روایت یک جهانگرد ایرانی از میمون‌های باج‌گیر تا مارهای رقاص در هند

هندیها آدمهای بد بختی هستند، البته همینجوری پیش بره، ایران ما هم اینطوری می‌شه

چند وقتی‌ است که یک سوال ذهن من را به خود مشغول کرده: به راستی‌ چرا آنان که در طول عمر طولانی‌ تاریخ سهم بیشتری در تولید فکر و اندیشه و هنر داشتند به یک باره با ورود قافله انسانها به عصر مدرنیته (از قرون ۱۷ و ۱۸ میلادی به بعد)، از حرکت باز ایستادند و برخی‌ حتی سیر قهقرایی داشتند؟! بدون تعصب و با نگاه علمی‌ واقعا سعی‌ کنیم جوابی‌ برای این چرا پیدا کنیم. نمونه بسیار است: شبه قاره هند، ملل آسیای نزدیک و شمال آفریقا (مثل ایران و مصر)، چین و .. از اروپا هم میتوان مثال آورد. نگاه کنید به نسبت پیشرفتهای اجتماعی در قلمرو پیشرو‌ترین تمدنهای تاریخ (یونان و روم) در اروپای امروز در مقایسه با مناطقی که تا یک هزاره پیش یونانیان و رومیان ساکنان آنها را بربر خطاب میکردند! دوستان فرهیخته شاید بتوانید به من کمک کنید.

هندیها بى عرضه ترین و cheap ترین ادمهاى دنیا

البته به غیر از سلمانی های خیابانی ،کسان دیگری هم در هند هستند که بساط دندانپزشکی شان را در کنار خیابان پهن کرده اند و ابزار کارشان را که شامل چند انبر دست و گاز انبر و ابزاری دیگر است را روی زمین یا میز کوچکی پهن کرده اند.البته بعضی از سلمانی ها،دندانپزشک هم هستند.

alextomasian - وین - اتریش. اجازه بده این جریان رو با تیم ملی یک کشور مقایسه کنم!! شما میبینی در یک دوره خاص یک سری ستاره‌ها باعث میشن که یک دفعه یک تیم به اوج میرسه و مثلا بعد از اینکه این دوره گذاشت و مثلا سن این افراد بالا رفت دوباره کم کم تیم به حالت عادی بر میگرده. این جریان تقریبا اتفاقی و هر دفعه شامل وجود ستاره‌ها و کسرتشون تو یک جامعه میشه, مثلا همین هلند در یک دوره عصر طلائی داشته و تو اون دوره ستاره‌هاش دست به اختراعات مهمی میزدن

alextomasian - وین - اتریش جواب شما. اول از همه باید ببینیم آیا واقعا پیشرفت کرده‌ایم تمام پیشرفت غرب این نتایج را داشته جنگ جهانی نابودی زمین افزایش اختلاف فقیر و غنی و فحشاء از دست دادن سرمایه معنوی و .. مسائل دیگر که جای آن اینجا نیست. دلیل عقب افتادگی این است یک جمعیت دوم تناسب نداشتن شیوه مدرن گذشته که اکنون بصورت سنت فعلی با دنیای امروزی از در تضاد در آمده، قوانین ادیان و تکنولوژیهای گذشته در زمان خود بسیار عالی کار می‌کردند اما اکنون نیز کار می‌کنند؟ (خیر) سیستم قبیله و عشیره در گذشته مثلا در آفریقا حلال مشکلات زندگی اختلافات خانواده، بیماری و .. بود آیا اکنون نیز کار می‌کنند (خیر) بنابر این همانطور که نیاز به تعمیر و نوسازی یک بنای باستانی زیبا مانند تاج محل هست نیاز به تعمیر یک فرهنگ و سازکارهای گذشته آن نیز است و اگر از آن غافل شویم به فروپاشی می‌انجامد و برای بقای آن درکنار نوسازی مادی به نوسازی معنوی نیز نیاز داریم تا یک تمدن را به عمر هزاره جوری که مثلا ایران و چین بودند برساند. ادامه ...

در گذشته باستان مردم سکس و خوردن و هرچه را که ما امروزه از آن لذت جسمی می‌بریم داشتند حتی بصورت افراطی تر اما در طول زمان آموختند که باید اینها را کنترل کنند و در ساختاری بگنجانند که اسم آنرا عرف اجتماعی دین مسلک و سنت می‌نامیدند بوسیله این ساختارها تمدنهای باستانی قوام پیدا کردند. با مقایسه یک جامعه با بدن انسان به آسانی می‌بینیم که بدن انسان برای حیات طولانیتر و گریز از بیماری سرطان طبق یک قائده مشخص ژنتیکی شروع به کپی سازی از روی سلولهای قدیمی می‌کند اما چون در این روند کپی سازی کیفیت پایین می‌آید شما پیر می‌شوی یک جامعه نیز همین است اگر به کپی سازی تحت یک ساختار کنترل شده ادامه بدهی بدنی خواهی داشت که دارای همه ارگانها است و کار می‌کند اما همه پیر و فرتوتند و اگر این تکثیر را از ساختار خارج کنی و بیجهت آزادش بگذاری چیزی مانند سرطان خواهی داشت. ادامه ...

در مقام مقایسه می توان دید که کشورهای باستانی همین رفتار را دارند بدن پیر هستند برخی ارگانها خوب کار می‌کنند برخی فرسوده هستند مثلا اعدام 100 سال پیش بعلت کمبود زندان و نبود پیشرفت حقوقی باب بود اما اکنون نیز آیا کار میکند؟ و مدل غرب بدنی جوان است و بسیار پویایا تغییر اما کنترل نشده لذا مستعد سرطان است (جوانمرگ! چه بسیار تمدنها در دنیا بوده‌اند و 100 سال گل کرده‌اند اما به شکوفایی فرهنگی نرسیده‌اند و خیلی زود نابود شده‌اند) در این میان رفته رفته برخی از مدلهای باستانی دارند حد تعادل خود را می‌یابند نمونه خوب هند و چین که در سالهای اخیر رشد حیرت انگیزی با توجه به حفظ ساختارهای خوب کهن دارند اما کشورهای اروپایی که در مدل خود مثلا اقتصاد و مدیریت برای سالیان دراز تغییر نداشته‌اند و تازه جالب است خود پایه گذار بوده‌اند همه از مشکلات یکسان رنج می‌برند (مثل ما که پایه گذار بودیم اما ناتوان شدیم) برای اثبات این حرف می‌توان رکود اقتصادی ژاپن را دید که کپی از مدل غربی خود است لذا رکود اقتصادی اش بسیار شبیه غرب است. ادامه ...

جامعه محل ریشه کنی یک شبه نیست مانند اینکه یکدسته می‌آیند و میگویند باید همه چیز اسلامی شود و از آنطرف کمی بعدتر همه می‌گویند باید اسلام از بیخ کنده شود یک جامعه محل نیروهای ضد است و همه همدیگر را به نقطه اعتدال می‌برند همانقدر افراط در دین رسوم آداب و .. گذشته می‌تواند مضر باشد که نوسازی عجولانه و نابخرادنه می‌تواند باشد لذا باید در این فرهنگهای باستانی به تغییر و نوسازی بیش از رسوم قدیمی توجه کرد اما تغییر و نوسازی که منتج به حفظ گذشته و پالایش صفات قدیمی و نکات خوب و بد می‌شود. بزرگترین لطمه‌ای را که غرب برای بدست آوردن عصر جدید خورد از محل معنویت و خانواده بود و بزرگترین لطمه‌ای که شرق خورد برای حفظ معنویت و خانواده و ساختارهای سنتی جامعه و نوآوری را فدا کرد و در یک ساختار یکنوع ماند و گواه اینکه کمونیزم در غرب که پایه گذارش بود آنقدر گل نکرد که در چین یک میلیاردی کرد! ادامه...

شما درخت را می‌کارید چند سال نگه داری میکنید در آخر میوه آن ثمر می‌دهد و همه شیرینی اش را می‌چشند آنچه که شما امروز در غرب می‌بینید ثمره کاشت درخت است ریشه در خاک است و میوه بر سر شاخ لذا ارزش تمدنهای مادر هیچوقت کمرنگ نیست. پس شرقی باشیم که ریشه دارد شرقی که فرهنگ خود و تجدد غرب را بداند از متفکرترین مردمان روزگار است اما اگر تنها در سنت بماند بیجهت قدیمیست و اگر تنها تجدد را ببیند بی ریشه و افراطیست و اگر هیچکدام را نداند که خودکار تعطیل است مانند خشکه مقدسان ولایت پرور کشومان یا مائوئیستهای چینی درد در افراط است و انسان همواره در زیانکاریست!

با تمام این اوصاف هند دارای بیشترین رشد اقتصادی بوده با یه میلیارد جمعیت تنوع نژادی قومی و مذهبی خیلی زیاد اداره کشور با دموکراسی واقعا هنره برادرا که با این همه منابع و امکانات زیر اداره 70 میلیون کمر تا کردن نون وبرنج وچای مردم رو هم از همین هند وارد میکنن.

Rezanl- آمستردام‌ -هلند: دوست گرامی‌، مثال جالبی‌ بود و در عین حال سوال برانگیز! آیا پیدایش نخبگان (ستاره ها) امری اتفاقی است؟ چرا در برخی‌ جوامع (تیم‌های فوتبال) همواره نخبگان باز تولید میشوند (ستاره‌های پیر جای خود را به ستاره‌های جوان می‌‌دهند) ولی برخی‌ فقط در جا می‌‌زنند؟!

romano- تهران- ایران: دوست عزیزم، از این که قابل دانستید و وقت گرانمایه تان را برای پاسخ به پرسش این حقیر صرف کردید بی‌ نهایت سپاسگزارم. این جمله زیبا را از شما به یادگار می‌‌گیرم: اگر تنها در سنت بماند بی‌ جهت قدیمیست و اگر تنها تجدد را ببیند بی‌ ریشه و افراطی است.... در عین حال اجازه بدهید با برخی‌ نکات در نوشته شما از جمله تقسیم دنیا به شرق و غرب و تعریف شما از معنویت موافق نباشم. این تعابیر در حقیقت القا شده از جانب اندیشه‌های مذهبی‌ است در حالی‌ که ورود به عصر مدرنیته تنها پس از رهایی متفکرین از قید تفکرات دینی و مذهبی‌ میسر شد.

alextomasian - وین - اتریش دوست عزیز در تمام جوامعی که در گذشته بودند علم در کنار قوانین مدنی و مذهب بود و محدودیت هایی رو از لحاظ اخلاقی به وجود می اورد. وقتی که رومیان فرانسه و آلمان و انگلیس رو گرفتند به قول خودشان قبایل وحشی اونجا زندگی می کردند. این قبایل اسیر تمدن شدند ولی اسیر فرهنگ و اخلاق نشدند و استعمار رو به وجود آوردند، برده داری کردند حتی بعد از قرون وسطا.

hamed-irooni - سیستان - ایران: دوست خوبم، اگر منظور شما این است که قیود سنگین ٔبر دست و پای برخی‌ جوامع کهن به واسطه اعتقادات مذهبی‌، سنتهای نابجا و خرافات مانع رسیدن آنها به مدرنیته بوده اند، من با نظر شما کاملا موافق هستم.

alextomasian - وین - اتریش. دوست عزیز توصیه می کنم حتما کتاب ما، چگونه ما شدیم از دکتر زیبا کلام را مطالعه کنید ، تمام پاسخ های این چنینی خود از قبیل چرا شرق و ایران عقب ماند و .. را پیدا می کنید ، بسیار کتاب جالبی است

سپاسگزارم avicenna -لندن -انگلیس, حتما این کتاب را مطالعه خواهم کرد.