همه کس، یک کسی، هر کسی، هیچ کسی!

چهار نفر بودند. اسمشان اینها بود.
  همه کس
یک کسی
هر کسی
هیچ کسی
 
کار مهمی در پیش داشتند و همه مطمئن بودند که یک کسی این کار را به انجام می رساند، هرکسی می توانست این کار را بکند ولی هیچ کس اینکار را نکرد. یک کسی عصبانی شد چرا که این کار کار همه کس بود اما هیچ کس متوجه نبود که همه کس این کار را نخواهد کرد.
سرانجام داستان این طوری شد هرکسی، یک کسی را سرزنش کرد که چرا هیچ کس کاری را نکرد که همه کس می توانست انجام بدهد!!؟
حالا ما جزء کدامش هستیم؟
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۵۷
سلام لبخند - تهران، ایران

ببخشید . من سواد درست حسابی ندارم . میشه فتحه کسره بزارید . هر جور میخونم معنی بدی میده !!!
‌سه شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۸:۳۲
۶۲
baas - روتردام، هلند
عجب کسی‌ بود .
‌سه شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۴
۴۱
رقص پرواز - پراگ، چک

پرنده های قفسی.. عادت دارن به بی کسی
‌سه شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۵
۳۳
*بی همتا* - برلین، آلمان
میشه گفت . اتحاد نداشتند ..
‌سه شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۲
۴۷
دایره مینا - کراکف، لهستان
یک چیزی در مایه های همون ( بمب های همه کس کُش ) !!! بود که جناب آقوی ! محمد غرضی نامزد انتصابات ! ریاست جمهوری فرمودند !
‌سه شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۰
۴۷
دایره مینا - کراکف، لهستان
[::*بی همتا* - برلین، آلمان::]. [::رقص پرواز - پراگ، چک::]. هردوی شما بسیار خوب گفتید هم اهنگ سیاوش هم مضمون مطلب را به خوبی فهمیدید .
‌سه شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۶
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.