«تابوت های شناور»، داستان پناهجویان ایرانی در استرالیا
قایق حامل پناهجویان در نزدیکی جزیره کریسمس
رضا جمالی
رادیو فردا : پناهجویی و پناهندگی برای گروهی چنان دردناک است که برای آنها رنج و محنت را به همراه دارد و برای گروهی چنان خوشایند که دری است به دنیای جدید. داستانهای تلخ و شیرین آنها تنها سایهای است از مشکلاتی که درک و لمس اش گام در این جاده پرخطر را میطلبد. در مستند رادیویی «جادههای پنهان» با پناهجویان ایرانی همراه میشویم که از افقهای ناپیدای امید تا تلاش برای زنده ماندن و رسیدن به جایی برای زندگی خواهند گفت.
سالانه صدها پناهجوی ایرانی عازم شرق آسیا میشوند تا از آنجا با قایقهای چوبی خودشان را به آبهای سرزمینی استرالیا برسانند. اما در این راه تاکنون صدها پناهجو در این مسیر دریایی با غرق شدن قایقهایشان کشته شده اند که دست کم ده ها تن از کشته شدگان ایرانی هستند.
کشور استرالیا در نیم کره جنوبی و در جنوب شرقی قاره آسیا قرار دارد و برای رسیدن به آنجا باید از خط استوا در آن منطقه عبور کرد و با عبور از اقیانوس هند به آبهای سرزمینی این کشور رسید. برای قاچاقبرهای انسان پراکندگی مجمعالجزایر اندونزی در جنوب شرقی آسیا بهترین فرصت را فراهم کرده تا آنها پناهجویان را سوار بر قایق به جزیرهها یا آبهای منطقهای در اقیانوس هند برسانند که از نظر سیاسی متعلق به استرالیا است. معروفترین آن جزیره کریسمس نام دارد که تاکنون صدها پناهجو از جمله پناهجویان ایرانی در راه رسیدن به آن جان خود را از دست دادهاند.
مسیری که معمولاً پناهجویان و مهاجران ایرانی برای رسیدن به استرالیا طی میکنند در حال حاضر سفر از ایران به اندونزی است. و از آنجا با تماس با افرادی که از آنها به عنوان قاچاقبرهای انسان نام میبرند سوار بر قایقهای چوبی به سوی آبهای استرالیا برده میشوند. در این میان بسیاری از پناهجویان پیش از سفر به اندونزی در خود ایران با قاچاقبرها تماس میگیرند و بعضاً با وعده و عیدهایی که مثلاً با کشتیهای بزرگ تجاری یا هواپیما و بدون دردسر به استرالیا منتقل میشوند و با پرداخت مبالغ هنگفت پا در این مسیر میگذارند.
رادیو فردا با سه پناهجوی ایرانی در این مورد گفتگو کرده است.
پناهجوی اول: دوستانی که قبلاً رفته بودند به من گفتند که خیلی خوب است، آنجا خیلی راحتی، هیچ مشکلی نداریم، این سریعتر راه است که میتوانی بیایی. یکی را معرفی کردند، یک آقایی را در تهران به من و گفتند که چون به صورت قانونی و با هواپیما شما را میآورد به کمپ استرالیا. من خیلی هم تاکید کردم که با ویزا و گفت بله مبلغی که میگیرد زیاد است و شما را قانونی میبرد. ما با این فکر راهی شدیم.
پناهجوی دوم: با آن رابطهای قاچاقبر ها در ایران در ارتباط بودیم. ما پول داده بودیم. نفری ۲۵ میلیون تومان که بیاییم اندونزی و اندونزی ما را ببرند با لنج استرالیا.
اما پرداخت این میزان حجم پول تمام هزینه پرداختی نیست و پس از آنکه پناهجویان خودشان را به اندونزی میرسانند با هزینههای دیگری روبهرو میشوند از جمله مجبور به پرداخت پول به برخی از ماموران پلیس اندونزی میشوند تا در بود ورود با مشکلاتی از جمله بازگرداندن اجباری مواجه نشوند. آنطور که برخی از این پناهجویان میگویند این دست پرداختها از همان بدو ورود در فرودگاه جاکارتا آغاز میشود:
پناهجوی اول: اول در جاکارتا ما را جدا کردند از بقیه مسافران. پلیس اول ویزای جاکارتا را برایمان زد و نفری ۲۵ دلار ازمان گرفت. بعد منتقلمان کردند به دو تا اتاق. ما را معطل کردند. جواب نمیدادند. تا اینکه یکی یکی خانواده خانواده بردندمان توی اتاق ایمیگریشن پلیس فرودگاه. آنجا به ما گفتند برای چه آمدید؟ ما میدانیم برای چه آمدید. شما میخواهید از راه غیرقانونی بروید استرالیا. دیپورت هستید به طرف ایران. بعد از نیم ساعت که ما را آنجا نگاه داشتند یکی یکی دوباره ما را صدا کردند. ما آمدیم بیرون و دوباره شوهرم را داخل اتاق بردند. چراغ خاموش شد. به خاطر اینکه دوربین نباشد یا مشکلی نباشد چراغ خاموش شد. به شوهرم گفته بودند که چقدر پول داری و هزار دلار به ما بده. اگر دادی میتوانی بروی. ندادی نمیتوانی بروی. شوهرم آن هزار دلار را داده بود. یعنی این مبلغ را از همه گرفته بودند.
اما هزینههای این سفر زمانی چند برابر میشود که پناهجو مجبور میشود هفتهها در اندونزی باقی بماند تا قاچاقبرها هماهنگیهای لازم را برای حرکت او به سوی استرالیا آماده کنند. معضل دیگر زمانی است که پناهنده پس از ناکامی در حرکت به سوی استرالیا از سوی ماموران پلیس مهاجرت اندونزی بازداشت شوند و به زندان بیفتند و پس از آزادی امکان بازگشت به ایران را نداشته باشند و مجبور باشند بنا به هر دلایلی در اندونزی اقامت موقت یا غیرقانونی داشته باشند.
رسول باقریان، فعال حقوق پناهندگان در اندونزی شرایط پناهجویان ساکن در اندونزی را بسیار بغرنج توصیف میکند:
« در اندونزی نه فقط ملیت ایرانی بلکه ملیتهای دیگر هم در شرایط بغرنج به سر میبرند. چند دلیل دارد. یکی از دلایل این است که از منابع بسیار بسیار محدود برخوردارند. یک پناهجو در اندونزی اجازه کار ندارد و با توجه به اقامت موقت در اندونزی امکان دارد چندین سال طول بکشد در زندگیشان مشکل ایجاد میشود. یکی از موارد دیگر که آزاردهند است موارد بهداشتی است.
خب با توجه به اینکه اندونزی از سطح بهداشتی پایین تری نسبت به کشورهای دیگر برخوردار است و از آنجا که هزینه درمانی در اینجا بالا است پناهجویان همیشه با مشکل بهداشتی دست و پنجه نرم میکنند. از نظر مسایل بهداشتی هم آن پناهجویانی که آزاد هستند و در شهر زندگی میکنند با مشکل روبهرو هستند و هم متاسفانه پناهجویانی که در کمپها به سر میبرند.
به دلیل این که اندونزی در منطقه خاص جغرافیایی قرار گرفته که منطقه استوایی است و هوا گرم است و بیماریهای خاصی اینجا شیوع دارد که پناهجویان با آنها دست و پنجه نرم میکنند. هزینههای درمانی اینجا فوقالعاده بالا است و پناهجویان از سازمانهای جهانی خدمات درمانی دریافت نمیکنند و این است که آنها را با مشکل روبهرو میکند. از طرفی آن افرادی که در کمپها هستند شاید بگویم چند صد نفر در کنار هم زندگی میکنند و آنجا بیماریهای واگیردار یا بیماریهای پوستی یا حتی بیماریهای روحی و روانی میتواند مشکل زا شود.
ـما به عنوان فعالانی که در این زمینه داریم فعالیت میکنیم وظیفهای که برای خودمان قایلیم این است که حداقل خودمان را آنجا نشان دهیم و حداقل در کنارشان باشیم و حداقل بهشان نشان دهیم که تنها نیستند و مطرود و فراموش شده نیستند که از نظر روحی روانی بتوانند تاب و تحمل این شرایط سخت را داشته باشند.»
اما تمامی مطالب گفته شده در این برنامه بخش بسیار کوچکی از مشکلات مهاجران و پناهجویان ایرانی در راه رسیدن به استرالیا از طریق اندونزی است. در بخشهای بعدی مستند جادههای پنهان با ورود به لحظات و دقایق زندگی پناهجویان در این مسیر آنها از لحظههای رعبآوری خواهند گفت که به گفته خودشان بر روی تابوتهای شناور در دریا داشتند.