خواهرزاده، دایی جنایتکار را لو داد
رأی دهید
معمای قتل زن میانسال که جسدش در جاده تلو پیدا شده بود، در کمتر از یک ماه با اظهارات یک شاهد آشنا فاش شد.
ساعت 10 صبح 5 فروردین، ماموران کلانتری 166 لواسانات در جاده تلو جسد زنی حدودا 50 ساله را پیدا کردند که بر اثر خفگی به قتل رسیده بود. هیچ مدرکی که هویت مقتول را مشخص کند وجود نداشت و شواهد حکایت از این داشت که زن میانسال در جای دیگری به قتل رسیده و بعد از آن جسدش به این محل منتقل شده است.
با دستور قاضی دادگاه بخش لواسانات، جسد زن ناشناس به پزشکی قانونی منتقل شد و همزمان تیمی از ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران تحقیقات برای کشف راز جنایت را شروع کردند. در حالی که بررسیها ادامه داشت، 24 فروردین ماه مردی به پایگاه چهارم پلیس آگاهی رفت و ماموران را در جریان ناپدیدشدن خواهر 54سالهاش به نام سکینه قرار داد. وی گفت: خواهرم پس از جدایی از همسرش به تنهایی زندگی میکرد و ارتباط زیادی با اعضای خانواده نداشت.
چند روز پیش تعدادی از بستگانم با من تماس گرفتند و گفتند که هرچه به خواهرم زنگ میزنند جواب نمیدهد. نگرانش شدم و به خانهاش در تهرانپارس رفتم. همسایه طبقه بالایی خواهرم که صاحبخانهاش بود گفت که چند روزی است سکینه را ندیده و از او بیخبر است. من هم تصمیم گرفتم پلیس را در جریان ناپدیدشدن ناگهانی او قرار دهم. بعد از اظهارات این مرد، ماموران دریافتند که مشخصات زن ناپدید شده با جسد ناشناسی که در جاده تلو کشف شده بود، مطابقت دارد. در ادامه برادر مقتول نیز در پزشکی قانونی حاضر شد و جسد خواهرش را شناسایی کرد.
شناسایی قاتل
درحالی که تجسس پلیسی برای شناسایی عامل یا عاملان جنایت ادامه داشت، 30 فروردین ماه خواهرزاده مقتول با حضور در اداره دهم پلیس آگاهی کلید معمای قتل را در اختیار کارآگاهان قرار داد. وی گفت: 28فروردین ماه به همراه داییام (برادر مقتول که ماجرای ناپدید شدن خواهرش را به پلیس گزارش داده بود) در مسیر رفتن به مراسم ختم یکی از بستگانم بودیم که در بین راه برای انجام کار بانکی از ماشین پیاده شدم. از داییام خواستم لحظهای داخل ماشین منتظرم باشد تا من کارم را انجام دهم. وی ادامه داد: زمانی که در بانک بودم از پشت شیشه داییام را دیدم که وسیلهای زیر صندلی سمت شاگرد راننده قرار داد. بعد از آن برگشتم و با هم به مراسم ختم رفتیم. وقتی داییام را مقابل خانهاش رساندم به جستوجو زیر صندلی پرداختم و در کمال تعجب کارت شناسایی خالهام(مقتول) را به همراه مقداری طلا و جواهرات پیدا کردم. برای همین به موضوع مشکوک شدم و پس از چند روز بالاخره تصمیم گرفتم پلیس را در جریان قرار دهم.
دعوت مرگبار
بعد از اظهارات پسر جوان، برادر مقتول دستگیر شد اما در بازجوییهای نخست خود را بیگناه دانست. این مرد وقتی شواهد را علیه خود دید لب به اعتراف گشود و به قتل خواهرش اعتراف کرد. وی گفت: مدتها بود که با خواهرم دچار اختلاف شده بودم. او تنها زندگی میکرد و من بارها از او خواستم که دوباره ازدواج کند اما او قبول نمیکرد. به خاطر این اختلافها بود که نقشه قتل او را کشیدم. نیمهشب چهارم فروردین در حالی که یک ساندویچ و آبمیوه مسموم تهیه کرده بودم به مقابل خانه خواهرم رفتم و از او دعوت کردم تا برای صحبت درخصوص اختلافاتمان سوار ماشینم شود. خواهرم نیز قبول کرد و هنگامی که نوشیدنی مسموم را نوشید، بیهوش شد. من هم به سمت جاده تلو رفتم و بعد از قتل، جسدش را در کنار جاده رها کردم. سپس به خانه خواهرم برگشتم و پس از برداشتن مدارک شناسایی، طلا و جواهراتش از خانه خارج شدم.
سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، با اعلام این خبر گفت: برای متهم قرار بازداشت موقت از سوی قاضی پرونده صادر شده است و تحقیقات تکمیلی برای مشخص شدن انگیزه اصلی متهم از جنایت توسط کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران ادامه دارد.
franktehrani - ونکوور - کانادا
همه جای دنیا میشه از این موارد پیدا کرد فقط مقارش ادم رو شوکه میکنه. توی ایران انسانیت سیاه شده و هر روزده ها مورد برادرکشی و فرزندکشی رخ میده. جامعه رو به زوال پیش میره.
پنجشنبه 4 ارديبهشت 1393 - 20:10
hossein+87 - ایران - ایران
چه انکیزه تخیلی داشته!خواهرش نمیخواسته ازدواج کنه ، این یابو کشتتش بعد طلاهاش رو هم ورداشته!
پنجشنبه 4 ارديبهشت 1393 - 20:17
دوستدار - استهکلم - سوئد
عجب دولت اسلامی داریم در ایران , مردمانشان کسی به کسی رحم نمی کند. برادر خواهر را میکشد , برادر برادر را ..... همه هم به خاطر مال دنیا همدیگر را می کشن و وقتی قاتلان دستگیر می شوند بهانه و توجیهات بی خود می اورند.
پنجشنبه 4 ارديبهشت 1393 - 20:25
ekman - شیراز - ایران
چقدر بعضی ها اینقدر بیشرف شدند.مادر پیری داشتم که اگر میشنید فردی آدم کشته ناراخت میشد و میگفت مادرجان آدم حلال زاده آدم نمیکشه،اینا که آدم میکشند حـ... هستند. حرفش منطقی نبود،ولی قدیما خیلی برای انسان و انسانیت حرمت و احترام قائل بودند و کشتن انسانها مثل اب خوردن نبود،که الان متاسفانه اینطور است.
پنجشنبه 4 ارديبهشت 1393 - 20:27
azadeh11 - آمستردام - هلند
این مرتیکه باید میرفت بیمارستان روانی و بستری میشد، بخاطر پول چه طوری خواهرش را کشته. دروغ میگه، مدتها بود که با خواهرم دچار اختلاف شده بودم. او تنها زندگی میکرد و من بارها از او خواستم که دوباره ازدواج کند اما او قبول نمیکرد. کیه که حرف این مرتیکه را با ور کنه، پدر بی پولی بسوزه که خواهر و برادر را به هم انداخته.
پنجشنبه 4 ارديبهشت 1393 - 21:34
داماهی - بندرعباس - ایران
خاک برسرکچلت کنند بیشعور به تو چه که نمیخواست ازدواج کنه احمق حالا بروزندان تا به پوسی بلکه آدم شدی.
پنجشنبه 4 ارديبهشت 1393 - 23:15
بی غم - تهران - ایران
وای خدا چقدر ترسناک!!! از این به بعد زن های تنها حواسشون باشه اگه ازدواج مجدد نکنن ممکنه به قتل برسن بعد جسدشون رو ببرن توی یه جای دنج رها کنن. این یارو یا ما رو مشنگ فرض کرده یا بازپرس رو.
پنجشنبه 4 ارديبهشت 1393 - 23:25
senator x - تهران - ایران
یارها باین مسئله اشاره کردم ,که خلاصه بعداز یکعمر نفهمیدم که چرا چهره قاتل و دزد و.....نشان نمیدهند.اصلا چرا عکس مجرم را پشت و رو یا شطرنجی یا نوار روی چشمش چاپ میکنند؟اگه کسی خبرداشت بماهم بگه جایزه داره. درضمن این قاتله کمی شبیه قالیباف خودمان نیست؟
پنجشنبه 4 ارديبهشت 1393 - 23:39
واقع بین ایرانی - هامبورگ - المان
عجب مرتیکه حیوان صفت بی شرفی بود. یک لحظه دقت کنید زنی بهر حال که خود صلاح میداند از شوهرش متارکه میکند و تنها هم زندگی میکند. بمعنی واقعی گوشه گیر و افسرده و سرخورده از زندگی قبلی خود بوده. وانگاه این برادر نامرد بی شرف با تهیه غذای مسموم بدون انکه ان زن را در جائی دعوت کند غذای مسموم بان میدهد و ان زن بیجاره هم میگیرد و میخورد.از نظر عاطفی یک لحظه فکر کنید که این زن واقعا از خود بی خود بوده و بهر کس و نا کسی صرفا بخاطر اینکه ممکن است حلال مشکلات این زن تنها باشد اعتماد میکند. بعد توسط ان برادر بی شرف نامرد کشته میشود. ایا اینها مرد هستند؟؟ایا اینها انسان هستند. ایا اینها شرف دارند . لطفا شما بگوئید
جمعه 5 ارديبهشت 1393 - 00:01
دنیای وحشی - تهران - ایران
تف به این دولت خونخوار آخوندی دروغگو و آدمهای ناباب آن بیاید که حتی دست به قتل هم خون خود نیز می زنند .پدر کشی و پسر کشی و حالا هم خواهر کشی . معمولا ما دیده ایم و شنیده ایم که خواهرها بعداز پدر به برادر خود تکیه و اعتماد می کنند و هنگام نیاز مادی و معنوی به سراغ او می روند .لابد این برادر بی وجدان میخواسته بعدازاینکه آبها از آسیاب افتاد ادعای ارث و میراث خواهرش را هم داشته باشد . کاشکی اعدامش کنند .
جمعه 5 ارديبهشت 1393 - 02:25
دوستدار - استهکلم - سوئد
واقع بین ایرانی - هامبورگ - المان؟ نا نه مرد هستند نه انسان , بلکه اینها از رهبر و مسئولان حکومتشان یاد گرفته اند جنایتکار و بی رحم باشند!
جمعه 5 ارديبهشت 1393 - 08:39
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
خون از شریانهایِ مغزی این مرد از شدتِ وفور به بیرون زده که باعثش این عمل است , آخه در جوامع مرد سالارانه که بدترینِ نوع آن در این حکومت و در ایران بعدِ ۵۷ بروز کرده، مرد یعنی مرد یعنی صاحب اختیارِ زن و دختر و خواهر و مادر، یعنی فضولِ تمامِ محلهها غیرِ محله خودش که همان رفتار و منشِ خودش است، دو حالت دارد یا این برادرِ مهربان کسی را برای مسلط کردن بر سر این خواهرِ نگون بخت در نظر داشته که از قبل این وصلت به برگ و نوأی میرسیده و یا این زن میخواسته آنگونه زندگی کند که میخواهد ، دور از همه و برایِ دلِ خود بدونِ سرِ خر که دردی که از دلش بر نمیدارند هزار تا هم میگذارند واگر نه در این سنّ که نمیتواند مانندِ یک زنِ جوان هر روز با کسی باشد، که این برادر متفکر و سرشار از سلولِ خاکستری اینگونه جوانمردانه این بلا را سر این خواهرِ بخت بر گشته در آورده و نامردی بیشتر نشان نداده جواهرات و پولِ او را هم برایِ خود حفظ کرده مبادا که دستِ غریبه ها بیفتد.
جمعه 5 ارديبهشت 1393 - 11:24
shana - خ - ایران
به زودی خبرقتل خواهر و همسر به خاطر زیر بار زایمان طبیعی نرفتن رو هم می شنویم
جمعه 5 ارديبهشت 1393 - 13:22
sharafYabi - بیمبه - انگولا
senator x هموطن عزیز، قانون حمایت از هویت؟ در زمان پهلوی دوم آغاز گردید. دلیلش در آن دوران (اشتباه نکنم، دهه ۴۰) این بود که ظاهراً بعد از درج عکس یک مجرم در مجلات، خانواده ایشان که افراد محترمی بودند، شناسایی و مورد آذر و بی آبروی قرار گرفتند. این مساله به مجلس کشیده شد و به جای چارهٔ اندیشی، ظاهراً مورد استقبال مسئولین دزد و کلاه بردارن درباری و دیگران هم قرار گرفت. همچنین بهانه خوبی برای بستن بال و پر روز نامهها و مجلات در افشاگری صوری گردید! و قانونی در این باره تصویب شد. با تشکر، اگر رضایت شما برطرف گردید جایزه من را به صورت کمک نقدی به مؤسسه محک پرداخت فرمائید.
جمعه 5 ارديبهشت 1393 - 13:53