مژدگانی میلیونی سگ گمشده دردسرساز شد
رأی دهید
پسر جوان که سگش را گم کرده بود برای پیدا شدنش مژدگانی میلیونی تعیین کرد اما همین مژدگانی او را وارد ماجرایی خونین کرد.
25خردادماه امسال پسر جوانی در حالی که سر و صورتش زخمی و خونآلود بود همراه خواهرش نزد مأموران پلیس رفت و مدعی شد که از سوی 2زورگیر مورد ضرب و شتم قرارگرفته و اموالشان سرقت شده است. مرد جوان به مأموران گفت: 2ماه پیش یکی از دوستانم برایم سگی از یکی از کشورهای همسایه آورد و من هم آن سگ را خریدم. وی افزود: این سگ مدتی در خانه ما بود تا اینکه یک روز وقتی از سرکار به خانه برگشتم خواهرم گفت زمانی که در خانه باز بوده سگ فرار کرده و رفته است. من خیلی ناراحت شدم و چون مطمئن بودم که حیوان همان اطراف است، روی کاغذ، عکس سگم را چاپ کردم و زیر عکس نوشتم: با تحویل دادن سگ، مژدگانی 2میلیون تومانی دریافت کنید. سپس کاغذها را روی در و دیوار همسایهها چسباندم تا اینکه بعد از چند روز پسر جوانی با من تماس گرفت و مدعی شد سگ را در حالی پیدا کرده که در پشت درخت باغچه حیاط خانهشان پنهان شده بود. با شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدم و از او خواستم عصر به خانهام بیاید و سگ را تحویل دهد. وی افزود: عصر همان روز، او که مجتبی نام دارد و در نزدیکی خانهمان زندگی میکند به خانه ما آمد و سگ را تحویل داد اما چون پولی در خانه نداشتم از او شماره کارتش را گرفتم تا چند روز بعد 2میلیون تومان برایش کارت به کارت کنم. وی در ادامه گفت: چند روزی گذشت و من فراموش کردم آن مبلغ را به حسابش واریز کنم. تا اینکه مجتبی با من تماس گرفت و با عصبانیت تهدیدم کرد که هرچه زودتر مبلغ مژدگانی را به حسابش واریز کنم. من هم عصبانی شدم و تصمیم گرفتم آن را به حسابش واریز نکنم.
پسر جوان در ادامه گفت: بعد از آن روز، دیگر جواب تلفنهای مجتبی را ندادم تا اینکه شب گذشته وقتی همراه خواهرم سمیه به خانه برمیگشتیم ناگهان مجتبی و دوستش به سمت ما حملهور شدند و مرا به باد کتک گرفتند. خواهرم را نیز تهدید به سکوت کردند. مجتبی آن شب بعد از ضرب و شتم من در حدود 300هزار تومان پول، ساعت و انگشتر طلای خواهرم را دزدید و با همدستش پا به فرار گذاشتند.
بعد از شکایت این خواهر و برادر، پرونده در اختیار قاضی دادسرای شمیرانات قرار گرفت و مأموران در بررسیهای پلیسی مجتبی و همدستش را دستگیر کردند. متهم با اعتراف به انتقامجویی خونین گفت: چندماه قبل با خواهر شاکی آشنا شدم. او مرتب از سگ برادرش تعریف میکرد و میگفت دوستانشان از خارج از کشور آن را آوردهاند و ارزش زیادی دارد. وی ادامه داد: چند وقت پیش وقتی از کوچه عبور میکردم با دیدن خانه شاکی که درش باز بود، فکر سرقت سگ به سرم زد تا آن را بفروشم و پول خوبی گیرم بیاید. برای همین وارد آنجا شدم و سگشان را که بیرون خانه بود، دزدیدم و به خانهام بردم. روز بعد وقتی چشمم به آگهی روی دیوار و مژدگانی 2میلیون تومانی خورد، وسوسه شدم به جای فروش سگ آن را برگردانم و مژدگانی را تحویل بگیرم اما وقتی سگ را در اختیار برادر سمیه قرار دادم او مژدگانی را پرداخت نکرد. من هم وقتی دیدم که برادر سمیه قصد دارد مرا سرکار بگذارد عصبانی شدم و تصمیم به انتقامجویی گرفتم. برای همین یکی از دوستانم را که یک مشتزن حرفهای بود اجیر کردم و با هم به کمین برادر سمیه نشستیم. وقتی سمیه و برادرش را در کوچه دیدیم، به آنها حمله کردیم و دوستم چند ضربه با مشت به سر و صورت برادر سمیه زد و بعد از سرقت پا به فرار گذاشتیم اما تصور نمیکردیم که آنها از ما شکایت کنند.مجتبی و همدستش به اتهام تهدید، ضرب و شتم و سرقت راهی بازداشتگاه شدند و تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه دارد.
perser68 - فلوریدا - امریکا
بعضیها چه زندگی سگی دارن!!!
سه شنبه 11 تير 1392 - 22:55
آزاده هبوط - ملبورن - استرالیا
عجب بعدظهر سگی سگی بوده ها . دو تا جانور مثل سگ افتادید افتادی به جون یک سگ دوست
چهارشنبه 12 تير 1392 - 01:25
دنیای وحشی - تهران - ایران
متاسفانه خیلی از ما آدمها بخصوص از نوع ایرانیش عادت به وعده و وعید دادانهای توخالی داریم و درمورد همین اتفاق هم می بینید که وعده دروغ عامل اصلی باعث ضرب و شتم واقع شدن صاحب سگ شده وهمچنین عادت بد دیگه ای که اکثر ما ایرانیها داریم کلاس گذاشتن برای همدیگه که دراین اتفاقی هم که افتاده می بینید خواهر صاحب سگ به دوست پسرش با گفتن سگ و مسایل خصوصی زندگیشان کلاس میگذاشته .واقعااااااااااااا که خدا انشاالله یک عقل و جسم سالم به هممون بده که نیازی به این رفتارهای احمقانه نداشته باشیم .
چهارشنبه 12 تير 1392 - 05:01
ernakola - کرمان - ایران
فرهنگ جدید ایران : بعد از رسیدن به خواسته > فراموش شدن وعده ...مشکل پسر جوان این بود که باید ابتدا دو میلیون تومان پول را میگرفت بعد سگ را تحویل می داد .....دیگر نیازی به زورگیری نبود.....تو ایران اگه چیزی را بدون گرفتن پول تحویل بدی دیگه گرفتن پولش کار حضرت فیله !!!
چهارشنبه 12 تير 1392 - 05:53
مسعود آبادانی - تهران - ایران
امیدوارم سگه حالش خوب باشه.
چهارشنبه 12 تير 1392 - 06:02
ramin_20_s - تهران - ایران
چند روزی گذشت و من فراموش کردم آن مبلغ را به حسابش واریز کنم. غلط کردی فراموش کردی ـ یه .. میخوری باید عمل کنی نه اینکه دروغ بگی.
چهارشنبه 12 تير 1392 - 08:28
*Fanoos* - ایران - ایران
مسعود آبادانی - تهران - ایران باحال گفتی دی:
چهارشنبه 12 تير 1392 - 12:47
*Fanoos* - ایران - ایران
کامنتهای همه شما دوستان عزیز رو خوندم خیلی زیبا گفتید کاملا اینطور ِ
چهارشنبه 12 تير 1392 - 12:50
Zolf Ali - دبی - امارات
چه سگ تو سگی شد این وسط...
چهارشنبه 12 تير 1392 - 16:50
beautysmile - لندن - انگلستان
غلط کردی مردک میخواستی پول رو ندی دروغی میگی فراموش کردم. تو که راست میگی ..اونقدر نامردی که رو حرف خ9ودت هم واینستادی. پس حقته هر بلایی سرت اوردن تازه شکایت هم میکنی..برو خداروشکر کن طرف تلافیش رو سر خواهرت درنیاورده
چهارشنبه 12 تير 1392 - 19:29
baba48 - تورونتو - کانادا
عجب سگ تو سگی تو این کشور محترم
پنجشنبه 13 تير 1392 - 07:49