قتل مامور پلیس برای فراری دادن برادر

شرق: پسری که برای فراری دادن برادر بازداشتی خود ماموری را به قتل رسانده ‌بود دیروز پای میز محاکمه رفت.
به گزارش خبرنگار ما، جلسه محاکمه متهمان با قرار گرفتن نماینده دادستان تهران در جایگاه شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران آغاز شد. او گفت: ماموران پلیس در آخرین ساعات هشتم آذر سال 89 باخبر شدند دو نفر از همکاران‌شان در جریان درگیری با چند مظنون به شدت زخمی شده‌اند. دو مامور که «ابوالفضل رستم‌زاده» و «قادر علی‌نژاد» بودند به دلیل زیر گرفته‌شدن با خودرو توسط مظنونان به شدت مجروح شده‌ بودند. ماموران بلافاصله به بیمارستان منتقل شدند. در حالی‌که بررسی‌ها از محل حادثه در حال انجام بود مردی سراسیمه به ماموران مراجعه کرد و گفت چند مرد مسلح ماشین پژو او را سرقت کردند. این مرد گفت: پنج مرد مسلح جلو آمدند و من را به زور از ماشین پیاده و آن را سرقت کردند. با توجه به مشخصاتی که این مرد داد پلیس متوجه شد افراد مسلح همان کسانی هستند که به ماموران حمله کردند. ماموران تجسس همچنین وانتی را پیدا کردند که پلاک‌های آن کنده ‌شده ‌بود. وقتی سوابق ماشین مورد بررسی قرار گرفت پلیس متوجه شد این خودرو متعلق به فردی سابقه‌دار به نام «پویا» است که مدتی قبل توسط پلیس بازداشت شده‌ بود.

نماینده دادستان ادامه‌ داد: پلیس رد پویا و دوستانش را پیگیری می‌کرد که خبر رسید یکی از ماموران در بیمارستان جان خود را از دست داد. در حالی‌که پرونده با عنوان قتل پیگیری می‌شد پلیس توانست پویا را شناسایی کند و از طریق این مرد چهار متهم دیگر نیز دستگیر شدند. نتیجه تحقیقات از این متهمان حکایت از آن داشت که زمان حادثه ماموران پلیس به پنج مرد که سوار بلیزر بودند، مشکوک شدند و آنها را تعقیب کردند. متهمان برای فرار از دست پلیس از ماشین پیاده شدند و گریختند اما یکی از مظنونان به نام «محمود» بازداشت شد. چند دقیقه بعد متهمان برای فراری دادن محمود دوباره برگشتند و ماموران را با ماشین زیر گرفتند و بعد از زخمی کردن آنها سلاح ماموران را هم به سرقت بردند. متهمان به جرایم ارتکابی اعتراف کردند و گفتند برای فراری دادن متهم دستگیرشده دست به چنین کاری زدند و با همدستی هم ماموران را زیر گرفتند. متهمان صحنه قتل را هم بازسازی کردند.
این مقام قضایی گفت: جرم متهمان که سه نفر از آنها پدر و پسر هستند محرز است و من به عنوان نماینده دادستان تهران درخواست مجازات متهمان را دارم. پنج متهم علاوه بر قتل و معاونت در قتل مرتکب سرقت و تمرد از فرمان پلیس هم شده‌اند و من درخواست مجازات برای آنها درخصوص این اتهامات را هم دارم. مدارک قانونی دادستانی در پرونده منعکس است.
سپس اولیای‌دم استوار رستم‌زاده در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص متهمان را مطرح و اعلام کردند به هیچ‌وجه حاضر به گذشت نیستند.
در ادامه متهم ردیف اول که پویا نام دارد از خودش دفاع کرد. او گفت: قصد به قتل رساندن مامور پلیس را نداشتیم. آن شب من و برادرم محمود همراه با دو دوستمان می‌رفتیم که ماموران به ما مشکوک شدند. برای اینکه پلیس را منحرف کنیم چند بار به جهت‌های مختلف پیچیدیم اما ماموران همچنان دنبال ما بودند تا اینکه ماشین را متوقف کردیم و پا به فرار گذاشتیم. البته محمود گیر افتاد. ما که دور شدیم به محمود زنگ زدم و گفتم به پلیس رشوه بده، گفت قبول نمی‌کنند. با پدرم تماس گرفتم و گفتم محمود را گرفته‌اند. پدرم همراه ما آمد و به اتفاق دیگران با بلیزر و یک شورلت سراغ ماموران رفتیم. نزدیک ماموران شدیم و می‌خواستیم محمود را از خودروی آنها بیرون بکشیم که آنها فهمیدند. نمی‌دانم چه شد که گلگیر ماشین با ماموران برخورد کرد. آنها زخمی شدند و روی زمین افتادند. دنده عقب گرفتم که فرار کنم دوباره روی ماموران رفتم. اصلا قصد کشتن نداشتم.
در این هنگام قاضی از متهم پرسید برای چه سلاح پلیس را سرقت کردید. او گفت: به دلیل اینکه ماموران را اذیت کنیم این کار را کردیم و قصد دیگری نداشتیم.
او در مورد اینکه برادرش را چطور فراری داد، گفت: وقتی ماموران روی زمین افتادند در ماشین پلیس را باز کردم و او را فراری دادم. البته برادرم کاری نکرده بود و اگر به دادسرا هم می‌رفت آزاد می‌شد اما ما می‌خواستیم زودتر آزاد شود. متهم همچنین در مورد سرقت ماشین پژو گفت: وقتی داشتیم فرار می‌کردیم سرعت‌مان خیلی زیاد بود. راننده پژو به دلیل سرعت زیادی که داشتیم به ما اعتراض کرد ما هم او را پیاده و ماشین را سرقت کردیم. در ادامه پدر متهم ردیف اول که خود به اتهام معاونت در قتل در دادگاه حضور داشت برای دفاع از خود پشت تریبون حاضر شد. او گفت: وقتی پویا تماس گرفت و گفت محمود را گرفته‌اند از من خواست برای آزادی او خودم را برسانم و به اصطلاح ریش‌سفیدی کنم. من هم به همین دلیل همراه پسرانم رفتم. قرار نبود با ماموران درگیر شویم. البته زمانی که من رسیده بودم، این اتفاق افتاده بود و من با بچه‌ها فرار کردم. سپس سایر متهمان آمدند و در برابر اتهاماتی که به آنها وارد شده ‌بود از خود دفاع کردند. با پایان یافتن دفاعیات متهمان و وکلای مدافع آنها هیات قضات شعبه 71 برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.