چرا مناظره انتخاباتی 'مسابقه هفته' شد؟
بسیاری به کنایه مناظره اخیر را 'امتحان تستی' خواندهاند
مینو آشتیانی
روزنامهنگار
"انتشارات سروش سوالات تستی چند دوره مناظره را در قالب کتابی با عنوان 'بخوان و بدان' منتشر کرد!"
این واکنشی است که طنزنویس وبسایت خبرآنلاین به اولین دور مناظره نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ایران داشته است. مناظرهای که به طور وسیع تعجب و انتقاد شرکتکنندگان و مخاطبان را برانگیخته است.
تلویزیون دولتی ایران میگوید مطابق دستور رهبر در پی ایجاد 'حماسه سیاسی' است
شباهت مناظره به مسابقههای تلویزیونی و پرسیدن سوالهای چهارگزینهای باعث شده بسیاری بگویند این شکل مناظره با اهمیت جایگاه ریاست جمهوری همخوانی نداشته است. شباهتی که تصادفی نیست؛ حسین فردرو، کارگردان این مناظره انتخاباتی، پیش از این کارگردان مسابقههای تلویزیونی بوده است.
اما چرا تلویزیون دولتی ایران با مناظره انتخاباتی که انتظار میرود یک برنامه سیاسی جدی باشد مانند مسابقهای سرگرمکننده برخورد کرده است؟
حامد یوسفی، پژوهشگر فرهنگ سیاسی میگوید: "حدود هشت سال پیش محمد خاتمی در اواخر دوره ریاستجمهوریاش گفت 'عدهای انتظار دارند رئیسجمهور تدارکاتچی باشد'. به نظر میرسد مناظره اخیر به نهایت منطقی رسیدن این خواست تدارکاتچی بودن رئیسجمهور است."
"تلقی مسلط این شده است که تصمیمگیری در امور سیاسی باید در اختیار رهبر باشد و رئیسجمهور امور اجرایی جزئی را به عهده میگیرد."
'تهی کردن سیاست از سیاست'
در مناظره اخیر مجری سوالهایی چندگزینهای از نامزدها پرسید، سپس سوالهایی که از نامزدها خواست با "بله" و "خیر" به آن پاسخ بدهند و همچنین با نشان دادن تصاویری از نامزدها از آنان خواست نظرشان را درباره تصویر بگویند.
حامد یوسفی معتقد است در چنین مناظرهای "رئیسجمهور از مقامی ماهیتا سیاسی، مجری قانون اساسی و کسی که بنا است جهتگیری سیاسی مردم را نمایندگی کند به یک رئیس امور اداری رسیده که باید مانند مصاحبه شغلی به سوالهای کوتاه چهارگزینهای جواب بدهد و اگر در تست شخصیت و روانشناسی موفق بود شغل ریاستجمهوری به او داده شود."
آقای یوسفی میگوید: "با این مناظره به نظر میرسد دیگر فاتحه جمهوریت خوانده است. به این معنی که پیش از این بنا بود به ترتیبی این مردم باشند که جهتگیری سیاسی کشور را تعیین میکنند، اما حالا روشن است آنها رئیسجمهوری را انتخاب میکنند که نقش سیاسی چندانی نخواهد داشت."
حسین فردرو، کارگردان مناظره درباره انتقادهای مطرحشده به خبرگزاری ایسنا گفته است: "هدف ما مقایسه است نه ایجاد تشنج. انتقادات مردم حتما مد نظر است اما باید توجه کنیم که هدف صداوسیما چه بوده است. آیا تشنج بوده است؟ اگر میگوییم مسابقه، مسابقه هم یکی از قالبهای مهم است. میشد این برنامه را هم به شیوهی میزگرد ارائه داد و هم مناظره. اما انگار مخاطبان مسابقهی مشتزنی را بیشتر دوست دارند."
اما حامد یوسفی معتقد است برگزاری این چنینی مناظره به معنی تقلیل رئیسجمهور به یک مدیر اجرایی با اختیارات محدود است و همه جریانهایی که میخواهند در سیاست رسمی باقی بمانند مجبورند در نمایش این مساله شرکت کنند.
او میگوید: "حالا تازه معلوم میشود چرا تاکید بر این بود که همه گرایشها و سلیقهها از اصلاحطلب تا اصولگرا و مقاومتی و غیرمقاومتی باید نمایندهای در انتخابات داشته باشند. برای اینکه بنا است همه نقشی جدید را بازی کنند، نقش داوطلبی که برای استخدام در شغل ریاستجمهوری میایستد و جواب سوالها را میدهد."
طرح از بزرگمهر حسینپور
"این مناظره نشانه شروع دورهای تلخ در سیاست ایران است. دورهای که دیگر مردم نقش چندانی در سیاست نخواهند داشت."
'من یک فرد انقلابیام'
با این که نامزدهای مختلف به شکل برگزاری مناظره اعتراض داشتند و حتی محمدرضا عارف از پاسخ به چند سوال خودداری کرد، در نهایت این مناظره بیتنش بود و به آرامی برگزار شد. در حالی که مناظرههای دوره گذشته به شدت پرتنش و خبرساز شده بودند.
به ویژه تهدیدهای محمود احمدینژاد به افشاگری که با ترجیعبند "بگم؟ بگم؟" در ادبیات سیاسی ایران جا افتاده و همچنین اعتراض میرحسین موسوی به شیوه اداره مناظره توسط مجری تلویزیون دولتی، که با بیان "من یک فرد انقلابیام" به اوج رسید، از برجستهترین نکات انتخابات دور قبل بود.
حسین فردرو میگوید: "این برنامه به عنوان یکی از برنامههای مهم تلویزیون از ماهها قبل دغدغهی مستقیم مدیران ارشد بوده و بسیار تمرکز داشتهاند تا ضمن اینکه عامل تشنج نباشد و عامل اشکالاتی که در دورهی قبل به انتخابات وارد شد، شکل نگیرد، به شکل کاملا مقایسهای برگزار شود."
آنچه که آقای فردرو و احتمالا مدیران ارشد رادیو و تلویزیون دولتی ایران به چشم تشنج به آن نگاه میکنند، از نظر بسیاری از ویژگیهای بنیادی مسائل سیاسی است.
حامد یوسفی میگوید: "برخلاف امسال که نقش سیاسی رئیسجمهور در مناظرهها کمرنگ شده، چهار سال پیش نهایت اوج نقش سیاسی رئیسجمهور را در مناظرههای انتخاباتی، به ویژه بین میرحسین موسوی و محمود احمدینژاد دیدیم. اختلافنظرهای جدی که در امور مختلف سیاسی و اداره کشور بود بروز کرد. جامعه هم واکنش چشمگیری به این مساله نشان داد."
"این که این بار صدا و سیما مناظرهها را به این ترتیب برگزار میکند به دلیل واهمه نظام از واکنشهای جامعه نیست. بلکه اصولا مناظرههای دوره قبل انحرافی از روند کلی حذف نقش سیاسی رئیسجمهور و تقلیل او به یک مدیر اجرایی بود."
مناظره یا مسابقه محله؟
البته شدت و گسترده انتقادها به قدری است که مقامهای تلویزیون از احتمال تغییر شکل اجرای مناظرهها خبر دادهاند.
آقای یوسفی میگوید: "ممکن است فشار افکار عمومی باعث شود که صدا و سیما شیوه خود را عوض کند و به شکلی پوشیدهتر این نقش تدارکاتچی را به نامزدها بدهد. چرا که این تقلیل جایگاه ریاستجمهوری توهین به مردم هم هست."
مناظره اخیر انتقاد طیفهای گوناگون را برانگیخته است
بسیاری در واکنش به آنچه "پایین آوردن شأن انتخابات و توهین به جایگاه ریاستجمهوری" میخوانند به شوخی و ساختن جوک پرداختهاند و از جمله به کنایه به مقایسه مناظره اخیر با برنامههای سرگرمکنندهای مثل "مسابقه محله" و "مسابقه هفته" پرداختهاند. حتی حسن روحانی، یکی از نامزدها، گفته: "جای مرحوم نوذری [مجری مسابقه هفته] خالی بود."
حامد یوسفی میگوید: "این که مردم با مناظره و اخبار سیاسی شوخی میکنند به معنی این نیست که متوجه نیستند وضعیت بحرانی است. برعکس، بلکه وقتی بحران از حدی وخیمتر میشود و راه حلی نیست، فقط با شوخی و مسخره کردن است که مصیبت قابل تحمل میشود."
"این که مردم هنوز جوک میسازند نشانه توانی است که هنوز در جامعه برای واکنش اعتراضی باقی مانده است. ولی شکل آن همچنین نشانه از دست رفتن امید به دگرگونی اساسی در اوضاع است. در واقع با ساختن جوک و شوخی از سیاست رسمی فاصله میگیرند. این شکل فاصله گرفتن تنها راهی است که برای قابل تحمل کردن چنین وضعی میتوانند انجام دهند."
در سال ۸۸ بسیاری از شهروندان ایرانی برای اعتراض به سیاست رسمی به خیابانها ریختند. اعتراض آنان در ادبیات هواداران آیتالله خامنهای عناوینی چون "خس و خاشاک" و "فتنه" گرفت. ضربهای که به اعتماد این دسته از شهروندان خورد هنوز ترمیم نشده است.
آیا انتخابات امسال و مناظرههای کنونی میتواند اعتماد این بخش از شهروندان را به حکومت جلب کند؟
حامد یوسفی میگوید: "این روند فاصله گرفتن به معنی شکافی فزاینده بین حکومت و مردم است. شکافی که ممکن است آن قدر عمیق شود که دیگر پرشدنی نباشد، مگر با یک انقلاب. راهی که با توجه به تجربه سی ساله اخیر مورد قبول بخش بزرگی از جامعه نیست."