امامزاده ای که جنازه ندارد اما زائر دارد

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:


در منطقه عجیرب واقع در بخش مرکزی شهرستان دزفول، بقعه‌ای به نام "سید نور" وجود دارد که اولاً جسدی در آن نیست و 60 سال قبل جنازه شخص سید نور را به نجف منتقل کردند، ثانیاً بعضی منسوبین این شخص با اقدامات خرافی و تصرف زمین‌های قبرستان اطراف و دعانویس‌ها، کارهای خرافی و دعوت مردم به زیارت این بقعه خالی، از مردم ساده دل اخاذی می‌کنند.


وجود این بقعه علاوه بر ترویج خرافات در منطقه به وسیله‌ای برای تن پروری و عیاشی عده‌ای که خود را خادمان آن می‌دانند شده و به راهی برای زمین خواری توسط آنان تبدیل شده است. متأسفانه علیرغم دستور سازمان اوقاف در سال 91 مبنی بر تخریب این بقعه جعلی و خرافی، اداره اوقاف شهرستان دزفول هنوز به وظیفه خود در این زمینه عمل نکرده است. اهالی منطقه خواستار اقدام فوری می‌باشند.

رأی دهید
Hojati 47 - استکهلم‌-سوئد - استکهلم‌-سوئد
خلایق هر چه لایق؛؛ما ملت مرده پرست و خرافاتی هستیم ،،برای همینه که بهمون میگن جهان سوم اما ما ایرانیا از جهان ۹ امّ دورتریم
دوشنبه 22 مهر 1392 - 13:29
perser68 - فلوریدا - امریکا
اشکال نداره،شاید به اندازه کافی‌ مدرسه،سالن ورزش، میدان اعدام داره و زندان و بازداشتگاه و مقر نیروی مرگ انتظامی!جنازه انقدر فراوون یکیش خامنه‌ای تریاکی،مگه باید جنازه شاخ و د م داشته باشه؟
دوشنبه 22 مهر 1392 - 13:37
kamran631 - لیون - فرانسه
خوب، حالا همه فهمیدند چرا سید علی‌ گدا داره هنوز به کشور ما حکومت میکنه !؟
دوشنبه 22 مهر 1392 - 14:11
سردار سپهبد - آمستردام - هلند
چرا اینقدر اینها سخت میگیرند؟ این همه جنازه یکیش رو اونجا چال کنند خب جنازه جنازه است دیگه.
دوشنبه 22 مهر 1392 - 14:46
raha1984 - هامبورگ - المان
ملتی که کله پوک داشته باشند دنبال مرده های این و اون باشند حال و روزش بهتر از این نمیشه !!
دوشنبه 22 مهر 1392 - 14:56
mammal - لندن - انگلیس
موضوع امام‌ها و امامزاده‌ها کلاً مادی هست و برای سر کیسه کردن مردم هست، ولی‌ مشکل دیگر این هست که مردم مذهبی‌ ما بوت پرست هستند که اعتقاد دارن مردهٔ یک آخوند یا هر کی‌ اون زیر هست کمکشون می‌کنه، طرز فکر اینها اصلا رشد نکرده و در جاهلیت هستن
دوشنبه 22 مهر 1392 - 15:11
کبالت3 - کرج - ایران
حالا مگه فکر کردی تو بقیه چی هست تازه این یکی اعتبارش بیشتره چون قبلا چیزکی توش بوده حماقت وجه مشترک همه این قبیل اماکنه چه خالی چه پر فرقی نمیکنه اونی که بخواد آویزون حماقت خودش بشه میشه کبلائی.
دوشنبه 22 مهر 1392 - 18:05
Royan - کالیفرنیا - آمریکا
فقر در شعور مهلک ترین فقر برای یک اجتماع است .
دوشنبه 22 مهر 1392 - 18:26
همسایه دکتر شریعتی - ایران - ایران
مگه بقیه بقعه ها و امامزاییده ها خرافات نیست که این یکی باشه؟
دوشنبه 22 مهر 1392 - 19:18
ekman - شیراز - ‫ایران
چقدر خوب است که سایر امام و امام راده های موجود در سراسر ایران را به وطن اصلی خودشان منتقل نمایند.
دوشنبه 22 مهر 1392 - 20:14
virus2825 - لندن - انگلستان
خاک بر سرتون، ابت پرستی به چی‌ میگن پس؟
دوشنبه 22 مهر 1392 - 20:53
a.p.o - بوکان - ایران
شیعه یعنی همین همینا لیاقتشوته اصل شیعه همینه
دوشنبه 22 مهر 1392 - 20:55
کیمیا گر - اصفهان - ایران
امام زاده اصلا چی هست؟ موارد استفادش چیه؟؟؟؟؟!!!!!!!تنها کاری که میکنه مردم احمقو احمق نگه میداره.
دوشنبه 22 مهر 1392 - 21:22
سلطنت طلب - ابوظبی - امارات متحده عربی
قابل توجه روافض و برادران ساده لوح تشیع که متاسفانه به خاطر ساده اندیشی و قلب صاف توسط اخوندان اغفال میشوند
‌سه شنبه 23 مهر 1392 - 01:30
پهلوون مفرد - كلن - المان
روزی یک مقتدر سیاستمداری به مردمی بر می‌خورد که در صف ایستاده و صورت گاوی را می‌بوسند. او نیز در صف می‌ایستد اما وقتی نوبت به او می‌رسد به جای سر، ماتحت گاو را می‌بوسد، بعد باقی منتظرین نیز که در صف بودند با تقلید از او ماتحت گاو را می‌بوسند. از او می‌پرسند چرا این کار را کردی؟ در جواب می‌گوید: اینان پیشرفت کرده بودند و ممکن بود در آینده، دیگر گاوپرستی نکنند ولی اکنون تا دوباره به سر گاو برسند سالهای زیادی طول می‌کشد....
‌سه شنبه 23 مهر 1392 - 05:13
mir1976 - واشنگتن - آمریکا
سلطنت طلب - ابوظبی - امارات متحده عربی، تروریست، ترویست دوست، میخوای فتوا بدهی، هرچه زن و بچه، پیر و جوان دور و بر این امامزاده بی امامزاده هست را سر ببرند؟. دوما، از این مکان ها در مذاهب دیگر هم وجود دارد مانند Church of the Holy Sepulchre که میگن قبر حضرت مسیح است که از آنجا عروج کرده و جسدی در آن نیست.
‌سه شنبه 23 مهر 1392 - 05:19
reza70 - استکهلم - سوئد
خیلی‌ متاسفم برای خودمون . خرد و عقل کجاست ؟؟؟؟
‌سه شنبه 23 مهر 1392 - 11:29
Ghooloo - آبادان - ایران
۱. می‌گویند در زمانهای خیلی‌ دور، شیخی در امام زاده‌ای بود که برای مردگان مردم آن دیار، نماز میتی میخواند، روزه و عبادات عقب افتاده مردم را انجام میداد و از این راه امرار معاش میکرد و در آن امام زاده هم زندگی‌ میکرد. امام زاده‌ها در گذشته، نقش جایی امن برای مسافران و جایی خوب برای استراحت آنان و همچنین جایی برای درد دل‌ با خدای خود بود. بدینسان بسیاری از مردم اطراف و همچنین مسافران که اعتقاد داشتند خود را از لحاظ جسمی‌ و روحی‌ آماده ادامه سفر یا زندگی‌ میکردند. روزی یکی‌ از این مسافران که پسر کوچکی داشت به آن امام زاده آمد و به شیخ گفت: یا شیخ من دوست دارم پسرم چون تو مردی با خدا و زاهدی شود آیا احتیاج به کمک دارید؟ شیخ هم چون سنّ و سالی‌ ازش گذشته بود و کسی‌ را نداشت پذیرفت و آن پسر پیش آن شیخ ماند و در کارهای آنجا به شیخ کمک میکرد.
جمعه 26 مهر 1392 - 14:16
Ghooloo - آبادان - ایران
۲. پسر‌ پس از چند سال روزی به شیخ گفت: یا شیخ سالیان سال است که من نزد شما هستم و از پدر و مادر و اقوام خبری ندارم اگر اجازه بدهید راهی‌ سفر شوم و سری به خانواده‌ام بزنم. شیخ پذیرفت و الاغی را به آن پسر داد و گفت با این الاغ برو که زحمت‌ کمتر شود و در راه برگشت هم چیزهایی خریداری کنی‌ و بیاوری و بسیار مراقب این الاغ باش پسرجان! پسر با ذوق و شوق فراوان راهی‌ سفر به دیار خود شد. پس از فرستگها در بین راه الاغ در اثر گرما و بیماری تلف شد. پسر بسیار اندوگین شد و نمی‌دانست که چه باید بکند و جواب شیخ را که آن همه توصیه کرده بود که مراقب الاغ باشد را چگونه بدهد. بالای سر الاغ به بد شانسی خود و اتفاقی‌ که افتاده شروع به گریه و زاری کرد. مردمی که از آنجا گذر میکردند دلشان به حال آن پسر جوان سوخت و چند سکه برایش ریختند. چون شب شد پسر سکه‌ها را جمع کرد و با کامل تعجّب دید که مقدار سکه‌ها بسیار قابل توجه است و پیش خود فکر کرد چند روزی به این کار ادامه دهد تا با پولش الاغی بخرد و باز گردد و از مشکل رهایی یابد.
جمعه 26 مهر 1392 - 14:21
Ghooloo - آبادان - ایران
۳. پس از چند روز دید که بسیار پول قابل توجه‌ای جمع شده و چون جنازه الاغ در حال بو گرفتن بود الاغ را در همان جا چال کرد و با همان پول برایش قبری ساخت. خواست از آنجا برود و به راهش ادامه دهد که دید مردم رهگذر باز هم به روی قبر الاغ پول میریزند. پیش خود فکر کرد که بهتر است مدتی‌ دیگر بماند و پول بیشتری جمع کند. خلاصه پسر با همان پول کمی‌ به قبر الاغ هم رسیدگی کرد و آن را روز به روز آبادتر کرد و هر روز هم به تعداد مردمی که به آنجا می‌‌آمدند و پول به روی قبر الاغ میریختند افزوده میشد. پسر‌ ماه ها کارش همین بود و حالا آن قبر الاغ زیارتگاه بسیاری از رهگذران و مسافران شده بود و پسر هم چون تجربه این کار را داشت و پیش شیخ این کار را آموخته بود آنجا کار و کاسبی خوبی به راه انداخت و آن قبر الاغ تبدیل به زیارتگاه با شکوهی شد! پس از مدتی‌ شیخ دید که آن پسر برنگشت و چون کار و کاسبیش هم کمی‌ کساد شده بود و از مسافران هم شنیده بود که امام زاده‌ای دیگر در چند فرسخی همانجا به وجود آمده تصمیم گرفت سرو گوشی آب دهد!
جمعه 26 مهر 1392 - 14:27
Ghooloo - آبادان - ایران
۴. باری پس از پرس و جو به مکانی رسید که پسر در آنجا بود و با کامل تعجّب دید که همان پسر که پیش خودش کار میکرد آنجا زیارتگاه‌ای راه انداخته! با تعجّب به طرفش رفت و پرسید: پسر تو را چه می‌شود؟ تو رفتی‌ که سر به اقوامت بزنی‌ دیگر باز نگشتی؟ تو کجا اینجا کجا؟ پسر تمام حکایت را برای شیخ تعریف کرد و گفت: یا شیخ قصد نداشتم که چنین کنم ولی‌ دست روزگار باعث این کار شد و من بی‌تقصیرم! شیخ لبخندی زد و گفت: پسر جان اشکالی‌ ندارد! سرنوشت تو گویی مثل سرنوشت خود من است! من هم سالیان پیش وقتی‌ مثل تو جوان بودم همین اتفاق برایم افتاد! در راه سفر به شهر و دیارم الاغم در بین راه تلف شد! آخر آن امام زاده‌ای که من آن را بنا کردم و تو هم مدت‌ها در آن بودی قبر مادر همین الاغی است که به تو سپردم برای همین به تو توصیه کردم که ازش خوب نگهداری کنی‌ چون یادگار همان خدا بیامرز است!
جمعه 26 مهر 1392 - 14:32
Ghooloo - آبادان - ایران
۵. پسر جان تا مرده پرست و آدم محتاج به زیارت است چرا ما نکنیم! خود خواستند و ما هم به خواست آنها لبیک گفتیم! لبیک یا الاغ! لبیک‌ ای جماعت مرده پرست! لبیک یا امام! لبیک!!!
جمعه 26 مهر 1392 - 14:35
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.