از کاریز تا پاریس؛ سنت فراموششدهای که میتواند ایرانزمین را نجات دهد
رأی دهید
از هزاران نفری که به پاریس رفتهاند تا از تغییرات اقلیمی بگویند و بشنوند، هستند آبشناسانی که دلنگران از بین رفتن منابع آب شیرین در سرزمینهای شوربخت هستند.
هزاران سال است که فلات ایران، میزبان میلیونها ایرانی و غیر ایرانی بوده است. ایرانیان، دورههای ترسالی و خشکسالی بسیاری دیدهاند و میدانند باید آنچه در ترسالی به کف آوردهاند را در دورههای خشکسالی با مراقبت بیشتری مصرف کنند.
ایرانیان از هزاران سال پیش، آموخته بودند که آب را چگونه به کف آرند؛ میدانستند رسوبات درشتدانهای که بین کوه و دشت قرار گرفته، آب در خود دارد و بسیاری از شهرها روی همین آبرفتها بنا شد. آبرفتهای درشتدانه، حاصل ارتفاع گرفتن و چین خوردگی و شکستگی و گسلش دائمی زمین و فرسایش طی هزاران یا میلیونها سال بوده است. از رسوبات پایانی دوران سوم گرفته تا رسوبات دوران چهارم زمینشناسی.
ایرانیان باستان نیک میدانستند که میتوان از دل همین آبرفتهای درشتدانه، آب برای نوشیدن و کشاورزی فراهم کرد و راههای مدیریتش را هم یافته بودند. پدران ما، هزاران سال پیش از ظهور پادشاهان هخامنشی، کاریز را اختراع کردند. تمدن کاریزی حاصل همین فنآوری هوشمندانه و پایداری بود که از ایران به نقاط دوردست نیز کشیده شد.
بر پایه پژوهشهای انجام گرفته در دهه ۴۰ شمسی، در ایران بیش از ۵۰ هزار رشته قنات به طول ۳۶۰ هزار کیلومتر ساخته شده و آبدهی این مجموعه در آن زمان، از ۵۰۰ متر مکعب در ثانیه فراتر میرفته است.
اما ایرانیان دوران نوین، قدر دانسته پیشینیان خود را ندانستند. ندانستند که میتوان با دانش روزگار نوین، قناتها را گسترش داد و زنده کرد. برخی حتی فراموش کردند که جریان آب برخی قناتهای ایران مرکزی، از جمله در میبد، آنقدر زیاد بوده که آسیاب آبی بر آن ساخته بودند.
از میان ایرانیان همه دورهها، حاسب الکرجی را میتوان مهمترین دانشمند آبشناس ایران دانست. او بود که راههای کشف و استخراج آبهای زیرزمینی را به روشی علمی تدوین کرد. کتاب «استخراج آبهای پنهانی» کرجی که بیش از ۱۰۰۰ سال پیش نوشته شده، نه تنها برای کارشناسان آب که برای فیزیکدانان نیز خواندنی است. کرجی بود که پیش از بسیاری از دانشمندان اروپایی به کروی بودن زمین و نیروی جاذبه و قوانین حرکت و تعادل اشاره کرده بود.
کرجی در کتاب استخراج آبهای پنهانی، توضیح میدهد که چگونه و از چه راههایی میتوان متوجه وجود آب در زیر زمین شد. او قواعد و قوانین حفر دهلیز و انتقال آب را هم شرح داده بود.
کرجی در اجلاس پاریس
کرجی در اجلاس پاریس
اگر کرجی امروز زنده بود، چه میکرد؟ اگر به اجلاس پاریس میرفت، چه میگفت؟
بر پایه دانستههای امروزی، یک چهارم سطح کشورمان را رسوب فرا گرفته که متوسط عمق این آبرفتها، کمتر از نیم کیلومتر است؛ برخی جاها بیشتر و در برخی کمتر. به عنوان مثال، عمق رسوبات در تهران در برخی نقاط به بیش از هزار متر میرسد. این حجم رسوبات دانه درشت میتواند بیش از ۵ هزار کیلومتر مکعب آب را در دل خود جا دهد، یعنی کمی بیش از ۱۲ برابر حجم بارش سالانه کشور در سالهای پیشین (سالانه ۴۱۳ میلیارد متر کعب).
حفر چاههای عمیق باعث کاهش شدید آبهای زیرزمینی در ایران شده استنزدیک به یک یازدهم مساحت کشور را رسوبات دانه درشت کوهپایههایهای و مخروطهای افکنه در بر گرفته که اگر حاسب الکرجی امروز زنده بود، به عنوان آبشناس ارشد به حاکمان توصیه میکرد آب بارانهای سیلآسا و مخرب را تا حد ممکن در این رسوبات دانه درشت در مخروطهای افکنه ذخیره کنند تا هم نسلهای کنونی و هم نسلهای بعدی، تشنه نمانند. راه چاره هم دشوار نیست...باید سرعت سیلاب را گرفت و با روشهای ساده تغذیه مصنوعی، میزان جذب آب آبرفتها را افزایش داد.
کرجی اگر امروز میزیست، حتماً به حاکمان میگفت که نباید اجازه حفر چاههای عمیق و استفاده از موتورپمپهای قدرتمند بهرهمند از سوختهای فسیلی را بدهند.
البته اگر کرجی امروز زنده بود، باور نمیکرد که حاکمان در طی نیم قرن اخیر نسبت به حفر چاههای عمیق و مکیدن آخرین قطرات آب سفرههای زیرزمینی، این همه بیتفاوت بودهاند. وقتی فضای خالی میان دانههای درشت و ریز زیر زمین از آب خالی شد، وزن طبقات بالایی، تدریجاً این فضا را از بین میبرد و زمین، نشست میکند. امروزه صدها فروچاله در دشتهای کشورمان، حاصل نشست زمین و مکیدن خون زمین هستند. دشتهای پر آب، بیآب میشوند...دشت، بیآبان میشود...بیابان میشود.
اگر کرجی امروز زنده بود، میگفت که کاهش ذخیره برفی در مناطق کوهستانی، چقدر نگران کننده است و اگر میشنید که افزایش دمای زمین و فزونی گازهای گلخانهای تا چه حد در کاهش بارش برف و ذخیره برفی کوههای چهار محال بختیاری و البرز مؤثر بوده، شاید سر به کوه و بیابان میگذاشت. کرجی اگر در اجلاس اقلیمی پاریس سخن رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران را میشنید که قول داده در صورت برداشتن تحریمها، ۴٪ تولید گازهای گلخانهای ایران کاسته خواهد شد، از این حمه «سخاوت» میگریست!
آب ذخیره شده در دریاچه پشت سدها در معرض تبخیر شدید استکرجی اگر در پاریس بود، به جهانیان میگفت که ایران با همین باران کم شدهاش که از متوسط ۲۵۰ میلیمتر در سال به ۱۹۷ میلیمتر رسیده، هنوز جای فراوانی برای ذخیرهسازی آب و نگهبانی از ذخایر آب دارد. میگفت که ایرانیان کاریزساز میتوانند از پس خشکسالی به خوبی بر آیند و نگرانی کمتری هم بابت افزایش میزان تبخیر سالانه که سهم قابل توجهی از آب پشت سدهای ساخته شده را تبخیر میکند، خواهند داشت. برای فرنگیها توضیح میداد که با مهار سیلابهای پاییز و زمستان و بهار و تغذیه آبرفتهای کوهپایهها و بالا دست دشتها، هم مانع فرسایش بخشی از خاک میتواند شد و هم آب ذخیره شده در زیر زمین، به اندازه آب دریاچههای دستساز بشر، تبخیر نمیشود.
کرجی اگر به پاریس رفته بود، احتمالاً آمار واردات «آب مجازی» ایران را لو میداد و میگفت که کشورش به طور متوسط سالی ۹ کیلومتر مکعب «آب مجازی» وارد میکند. برای تولید بسیاری از محصولاتی که ایران وارد کرده، آب مصرف شده است. همچنین میگفت که چه بر سر هزاران تن سیبزمینی آمده که بعد از صرف میلیونها متر مکعب آب برای کشت و تولید، ناگهان از بین رفته است.
کرجی اگر به پاریس رفته بود، میگفت که با مدیریت منطقی، نه تنها میتوان مانع بیابانی شدن و گرمایش بیشتر ایران شد، که میتوان با افزایش فضای سبز بر روی رسوبات دانه درشت، حتی در مقیاسی کوچک، تغییرات را وارونه کرد.
اگر برفی به کوهستان نبارد، به سالی دجله گردد خشکرودیکرجی اگر به پاریس رفته بود، حتماً هشدار میداد که ادامه روند فعلی نادیده گرفتن ذخایر ارزشمند آبرفتی، حتماً به مهاجرت میلیونی ایرانیان تا ۱۵ سال آینده منتهی خواهد شد. بسیاری از همین ایرانیان که بارش چند قطره باران را معادل رفع خشکسالی و بیآبی میدانند، اما یادشان رفته که اگر برفی به کوهستان نبارد، «به سالی دجله گردد خشکرودی».
کرجی اگر به پاریس رفته بود، به جماعت «جامعه مدنی» میگفت که راه و چاه انجام امور بهدست مردمان را بیاموزند و منتظر دولت هم نمانند، که دولتیان تا متوجه عمق فاجعه بشوند، فلات ایران با بادهای خشک روی زمینهای رطوبت از دست داده، بر باد خواهد رفت.
البته اگر کرجی امروز میزیست و این همه کولر آبی به جای بادگیر بر بامهای تهرانیها میدید، بر سر خود میکوبید و میگریست که چرا آب با ارزش رودخانه کرج را برای خنک کردن تهرانیها هدر میدهند و بعد میگویند که تهرانیها آب کافی برای نوشیدن نخواهند داشت…
دیدگاه خوانندگان
۴۷
دایره مینا - کراکف ، لهستان
جالب بود اما بیشتر از همه تیترش جالب بود که مرا به یاد کتاب "از پاریز تا پاریس" از ابراهیم باستانی پاریزی -نویسنده و مورخ -انداخت که همین یکی دوسال پیش در سکوت خبری فوت کرد و در جایی هم از او نامی برده نمی شود !
دوشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۶
۴۷
دایره مینا - کراکف ، لهستان
جالب بود اما بیشتر از همه تیترش جالب بود که مرا به یاد کتاب "از پاریز تا پاریس" از ابراهیم باستانی پاریزی -نویسنده و مورخ -انداخت که همین یکی دوسال پیش در سکوت خبری فوت کرد و در جایی هم از او نامی برده نمی شود !
دوشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۶
۴۷
دایره مینا - کراکف ، لهستان
جالب بود اما بیشتر از همه تیترش جالب بود که مرا به یاد کتاب "از پاریز تا پاریس" از ابراهیم باستانی پاریزی -نویسنده و مورخ -انداخت که همین یکی دوسال پیش در سکوت خبری فوت کرد و در جایی هم از او نامی برده نمی شود !
دوشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۶
۴۷
دایره مینا - کراکف ، لهستان
جالب بود اما بیشتر از همه تیترش جالب بود که مرا به یاد کتاب "از پاریز تا پاریس" از ابراهیم باستانی پاریزی -نویسنده و مورخ -انداخت که همین یکی دوسال پیش در سکوت خبری فوت کرد و در جایی هم از او نامی برده نمی شود !
دوشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۶
۴۷
دایره مینا - کراکف ، لهستان
جالب بود اما بیشتر از همه تیترش جالب بود که مرا به یاد کتاب "از پاریز تا پاریس" از ابراهیم باستانی پاریزی -نویسنده و مورخ -انداخت که همین یکی دوسال پیش در سکوت خبری فوت کرد و در جایی هم از او نامی برده نمی شود !
دوشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۶