مرد رمال دختر را از خانه فراری داد
دختر جوان پس از مواجهه با مخالفت خانوادهاش برای ازدواج با یک مرد افغان، همراه او به سراغ یک رمال رفت، اما نسخه خوشبختی مرد شیاد، او را از خانه فراری داد.
به گزارش جامجم، چندی پیش مردی با حضور در شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهریار علیه یک مرد افغان به اتهام ربودن دخترش شکایت کرد.
شاکی گفت: دخترم در پی آشنایی با مردی افغان، درصدد ازدواج با او بود، اما من و همسرم مخالف بودیم؛ چون مرد جوان وضع مالی مناسبی نداشت و میخواست دخترم را پس از ازدواج برای همیشه به افغانستان ببرد.
شاکی اضافه کرد: مرد افغان پس از شنیدن پاسخ منفی برای ازدواج، مزاحمتهای تلفنیاش را شروع کرد و در این تماسها تهدید میکرد به خانوادهام آسیب میرساند و با ربودن دخترمان، آبرویمان را میبرد.
وی یادآور شد: روز حادثه دخترم برای خرید از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت و هر چه به جستجو پرداختیم، موفق نشدیم، تا این که نیمه شب، خواستگار دخترم با ما تماس گرفت و گفت دخترم را ربوده و قصد دارد او را به افغانستان ببرد و تهدید کرد دیگر به دنبال او نگردیم.
در پی این شکایت، پرونده در اختیار پلیس آگاهی شهریار قرار گرفت و تحقیقات برای دستگیری متهم و یافتن دختر ربوده شده ادامه یافت، تا این که چند روز بعد ماموران اطلاع یافتند مرد افغان به یک ساختمان در حال احداث در یکی از محلههای جنوبی شهر رفت و آمد دارد.
با به دست آمدن این اطلاعات، ماموران این محل را تحتنظر قرار دادند تا این که مرد افغان را هنگام مراجعه به این ساختمان شناسایی و دستگیر کردند.
متهم با انتقال به شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهریار عنوان کرد قصد ازدواج با دختر جوان را داشته و آدمربایی در کار نبوده است.
وی افزود: من و دختر جوان از سه سال پیش با هم آشنا شدیم و درصدد ازدواج با هم بودیم، اما خانوادهاش با این وصلت مخالف بودند. آنها تهدید کردند در صورت ادامه ارتباط با دخترشان، مرا خواهند کشت.
متهم اضافه کرد: در ادامه این تهدیدها من هم ارتباطم را با او محدود و به ارسال پیامک تلفنی بسنده کردم.
وی یادآور شد: یک روز دختر مورد علاقهام با من تماس گرفت و خبر داد که خانوادهاش قصد دارند بهزور او را به عقد مرد دیگری درآورند. با شنیدن این حرف با خانوادهاش تماس گرفتم و دوباره دخترشان را خواستگاری کردم، اما آنها توجهی به حرفهایم نکردند و با تهدید خواستند دیگر مزاحمشان نشوم.
نسخه مرد رمال، بوی خوشبختی نمیداد
متهم اضافه کرد: یک روز دختر مورد علاقهام به ملاقاتم آمد و گفت: همراه یکی از دوستانش به خانه یک رمال رفته و در گفتوگو با وی متوجه شده ارواح و جنها در خانه پدریاش در رفت و آمد هستند و تا یک هفته دیگر اعضای خانوادهاش به طرز دلخراشی کشته میشوند و او در صورتی میتواند جان آنها را نجات دهد که از خانه فرار و با مرد مورد علاقهاش ازدواج کند و سپس مدت یک هفته گدایی کند و پول آن را به مرد رمال تحویل دهد.
متهم یادآور شد: این حرفها را باور نکردم و همراه دختر به خانه همان مرد رمال رفتم. او با تکرار گفتههای پیشین خود، با دریافت مقداری پول، چند نسخه برای ما نوشت.
فرار از خانه برای زنده ماندن خانواده
متهم اضافه کرد: در پی تاکید مرد رمال بر فرار دختر جوان از خانه و اصرارهای دختر برای نجات خانوادهاش، پذیرفتم تا او از خانهشان فرار کند و او را به خانه یکی از اقوامم بردم تا در فرصت مناسب با هم ازدواج کنیم.
متهم افزود: به دلیل علاقه به دختر جوان، اجازه ندادم او طبق خواسته مرد رمال یک هفته گدایی کند و خودم یک هفته گدایی کردم و پول به دست آمده از این راه را به مرد رمال دادم.
وی گفت: پس از مدتی وقتی اتفاقی برای خانواده دختر مورد علاقهام نیفتاد، مطمئن شدیم مرد رمال فریبمان داده است. دختر مورد علاقهام میخواست نزد خانوادهاش برگردد که متوجه شدیم آنها از ما شکایت
کردهاند.
در پی اعتراف مرد افغان، ماموران با هماهنگی قضایی به خانه اقوام مرد افغان که دختر جوان در آنجا نگهداری میشد اعزام شدند و او را به مرکز پلیس منتقل کردند.
دختر جوان با تائید گفتههای مرد مورد علاقهاش گفت قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند، اما خانوادهاش با این وصلت مخالف بودند، تا این که فریب گفتههای مرد رمال را خورده و برای نجات اعضای خانوادهاش از خانه فرار کرده است. بنا بر این گزارش، دختر جوان تحویل خانوادهاش شده و برای مرد افغان نیز قرار قانونی صادر شد.