشینی. اگر امام صلح را قبول کردند بدانید که درپس این صلح نابودی صدام محک خورد. ای بیچاره چطور الآن عزت ایران را نمی بینی چطور نمی بینی که هیچ کجای این عالم امن تر ازایران نیست . می دانی چرا؟ ازوجود شهدای کم سن وسال، از اخلاص ایران وایرانیان، ازغیرت مردمان این سرزمین است و بس. زنده باد ایران . پس شما هم بگوئید زنده بادایران عزیزما.
چهارشنبه 2 مهر 1393 - 15:05
MIRZADEH I ESHGHI - دوسلدورف - آلمان
قاضی محمد که حتی اسمت بوی خیانت میده.اگر ارتش و سپاه نجنگیدن و همه فرار کردن پس کی اسلام آباد رو پس گرفت?کی منافقین رو بیرون راند؟ عمه اینجانب؟ یا منافقین که ارتش و سپاه در برابرشون نجنگیدن و فرار کردن کرمانشاه و همدان و قزوین رو هم گرفتن و ما بی خبریم؟
پنجشنبه 3 مهر 1393 - 02:21
MIRZADEH I ESHGHI - دوسلدورف - آلمان
سرسره جان.من سالها پیش اومدم خارج که درس بخونم.برای عشق به وطن و قهرماننش نباید حتما مثل جنابعالی مقیم حصیر آباد و باسکول بود.مصدقها و پسیانها و چمرانها و سمیعیها و خدادوستهای زیادی بودن و هستن که سالهای سال مقیم خارج بودن و سمبل وطنپرستی و خدمت به وطنن
پنجشنبه 3 مهر 1393 - 02:35
سرسره - اهواز - ایران
برادران ساندیسخور اطلاعاتی: مسئولیت مستقیم از هم پاشیدن ارتشی که محمدرضا شاه فقید که نور به قبرش بباره- وبر کسانیکه برای رفتنش شادی کردند لعنت -برایش زحمت کشیده ومایه افتخار ایران بود بر عهده خمینی واطرافسیان گور به گورشده اش هست ولا غیر درضمن صحبت ما درمورد صلح زمانیستکه ایران ارتش صدام را بیرون وقسمتی ازخاک عراق را دراختیار داشت وحتی کشورهای عربی حاضربودند درپرداخت خسارت تجاوز عراق مشارکت داشته باشند وهمه دنیا از رژیم خیانتکار می خواستند جنگ پایان یابد
پنجشنبه 3 مهر 1393 - 09:07
MIRZADEH I ESHGHI - دوسلدورف - آلمان
سرسره - اهواز - ایران :خب اینی که الان گفت چه ربطی به شقیقه داشت؟ چه ربطی به شکست کذایی به زعم این- شاگردچه- صادق صبا داشت؟
جمعه 4 مهر 1393 - 02:17
Azadikhah - تكسل - هلند
لطفاً مثل احمدینژاد آمار غلط نده! خصومتهای خمینی و صدام حسین, شانتاژ کردن شیعیان عراق باعث به وجود آمدن این جنگ بود که البته عربستان سعودی پس از آزادی خرمشهر پیشنهاد نمود تا غرامت جنگ توسط کشورهای عربی به ایران پرداخته شود و عراق نیز بخشی از خاک ایران را که در تصرف داشت ترک کند. مقامات ایران این پیشنهاد را رد کرده و خواهان بازگشت یکصد هزار شیعه عراقی که توسط صدام اخراج شده بودند به !کشور عراق شده بودند. امام تون زودتر رفت جهنم و بعدش صدام رفت پیشش! در طول این جنگ ۱٬۰۰۰٬۰۰۰ انسان کشته و زخمی شدند که از این میان ۲۶۲٬۰۰۰ ایرانی و ۱۰۵٬۰۰۰ عراقی کشته شدهاند
جمعه 4 مهر 1393 - 12:21
Azadikhah - تكسل - هلند
خود خواهی دو دیکتاتور باعث کشته شدن بهترین جوانان این مملکت شد و البته ضررهای که به ایران از هر لحاظ در این جنگ بیشتر از عراق بود. عللی که خمینی جام زهر رو نوشید: فاجعه بمبارانهای شیمیایی حلبچه و سردشت بود که پیشبینی میشد در آینده شاهد استفاده از سلاحهای کشتار جمعی توسط صدامیان با چراغ سبز ابرقدرتها و حتی تکرار آن در شهرهایی مثل تبریز و اصفهان و قم و تهران با پرتاب موشک شیمیایی باشیم که معلوم بود ما در چنان جنایاتی نمیتوانیم مقابله به مثل علیه مردم عراق بنماییم.نخستوزیر و وزیر دارایی در گزارشی به امام گفته بودند که حتی در سطح هزینههای موجود هم، کشور قدرت تامین هزینه جنگ را ندارد و از خط قرمز اقتصادی هم فراتر رفتهایم!
جمعه 4 مهر 1393 - 12:37
زنده بادايران من - لرستان - ایران
جناب کذاب -Azadikhah - تکسل - هلند- فکر کنک شما درزمان جنگ وزیر جنگ بودی که با این جرأت گزارش محرمانه را منعکس می کنید یا اینکه ازمسئولین اطلاعات بودی؟ آخه توکه سواد نداری بی خودی .. اراجیف نباف
یکشنبه 6 مهر 1393 - 19:46