یک دختر بلاگر: به روزگارِ زنان چادر قجریِ توی پستو غبطه می خورم

به گزارش پارسینه، وبلاگ "پنج دری" نوشت:


این پست را برای "مادر بزرگ" خواهم خواند...!


میدانی مادر بزرگ؟
این هجدهمین شبی ست که نشسته ام و دارم به روزگار مادر و مادر بزرگ شما غبطه میخورم! هجده روز پیش، که تکرار سریال "پهلوانان نمی میرند" شروع شد، هر شب نشستم و دیدم و فکر کردم... فکر کردم به جایی که الان من ایستاده ام و جایی که مادر بزرگ شما صد سال پیش ایستاده بود و غبطه خوردم به آن روزگار نه چندان دور...
به روزگارِ زنان چادر قجریِ به ظاهر توی پستو!! به روزگار مادرهای با ابهتی که کافی بود اسم پسر را صدا کنند تا پهلوان نتراشیده ونخراشیده ای تمام قدجلوی شان بلند شود و دست به سینه بگوید: امر بفرما مادرجان!
و به روزگار زن های با حرمتی که اگر برای پختن غذا هیزم دود میکردند و گوشت توی هاون میکوبیدند و برای شستن ظرف و لباس، یخ حوض میشکستند و ضعف میکردند، ته قلب شان گرم بود و قرص که مردشان توی حجره، وقت حرف زدن با زنها و دخترهای مردم چشم از روی پیشخوان بلند نمی کند و حرف را بیخود وبی جهت کش نمی دهد و خوشمزه نمیشود و برایش فرقی نمیکند پشت آن روبنده ای که جلویش ایستاده کیست و شکل و شمایلش چیست...!
و به روزگار دختران نجیبی که با آمدن اسم شوهر سرخ و سفید میشدند و قلب شان تند تند میزد و سرشان داغ میشد و لپشان گل می انداخت و تا قبلش با هزار و یک نفر به هزار و یک دلیل، سرصحبت را باز نکرده بودند و شربت و قهوه و چایی و کافی میکس ننوشیده بودند و هتل و متل و رستوران و کافی شاپ نرفته بودند و تا قبل از درآمدن "بله" از میان دو لبشان مستقیم توی چشم های مرد جماعت نگاه نکرده بودند و معصومیت و حیا توی صورتشان موج میزد و صد البته بعد از دادن "بله"، مهربانی و صفا...
و به روزگار زن هایی که به ظاهر توی پستو مانده بودند و در عمل با همان لطافت و کیاست و پختگیشان مردهایشان را برای بیرون از خانه خط میدادند...! و به روزگار زن هایی که اگر میخواستند می توانستند درس بخوانند و آموزش ببینند و از پشت پرده به مقام اجتهاد برسند و "بانو امین" تحویل جامعه بدهند.
و به روزگار زن هایی که تنها دردشان، اگر بشود اسمش را گذاشت درد، نبودن و دست و پا نزدن و رفت وآمد نکردن میان خیل کثیر مردان بود و کمتر رویت شدن در سطح اجتماع و با هم بودن شان... که به عوض آن نبودن ها دلشان خوش بود مرد خودشان را دارند٬ بی اینکه با کسی یا کسانی به اشتراکش گذاشته باشند! که حداقل مطمئن بودند مردشان صبح علی الطلوع، چشمش را باز نکرده، گوشی ش را برنمیدارد بنویسد (سلام خوشگلگم، صبحت به خیرعشقم) و send to all ش کند برای ده بیست تا زن و دختر و بعضا" قاطی کند که کدام شان است دارد جواب میدهد و چه میگوید... که حداقل اگرمردشان سفت بود و محکم و سبیل از بناگوش در رفته، یک لبخند نصف نیمه اش قلب زن را برای یک هفته پر میکرد از محبت و ذوق و شعف!! که حداقل مادر میتوانست از پسر بپرسد که شنیده ام دیروز دیرتر در حجره را باز کرده ای؟! بی اینکه بترسد پسر بریزد بهم و هوار بکشد و قهر کند بزند بیرون و دیگر اصلا" نشود به رویش آورد که شب ها تا سه نصف شب کجایی و این دخترهای رنگ به رنگی که از صبح تا عصر توی ماشینت شیفت عوض میکنند از کجا آمده اند و به کجا میروند و از بهر چه اند!!
و به روزگار دخترانی که با نگاه های نصف نیمه و عاشقانه ی پسر پهلوانی همسایه ای آشنایی کسی، جوری قند توی دلشان آب میشد و  قلبشان میریخت که خودشان را جمع وجور میکردند و زود رد میشدند و پسر را با یک دنیا حسرت و تمنا میگذاشتند به حال خودش...!
و من به حال آن روزگار غبطه خوردم...

میدانی مادر بزرگ؟ "من"، "منِ" امروزی، "من"ی که همیشه به "زن" بودنم افتخار کرده ام و ذره ای و لحظه ای ازین بابت ناراحت نبوده ام و کم نیاورده ام و ظلم ندیده ام و عقب نمانده ام و تحقیر نشده ام و طعم عزت و احترام را چشیده ام و  فهمیده ام برای چشیدنش هیچ نیازی به رنگ و لعاب و عشوه و ناز ندارم و با تمام وجود لمس کرده ام میشود نهایت حرمت و عزت را داشت، "من"! دارم با تمام وجودم به روزگار مادرت غبطه میخورم!!

بیا مادر بزرگ... بیا برایم تعریف کن... بیا و نگو که غبطه خوردنم از سر دل سیری ست... نگو که از سر دلخوشی بهانه میگیرم... نگو که رفته ام میان اجتماع و چرخیده ام و حالا از سر تکرار و بی حوصلگی سراغ روزگار مادر و مادر بزرگت را میگیرم... نگو که نمیفهمم چه میگویم... نگو که حالا نقل این حرفها گذشته و باید شد رنگ جماعت... بیا مادر بزرگ٬ بیا و نگو که ما دکمه فشار بده هایِ فست فودی نمیدانیم لباس شستن و یخ حوض شکستن و ظرف ساییدن و خانه ی 500 متری جارو زدن و گوشت توی هاون کوبیدن و با دست خیاطی کردن یعنی چه...
این ها را نگو مادر بزرگ... بیا و برایم بگو با خودمان چه کردیم که آن همه حرمت رفت؟ که آن زندگی های مشترک ریشه دار پنجاه ساله شد خاطره؟ که آن پهلوانانِ بیرون خانه و نازخرهای توی خانه مُردند و هیچ رقمه مردانگی شان را به ارث نگذاشتند... بیا و بگو به چه قیمتی آن کاشانه های گرم را فروختیم به این چهار دیواری های یخ؟ بیا و بگو چه شد که آن زندگی ها و خط دادن ها و ناز کردن ها را گذاشتیم و نشستیم پشت میزهای روزمرگی... بیا مادر بزرگ، بیا و بگو چطور شد که توی دل بردن از مردهای خودمان درماندیم و افتادیم پی بردن عقل و هوش مردهای مردم؟ بیا و بگو مادر بزرگ... بگو چه لذتی دارد این همه آشیان بی احساس... بگو کجای کارمان اشتباه بود که فکر کردیم باید خودمان را بزک دوزک کنیم تا غریبه چشم بدوزد روی خودمانی ترین داشته های مان و فکر کند و نقشه بکشد برای تصاحب شان... بیا مادر بزرگ... بیا برایم بگو که چطور شد مغز را ول کردیم و چسبیدیم به پوسته و هی جدا شدیم ازآنچه اصل مان بود و فطرت مان؟
بیا مادر بزرگ... بیا و برایم بگو، منِ امروزیِ درس خوانده ی اجتماع گشته ی دنیا دیده، چه چیز از مادر بزرگ  به ظاهر توی پستویت بیشتر به دست آورده ام که برایم بشود افتخار؟ که خدا را خوش بیاید و مایه ی قهرش نشود؟ که باعث شده باشد معشوقه تر باشم و آرام تر؟ که روحم محفوظ تر مانده باشد و کم آسیب تر؟ که "زن" بودن رابرایم کرده باشد "لِتَسکُنوا الیها"...!

بیا مادربزرگ... بیا و برایم یک لیوان شربتِ گل سرخِ خنک بیاور تا آرام آرام بنوشم و نگاهت کنم و تو برایم حرف بزنی... از همان حرف هایی که مادربزرگت سینه به سینه برایت گفت تا تو هم برای من بگویی و من برای دختری که بزرگ خواهد شد و خواهد پرسید از حکمت بودنش... تا برایش بگویم که میشود خام رنگها نشد... تا بداند اصالتش از کجاست...!

رأی دهید
Karkas - اصفهان - ایران
اى کاش ماشین زمان واقعیت داشت و شما را به جاى ١٠٠ سال به ١٤٠٠ سال بر مى گرداند، تا شما خود را به حضرت محمد (ریق) هبه مى کردید تا این قدر عذاب وجدان نداشتید!
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 09:33
karaji - گتنبرگ - سوئد
فیلم زیاد دیدی ، امیدوارم حقایق بیشتری از بدبختی‌های زنان آن دوره مورد توجه قرار بگیرد ، اینها یک در هزار غبطه واقعی نیست .
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 10:19
bullet - تورنتو - کانادا
آری مادر بزرگم بیا برایم تعریف کن که مردها به راحتی‌ دو یا سه‌ زن می‌گرفتند چون سنّت پیامبرشان بود و اگر اعتراض میکردند جوابشان کمربند و فلک یا طلاق بود،روزگارشان به پختن و دوختن و بچه آوردن سپری میشد و اگر بچه دار نمیشدند ،مردشان چند زن دیگر را امتحان میکرد چون باور بر این بود مردان بی‌ نقص هستند،. اری مادربزرگه مهربانم از روزگاری بگو که مردت چه می‌دانست عشق چیست،که شب‌ها اگر میلش می‌کشید پیشش بودی واگر نه بایستی در اتاق دیگر پیش بچه‌هایت بخوابی،بگو که هرگز لذت جنسی‌ را کامل نفهمیدی و ندانستی که اوجش چیست چون مردت بود که میبایست ارضا شود و تو فقط شکرگزار که هنوز مطلوب اویی. مادر بزرگم ،فدای همه محرومیت‌هایت بشوم که باید با چادر سفید به خانه مردی می‌رفتی که نمی‌دانستی کیست،چه اخلاقی‌ دارد ، چه طینتی و با کفن سفید هم از آن‌ خانه بیرون می‌آمدی. احمدرضا
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 10:19
klopatra7 - دوسلدورف - آلمان
bullet - تورنتو - کانادا خیلی خوب بود.. واقعیت همین است
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 10:52
چراغعلی - کرمان - ایران
خانم غبطه خور. در پس پشت کلامت چهره منحوس حکومت جمهوری اسلامی وافکار فاشیست آخوندی چمباتمه زده. تو معنی آزادی انسان را نفی می کنی. چه میشود دختر با کسی رابطه ای داشته باشد ؟. مگر یک تکه شئ کثیف است که از دید ه ها پنهان شود مبادا حال دیگران را به هم بزند. مگر زن انسان نیستکه از یک زندگی طبیعی باید محروم باشد؟
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 11:35
araz 32 - تبیلیسی - گرجستان
خلایق را علایق هر چه لایق ,,,امیدوارم به آرزوت برسی و مرد رویاهات رو پیدا کنی !!!!
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 11:41
چراغعلی - کرمان - ایران
واگر واقعا این نوشته تراوشات مغز علیل یک زنی باشد که در این روزگار زندگی می کند یا دروغگوی بزرگ واز عوامل رژیم است یا مغزش .... زن انسان است وکرامت انسانی دارد ومجاز است در جامعه هرگونه که دوست دارد زندگی کند. کسی تنش را به او نبشیده که بخواهد وکیل و صاحب تن او باشد . به میزان تفکرش میتواند نوع زندگیش را انتخاب کند مثل مرد ها. چرا باید این سایت مروج اینگونه افکار واپس گرای پلید باشد. وبا نوعی ادبیات خر رنگ کن منحط ترین اندیشه ناپاک را به نظر دیگران برساند/. این زن دروغگوی بزرگیست چون به طور قطع ویقین از اینگونه زندگی که برایش به به و چه چه میزند متنفر است ولی مرگ را برای همسایه می خواهد . اینان خیانت کار به هم جنسان خود هستند البته اگر نویسنده یک مرد خود خواه شارلاتان نباشد
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 11:42
سگال توماك - دوبی - امارات متحده عربی
ای کاش ! اون دوران برای شما خواهر محترمم بر می گشت ؛ فقط متاسفانه ، چون یک خانوم بی سواد نهان در پستو می ماندید ، امکان نداشت مراتبرضایتمندی و شکرگزاری خود را برای ما مرقوم بنمایید .
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 12:06
Ukguy4u - لندن - بریتانیا
چقدر امل بوده این دختره. دلش ابروهای پاچه بزی زنهای قجری و مردهای نخراشیده اون دوره که زن جرات تکون خوردن نداشت میخواد. خب بره افغانستان!
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 12:13
کبالت3 - کرج - ایران
این رو ببین یه فیلم دیده و حسرت روزگاری رو میکشه که زن اسم نداشت یعنی مردان غیور اون روزگار مثلا میخواستن بگن زنم مریضه میگفتن منزل ما ناخوشه !یا مطبخ ما ناخوش شده . آخر احترام هم ختم میشد به والده آقا مصطفی یا ضعیفه درس خوندن دختر برا خیلیها فاحشگی حساب میشد .زن پا به ماه هم میرفت تو طویله یا سرداب یا میزائید یا میمرد .دختر بالای 14 سال دیگه جزء ترشیجات حساب میشد حالا حکایت اون پهلوانان و زور خونه چی جماعت که دیگ غیرتشون فقط تو چهار دیواری خودشون میجوشید اما به ناموس صغیر و کبیر و دختر و پسر رحم نمیکردن بماند که شعبون بیمخ یکی از امامزاده هاشون بود .زن کنج خونه زندون ابد بود حتی از پشت در هم میخواست با نا محرم حرف بزنه باید انگشت تو حلق کنه تا صداش کلفت بشه حالا اگه خیلی دل تنگ اون روزگاری هنوزم اینا هست بگردی پیدا میشه. اگه بیشتر از اینا توقع داری همینطور عقب عقب برو تا به زنده بگور کردن دختر توسط فاتحین مملکتت برسی شاید قسمت تو هم میشد و اینجا ما دیگه جفنگیات تو ضعیفه رو نمیخوندیم کبلائی.
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 13:29
kimiaa - تهران - ایران
چه دختر مسخره ابلهی! دیر هم نشده خب ایشون میتونه حسابی رخت بشوره جارو بزنه خیاطی و اشپزی کنه تا حسابی معنی اش رو بفهمه و لذتش رو درک کنه همش خونه نشین باشه از صبح تا شب تا مردش بیاد!هرکس بالاخره یک لیاقتی داره دیگه....
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 14:52
alavi2000ca - استکهلم - سوئد
مرگ بر جمهوری اسلامی! این حرفها که تازه‌گی‌ها منتشر میشود مثلا در دفاع از حجاب، تجاوز به بدحجاب .. همگی‌ نشانه‌ قاطی کردن این گروه عقب مانده ذهنی‌ طرفدار احمدی‌ نژاد و تمساح یزدی است و صد البته باعث خوشحالی‌ مردم آزادی خواه است که می‌بینند این گروه مرتجع دارند در مقابل مقاومت شجاعانه دختران و زنان ایرانی‌ له‌ میشوند!.
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 13:48
akhoond shepeshoo - ورونا - ایتالیا
Karkas - اصفهان - ایران - گل گفتی اگر ماشین زمان وجود داشت اینها را می فرستادیم 1400 سال پیش خودمان هم می رفتیم 5000 سال اینده تا هر چه بیشتر فاصله مان از این جماعت متحجربی مخ بیشتر بشه
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 15:08
tobayemohabbat - تهران - ایران
یه منتقد با انصاف پیدا نشد که اول بگه این متن چقدر با احساس و پرشور و زیباست و بعد انتقاد کنه متاسفم که به مرض خودپسندی مبتلاییم
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 15:21
آرمان شهر من - استهبان - ایران
من که باورم نمیشه اینها نوشته یه زن حتی مذهبی باشه.. مگر اینکه یه بیمار روانی باشه که عاشق آزار شدن باشه....
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 16:34
seyed ali geda - لندن - انگلیس
آرزوی برگشت به گذشته یعنی‌ ارتجاع و خشک مغزی و تنبلی. چرا این خانم به آینده فکر نمیکند و به فکر چاره نیست که خود و جامعه را نجات بدهد. شرایط بد امروز جامعه ایران محصول همین خشک مغزی هاست. اسلام سیاسی و حکومتی باعث این همه آشفتگی‌‌ها و فساد است. مرگ ٔبر آخوند کثیف.
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 16:54
mir1976 - واشنگتن - آمریکا
متن قشنگی بود. ولی به مزاق آقایان هوس باز و زن باز، بسیار تلخ.
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 19:05
karaji - گتنبرگ - سوئد
جtobayemohabba - تهران - ایران منظورت اینه که اگه یکی‌ با احساس و ظریف چ ر ت و پرت بگه کارش درسته ، برای درک تو متاسفم !!
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 19:48
mahshahr - ونکوور - کانادا
این که در گذشته جایگاه مرد و زن چه بوده و قابل انتقاد بوده جای خود, اما نمیشه منکر شد که در این دوره هم روابط و رفتار ها آنچنان به قهقرا رفته که باید گفت صد رحمت به همون دوران سنتی گذشته, مشکل اینه که هیچوقت این جماعت نتونستن خودشون باشن و متعادل, یا در افراط بودن یا در تفریط, اونقدر از تفکر و تعقل بی بهره بودن که در هر زمان متوهمانه تصور کردن که هر کاری می کنن بهترین و درست ترینه, بعد که گند زدن و نسل بعدیشون تف و لعنتشون کرد اونوقت یا موهای سفیدشون مظلوم میشن و گناهو میندازن گردن دیگران
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 20:22
mahshahr - ونکوور - کانادا
این که در گذشته جایگاه مرد و زن چه بوده و قابل انتقاد بوده جای خود, اما نمیشه منکر شد که در این دوره هم روابط و رفتار ها آنچنان به قهقرا رفته که باید گفت صد رحمت به همون دوران سنتی گذشته, مشکل اینه که هیچوقت این جماعت نتونستن خودشون باشن و متعادل, یا در افراط بودن یا در تفریط, اونقدر از تفکر و تعقل بی بهره بودن که در هر زمان متوهمانه تصور کردن که هر کاری می کنن بهترین و درست ترینه, بعد که گند زدن و نسل بعدیشون تف و لعنتشون کرد اونوقت یا موهای سفیدشون مظلوم میشن و گناهو میندازن گردن دیگران
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 20:26
biparva-jan - تهران - ایران
شما یک مشت خودکامه هستید که نظرات مخالف رو بر نمیتابید. اگر روزی همین شماهایی هم که اینجا کامنت مینویسید و از ازادی بیان و دمکراسی حرف میزنید قدرت رو به دست بگیرید چیزی تغییر نخواهد کرد. همون فضای خفقان خواهد بود.
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 21:38
mahshahr - ونکوور - کانادا
این که در گذشته جایگاه مرد و زن چه بوده و قابل انتقاد بوده جای خود, اما نمیشه منکر شد که در این دوره هم روابط و رفتار ها آنچنان به قهقرا رفته که باید گفت صد رحمت به همون دوران سنتی گذشته, مشکل اینه که هیچوقت این جماعت نتونستن خودشون باشن و متعادل, یا در افراط بودن یا در تفریط, اونقدر از تفکر و تعقل بی بهره بودن که در هر زمان متوهمانه تصور کردن که هر کاری می کنن بهترین و درست ترینه, بعد که گند زدن و نسل بعدیشون تف و لعنتشون کرد اونوقت یا موهای سفیدشون مظلوم میشن و گناهو میندازن گردن دیگران
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 20:26
darih - کالیفرنیا - امریکا
کبالت 3-کرج...میدونی خییییییییییییییلی قشنگ می نویسی....ادبیات نوشتاریت واقعا تحسین برانگیزه. خیلی پخته و عمیق همیشه هم یه طنز تیز توشه...موفق باشی ...و اما تو خانم عزیز. اسلام به تو چه داده است که اینگونه شیفته اش شده ای ؟. حق فرزند را که از تو گرفته. حق شهادت دادن را از تو گرفته. حق ارث برابر از دارائی پدر و مادر را از تو گرفته. حق تصمیم گرفتن را از تو گرفته. حق طلاق را از تو گرفته. و در یک کلام؛. حق زندگی را از تو گرفته و تو را داخل آدم حساب نمیکند که حتی مثلا بتوانی شهادت دهی که این خودکار مال این آقاست!. تو چرا باید دینی را پیروی کنی که حتی جنازه تو را با جنازه یک مرد برابر نمیداند؟!. اینکه دیه یک زن نصف یک مرد است آیا_ نشانه_ این نیست که حتی مردن تو از لحاظ اهمیت، ارزشش نصف مردن یک مرد است ؟.
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 21:26
باور عمیق - قم - ایران
افکار منحط بعضی تاب تحمل پاکی ها و تشریح منحطات اخلاقی رو نداره و بلافاصله تمام محاسن ذکر شده اخلاقی عصر گذشته و همچنین مفاسد اخلاقی حال حاضر ایران رو بعضی ها سعی کردند با آوردن شاهد مثال های مذموم عصر گذشته تحت الشعاع قرار بدن
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 22:33
باور عمیق - قم - ایران
چراغعلی - کرمان - ایران 1.. اندیشه منحط و واپسگرا و پلید عینا همین اندیشه ای است که تو سعی در ترویج آن داری . تو حقیقتا قادر به فهم و درک احساس پاک و عفیف یک دختر مذهبی نیستی .. موجود عفنی که در کلام خود خبر از زنای خواهر خود میدهد و در ادامه جهت توجیه مزخرفات قبلی خود ادعای این میکند که ازدواج خواهرش با دیگری به حکم اجبار بوده و بنابراین تهمت زنازادگی که به خواهر زادگانش نسبت داده توجیه شرعی دارد کی قادر است به درک احساسات یک دختر عفیف؟ تو بیجا میکنی پشت و پس نوشتار او آثار عاملیت رژیم را میبینی .. تو جلوی پای خود را نیز قادر نیستی ببینی که در چه کثافتی غوطه وری حالا از پشت و پس نوشتار چیز میبینی؟
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 23:02
باور عمیق - قم - ایران
(2)تمام زندگی امثال تو را لجن گرفته ، معلوم است تو قادر نیستی که فطری ترین شاخصه زنان را ببینی .. تو به قول خودت نسبت به مادر و خواهر خودت نیز اطمینان نداری .. وای به حال کسی که چنین دنیای تاریکی دارد که به یقین آخرتش تاریک تر خواهد بود .. همینجا بار دیگر از فرصت استفاده میکنم شما رو از طریق اسکایپ البته برای شما با چهره پوشیده به جهت عدم امکان شناخته شدن و تبعات بعدی به صحبت پیرامون تمام مزخرفات بنیادین مورد ادعایت دعوت میکنم .. امیدوارم یک جو و فقط یک جو غیرت در تمام وجودت باقی مانده باشد تا بدون جا زدن و سر هم کردن جفنگیات و بهانه های جور واجور و گوناگون حاضر بشی قدری افکارمان را به بحث بنشینیم تا وزن ادعاهایت مشخص گردد .. من منتظر اعلام آمادگی تو هستم .. قدری از آن روحیه والای ایرانی آریایی و شهامت نداشته انسان آزاده را از خود بروز بده و اعلام آمادگی کن
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 23:04
باور عمیق - قم - ایران
(2)تمام زندگی امثال تو را لجن گرفته ، معلوم است تو قادر نیستی که فطری ترین شاخصه زنان را ببینی .. تو به قول خودت نسبت به مادر و خواهر خودت نیز اطمینان نداری .. وای به حال کسی که چنین دنیای تاریکی دارد که به یقین آخرتش تاریک تر خواهد بود .. همینجا بار دیگر از فرصت استفاده میکنم شما رو از طریق اسکایپ البته برای شما با چهره پوشیده به جهت عدم امکان شناخته شدن و تبعات بعدی به صحبت پیرامون تمام مزخرفات بنیادین مورد ادعایت دعوت میکنم .. امیدوارم یک جو و فقط یک جو غیرت در تمام وجودت باقی مانده باشد تا بدون جا زدن و سر هم کردن جفنگیات و بهانه های جور واجور و گوناگون حاضر بشی قدری افکارمان را به بحث بنشینیم تا وزن ادعاهایت مشخص گردد .. من منتظر اعلام آمادگی تو هستم .. قدری از آن روحیه والای ایرانی آریایی و شهامت نداشته انسان آزاده را از خود بروز بده و اعلام آمادگی کن
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 23:05
سرسره - اهواز - ایران
از تمام کاربران عزیزی که با تیزهوشی جواب جفنگیات ای ن مزدور وابسته رو دادید ممنونم کاش میشد یک قسمت کوچک از همین ایرانو بدن دست اخوندها ودوستداران فرهنگ اخوندی و دقیقا همون ارزشهای 200سال پیش داخلش پیاده بشه وبقیه ایران ازاد از ظلم جماعت واپسگرا وعقب مانده ببینم مردم کدوم طرف بیشتر حسرت میخورن
‌پنجشنبه 1 خرداد 1393 - 23:24
Perspolisi - سیدنی - استرالیا
باور عمیق - قم - ایران. چی شد تا دیروز که قاجار و پهلوی کلا اخ بودن الان با دلتنگی های این خانم نسبتا محترم به به شدن
جمعه 2 خرداد 1393 - 01:57
bullet - تورنتو - کانادا
klopatra7 - دوسلدورف - آلمان,ممنون
جمعه 2 خرداد 1393 - 06:41
تیردادسورنا - ایران - ایران
باور عمیق - قم - ایران شما فکر میکنید همه زنها در اون دوران پاک و عفیف بودند؟! نه جانم در زمان ناصرالدین شاه شخصی از امین خلوتش را که دستی در خانم بازی داشت مامور ساخت تا گزارشی از فسادهای جامعه آن دوران تهیه نماید وقتی رساله فجوریه امین خلوت خدمت شاه رسید در آن حتی از زنان آیات عظام و مراجع بزرگ با ذکر نام ، نام برده شده بود که بدطوری حال سلطان صاحبقران را مکدر ساخت و این رساله فجوریه نیز هنوز موجود ولی بواسطه محتویاتش هرگز در معرض دید عموم گذاشته نشد
جمعه 2 خرداد 1393 - 13:57
تیردادسورنا - ایران - ایران
باور عمیق - قم - ایران شما فکر میکنید همه زنها در اون دوران پاک و عفیف بودند؟! نه جانم در زمان ناصرالدین شاه شخصی از امین خلوتش را که دستی در خانم بازی داشت مامور ساخت تا گزارشی از فسادهای جامعه آن دوران تهیه نماید وقتی رساله فجوریه امین خلوت خدمت شاه رسید در آن حتی از زنان آیات عظام و مراجع بزرگ با ذکر نام ، نام برده شده بود که بدطوری حال سلطان صاحبقران را مکدر ساخت و این رساله فجوریه نیز هنوز موجود ولی بواسطه محتویاتش هرگز در معرض دید عموم گذاشته نشد
جمعه 2 خرداد 1393 - 13:53
marineboy - لس انجلس - امریکا
شما برگرد به دوره قجر و روبنده ببند و از پستو بیرون نیا. به حاج آقا هم میگیم ریش بگذارد و سرش را بلند نکند. حالا دست از سرمان برمی‌داری؟ تا دیروز که در دوران ظهور اسلام در شبه جزیره‌ بودید. چه شد پیشرفت کردید و آمدید به قرن ۱۸ و ۱۹؟!! چه شده که همه برادران حزب‌الهی بلاگ نویس شدند و تنها دغدغه‌شان هم حجاب است؟ یک روز سلفی میشوند و فرمان تجاوز به بی‌ حجابان را صادر میکنند یک روز میشوند مادربزرگ عصر حجر. معلوم نیست این ریشوی بلاگ نویس چند سالش است که مادر بزرگش در دوران قجر می‌زیسته!
جمعه 2 خرداد 1393 - 15:00
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.