عباس سلیمی نمین : امیدی به تغییر رفتار احمدی نژاد نیست

دولت احمدی‌نژاد را می‌توان به لحاظ "مورد نقد قرار گرفتن" دولتی دانست که هم رقیبان سیاسی را منتقد خود می‌بیند و هم اینکه هم‌طیفی‌های خود و حتی حامیان سینه چاک گذشته خود را در لباس منتقد بهتماشا می‌نشیند تا این سوال به وجود آید که "چرا دولت اصولگرا بیشترین انتقادات را از چهره‌های اصولگرایی متوجه خود می‌بیند"؟


آیا واقعا کارنامه احمدی‌نژاد و مهره‌هایش را باید تا این حد زیر سوال تلقی کرد؟ آیا می‌توان این طور گفت که گروهی وسیع از اصولگرایان از حمایت‌هایی که به او داشته‌اند، پشیمان هستند و "آیا"های دیگر که در سال‌های آخر دولت به اوج خود رسیده است.

یکی از بحث‌هایی که مورد بحث منتقدان احمدی‌نژاد و دولتش است، این است که دولتی‌ها در طول 7 سال مسئولیت بارها شاهد تغییراتی در لایه‌های مختلف بوده‌اند که این نمی‌تواند با اصل ثبات در دستگاه‌های مختلف همخوان باشد.

"تغییرات دولت به روی­گردانی احمدی­ن ژاد از عدالت و توجه نشان دادن به ماندگاری در قدرت ربط دارد" ؛ این را عباس سلیمی نمین که یکی از "حامیان دیروز، منتقدان امروز" احمدی‌نژاد است، می گوید و به سوالات خبرنگار عصرایران پاسخ می دهد:


 

 

دولت احمدی‌ن‍ژاد تغییراتش بیشتر از حد متعارف بود. دلیل این مساله را در چه چیزی می‌بینید؟

تغییرات متوالی در دولت احمدی­ نژاد ، با توجه به تغییر اهداف و انگیزه‌های دولتش ، اتفاقی بود که باید می‌افتاد. به همین دلیل بنده معتقدم که می­ توان تا روز آخر دولت هم منتظر تغییراتی دیگر بود.

"تغییر اهداف و انگیزه‌های دولت" را بیشتر توضیح می‌دهید؟

حتماً ؛ دولت فعلی در سال 84 با هدف عدالت­ طلبی و تغییر بی­ عدالتی­ های موجود آن روزها به برابری، از مردم رای گرفت. در آن شرایط نیروهایی به کار گرفته شدند که همه از چهره ­های انقلابی بودند و وفاداری­ شان به نظام ثابت شده بود.
اما از زمانی که دولتی­ ها به فکر این افتاده­ اند تا عدالت و عدالت­ طلبی را زیر سایه قدرت و قدرت­ طلبی ببرند، به طور کاملا طبیعی نیروهای انقلابی و دلسوز جای خود را به افرادی دادند که دنبال منافع دیگری به جز منافع ملی بودند تا بتوانند رییس دولت و همچنین نزدیکانش ار در راستای تثبیت غیرقانونی دولت همراهی کنند.

به هر حال وقتی انگیزه فرق می­کند در ابزار و نیروها هم تغییراتی ایجاد می­ شود. احمدی­ نژاد که اتفاقا چهره­ ای اصولگراست و با حمایت­های اصولگرایان نیز به قدرت رسیده در حال حاضر به چیزی غیر از تمدید قدرت و موقعیت خود فکر نمی ­کند. از یک جایی نشانه‌های از ایشان مشخص شد که نشان می­ داد دچار تصور خود بزرگ و کامل­ بینی شده است. پس تصمیم گرفت که با بهانه قرار دادن دفاع از اصول این ذهنیت را در اذهان عمومی به وجود بیاورد که تنها کسی است که می­ تواند بدی­ ها ار کم و خوبی­ ها را روز به روز بیشتر کند. دقیقا به همین دلیل است که به این نتیجه رسید یا به او توصیه شد که در ترکیب نیروهای خود تغییراتی ایجاد کند که نتیجه آن خروج چهره­ های موجه از دولت و ورود افراد زیر سوال به دولت بود.
 

 

فرایند "تغییر" چگونه شکل گرفت؟

خب! این نکته مشخص وجود دارد که کسی که دنبال موقعیت شخصی است و به خوبی می­ داند که برای ماندگاری خود در دولت باید قانون اساسی را زیر سایه خواسته­ های خود ببرد، به افرادی نیاز دارد که هم تعهد چندانی به بایدها و نبایدهای قانونی نداشته باشد و هم در معامله­ گری تبحر داشته باشند تا هر وقت که لازم شد، بتوانند با انجام معامله با معامله­ گران قانون را به نفع خود تغییر داده یا اصلا به انزوا ببرند.
هم دولتی­ ها چنین افرادی را به آغوش خود راه دادند و هم دانشگاه­ آزاد با ترفندی هوشمندانه نیروهای خود را به بدنه دولت فرستاد تا از این طریق هم به منافعی برسد و هم اینکه از به نتیجه رساندن فعالیت هایی که ضد دانشگاه­ آزاد انجام می ­گرفت، جلوگیری کند.

این در حالی است که اگر احمدی­ نژاد دچار غرور نمی­شد و به توصیه­ های بزرگان توجه نشان می­ داد، حالا هم دانشگاه­آزاد بی قانونی­ های 27 ساله خود را تمام شده می­ دید و هم دولت می­ توانست ادعا کند که یکی از اهداف مهمش در راستای عدالت­خواهی را محقق کرده است.

اما رییس­ دولت با این تفکر اشتباه که "من از همه کامل­ تر و عاقل­ تر هستم" کاری کرد که برنامه ­اش به نتیجه نرسید تا مشخص شود که وقتی غرور جای خود را به منطق می­ دهد، هیچ کس نمی­ تواند هیچ کاری را آن طور که انتظار می­ رود، به سرانجام برساند.

به بحث تغییرات برگردیم، آنهایی که رفته­ اند چه تفاوتی با آنهایی که آمده­ اند، دارند؟

وقتی که در انسان این غرور ایجاد شد که "من تنها کسی هستم که می توانم منشأ مسیر سعادت در جامعه باشم" عده­ ای از این فرصت سوءاستفاده می ­کنند و با تملق خود را به آن شخص نزدیک می­ کنند تا به منفعت­ برسند.

به همین دلیل است که در طول این چند وقت بارها مشاهده شده است که برخی از احمدی­ نژاد تعریف ­های آنچنانی می­کنند و حتی ادعا می­ کنند که امام زمان را در حال تمجید از او رویت کرده ­اند!

این رفتارهای اطرافیان موجب شده تا احمدی­ نژاد واقعا و به البته به غلط به این باور برسد که باید در قدرت بماند، چون هیچ دیگر نمی ­تواند کارایی او را داشته باشد.
این در حالی است که وادی ماندن در قدرت برخلاف قانون اساسی ،برخلاف مشی رهبری و برخلاف اصول انقلاب است و هر کس وارد چنین فضایی شود هم خود به انحراف می ­رسد و هم امور را به منحرفین می­ سپارد.

پس به راحتی می ­توان به این نتیجه رسید که چهره­ های خوش­نام و انقلابی دولت نهم تحت هیچ شرایطی نمی­ توانستند به همکاری خود ادامه بدهند و آنها رفتند تا امثال ملک زاده ­ها بیایند تا در مواقع ضروری بتوانند معامله­ های مورد نظر را به قول معروف جوش بدهند.

تاکید می­ کنم نباید فراموش کرد که دانشگاه­ آزاد تجربه­ ای 27 ساله در معامله­ گری دارد و به راحتی می­تواند زندگی و شرایط افراد را تغییر بدهد.
 



بالا: عکس خبرگزاری دولت از ساده زیستی احمدی نژاد

پایین: تصویر منتشر شده در رسانه های جهان که خانواده و نزدیکان احمدی نژاد را در سفر نیویورک
و در صحن سازمان ملل متحد نشان می دهد


 

این وضعیت چه تبعات مشخصی را می­ تواند به جامعه تحمیل کند؟

به نظر من هر شرایطی می­ تواند در نهایت دست ­آوردی برای جامعه داشته باشد. ما در دولت­های هاشمی و خاتمی تجربه­ه ای زیادی به دست آوردیم و اتفاقات دولت­ های اصولگرای نهم و دهم هم درس­ هایی به ما آموختند که در آینده به طور حتم سودهای زیادی برای ما خواهد داشت.

به عنوان مثال قانون­گریزی ­های احمدی ­نژاد و دولتش به حدی بود که حالا همه به این نتیجه رسیده ­ایم که تکرار چه کارهایی اشتباه است و چه برنامه­ هایی را باید اجرایی کرد تا یک دولت احساس نکند که تحت هر شرایطی باید حرف اول و آخر را در کشور بزند.

شک نکنید که بعد از کنار رفتن دولت فعلی، هیچ دولتی دیگر جرات تکرار بدرفتاری­های دولت احمدی­ نژاد را نخواهد داشت. این نشان دهنده این است که مردم و جامعه سیاسی و مدیریتی ایران از شرایطی که در دوران دولت احمدی­ نژاد بر کشور حاکم شد، درس گرفته ­اند. اینکه چهره دولت در سال­های پایانی با رزوهای اول خود تا به این اندازه تغییر کرده است، چیزی را ثابت نمی­ کند جز اینکه باید حواس خود را جمع کنیم و بدانیم که هر کس یا دستگاهی احتمال انحراف دارد.

دولت هاشمی با شعار توسعه اقتصادی رای گرفت و در نهایت هم به دلیل فقدان عدالت نتوانست به آنچه می­ خواست،برسد.

همچنین دولت اصلاحات که با مسئولیت سید محمد خاتمی توسعه سیاسی را هدف راهبردی خود قرار داده بود، باز هم به دلیل اینکه دولتی­ها دغدغه­ چندانی برای عدالت­ طلبی نداشتند، به بن بست خورد و اتفاقا هر دو دولت مورد انتقاد رهبری قرار گرفتند تا جامعه به این نتیجه برسد که "عدالت" امر مهمی است که به دست فراموشی سپرده شده است.

پس محمود احمدی ­نژاد از فضای به وجود آمده، بهترین استفاده ممکن را برد وخود را فردی معرفی کرد که دغدغه اول و آخرش عدالت است و وعده داد که کاری می ­کند تا همه مردم بتوانند آرامش کافی را در زندگی خود تجربه کنند. این روندی بود که شخصی به نام احمدی­ نژاد در انتخابات سال 84 به عنوان یک پدیده مطرح شود و در نهایت هم به ساختمان پاستور راه پیدا کند.

پس شما معتقدید که عدالت­ طلبی دولت نیمه تمام می­ ماند؟

این مساله‌ای که شما در این سوال عنوان کردید، واقعیتی است که برای اثباتش دلیل­ های زیادی وجود دارد و کسی نمی­ تواند آن را انکار کند.
اول اینکه سادگی احمدی­ نژاد جای خود رابه غرور داد که تملق اطرافیان در این موضوع نقش پررنگی داشت. دلیل دیگر و مهم تر هم این بود که آنها به طور غیرمنطقی به این نتیجه رسیدند که می ­توانند بیش از 8 سال در راس قدرت بمانند و به همین دلیل برای رسیدن به هدف انحرافی خود، چهره­ های منحرف را به دولت نزدیک کردند. به همین دلیل مشخص همه می­بینند که دولتی‌ها این روزها با شدیدترین هجمه­ ها روبرو هستند که این نمی­ تواند برای قوه مجریه اتفاقی مناسب باشد.

مشخصا عملکرد رییس دولت به گونه‌ای است که گمان نمی­ کنم بتوان منتظر بود که احمدی ­نژاد همان احمدی­ نژادی باشد که در سال 84 توانست به عنوان یک "ناجی" از مردم رای بگیرد.
واقعیت موجود این است که احمدی ­نژاد با چهره ­ای که مورد تایید اصولگرایان و بیشتر مردم بود، فاصله زیادی پیدا کرده است و اصرارش به حمایت افرادی که همه را نگران کرده ­اند، نشان می­د هد که نباید امیدی به تغییر مشی و روش رییس دولت داشت.

این یعنی ناامیدی مطلق؟

شما انتظار دیگری دارید؟ او برای تمدید مهلت قانونی موقعیت خود هر کاری که لازم باشد، را انجام می­ دهد. در این شرایط هیچ کس نمی­تواند چنین فردی را دوباره در مسیر عدالت­ طلبی تصور کند.

فلسفه غرور به گونه ­ای است که حتی اگر کسی عدالت‌‌خواه هم باشد و دغدغه اصلی­ اش کمک به مردم، بازهم به انحراف کشیده می شود و به طور دائم رفتارهایی از خود نشان خواهد داد که بی­ شک نمی­ تواند رفتارهایی در چارچوب منطق تلقی شود. غرور حتی در زمینه‌‌های مثبت هم زمینه سقوط اشخاص را فراهم می‌‌کند. البته نباید فراموش کرد که احمدی­ نژاد در فراهم کردن رفاه برای روستایی­ ها و همچنین شهرهای کوچک کارنامه درخشانی را از خود به جای گذاشته و انحراف­هایش دلیل موجهی برای نادیده گرفتن نکته­ های مثبت دولتش نیست.
او کاری کرد که حالا می­ توان از زاهدان و بلوچستان و شهرهای مرزی هم منتظر خودنمایی افرادی بود که تا پیش از این از ابزار لازم برای یادگیری و پیشرفت محروم بودند ولی اکنون فقط در سودای قدرت است و دغدغه عدالت ندارد.

رأی دهید
اردشیر.صفوی - فلوریدا - ایالات متحده آمریکا
مرگ بر منافقین داخلی و نوکران خارجی و درود بر مهندس احمدی نژاد ، مصدق زمانه. آن زمان هم شاه خائن بر علیه دکتر مصدق توطئه کرد تا دیگر فعالیت میهن پرستانه نکنه
شنبه 28 مرداد 1391 - 13:58
cheshmeh - کرج - ایران
بابا کار از یه جای دیگه لنگه.این بد اون یکی بد فلانی هم بد.پس کدوم یکی میتونه.بابا کارازریشه خرابه.اگه بزرگای حکومت خودشونواصلاح نکنندوخودشونو بری از عیب بدونند.بقیه هم یاد میگیرندکه شهر شیر تو شیره واونوقت قورباغه ها هم هفت تیر کش میشن.
شنبه 28 مرداد 1391 - 14:20
جنبش هميشه سبز ايران - گرگان - ایران
اردشیر صفوی از فلوریدا بهتره اون دهن .. رو ببندی.تو اگه خیلی مشتاق این عنتری نژادی پس تو امریکا چه .. میکنی؟ میومدی اینجا یکی از ساندیس خورای این احمقی نژاد میشدی؟
شنبه 28 مرداد 1391 - 18:14
مجیدخان - تهران - ایران
با درود. نقل قولی از امام علی است که سخن حق را بپذیر.البته باید سخن حق را پذیرفت ولی وقتی گوینده سخن فردی باطل است که از بیان حرف حق می خواهد نتیجه ی باطل بگیرد وسپس باستناد حق گویی خود را فردی حق طلب معرفی کند تا به اهداف شومش برسد می شود همین وضعیتی که الان داریم. این مارمولک هم از همان جرگه ای است که احمدی نژاد بود.پیش خودش فکر می کند وقتی یک ملیجک سیاسی مثل احمدی نژاد با شعار عدالت خواهی و توسعه ی عدالت در جامعه می تواند رییس جمهور بشود من از او چه کم دارم؟من هم چهار تا اراجیف مثل او می گویم و با دم جنباندن برای ارباب و بدگویی از این مرده سیاسی وجهه ای برای خودم کسب می کنم تا به یاری رهبری و امداد های غیبی سپاه سر از صندوق در آورم و بگویم:کاین منم طاووس علیین شده.
شنبه 28 مرداد 1391 - 17:01
omide por jalal - لس‌انجلس - آمریکا
اردشیر.صفوی - فلوریدا خودتم روزی تبدیل میشی‌ به منافق و مهره سوخته! به قولِ محمودِ خودتون ، حاجی نوبتِ شما هم می‌رسه! همین سلیمی نامین روزی مثل تو ، کاسه محمود را میلیسیسد! البته " کاسه " تعبیرِ من است واگر نه موضوع چیزِ دیگریست!‌ها ها‌ها !
شنبه 28 مرداد 1391 - 21:40
metti - تهران - ایران
مجید خان تهران ایران درود بر تحلیل و پردازشت خوب گفتی.( این در حالی است که وادی ماندن در قدرت برخلاف قانون اساسی ،برخلاف مشی رهبری و برخلاف اصول انقلاب است ). مرتیکه بی شرف وطن فروش فکر کرده همه مثل خودشو رهبرش دراز گوشن ازگل این دیگه ادم شده تو مملکت گل و بلبل امام رمان
یکشنبه 29 مرداد 1391 - 16:07
gol andam - ژنو - سویس
مرگ بر رژیم کثیف ایران و طرفدارانش
دوشنبه 30 مرداد 1391 - 10:12
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.