مارکو اوکتاویو:دوست دارم برزیل و ایران فینالیست جام جهانی شوند/جذابیت فوتبال ساحلی بیشتر از چمنی است
رأی دهید
خبر آنلاین : سرمربی تیم ملی فوتبال ساحلی می گوید درمورد سیاست چیزی نمیدانم و میگویم شب بخیر.
مارکو اوکتاویو، سرمربی موفق فوتبال ساحلی حالا نامی آشنا برای اهالی فوتبال است. مرد برزیلی که پیش از آمدنش به ایران فوتبال ساحلی جدی نبود و کمتر کسی این ورزش را پیگیری میکرد حالا وضعیت متفاوتی دارد. حالا این ورزش نوپا به قدری در ایران پیشرفت داشته که قهرمانیاش در جام جهانی دور از دسترس نیست. البته پیش از اوکتاویو تیم ملی در سال 2006 در مسابقات قهرمانی آسیا به مقام سوم رسید و سهمیه جام جهانی گرفت و این رقابتهای بزرگ را تجربه کرد، اما بعد از آن با حضور اوکتاویو تیم ملی پا در مسیر جدیدی گذاشت و متحول شد. چنانکه با حضور او تیم ملی قهرمانی آسیا، قهرمانی المپیک ساحلی آسیا، قهرمانی مسابقات فوتبال ساحلی غرب آسیا، قهرمانی تورنمنت بین المللی بلاروس و قهرمانی در مسابقات جام بین قارهای را به دست آورد. حالا هم به مقدماتی جام جهانی و حضور پرقدرت در این رقابتها فکر میکند. مارکو اوکتاویو درباره فوتبال ساحلی، تیم ملی فوتبال، جام جهانی فوتبال، کارلوس کیروش، زندگی در ایران و... با خبرآنلاین گفتوگو کرده است.
تا دو سال پیش نه فوتبال ساحلی در ایران جدی بود و نه کسی مارکو اوکتاویو را میشناخت. حالا اما تیم ملی فوتبال ساحلی ایران طرفدارانی دارد و هم شما به چهره شناختهشده و حتی محبوبی در میان اهالی ورزش تبدیل شدهاید. هیچگاه چنین تصوری از کار اینجا میکردید؟
تمام ما مربیان که حرفهای کار انجام میدهیم، همانطور هم سعی میکنیم به سمتی حرکت کنیم که بتوانیم نتیجه خوبی کسب کنیم. خیلی از مردم ایران تشکر میکنم که به من فرصت دادند. تمام رفتارهای مثبتی که از سوی مردم میبینم همهش رفلکس نتایج خوبی است که فوتبال ساحلی به دست آورده. ما در 5 جام نتایج قابل قبولی گرفتیم و حالا بازتاب آن را میبینیم. البته در این دو سال تنها من نبودم که باعث این موفقیت شدم. من از فدراسیون فوتبال ممنون هستم و همین طور از خانم شهریاری(مسوول فوتبال ساحلی فدراسیون) و به خصوص از بازیکنان. من میبینم که بازیکنان چگونه تلاش میکنند تا به مردم دنیا نشان دهند که فوتبال ساحلی دارند و نام ایران را سربلند میکنند. آنها عالی هستند و ایران را از طریق قلبشان به همه معرفی میکنند و به همین دلیل است که مردم آنها را دوست دارند.
حضور کیروش در فوتبال ایران باعث حیرت خیلیها شد، چون او مربی بزرگ و شناختهشدهای است و خیلی فکر نمیکردند مربیگری تیم ملی را قبول کند؛ اما شما بعد از موفقیت غیرمنتظره تیم ملی فوتبال ساحلی سبب حیرت خیلیها شدید...
ما داریم خیلی سعی میکنیم که فوتبال ساحلی را هم به حد فوتبال چمنی برسانیم و بتوانیم فوتبال ساحلی را هم به جایگاه مناسبی برسانیم. الان دید مردم به نسبت به فوتبال ساحلی تغییر کرده و نگاه مردم بازتر شده. مخصوصا در میان روزنامنگارها و همکاران شما، میان مسوولان تلویزیون، شبکه 3 و شبکه ورزش. دیگر تلویزیون متوجه شده که فوتبال ساحلی هم ورزشی است که میتوانند بازیهای آن را به مردم نشان دهند. الان تلویزیون در تمام دنیا باید توجه ویژهای به فوتبال ساحلی داشته باشد، زیرا این ورزش مورد توجه مردم قرار گرفته است. حتی خیلی وقتها جذابیت فوتبال ساحلی بیشتر از فوتبال چمنی است؛ مخصوصا برای خانمها و بچهها. به خاطر یکسری تحرکات خاص خودش و تکنیکهای خاصی که دارد. هر لحظه احتمال اینکه یک گل زده شود در فوتبال ساحلی وجود دارد. موفقیتهای ما هم باعث شد که مردم به سمت فوتبال ساحلی بیایند و همین مسئله مسوولیت ما را سختتر میکند. ما هم سعی میکنیم پرچم ایران را به بالاترین سطح به احتزاز دربیاوریم.
جهش فوتبال ساحلی با ورود شما به تهران اتفاق افتاد و این تحول خیرکننده چند درصد به شما ارتباط دارد؟
به عنوان مربی چیزی که من را به جلو پیش میبرد، انگیزه است. روزی که من به ایران آمدم به این فکر کردم که ایران را به بالاترین سطح در فوتبال ساحلی ببرم. این مسئلهای بود که مدتها ذهن من را درگیر کرده بود. البته من به این باور داشتم و میدانستم که این فقط یک آرزو نیست؛ میتواند اتفاق بیفتد. همیشه باور داشتم که ایران یک کشور فوتبالی است. ایران یک قدرت بزرگ دنیاست. مردمش فوتبال را فوقالعاده دوست دارند. ما هم در این مدت موفقیتها بزرگی داشتیم و به این باور داریم که ما نه تنها میتوانیم بهترین آسیا باشیم بلکه میتوانیم بهترین دنیا باشیم.
از حرفهای شما اینطور برداشت کردم که قبل از اینکه به ایران بیایید، حداقل از فوتبال ما شناخت نسبی داشتید؛ این شناخت از کجا به دست آمد؟
قبل از اینکه فوتبال ساحلی کار کنم، تخصص من فوتبال چمنی بود. فوتبال ساحلی یک ورزش جدید است و من باید روی آن خیلی تحقیق میکردم. خیلی باید مطالعه میکردم، تمرین میکردم. ببینید فوتبال برزیل از شن و ماسه آمده. در آنجا میدانند که چطور روی شن و ماسه فوتبال بازی کنند. زمانی هم من به ایران آمدم، سعی کردم ابتدا شناختی از فوتبال شما به دست بیاورم و بعد پیشنهاد فدراسیون را قبول کنم. در ایران هم سعی کردم همان روش برزیل را در نظر بگیرم. من تمرینات خاصی را برای بازیکنان ایران در نظر گرفتم و هر روز یک نوع تمرین را برای آنها در نظر میگرفتم. طوری تمرین دادم که حالا بازیکنان ایران هم مثل بازیکنان برزیل بازی میکنند. ما این موقعیت را داریم که 2 اردو در برزیل بگذاریم و برای برزیلیها تعجببرانگیز است که چگونه بازیکنان ایران میتوانند مثل آنها بازی کنند. چون بازیکنان ایران تمرینات درستی انجام میدهند، سخت تلاش میکنند و به مردم دنیا نشان دادند که فوتبال ساحلی چقدر برایشان اهمیت دارد.
در برزیل مردم فوتبال را با شن و ماسه یاد میگیرند، اما در ایران مردم در خیابانها و زمینهای خاکی فوتبال بازی میکنند. قطعا بازیکنان ایران استعداد و پتانسیل بالایی هم داشتند که قهرمان آسیا، جام بین قارهای و... شوند.
این خیلی مهم است که بگردیم و بازیکنان بااستعداد را چه از نظر فنی و چه از نظر شخصیتی پیدا کنیم. من همیشه سعی میکنم بازیکنانی را پیدا کنم که علاوه بر استعداد جوان هم باشند و سالها برای فوتبال ساحلی بازی کنند. مهمترین چیز این است که ما بیشتر از دیگران کار میکنیم. مثلا من میدانم که در حال حاضر باید 30 دقیقه بیشتر از روسیه و برزیل تمرین کنیم. چون ما هر چقدر که تمرین کنیم و کار کنیم.
رتبه ششم ایران در رنکینگ صدای شما را درآورد. معتقد بودید که اشتباهی صورت گرفته، اما چه اشتباهی؟
متاسفانه تنها کمپانی که این رنکینگ را ارایه میدهد کاملا خصوصی است که مهمترین هدف آن بیزینس کردن است؛ اینکه چگونه بتواند پول دربیاورد. آنها به دنبال این هستند که کدام کشورها به لحاظ بازرگانی برایشان سودآور است. تاهیتی و آرژانتین نمیتوانند جلوی ایران بایستند. البته من برای این تیمها احترام قائل هستم ولی این یک واقعیت است. اینکه هیچکدام از این تیمها نتوانستهاند برزیل را شکست دهند ولی ما این کار را کردهایم. مثلا این کمپانی این مسائل را در نظر نمیگیرد و امتیاز کوچکی به ایران میدهد و امتیاز بزرگی به این تیمها. آنها اگر بخواهند از روی متدهای ورزشی امتیاز دهند، امتیاز ایران باید بیشتر از اینها باشد. اما متدهای مورد استفاده این کمپانی تنها برای سود خودشان است. ایران 3 قهرمانی مهم به دست آورده و تاهیتی اصلا در هیچ تورنمنتی قهرمان نشده، اما بالاتر ایران قرار گرفته. حداقل ایران باید سوم دنیا باشد و مهمترین مسئله این است که تمام دنیا این را میدانند. هیچ کشوری تا حالا نتوانسته برزیل را شکست دهد، اما ما توانستیم، چون ما ایران بودیم. همینطور روسیه را 2 بار شکست دادیم.
همین را میخواستم بپرسم که پیروزی مقابل برزیل و روسیه را دیگر نمیشود انکار کرد. کدام این پیروزیها دلچسب تر بوده؟
حتی سادهترین پیروزیها هم برای من دلچسب است. اما جام بین قارهای که داشتیم و خیلی هم مهم بود و قهرمان هم شدیم برای من خیلی خوشایند بود. چون ما قهرمان دوره قبل را شکست دادیم و تیمی قدرتمند بودیم. این نشان میدهد که ما مسیر را درست میرویم و این اصلا آسان نیست. چون فوتبال برزیل را بردن کار آسانی نیست. تا حالا هیچکدام از تیمهای فوتبال چمنی، فوتسال و... ایران نتوانستهاند برزیل را شکست دهند. هیچوقت تیمهای فوتبال ایران نتوانستهاند قهرمان دنیا را 2 بار شکست دهند، اما فوتبال ساحلی این کار را انجام داده و این فوقالعادهس. حالا برای من و بازیکنانم ثابت شده که ما دیگر تیم کوچکی نیستم و بزرگ هستیم.
حالا قرار است چه قلهای را فتح کنید؟
از نظر من ما باید از صفر شروع کنیم. باید خیلی مراقب باشیم و با دقت کار کنیم. برای اینکه باور من این است که ما قبلا توانستیم کار مهمی انجام دهیم و بازهم میتوانیم. هر کدام از بازیکنان من روحیات خاص خودشان را دارند و با یک نحوه بازی. هر آدمی هم ممکن است که با تغییر شرایط آدم دیگری شود. مثلا فرض کنید یک فرد یکدفعه پولدار شود و ممکن است این فرد به طور کلی تغییر کند، طرز تفکرش به شکل دیگری شود و ... . اما همه اینها به خاطر پول است و دلیل دیگری ندارد. واقعیت چیز دیگری است و نباید به خاطر پول آدم طور دیگری شود و فکر کند خیلی کُنده شده و این اشتباه است. بازیکنان من هم همینطور، آنها پولدار نیستند و فقط یک تورنمنت مهم را برنده شدهاند و بس. از نظر روحی و روانی باید روی آنها کار کنم. پس ما باید از صفر شروع کنیم. چون ما در سال جدید هدف بزرگی داریم و میخواهیم تیم ایران را وارد جام جهانی کنیم. تصور کنید که حریفان ما به چه صورتی دارند کار میکنند. شک نکنید که آنها سخت تلاش میکنند تا از ایران جلو بزنند و نباید از لحاظ فکری این اجازه را به آنها بدهیم. چون مسئله روانی بازیکنان مهم است.
جام جهانی فوتبال نزدیک است و ظاهرا شما در جایی گفته بودید که جام جهانی مسابقات خاصی است.
در تاریخ جام جهانی ثابت شده که تیم میزبان همیشه قدرت بالایی دارد؛ از هر نظر و در تمام مسائلی که همیشه وجود دارد. مسلما برزیل همیشه تیم خوبی ساخته و آمده بالا. مسلما از نظر سنت رقابتها در میان بقیه تیمها رنگ لباس برزیل هم امتیاز مثبتی برای این تیم به حساب میآید. میتوانیم بگوییم که برزیل قهرمان میشود، چون قدرت لازم را برای قهرمانی دارد. اما در نظر داشته باشید که در جام جهانی و در یک مسابقه 90 دقیقهای که میتواند باعث حذف یا صعود یک تیم شود. یعنی زمانی که تیم به مرحله یک شانزدهم، یک هشتم، یک چهارم و... میرسد تنها در 90 دقیقه مشخص میکند که یک تیم آیا به مرحله بعد صعود میکند یا سقوط میکند. بنابراین اصلا نمیشود کارانتی کرد که برزیل قهرمان میشود. البته من شانس برزیل را زیاد میدانم ولی این مدل جام جهانی نیست. یک بازی را که خوب نباشی قشنگ میتوانی از دور رقابت کنار بروی و فرصت دیگری نخواهی داشت. اما رنگ لباس برزیل خودش وزنه بزرگی است.
از نظر روانشناسی رنگها؟
بله، به لحاظ روانشناسی رنگ پیراهن برزیل برتر است. اگر توجه کرده باشید بازیکنان برزیل از گذشته تا به امروز روحیه بالایی داشتند و به لحاظ فکری از دیگر تیمها جلوتر بودند. آنها برای یکچنین روزهایی آمادهتر هستند و برای این لحظات ساخته شدهاند. اما اسپانیا، آلمان، هلند، ایتالیا و... به لحاظ فکری تحت فشار هستند. تیمهای آفریقایی خیلی خوب هستند، خوب بازی میکنند و جنگنده هستند، اما در مواقع سخت تحت فشار هستند و نمیتوانند خوب عمل کنند. کشورهای اروپایی البته ممکن است قهرمان جام جهانی شوند، اما این اتفاق معمول نیست یا مثلا ممکن است ایران قهرمان دنیا شود اما این اصلا نرمال نیست.
جام جهانی قبلی جرزینهو به تهران آمده بود و مسابقه نیمهنهایی برزیل و هلند را در سینما پردیس ملت تماشا کرد. قبل از شروع بازی وقتی با او قرار مصاحبه گذاشتم با اطمینان گفت: «بگذار بعد از پیروزی برزیل با هم صحبت میکنیم.» اما برزیل شکست خورد. یعنی پیروزی هلند هم از آن اتفاقهای غیرمعمول بود؟
فوتبال است دیگر. همانطور که در نیمه اول این مسابقه دیدید برزیل 3 فرصت گلزنی داشت و از دست رفت، اما در نیمه دوم برزیل 2 گل خورد، آن هم روی شروعهای مجدد و تمام. برزیل دیگر تمام شد. مثلا اگر بخواهند 3 بار این دو تیم با هم بازی کنند قطعا 2 بارِ آن را برزیل خواهد بُرد.
این یعنی منطقِ فوتبال؟
من دیدگاه و نظرات خودم را دارم و میدانم که فوتبال برزیل چگونه است. حالا که داریم درباره جام جهانی صحبت میکنیم میتوانم مثال سادهای به زبان بیاورم. جام جهانی 1998 فرانسه من به عنوان آنالیزور در تیم ملی برزیل بودم. گلهای فینال را یادتان است؟
بله!
برزیل فینال را باخت. فرانسه فقط به خاطر زیدان این مسابقه را نبُرد و من اصلا درباره اینکه چه اتفاقی برای رونالدو افتاد حرف نمیزنم. من چون آن روزها آنالیزور بودم سعی میکنم خیلی علمی به این موضوع بپردازم. گل اول را که فرانسه زد روی یک ضربه کرنر اتفاق افتاد و گل دوم هم به همین ترتیب(در این لحظه با حرکت سر میخواهد گل زیدان را به تصویر میکشد). اوکی، برزیل باخت و 4 سال بعد جام جهانی 2002. برزیل و آلمان در فینال بازی کردند که برزیل قهرمان شد، خب از این بگذریم. 4 سال بعد در جام جهانی 2006 دوباره برزیل و فرانسه. گل فرانسه را هم یادتان است؟
این یکی الان در خاطرم نیست!
یک ضربه ایستگاهی بود که زیدان توپ را ارسال کرد و آنری گل زد. یعنی دوباره ضربه ایستگاهی شد و بازهم برزیل حذف شد. فینال جام جهانی 2010 بین برزیل و هلند. دوباره خطا شد و دوباره برزیل باخت و حذف شد. من الان 3 مثال از 3 جام جهانی زدم که برزیل به خاطر ضربات شروع مجدد حذف شد. پس برزیل در ضربات ایستگاهی، کرنرها و... مشکل دارد و دیگر تیمها از این طریق میتوانند برای این تیم دردسرساز شوند. برزیل از دفاع کردن خوشش نمیآید، بازیکنانش دنبال این هستند که فقط بازی کنند و توپ را به گردش دربیاورند. این بازی کردن اما همیشه کافی نیست. باید مربیان به بازیکنانشان یاد بدهند که دفاع کنند. این قضیه خیلی جدی است و در برزیل هیچکس در مورد آن صحبت نمیکند. در ضربات ایستگاهی و کرنرها به خوبی دفاع نمیکنند و در این شرایط همه چیز 50-50 است. اگر مربیان برزیل این قضیه را به بازیکنان گوشزد نکنند ممکن است در جام جهانی بازهم برزیل حذف شود.
مقایسه برزیل و ایران کار درستی نیست و اصطلاح قیاس معالفارق است. اما شاید بد نباشد به این موضوع اشاره کنم که اتفاقا ایران هم در ضربات ایستگاهی و به طور کلی در شروعها مجدد بسیار آسیبپذیر است.
اگر بخواهم خیلی روراست باشم تیم ملی ایران در مقدماتی جام جهانی اصلا خوب نبود. فقط در حدی بازی کرد که بتواند پیروز باشد. تا 4 بازی قبل از صعود هم هیچکس فکر نمیکرد که ایران به جام جهانی صعود کند. اصلا هم خوب نبود. با این حال من همیشه به ظرفیتهای بالای فوتبالیستهای ایرانی اعتقاد دارم. تیم ملی برای اینکه در جام جهانی قابلیت بالای خود را نشان دهد بازیکنانش باید دید خود را نسبت به جام جهانی وسعت دهند. تفکرات نباید به این شکل باشد که خب یک بازی ایران با آرژانتین است و آرژانتین برنده میشود و دیگر هیچ. در جام بین قارهای فوتبال ساحلی یکچنین اتفاقی افتاد. میگفتند خب ایران با روسیه بازی میکند پس صدرصد باخته و با برزیل بازی دارد پس حتما میبازد. طرز فکرها به این شکل بود و اگر ما میخواستیم با همن تفکر در جام بین قارهای بازی کنیم قطعا قهرمان نمیشدیم. تیم ملی فوتبال ایران هم اگر با این تفکر که خب به آرژانتین حتما میبازیم و این حرفها صدرصد تیم شکست خوردهای خواهید بود. نوع نگاه و طرز تفکر در این شرایط به اتفاقات روز مسابقه خیلی بستگی دارد. بازیکنان آرژانتین که 3 یا 4 تا پا ندارند یا با 14 تا بازیکن بازی نمیکنند که. بالاخره ایران هم در این موارد با آنها در شرایط یکسانی قرار دارد. تیم ملی ظرفیت اینکه یکدفعه مردم را غافلگیر کند را دارد. این بستگی به زمان بازی دارد و اینکه در آن شرایط و روز بازی تیم ملی ایران چه حسی دارد. مثلا اینکه فکر کنند به آرژانتین میبازد خب میبازد. اما اگر بخواهند طرز فکر خود را تغییر دهند فرصت بهتری برای رویارویی با آژانتین خواهند داشت. پس بهتر است درباره اینکه تیم ایران فرصت دارد که نمایش بهتری از خود ارایه دهد، فکر شود و صحبت شود. حالا ضعف در مورد ضربات ایستگاهی و کرنر بستگی به تمریناتشان دارد. تیم ملی باید نقاط قوت حریف را از بین ببرد و نقاط ضعف خود را به نقاط قوت تبدیل کند.
بعد از قرعهکشی جام جهانی و همگروهی با آرژانتین صحبتهای زیادی درباره این تیم مطرح است. اینکه تیم ملی گلهای زیادی از آرژانتین دریافت میکند، اینکه مسی را دارد و حتی بیگزاده هم سوژه شد که قرار است مامور مهار مسی شود؟
یک مثال میزنم از لالیگا و مسابقه بارسلونا در لالیگا. بارسلونا با اینکه مسی را در اختیار داشت اما مقابل آلمریا(تیم معمولی) شکست خورد. آنها میتوانند پس ایران هم میتواند جلوی مسی خوب بازی کند.
این تیمها همیشه این فرصت را دارند که جلوی مسی و بزرگان فوتبال دنیا بازی کنند، اما ایران چنین فرصتی ندارد. شاید برای ایران بازی با آرژانتین هر 50 سال یک بار اتفاق بیفتد و تیم ملی همیشه فرصت بازی با تیمها و بازیکنان بزرگ را ندارد.
این یک واقعیتی است که وجود دارد. برای خودش هم مشکلی است. اما ما از الان نمیتوانیم به آن بازی فکر کنیم که میبازیم. بگذارید زمان آن بازی فرا برسد و بعد به باختن فکر کنیم. ما الان که به این تیم نباختهایم. البته حرف شما فوقالعاده درست است ولی از حالا نباید بازنده باشید. مسلما در تیم ایران ظرفیتهای بالایی هم حضور دارند. مثلا یکسری بازیکنان و مهمتر از آن کسی مثل کارلوس کیروش.
ظاهرا با آقای کیروش هم در ارتباط هستید. آیا درباره جام جهانی پیشنهاد یا توصیهای به ایشان کردهاید؟
من با کیروش درباره همه چیز صحبت میکنم و نه فقط در مورد فوتبال. او در ایران تجربیات زیادی به دست آورده. بسیار آدم با شخصیت و باهوشی است. دستیارانش هم در سطح بالایی هستند. من هم به هر حال نظرات شخصی خودم را دارم و در واقع همه مربیان چنین هستند. کیروش کارنامه موفقی داشته و در ایران هم عملکرد خوبی داشته است. مسلما کارِ او در اینجا هم سختیهای خودش را دارد، اما با هوش و زکاوتی که دارد تیم خوبی را تا جام جهانی خواهد ساخت. به عنوان یک مربی برزیلی به خودم میبالم که همکارانم در آنجا منتظر هستند تا بازی تیم ایران را ببینند. نگاه همکاران من نسبت به ایران فوقالعاده مثبت است. چون در کشوری که من در آن کار میکنم الان یک قدرت است در فوتبال. یکی از تیمهای حاضر در جام جهانی است و من خوشحالم که مردم برزیل از این مسئله بسیار خوشحال هستند.
بعد از 2 سال حضور در ایران در تمرین از واژههای فارسی زیاد استفاده میکنید و ظاهرا سعی میکنید به این شکل با بازیکنان ارتباط برقرار کنید؟
در اینجا کمکم یاد گرفتهام که فارسی صحبت کنم. یکوقتهایی که متوجه میشوم که مردم چه چیزی به هم میگویند. البته ای بستگی به موضوع دارد. اگر در مورد مسائلی که من اطلاعاتی از آن داشته باشم صحبت کنید متوجه میشوم. مثلا در مورد جام جهانی، بارسلونا، مسی و ... حرف میزنید متوجه میشوم، اما وقتی کاملا موضوع را عوض کنید و مثلا در مورد سیاست حرف بزنید دیگر چیزی نمیفهمم و میگویم شب بخیر(خنده).
زندگی در ایران چطور است؟
این دیگر درس زندگی است. یک تجربه در فرهنگ ایران است. من تا حالا در 20 کشور مربیگری کردم و تجربههای بسیاری داشتهام. اما ایران یک کشور خاص است. هر روز من یک چیز جدید یاد میگیرم. مسلما برای منِ برزیلی مدل زندگی ایرانیها یک چیز کاملا متفاوتی است. برای من افتخار بزرگی است که سرود ایران را میشنوم و آن لحظه خودم را یک ایرانی تصور میکنم. برای من خیلی جالب است که مردم این همه نزدیک هستند.
همسرتان هم با شما همنظر هستند؟
به طور کلی یک جور عادت است. مثلا ما زمانی که در دبی زندگی میکردیم زندگی کاملا متفاوتی داشتیم. اینجا هم یک مدل دیگر زندگی میکنیم. مسلما من وقتی در پرتغال هستم نیز با زندگی در مکزیک متفاوت است. البته به عنوان یک برزیلی عاشق برزیل هستیم.
دوست دارید چه تیمهایی فینالیست جام جهانی شوند؟
برزیل و ایران.
پس ایران در مقدماتی آرژانتین را شکست میدهد؟
این مهم نیست، من فقط دوست دارم ایران و برزیل را در فینال ببینم.
بازیکن مورد علاقهتان در جام جهانی؟
نیمار.
در ایران چطور؟
نکونام.
و چقدر هم از نکونام انتقاد میشود...
واقعا چرا. من از نظر یک هوادار به این قضیه نگاه میکنم و به خاطر استایلش از این بازیکن خوشم میآید. بازیاش را دوست دارم.