محاکمه دو برادر به جرم کشتن و سوزاندن مرد غریبه
فرهیختگان: دو برادر که با نقشه از پیش طراحیشده مردی جوان را به خانهشان کشاندند و او را کشتند و جنازهاش را به آتش کشیدند، دیروز در دادگاه کیفری استان تهران جرمشان را پذیرفتند. همسر صیغهای یکی از متهمان نیز به جرم معاونت در جنایت از خود دفاع کرد.
به گزارش خبرگار ما، در نشست رسیدگی به این ماجرا که دیروز در شعبه 113دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی «اصغرزاده» و با حضور چهار مستشار تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان تهران، کیفرخواست را خواند. وی اظهار داشت: دو برادر به نامهای «کامران» و «کامبیز» متهماند شامگاه نهم مهر 91 «پدرام» 30ساله را در خانهشان در خیابان کمیل کشته و سپس جنازهاش را در یک پارکینگ در حوالی خیابان جیحون به آتش کشیدهاند. دو متهم پس از جنایت با ارسال پیامک از یکی از دوستان مقتول 500 هزار تومان پول اخاذی کردند. اکنون با توجه به مدرکهای موجود برایشان به اتهام مشارکت در جنایت مجازات میخواهم.
نماینده دادستان ادامه داد: همسر صیغهای کامران به نام مهرنوش نیز در این جنایت معاونت داشته است، از این رو برایش تقاضای تعیین کیفر دارم.
پدر و مادر مقتول وقتی در جایگاه ویژه ایستادند برای متهمان حکم قصاص خواستند. پدر قربانی با اشاره به مهرنوش گفت: این زن با نقشه از پیش طراحیشده پسرم را به خانهاش کشاند و او را کشت. من برای هر سه متهم حکم قصاص میخواهم.
سپس یکی از دوستان مقتول گفت: صبح دهم مهر پارسال پیامکی از تلفن همراه دوست صمیمیام پدرام به دستم رسید که از من خواسته بود خیلی زود 500 هزار تومان به حسابش بریزم. من هر چه با موبایل پدرام تماس گرفتم پاسخ نداد. چون نگران او شده بودم 500 هزار تومان را به حسابش واریز کردم و یک هفته بعد فهمیدم پلیس جنازه سوختهاش را در یک پارکینگ متروکه یافته است. من از متهمان به جرم اخاذی شکایت دارم.
نوبت دفاع به «کامران» که رسید مشارکت در قتل را پذیرفت. این مرد گفت: یکسال پیش در خیابان با «مهرنوش» آشنا شدم. چون میگفت وضع مالی خوبی ندارد دلم برایش سوخت و او را به عقد موقتم در آوردم. مدتی بود که به رابطه پنهانی زن صیغهایام با یک مرد غریبه مشکوک شده بودم.
وی ادامه داد: عصر نهم مهر پارسال در خانه خوابیده بودم که متوجه شدم یک مرد غریبه به خانهمان آمد. او پدرام بود. من که از دیدن او شوکه شده بودم، بلافاصله برادر کوچکم کامبیز را خبر کردم و هر دو با قمه به جان مرد غریبه افتادیم. در آن بین مهرنوش نوشیدنی را به «پدرام » خوراند که بلافاصله جان سپرد. من نمیدانم آن نوشیدنی چه بود. جسد را در خانه رها کردیم اما یک هفته بعد جنازه متعفن را داخل یک کمد جاساز کردیم و به پارکینگ متروکهای در حوالی خیابان جیحون بردیم و در آنجا به آتش کشیدیم. بعد از قتل، مهرنوش پیشنهاد داد تا با موبایل پدرام پیامکی برای یکی از دوستانش بفرستیم و درخواست پول کنیم. مهرنوش شماره رمز کارت پدرام را میدانست و 500 هزار تومان را از حساب او برداشت کرد.
سپس متهم ردیف دوم روبهروی پنج قاضی ایستاد. این مرد نیز گفتههای برادرش را تایید کرد و گفت: قبول دارم چند ضربه با قمه به پدرام زدم اما قصد کشتن او را نداشتم. شک ندارم نوشیدنیای که «مهرنوش» به او خوراند موجب مرگش شد.
مهرنوش اما اتهام معاونت در قتل را نپذیرفت و متهمان ردیفهای اول و دوم را دروغگو خواند. این زن گفت: به عقد موقت کامبیز در آمده بودم اما او به من خرجی نمیداد. به همین خاطر با پدرام طرح دوستی ریختم و از او پول گرفتم. «کامران» اما وقتی به این ماجرا پی برد مرا مجبور کرد تا با پدرام تماس بگیرم و او را به خانهمان بکشم. وقتی پدرام به خانهمان آمد شوهر و برادر شوهرم با قمه به جانش افتادند. من هیچنقشی در این قتل نداشتم و از 500 هزار تومان پول اخاذی هم بیخبرم.
در پایان این نشست هیات قضایی با اعلام تنفس وارد شور شد تا رای صادر کند.
