شرح اسم خامنه‌ای یا تاریخ نگاری امنیتی- تبلیغاتی

مجید محمدی ( جامعه شناس )

وزارت اطلاعات و نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی نه تنها رسانه‌ها، اقتصاد، نهادهای دینی و سیاست داخلی و خارجی کشور را کنترل می کنند بلکه تاریخ نویسی را نیز با موسساتی مثل مرکز اسناد انقلاب اسلامی و موسسه‌ی مطالعات و پژوهش‌های سیاسی تحت کنترل خویش قرار داده‌اند.
 


این موسسات با دسترسی انحصاری به اسناد از رانت بسیار بالایی (از منظر کسانی که تاریخ نگاری را منوط به استفاده از اسناد سازمان‌های امنیتی و نظامی و انتظامی می دانند) برای تنظیم تاریخ معاصر بر اساس سلیقه و ایدئولوژی حکومت برخوردارند. اما تاریخ فقط در اسناد طبقه بندی شده عینیت نمی یابد.

 
مشاهدات روزمره، نقل قول از گذشتگان، منابع رسمی و مواد رسانه‌ای، و خاطرات سیاستمداران و اهل فرهنگ و هنر منابعی است که دستگاه‌های اطلاعاتی نمی توانند آنها را کاملا در اختیار خود بگیرند. اگر مخاطبان آثار تاریخی از مجذوب بودن در برابر اسنادی که انحصارا در اختیار حکومت است بگذرند (و چاره ای بجز این ندارند چون آنچه نویسندگان استخدام شده توسط این دستگاه‌ها می نویسند قابل ارزیابی نیست) آن گاه راه برای کاوش باز با استفاده از منابع باز گشوده خواهد شد.
 
رسوخ و نفوذ دستگاه‌های اطلاعاتی به حوزه‌ی تاریخ نویسی تا آن حد در جمهوری اسلامی  گسترش یافته که تاریخ زندگی رجال سیاسی توسط موسسات وابسته به دستگاه‌های اطلاعاتی تنظیم و منتشر می شود. «شرح اسم» در توصیف زندگی علی خامنه‌ای تا سال ۱۳۵۷ یکی از محصولات این نوع تاریخ نویسی امنیتی- تبلیغاتی است.
 
تاریخ را قدرتمندان می نویسند
 
اسلامگرایان انقلابی قبل از رسیدن به قدرت شکایت می کردند که تاریخ را قدرتمندان می نویسند. پس از رسیدن به قدرت عینا این عمل را انجام دهند. اگر رژیم پهلوی را با جمهوری اسلامی مقایسه کنیم اصولا نمی توان موسساتی تحت نظر ساواک یافت که کارشان تاریخ نویسی و تاریخ نگاری بوده باشد. اسلامگرایان انقلابی از هر چه شکایت داشتند (شکنجه، اعدام، فساد) خود در مقیاسی گسترده تر بدان‌ها مرتکب شدند.
 
«شرح اسم»* یکی از محصولات سیاست تاریخ نویسی توسط قدرتمندان است که به تمامه توسط مقامات جمهوری اسلامی به عمل درآمده است. دستگاه‌های امنیتی از این هراس داشته‌اند که نکند تاریخ زندگی علی خامنه‌ای توسط پژوهشگران دانشگاهی و افراد مستقل نوشته شود و با این کتاب دست پیش را گرفته‌اند.
 
کتاب‌های امنیتی چگونه نوشته می شوند؟
 
کتاب‌های امنیتی کتاب‌های سفارشی‌اند. مجموعه ای‌از اسناد ساواک و شهربانی و مانند آنها به یکی از کارگزاران داده می شود تا با چیدن اسناد در کنار هم و افزودن برخی مطالب دیگر یا ارائه‌ی پس زمینه‌های تاریخی کتابسازی بر اساس اهداف دستگاه مذکور صورت گیرد. از میان اسناد نیز آنها گزینش می شوند که با هدف کتاب (تمجید یا تخریب) هماهنگی داشته باشند (به علت عدم دسترسی عموم به اسناد ما نمی دانیم چه بخشی یا چه مواردی گزینش شده و چه مواردی کنار گذاشته شده‌اند).
 
افزودن خاطرات یا ذکر رویدادها نیز برای آن است که کتابسازی امنیتی تحت الشعاع قرار گیرد. اسکلت کتاب «شرح اسم» همان اسنادند به علاوه‌ی خاطراتی که خود خامنه‌ای بیان داشته یا دیگر وفاداران و علاقه مندان به وی گفته‌اند. اگر به پی نوشت‌های کتاب نگاه کنید درخواهید یافت که بیش از ۹۰ درصد ارجاعات به اسناد دستگاه‌های امنیتی و انتظامی است. حتی رویدادهای تاریخی مثل ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک گزارش شده‌اند گویی هیچ منبع مستقلی غیر از دستگاه‌های امنیتی در گزارش این رویدادها وجود ندارد.
 
چرا امنیتی؟
 
چرا این نوع تاریخ نویسی را تاریخ نویسی امنیتی نام گذاشته‌ام؟ به سه دلیل. دلیل اول تنظیم و نشر آن توسط دستگاه‌های امنیتی است. دلیل دوم اتکای زیاد کتاب در اسناد و مدارک به گزارش‌های دستگاه‌های امنیتی است که معمولا رخدادها را از عینک امنیتی گزارش می دهند. جالب اینجاست که همه‌ی این دستگاه های امنیتی قبلا توسط اسلامگرایان بی اعتبار تلقی شده‌اند. آثار امنیتی یا برای تعریف و تمجید خودی‌ها یا برای تخریب غیر خودی‌ها نوشته می شوند (اهداف سیاسی و امنیتی پشت آنهاست). کتاب شرح اسم چون بیان حال رئیس دستگاه‌های امنیتی در ایران است تعریف و تمجید محور کار آن بوده است.
 
به همین علت، در میان گزارش‌های دستگاه‌های امنیتی آن دسته از مواد برای کتاب برگزیده شده که کسی که شرح حالش بیان می شود با آنها موافق بوده است. و دلیل سوم هدف این نوع کتاب سازی یعنی خوش خدمتی دستگاه امنیتی به روسای خود در قالب  این گونه کتاب‌هاست. "شرح اسم" صرفا برای خوشحال کردن "آقا" از سوی دستگاههای امنیتی تنظیم و منتشر شده است.
 
آنچه گفته نشده است
 
سراسر کتاب مملو است از تعریف و تمجید از خانواده‌ی علی خامنه‌ای و خودش. به عنوان مثال نگاه کنید به بخشی که مادر علی خامنه‌ای را توصیف می کند. (صص ۲۳ تا ۲۸) در این بخش صفت مثبتی برای زنان (از منظر روحانیون) نیست که به وی نسبت داده نشده باشد.
 
چگونه یک کتاب تاریخی که قرار است گوشه‌هایی از تاریخ معاصر را روشن سازد صفحاتش با مداحی مادر رهبر کشور پر می شود؟ در باب علی خامنه‌ای نیز چیزی بجز تعریف و تمجید به چشم نمی خورد. مگر می شود فردی در این عالم واقع اشتباهی نکرده یا در مورد وی سخنانی به نقد گفته نشده باشد؟ کتابی که یک عنصر امنیتی در مورد رئیس خودش می نویسد طبعا چیزی بجز تعریف و تمجید نخواهد بود.
 
بخش قابل توجهی از تاریخ معاصر یعنی جنایات انقلابیون در این اثر کلا نادیده گرفته شده است. به عنوان نمونه با توجه به ارادت خامنه‌ای به نواب صفوی و ارتباط وی با حلقات موتلفه، ارتباط خامنه‌ای با اعضای موتلفه‌ی اسلامی و نقش وی در ترورها و قتل‌های قبل از سال ۱۳۵۷ کاملا نادیده گرفته شده است. کسی که در دو دهه رهبری مرتکب صدها ترور و قتل شده بعید است در دوران مبارزه به مبارزه‌ی غیر خشونت آمیز اعتقاد داشته باشد.
 
موضوع دیگری که در کتاب اصولا نادیده گرفته شده سهم روحانیونی غیر از پدر وی در آموزش و پرورش علی خامنه‌ای است.
 
نویسند وانمود می کند که هرچه علی خامنه‌ای آموخته حاصل تلاش شخصی وی بوده است و نه اساتیدی که وی در دروس آنها شرکت کرده است. در هیچ بخشی از کتاب این نکته نمی آید که فلان معلم مثلا در فقه یا اصول یا ادبیات تاثیر دراز مدت بر وی داشته است.
 
این امر کاملا با روحیه‌ی رئیس همه‌ی دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی در کشور که نمی خواهد خود را مدیون کسی نشان دهد یا خود را مثل پیامبر اسلام اُمّی (نا خوانده درس) اما ملا و دانشمند معرفی کند کاملا هماهنگ است. کتاب می خواهد چهره‌ای خود ساخته از خامنه‌ای عرضه کند. خامنه‌ای در سخنانی که در سه دهه‌ی اخیر داشته هیچگاه خود را مدیون کسی نشان نداده است و هیچ گاه نگفته که فلان موضوع را از فردی دیگر آموخته است.
 
 چرا کتاب جمع آوری شد؟

با توجه به سکوت مولف کتاب در موضوع جمع آوری و عدم امکان انتشار کتاب پس از روز اول نمایشگاه کتاب و گذاشتن "چاپ ششم" در شناسنامه‌ی کتابی که برای اولین بار به دست خواننده داده می شد، سه احتمال برای طرح موضوع جمع آوری وجود دارد. احتمال اول کار تبلیغاتی برای کتاب است. کتاب هیچ زاویه‌ی پنهانی را از زندگی خامنه ای روشن نمی سازد و صرفا اسناد گزیده‌ای را که همه به کار تعریف و تمجید از خامنه‌ای می آیند عرضه می کند. چنین کتابی نمی توانست در داخل و خارج مورد توجه قرار گیرد. اما به صرف طرح جمع اوری کتاب عده‌ای مشتاق می شوند ببینند چه موضوع یا موضوعاتی در کتاب آمده که باعث جمع آوری ان شده است.
 
احتمال دوم، رقابت‌های درون دستگاه‌های امنیتی برای تقرب به «ولی امر مسلمین جهان» است. اگر این کتاب کار گروهی باشد که گروه دیگر از خوش خدمتی‌های آنان بیمناکند احتمال این امر وجود دارد که در کار آنها اخلال شده باشد.
 
و احتمال سوم دخالت شخص خامنه‌ای است به این معنا که از نحوه‌ی بیان موضوعاتی در کتاب راضی نبوده باشد یا احساس کند تعاریف و تمجیدها کافی نبوده‌اند. احتمالا انتظارات "ولی امر مسلمانان جهان" آن قدر بالا بوده که در همین حد مداحی و تملق کفایت نمی کرده و کتاب جمع آوری شده است.
 
یکی از هواداران خامنه‌ای در نقد کتاب به مواردی که نباید می آمدند اشاره می کند: "داستان نخستین منبر و بیان احکام زنان، استعمال تفکّه‌آمیز سیگار، تأکید بر فقر شدید معظم‌له در مقاطع مختلف؛ مسلم است که فقر شدید خود نشان‌دهنده‌ی اوج سختی در مبارزه و ابتلای پروردگار و عظمت ایشان بوده، اما راه‌‌هایی که برای حل این مشکل اتخاذ می‌شده مدّنظر است.
 
تلاش برای گرفتن شهریه‌ی همه مراجع و شرکت در امتحان سطح پایین آیت‌الله بروجردی برای گرفتن شهریه‌ی ایشان، قرض گرفتن زیاد از افراد مختلف و بیان مقروض بودن به همه در جاهای مختلف کتاب(البته حکایت‌های بی‌پولی مثل آبگوشت علی‌نقی، صبح بی‌صبحانه و ظهر بی‌ناهار و امثالهم را هم شاید بتوان از نوع اسناد «به شرط اذن» به حساب آورد). نگرانی از واجب شدن غسل و نداشتن پول حمام، عکس معظم‌له بعد از تراشیدن اجباری محاسن مبارک. اینکه برای خوارکردن و توهین به حضرت ایشان، مبادرت به تراشیدن محاسن نمودند." (سایت موسسه‌ی جهادی، ۱۱ تیر ۱۳۹۱)
 
عدم امکان داوری علمی در مورد جزئیات
 
هنگامی می توان در مورد محتویات این اثر (محتویات اسناد ارائه شده) به درستی به قضاوت پرداخت که اولا اسناد استفاده شده در کتاب به طور کامل منتشر شوند (در این اثر از بخشی از متن تک تک اسناد استفاده شده است) و ثانیا همه‌ی اسناد مربوط به علی خامنه‌ای منتشر شوند یا در دسترس عموم قرار گیرند. همچنین اگر این امکان فراهم شود که غیر از امنیتی‌ها نیز بتوانند آثاری در در مورد خامنه‌ای منتشر سازند آنگاه در مقایسه‌ی آنها می توان به نقاط ضعف و قوت هر یک پی برد. نوشتن تاریخ شخصیت‌های سیاسی در ایران همانند انتخابات یا دیگر رقابت‌های سیاسی یک رقابت یک طرفه است که در ان دست و پای بخشی از رقبا بسته شده و خودی‌ها بدون مانع به طرف دیگر گل می زنند. 
 
آثار تبلیغاتی بی فایده نیستند

امنیتی و تبلیغاتی بودن تاریخ نگاری اصولا به معنای بی بهره بودن عموم از این نوع آثار نیست. گرچه ملاحظات امنیتی و تبلیغاتی در این آثار به شدت رعایت می شود اما گوشه‌هایی از زندگی رجال سیاسی را ناخواسته باز می نمایاند.
 
به عنوان مثال به سه نمونه از مواد کتاب «شرح اسم» که به فهم چرایی رفتارهای علی خامنه‌ای در دوره‌ی رهبری کمک می کنند اشاره می کنم. در شرح حال جواد، پدر علی خامنه‌ای آمده است که وی به روح الله خمینی ارادت داشته است اما پس از آن که منزل وی توسط ماموران مورد تفتیش قرار می گیرد (ص ۱۹) و فرزندانش در معرض سخت گیری‌های ساواک قرار می گیرند واکنش‌های سیاسی وی رفته رفته فروکش می کند. (ص ۲۱) درس بزرگی که خامنه‌ای از این رخدادها گرفت آن بود که با فشار و حمله به حریم خصوصی افراد می توان بسیاری از افراد را به سکوت و به حاشیه رفتن وادار کرد.
 
مورد دیگر رفتار خشن ملای مکتب خانه‌ای است که سید علی به آن می رفته است. رفتار خشن وی با کودکان (ص ۴۳) و تاثیر این خشونت بر فضای ذهنی آنها به خامنه‌ای آموخت که با خشونت می توان در دل افراد ارعاب افکند. علی خامنه‌ای در دبستان نیز یک بار به دام چوب و فلک گرفتار آمد. (ص ۵۱) پدرش نیز دست‌های سنگین خود را بر بیخ گوش وی در دوره‌ای طولانی فرود می آورد. (ص ۵۲) وقتی فرزندان جواد نمی توانستند درس‌های روز گذشته را پس بدهند کتک می خوردند. (ص ۵۳) کتک زدن تحت عنوان محبت را علی از پدرش آموخت.
 
مورد سوم موثر بودن اراذل  و اوباش در موفقیت کودتای ۲۸ مرداد و غارت دفاتر احزاب ملی در مشهد بود که خامنه‌ای آن را به چشم دید. (ص ۵۶) او از این موضوع به خوبی این درس را گرفت که حاکمان مستبد در ایران به اراذل و اوباش نیاز دارند و باید آنها را سازماندهی کنند.
 
* بهبودی، هدایت الله، شرح اسم، تهران، موسسه‌ی مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۹۱
 

رأی دهید
salar.2010 - مونیخ - آلمان
ای‌ تو روحت علی‌ چلاق .
‌پنجشنبه 22 تير 1391 - 22:32
baas - روتردام - هلند
نکبت.
‌پنجشنبه 22 تير 1391 - 22:42
IRAN+ISRAEL+USA 4EVER - مونیخ - آلمان
شباهت خامنه‌ای معروف به علی‌ گدا در عکس بالا به "Gollum"از فیلم "The Lord of the Rings"خارق‌العاده هست! گوگل کنید و بخندید .ها‌ها ها‌ها ها ها
‌پنجشنبه 22 تير 1391 - 23:28
mamal amrikai - دانکرک - فرانسه
این سید علی‌ بنگی رو می‌بینید. باور کنید ابلیس زیر تک تک ریشش دونه دونه موهاش یه بار جیش کرده
جمعه 23 تير 1391 - 02:11
irane aziz - وین - اتریش
مرگ بر خامنه‌ای دزد،قاتل مفنگی
جمعه 23 تير 1391 - 04:50
raha1984 - هامبورگ - المان
علی ...
جمعه 23 تير 1391 - 06:13
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
همان ساواک خاک بر سر که برای خودشیرینی ---کتاب خمینی(((سکس با کودک شیرخواره را ممنوع کرد))) باید از اینها می‌‌آموخت!! می‌بینید حتی در این سایت چگونه مزدوران عیان و پنهان!! خود را می‌فرستد؟؟ یکی‌ دستش پرچم داس و چکش!! آن دیگری پرچم سبز!! اسلامی و و!!! علی‌ گدا بهانه است!! نابودی ایران نشانه است!!!
جمعه 23 تير 1391 - 08:41
Afshin London - لندن - انگلستان
مرگ بر خامنه ای و هوادارانش
جمعه 23 تير 1391 - 12:59
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.