بررسی روزنامه های صبح چهارشنبه تهران؛ هفتم تیر
روزنامه های امروز تهران در سی و یکمین سالگرد ترور سران حزب جمهوری اسلامی از جمله دکتر بهشتی اولین رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی از وی یاد کرده اند. شوری که در چند روز گذشته از پیروزی نامزد اسلامگرایان در انتخابات ریاست جمهوری مصر در رسانه های ایران ظاهر شده بود جای خود را به مقالات احتیاط آمیزی در این باره داده که در آنها نوشته شده محمد مرسی کف مطالبات مردم مصر است و اکثریت مصری ها حکومت دینی می خواهند.
مطالب مرتبطبررسی روزنامههای صبح تهران؛ دوشنبه پنجم تیربررسی روزنامه های صبح یکشنبه تهران – چهارم تیربررسی روزنامه های صبح شنبه تهران – سوم تیرموضوعات مرتبطمرور مطبوعات ایران
ادامه انتقادها از سفر محمود احمدی نژاد به برزیل که با سردی و بی اعتنائی دولت آن کشور روبرو شد، گزارش هائی درباره گرانی و تصمیم های بی نتیجه دولت از جمله دیگر مطالب این روزنامه هاست.
تحریم ها به سادگی بی فایده شد
تیتر و عکس صفحه اول جهان صنعت
یک هفته مانده به پایان مهلت اتحادیه اروپا و آغاز موعد اجرای ممنوعیت خرید نفت ایران، روزنامه های تهران جز تکرار نظر مسئولان حکومتی در این باره چیزی ننوشته اند، چنان که روزنامه جوان با نقل خبری از الجزیره نوشته معلوم می شود تحریم نفت ایران کاملا بی فایده است چرا که همیشه راهی برای دور زدن تحریم ها وجود دارد.
خبر جوان این است که "ایران بر روی بسیاری از نفتکشهای خود نامهای انگلیسی گذاشته است؛ و پرچم آنها را نیز تغییر داده است. نام کشتی های هراز و نسا و سیما به ترتیب به فریدم و تروث و بلوسوم تغییر داده شده است؛ و حد اقل یک سوم نفتکشهای متعلق به "شرکت ملی نفتکش ایران " پس از برداشتن پرچمهای قبرس و مالت،در جزایر تووالو در اقیانوس آرام و نیز در تانزانیا به ثبت رسیدهاند.
روزنامه نزدیک به سپاه پاسداران بدون اشاره به واکنش غرب نسبت به این تغییر نام ها و دور زدن های تحریم پیش بینی کرده که به این ترتیب غربی ها هر چه برای تحریم نفت ایران رشته کرده اند، پنبه شده است و تحریم ها با شکست مواجه شده است.
نومیدی از مرسی و امید به اسلام خواهان
کیهان در سرمقاله خود نوشته در مصر مردم خوب میدانند که رأی مرسی آراء بخشی از هواداران اسلام گرایی در مصر است کما اینکه یکی از روزنامه های آمریکا در همین روزها با اشاره به نتایج یک نظرسنجی نوشت ظرفیت نظامیان، غرب، کشورهای عربی و... در مصر حداکثر این است که ۱۲ میلیون را به گونه ای مدیریت کند و حال آنکه حدود ۱۳ میلیون رأی مرسی، حداقل ظرفیت اسلام گراها در مصر است و آراء حداکثری اسلام گراها در مصر از ۴۰ میلیون رأی فراتر می رود.
با این تحلیل محتاطانه این روزنامه مدعی شده که واشنگتن پست نوشته از حدود ۴۰۰ شهروند قاهره که در فاصله روزهای ۲۰ تا ۳۰ خرداد در مورد حکومت مورد نظر خود سؤال کرده است، ۵۸ درصد با صراحت گفته اند «حکومت اسلامی» و حدود ۳۸ درصد گفته اند ترکیبی از دین و ملیت و تنها ۸ درصد گفته اند حکومتی با معیارهای غربی- دمکراسی.
کیهان ادعا کرده که در یک نظرسنجی دیگر ۶۹ درصد مردم قاهره گفته اند نظام اجتماعی را باید براساس قوانین دینی تنظیم کرد، ۵۹ درصد مصریان پایتخت گفته اند مصر باید در روابط با آمریکا، انگلیس و فرانسه تجدیدنظر کند و ۵۴ درصد هم گفته اند همه چیز باید تغییر کند.
اما مردم سالاری در سرمقاله خود به نفوذ و اعتبار شورای حاکم نظامی مصر اشاره کرده و نوشته در نگاه واقع گرایانه هنوز ۴۸ درصد شرکت کنندگان در انتخابات که به مرسی رأی نداده و به ژنرال احمد شفیق رأی دادند به عنوان «تهدیدات بالقوه» برای آینده سیاسی مصر شناخته میشوند، پس چگونه محمد مرسی خواهد توانست بصورت مطلق به چالشهای پیش روی خود غلبه کرده و در راستای تبدیل شعارهای انتخاباتی به رویکردهای عملی و اجرایی قدم بردارد.
این مقاله به نظرسنجی دانشگاه مریلند اشاره کرده که نشان می دهد مردم در پاسخ به این پرسش که علاقه دارید «مدل توسعه» کشورتان بیشتر شبیه کدام وضعیت باشد ۴۴ درصدشان پاسخ داده اند ترکیه. بنابراین چشم اندازی روشن از آینده سیاسی مصر با ریاست جمهوری محمد مرسی که باعث به قدرت رسیدن اخوان المسلمین در این کشور شد باید گفت که انتظار ایجاد «تغییرات عمقی» همانند آنچه انقلابیون خواستار آن هستند، در این کشور بخصوص در حوزههای خارجی بعید به نظر میرسد.
به نظر سرمقاله مردم سالاری میتوان منتظر روابط گسترده با عربستان، ترکیه و قطر جهت تأمین سرمایه و نیازهای اقتصادی، ایجاد روابط سیاسی و اقتصادی مطلوب با آمریکا، اتحادیه اروپا، چین و روسیه، پایبندی به معاهده کمپ دیوید و حفظ روابط با اسرائیل به شرط اجرای مفاد اصلی و دقیق مطرح شده در موافقتنامه کمپ دیوید، شکل گیری تدریجی مدل اسلام سیاسی مدرن به مثابه نظام سیاسی ترکیه، بروز چالشهای سطحی با شورای نظامی و البته تداوم مشکلات در میان مدت داشت.
کارتون محسن ظریفیان، جام جم
علت گرانی، حذف ده میلیون از یارانه نقدی و نرخی برای فقیران
یحیی آل اسحاق در سرمقاله تهران امروز نوشته گرانیها ریشه تاریخی در اقتصاد ایران دارد. ماجرا به چگونگی ارتباط هزینههای دولت و منابع بودجه و وضعیت تولید داخلی بستگی دارد. اقتصاد ایران به گونهای است که درصد عظیمی از بودجه کشور به نفت متصل است و به اصطلاح اقتصاد کشور نفتی است. این پول نفت است که در معاملات بازار به ریال تبدیل میشود و حجم عظیمی از بودجه کشور را تشکیل میدهد.
به نوشته رییس اتاق بازرگانی تهران در این مقاله اگر بخواهیم گرانی را به شکل ریشهای مورد بررسی قرار دهیم، باید گفت در کنار این مسائل یکسری مسائل ساختاری نیز وجود دارد که در کنار عواملی از قبیل فضای کسب و کار، روابط خارجی کشور با سایر کشورها و حوزههایی از جمله تحریم، موجب ایجاد پدیده گرانی میشود. اما تا اینجای کار برای هر دولتی و در هر زمانی اتفاق میافتد لیکن نکته مهم اینجاست که اگر برخورد با گرانی ریشهای نباشد، همه فشار بر آخرین حلقه از زنجیره عرضه و تقاضا وارد میشود دولت با جیب پولدارها پز میدهد.
ابتکار در گزارش اصلی خود نوشته احتمال داده میشود که با اجرای فاز دوم هدفمندی، فیش حقوقی افراد ملاک عمل قرار گیرد که در این صورت کارمندان و کارگرانی که دارای فیش حقوقی مشخص هستند، امکان برآورد دریافتیهای آنها وجود دارد اما درباره سایر درآمدهای این افراد و همچنین صاحبان مشاغل آزاد امکان برآورد درآمد وجود ندارد.
به نوشته این گزارش در آستانه اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها بنا نبود که کلیه ایرانیها یارانه دریافت کنند به طوری که دولت با اجرای طرح جمعآوری اطلاعات اقتصادی خانوارها به دنبال خوشهبندی اقشار جامعه بود اما سپس تغییر عقیده داده و به همه یارانه پرداخت کرد.
خلاصه این که پس از گذشت یک سال از اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها بهمنماه سال گذشته دبیر ستاد هدفمندسازی یارانهها با اشاره به اینکه از دیدگاه ما حدود ۱۰ میلیون نفر باید از گردونه دریافت یارانه نقدی حذف شوند، گفته بود که هماکنون اسامی این ۱۰ میلیون نفر در حال نهایی شدن است و به زودی در اینباره اطلاعرسانی میشود.
تارا توکلیان در سرمقاله جهان صنعت نوشته پس از افزایش پرسروصدای قیمت شیر و بعد از آنکه مسوولان با برخورد تعزیراتی و بگیر و ببند نتوانستند آرامش را در بازار لبنیات حاکم کنند، سناریوی جدیدی برای تعیین قیمت این محصولات رقم خورد.
پرواز مرغ و قیمتش، کارتون علی کاشی، مردم سالاری
عرضه شیر با نرخ متفاوت برای دو قشر کمدرآمد و پردرآمد نتیجه سه ماه درگیری دولت و دامدار است. شاید همان روزی که دلار و بلیت هواپیما دو نرخی شد باید این پیشبینی را برای شیر هم میکردیم. هماکنون با مقولهای به نام «چندنرخیها» در بازار مواجهیم.
با اینکه دولت برای خواباندن اعتراضها به گرانی دست به چنین اقدامی زده اما میبینیم که این ترفندها حاکی از این است که مسوولان برگ برندهای برای کنترل بازار ندارند.
در واقع دولت با چندنرخی کردن اجناس به دنبال این است که قشر مرفه جور دولت را در تامین کالاهای اساسی بکشد با این تفاوت که دست آخر منتش بر سر مصرفکننده بیپول و پزش برای دولت بماند. اما اینکه چندنرخ برای یک کالا وجود داشته باشد و براساس آن مردم دستهبندی شوند یکی از منسوخترین روشهایی است که مسوولان ما در این برهه دست به دامن آن شدهاند حال اینکه دولت با این کار تنها شکاف میان دو طبقه را عمیقتر میکند.
سند اجاره باغ قلهک گم شد
شرق در گزارشی نوشته اجارهنامه «باغ قلهک» یا همان سفارت انگلستان گم شده است؛ آن هم نه امروز و دیروز که پنج سال پیش. سندی که مالکیت ایران را بر باغ قلهک نشان میدهد. این خبر را روز گذشته مسوول سابق بخش نسخ خطی کتابخانه مجلس اعلام کرد.
به نوشته این گزارش عبدالحسین حائری رییس اسبق کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس گفته «سند باغ قلهک را در یک پاکت قرار دادم و آن را درون صندوق کتابخانه و مرکز اسناد مجلس قرار دادم؛ اما زمانی که برای آخرین بار به صندوق مراجعه کردم اثری از اجارهنامه باغ قلهک ندیدم؛ در صندوق کتابخانه مجلس، نسخ و اسناد بسیار مهم قرار میگیرند اما هنوز بعد از گذشت پنج سال معلوم نشده است که چه کسی در این صندوق را گشوده و بر سر این سند چه آمده است.»
شرق نوشته علی ططری رییس کنونی مرکز اسناد مجلس نیز خبر داده که در ۱۲ سالی که در مرکز اسناد کار میکند این سند را ندیده است. او البته گفته صندوق کارپردازیای هم وجود دارد که در اختیار هیاتمدیره مجلس است و همچنین مجموعه نسخ خطی که ممکن است این سند در آنجا باشد.
مدل چینی تمرکز قدرت، و رییس جمهور آینده
مهدی نصیری در مصاحبه با شرق
فرهادیان در گزارشی با عنوان "نظام دموکراتیک شّر است" در شرق از زبان مهدی نصیری نماینده سابق ولی فقیه در موسسه کیهان نوشته در الگوی سیاسی اسلام چیزی به نام تفکیک قوا مطرح نیست؛ نظام پارلمانی برای جمهوری اسلامی کم عارضهتر است.
گزارشگر شرق در ابتدای مصاحبه خود با نصیری نوشته کیهان ی است؛ هم سابقهاش هم نگاهش به روزگار. به شورای سردبیری روزنامه کیهان که وارد شد، خیلیها از آنجا رفتند و چه از این بهتر برای او. روزگاری که اصولگرایان هنوز محافظهکار خوانده میشدند داد اصولگرایی سر میداد. اما محافظهکاران که اصولگرا شدند، او نصیری هم دز اعلام رسمی مقابله با استکبار و گوشزد کردن خطر تهاجم فرهنگی و مبارزه با فساد را پایین آورد؛ پایین پایین.
به نوشته این روزنامه مهدی نصیری معتقد است احمدینژاد از وقتی از سایر اصولگرایان فاصله گرفت، وضعیت از حالت مطلوب خارج شد. عملکرد اصولگرایی را مردود نمیداند اما خیلی هم از آن دفاع نمیکند. شاید حق دارد؛ افشای فسادهای اقتصادی و وضعیت اقتصادی موجود و شرایطی که مردم در آن قرار دارند خیلی هم او را در موقعیت دفاع قرار نمیدهد لابد؛ حالا میخواهد مهدی نصیری باشد یا هرکس دیگر. علاقهاش به افشاگری را هم از دست داده است؛ از آن افشاگریهایی که در دوران اصلاحات میکرد دیگر خبری نیست. شاید هم افشاگری در شرایطی که یک مدیریت همفکر بر سر کار است خیلی کارکرد ندارد.
ابتکار در سرمقاله خود برای پیش بینی دولت آینده ایران اشاره کرده که احمدی نژاد در زمانی به قدرت رسید که گویی نوعی سرخوردگی درنتیجه ناتوانی برنامههای توسعه سیاسی و اقتصادی ایجاد شده بود؛ مردم به جیب خود که نگاه میکردند، میدیدند همچنان خالی و سفرههای آنان خالیتر مانده است. او از درون اردوگاه راست برخاسته بود ولی با متمرکز شدن بر انتقاد از هاشمی رفسنجانی و با برجستهنمایی شعار ”عدالت"، توانست نگاه مردم را به خود جلب کند.
به نوشته این مقاله حالا گروهی با تمسک به وضعیت کنونی کشور و بحرانهای بینالمللی و فشارهای ایجاد شده، مدعی هستند که شرایط کنونی تداعیگر شرایط سال ۷۶ است و بنابراین کشور باید خود را برای پوستاندازی سیاسی به منظور مقابله با فشارهای جهانی آماده سازد که این مهم نیز جز از طریق میدان دادن به گفتمان اصلاحطلبی امکانپذیر نیست. بنابراین تلاش دارند متناسب با این تحلیل، یکی از چهرههای معروف اصلاحطلب از قبیل آقایان نجفی یا عارف را به میدان آوردند.
سفری که در شان احمدی نژاد بود، و برجستگی هایش
محمدحسین روانبخش در ستون طنز مردم سالاری نوشته یکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس گفته احمدی نژاد باید از همان ابتدا که وارد فرودگاه برزیل شده و متوجه می شد که شأن ریاست جمهوری و جمهوری اسلامی ایران رعایت نمیشود، سفر را ادامه نمیداد و باز میگشت، اما رئیس همان کمیسیون جواب داده: اتفاقا کاملا در شان احمدینژاد بوده است!
نویسنده با تاکید بر این که عضو کمیسیون امنیت ملی گفته بود که سفر در شان احمدینژاد و جمهوری اسلامی نبوده است و در پاسخ، برادر علاءالدین فقط گفته که در شان احمدینژاد بوده است و نگفته که چنین وضعیتی در شان جمهوری اسلامی هم بوده است! همین اندازه هم خوب است وباید از برادر علاءالدین تشکر کرد، ولی اگر ایشان درباره این موضوع که این سفر آیا در شان مردم و نظام هم بوده، توضیحاتی صادر کنند، برای اینکه مردم بیشتر با ایشان آشنا شوند، خوب است!
پوریا عالمی هم در ستون کاناپه اعتماد نوشته احمدینژاد که خسته و کوفته از سفر برزیل برگشت از بس که این برزیلیها میهماننواز هستند و دوساعت میآیند پیشواز، چهار ساعت میآیند بدرقه، بعد دست آدم را میگیرند میبرند در شهر میگردانند تا اجلاس ریو شروع شود... خلاصه آدم را اینقدر خجالت میدهند که خستگی سفر به آقای احمدینژاد که هیچی، به تن مردم بماند. به همین مناسبت سخنگوی وزارت امور خارجه هم دیروز گفت آقای احمدینژاد در برزیل یک استثنا نبود. بله. به نظر ما استثنا آن دیپلماتی است که ...
کارتون روز
کارتون جواد تکجو، اعتماد