مادر مقتول عروس را قصاص ‌کرد

در پرونده‌هایی که موضوع آن قتل خانوادگی است معمولا اولیای‌دم اعلام رضایت می‌کنند و این پرونده‌ها پایان تلخی ندارد. البته این در همه موارد قطعیت ندارد و مواردی هم بوده که منجر به قصاص شده‌ است.

 


یکی از این معدود پرونده‌ها مربوط به زنی بود که شوهرش را کشته‌ بود، اما خانواده ولی‌دم با ابزارهای عاطفی و احساسی که از این زن داشتند بشدت او را آزار دادند و در نهایت هم او را قصاص کردند. آنها حاضر نشدند آخرین درخواست زن اعدامی را اجرا کنند.


 

ماجرا از این قرار بود که مردی مسموم شده و فوت کرده بود. زمانی که پرونده برای رسیدگی نزد من فرستاده شد یکی از اولیای دم از همسر این مرد شکایت کرد هر چند فرزندان مقتول تصور نمی‌کردند که قاتل مادرشان باشد اما مادر بزرگ آنها عروسش را عامل این قتل معرفی کرده بود.
 
ماموران با بازجویی‌های فراوانی که انجام دادند سرانجام همسر مقتول را وادار به اعترا ف کردند. این زن گفت، شوهرش را کشته چون او اعتیاد داشت.
 
متهم در جلسه دادگاه هم همین ادعا را مطرح کرد و جزئیات قتل را توضیح داد و گفت: شوهرم معتاد بود و مرتب در خانه مواد می‌کشید و من می‌دانستم او با کسی رابطه دارد. یک روز وقتی از سرکار بر​ می‌گشتم و بسیار ناراحت بودم سوار یک ماشین شدم. راننده به من گفت آیا می‌تواند کمکم کند؟ من هم با او درد دل کردم.

به او گفتم شوهرم معتاد است و من را آزار می‌دهد. راننده مرد جوانی بود و هرگز فکر نمی‌کردم عاشق همدیگر بشویم. ارتباط من با آن مرد آغاز شد و من در این مدت آنقدر از دست شوهرم عصبی بودم که دیگر نمی‌توانستم او را تحمل کنم. بچه‌هایم ازدواج کرده بودند و ما تنها بودیم و برای این‌که بتوانم وقتم را بیرون از خانه بگذرانم در یک آرایشگاه کار می‌کردم.

همسرم همچنان من را اذیت می‌کرد. دیگر نتوانستم تحملش کنم. در غذای شوهرم و غذای خودم سم ریختم تا هر دو بمیریم اما چون مقدار دارویی که من خورده بودم کم بود زنده ماندم و شوهرم مرد.
 
در جلسه محاکمه همه اولیای دم یعنی فرزندان و مادر مقتول تقاضای قصاص کردند. حکم قصاص صادر شد اما قبل از اجرای حکم، فرزندان مقتول رضایت دادند. آنها از من خواستند حکم قصاص را ملغی کنم. نمی‌توانستم این کار را بکنم. چون هنوز مادربزرگ تقاضای قصاص داشت.

من به فرزندان متهم گفتم تنها راه این است که خودتان از مادربزرگ‌تان رضایت بگیرید. آنها آن‌طور که می‌گفتند خیلی تلاش کرده بودند تا رضایت مادربزرگ را بگیرند اما نتوانسته بودند.

اصرار مادر مقتول برای قصاص بسیار زیاد بود، حتی به او گفته بودند برای قصاص عروست باید سهم دیه فرزندان مقتول را پرداخت کنی و او هم قبول کرده بود.

در بیشترموارد وقتی چنین مساله‌ای پیش می‌آید فردی که قصد قصاص دارد منصرف می‌شود. چون راضی نیست برای گرفتن جان یک انسان مبلغ گزافی پول بپردازد، اما مادر مقتول این کار را کرد. او میلیون‌ها تومان پول پرداخت تا سهم دیه نوه‌هایش تامین شود و بتواندعروسش را قصاص کند.
 
این زن آنقدر به اجرای احکام رفت وآمد ​ تا حکم اجرا شد. آن‌طور که نقل قول کردند این زن برای اجرای حکم رفته ‌بود و زمانی که عروس او متوجه شده ‌بود در اجرای حکم مصمم است از او خواسته ‌بود تا برای آخرین بار اجازه دهد فرزند کوچکش را که سال‌هاست ندیده ببیند، اما مادرشوهر اجازه این‌کار را نداده بود.

فرزند کوچک این زن صغیر بود و حضانت او را پدربزرگ و مادربزرگش به عهده داشتند. آنها در طول سال‌هایی که این زن در زندان منتظر اجرای حکم بود اجازه ندادند او فرزندش را ببیند و آخرین درخواست او را هم اجرا نکردند و به نظر من این ظلم مضاعفی بود که اولیای‌دم به این زن کردند.

چرا که مادرشوهر او فقط اجازه قصاص داشت و نباید فرزند و مادر را این‌طور از هم جدا می‌کرد. مادرشوهر زن اعدامی مدعی بود که چون پسرش را کشته و او را در حسرت گذاشته حالا باید خودش هم در حسرت دیدار فرزندش بماند.

رأی دهید
karkas - اصفهان - ایران
بازپرس عزیز خودتو ناراحت نکن تا این اسلام عزیز ریشش از ایران کنده نشه از این دست پرونده‌های بازم میاد
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 00:32
perser68 - فلوریدا - امریکا
چه پیره زن بی‌ عاطفه ای!پسر تریاکیش راحت شد و باید از عروسش تشکر میکرد!زندگی‌ با یه تریاکی وحشتناکه!
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 01:34
shahram_khan - قزوین - ایران
بازبرس جان اکه ناراحتى از این قضیه بس جرا اون قاضى ملعون و توى عوضى هنوز مسلمانید!
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 02:36
باريك بين - تهران - ایران
karkas - اصفهان - ایران- اسم کاربری که برای خودت انتخاب کردی معرف شخصیتت هست. اخه من میخوام بدونم اگر این اتفاق یعنی خیانت برای خودت هم باشه باز ادای روشنفکرها رو در میاری یا نه. من فکر می کنم امثال تو روشنفکر نماها از همه زمانش که برسه بدتر و متحجر تر هستند. فقط تصور کن زنت به تو خیانت کنه و بعد هم بخواد بکشتت. اتفاقا اسلام در این رابطه خیلی هم خوبه. امثال تو حالم رو بد میکنند.
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 02:48
ramtin.p - دورتموند - المان
جمع کنید عروسک بازی رو.طرف به شوهرش خیانت کرده بعدشم فکر کرده بکشه اینو می‌تونه با اون جوان برن ماه عسل.به درک که مرد.چون کسی‌ که آدم کشت خیلی‌ راحت تر می‌تونه نفر ۲دوم رو بکشه
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 02:53
sepherdad - سیدنی - استرالیا
در غذای شوهرم و غذای خودم سم ریختم تا هر دو بمیریم اما چون مقدار دارویی که من خورده بودم کم بود زنده ماندم و شوهرم مرد ::))))
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 03:17
compatriot - تورنتو - کانادا
این قوانین مسخره دست و پاگیر همه جا مثل ویروس پراکنده‌اند. آخه عقل آدمی‌ چه حکم می‌کند?
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 04:13
Royan - کالیفرنیا - آمریکا
حقشه , باید میفهمید که این زن با چه بدبختی پسرش را بزرگ کرده , این پسر هر چقدر بد بود فرزند مادرش بوده داغ این بچه را به دل مادرش گذاشته ,خود کرده را تدبیر نیست.
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 04:22
paksan - آمریکا - آمریکا
بازپرس گرامی شما خودت انقدر آدم کشتی و انقدر اعتراف اجباری گرفتی که شدی بازجوی حکومت اسلامی که این جانها چیزی نیست برای شما .. دستانت رو خوب نگاه کن خون آلوده صورتت رو نگاه کن بچه هات چی فکر می کنند درباره شما ...
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 04:34
امرزش - ارومیه - ایران
اقای قاضی،ایا وجدان خود تو از این حکم غیر انسانی به درد نیامد؟
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 06:55
آبي ترين - تهران - ایران
دنیا اگه دست خانوما بیفته روزگار همه سیاهه.
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 07:02
Geelongcat - سیدنی - استرالیا
بیعدالتی بود. ناراحت شدم. شوهر معتاد مسموم شد و کشته شد. ولی‌ این زن سالها در زندان و نگذاشتن بچّه اش را ببینه و بعدش هم اعدام. دادگاه باید دخالت میکرد و دستور میداد که بتونه بچه اش را ببینه.
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 08:09
مانفرد - ایران - ایران
مادر فولاد زره بود نه مادر بزرگ
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 08:11
Henna - ونکوور - کانادا
یکی‌ نیست بگه‌ای قاضیِ نادان پس تو عرضه نداشتی‌ این امکان رو برا زنِ بینوا فراهم کنی‌؟؟
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 08:21
prince of darkness - دبی - امارات
باریک بین...بسیار خوب جواب اون کرکسه رو دادی...دستت درد نکنه داداش...
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 09:01
elief - ایذه - ایران
اگرآدمهاتوزندگی شون اختیارداشتندکه خودشون برای خودشون تصمیم بگیرنداونوقت نه خیانتی بود،نه تحمل زندگی باکسی روداشتی که دوست نداشتی ،درکنارش زندگی کنی .وجامعه ای که طلاق گرفتن درش عیب نباشه وعاشقی سن وسال نداشته باشه حالا اسمش ایران باشه یااسلام .حداقلش توکشورهای اروپایی کمترتعیین تکلیف هست ازطرف جامعه وخانواده...
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 08:49
karkas - اصفهان - ایران
کرکس...................................نام یک رشته کوه در اصفهان می‌باشد که این جناب علاقه افزونی به این کوه دارم
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 10:33
Afshin London - لندن - انگلستان
... قوانین اسلامی که انگار از زمان غارنشینی تغییری نکرده
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 14:13
perser - توکیو - ژاپن
. با اینکه داستانه دردناکی بود ولی من شخصا راضی هستم از این حکم و جواب تمام دوستان و خوندم و باید به عرضشون برسونم که ادمه زمین خورده و زخم دیده درده همدیگه رو میدونه متاسفانه منم با این مادر بزرگ مهربون همدردم و منم برای همیشه از دیدن روی ماه مادرم برای همیشه محروم شدم و برام خیلی دردناک و سخته که بخوام به این راحتی فراموشش کنم یا بگذرم از قاتلش شماها دوستانه عزیزم خدا رو شکر میکنم که سایه پدر و مادرتون بالا سرتونه و امیدارم که همیشه سایشون بالا سر شماها بمونه ولی اینو با جرات میتونم بگم شماهایی که رای دادید و مخالف هستید عمرا بتونید درد من و این مادر بزرگ مهربون رو حس کنید من واقعا با این کار قشنگ مادر بزرگ حال کردم .....
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 17:48
کبوترپران - دوبی - امارات
این پیرزن بی عاطفه اگرفرزندش رادوست داشت نمی گذآشت معتادشود
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 19:13
hovakhshatare - تهران - ایران
قتل، قتله چه با سم خوراندن چه با درخواست حکم اعدام قانونی! هم اون زن قاتل بوده هم اون مادربزرگ. اجرای حکم اعدام فقط خشونت و کشتار رو در جامعه دو برابر می‌کنه و هیچ تاثیری در کم شدن جرم و جنایت نداره. اگه تاثیر داشت الان ایران که بالاترین میزان اعدام رو داره باید امن‌ترین کشور دنیا می‌بود در حالی که همه می‌دونیم ناامن‌ترین کشور دنیاست! پس اعدام نه تنها تاثیری در کم شدن جنایت نداره بلکه حتی نتیجه‌ی معکوس داره چون میزان قتل رو در جامعه افزایش می‌ده و کشتن انسان‌ها رو برام مردم عادی می‌کنه. ای کاش روزی قوانین متحجرانه‌ی دین خرافی اسلام جاشون رو به قوانین متمدنانه و بشری بدهند تا هم شاهد اعدام و سنگسار و دست بریدن و .. نباشیم و هم مردم‌مون مثل این پیرزن تشنه‌ی خون ریختن نباشند.
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 22:35
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.