دیپلماتهای دردسر ساز، از برزیل تا رومانی و لیبی
خبرگزاری مهر نوشت:
مجله مهر: چهارشنبه گذشته، روزنامه وال استریت ژورنال در گزارشی اعلام می کند پلیس برزیل یک دیپلمات ایرانی پنجاه و یک ساله را به دلیل "دست اندازی" به دختران زیر سن قانونی برای مدتی بازداشت کرد. در شرح ماوقع آمد که این دیپلمات ایرانی به آزار جنسی از طریق لمس کردن دو دختر 9 و 14 ساله در یک استخر مختلط متهم شده است. والدین این دو دختر در استخر به دنبال این موضوع به دیپلمات ایرانی حمله می کنند اما وی در نهایت به پایگاه پلیس منتقل می شود ولی به دلیل مصونیت، این دیپلمات ایرانی آزاد شد.آنچه که این قضیه را به طنز تلخی گره زد و خوراکی با مزه برای رسانه های غربی جفت وجور کرد، توضیح سفارت ایران در برزیل بود که قضیه را به تفاوت های فرهنگی برزیل و ایران پیوند زد و توضیح داد که اتفاق پیش آمده ناشی از تفاوت های فرهنگی است! پیش از انتشار این توضیحات، رامین مهمانپرست سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشورمان قضیه را از اساس تکذیب کرده و گفته بود که بررسی های به عمل آمده نشان می دهد که مطالب منتشر شده توسط این گونه رسانه ها ، خلاف واقع و فاقد صحت است و اینگونه اتهامات مغایر با سوابق این عضو سفارت ایران در برزیل دانست. روزنامه جمهوری اسلامی از سخنگوی وزارت امور خارجه سوالی بجا پرسیده و آورده است: سؤالی که در تکذیبیه سخنگوی وزارت خارجه کشورمان بیجواب مانده این است که آیا حضور این دیپلمات ایرانی در استخر مختلط صحت دارد یا خیر؟ اگر جواب مثبت است، چرا وزارت خارجه بر رفتار کارمندان خود نظارت ندارد؟ کاش هیچ جوابیه ای صادر نمی شد، می شد سکوت کرد، می شد دیپلمات کذایی را بنا به رعایت نکردن، پروتکلهای بینالمللی و پیماننامههای مختص به جمهوری اسلامی بازخواست کرد، می شد هر کار دیگری کرد و فقط استدلال نکرد که این اتهامات ناشی از تفاوت فرهنگی یا مغایر با سوابق این عضو سفارت ایران در برزیل است.
خروج سفیران از ایران
دردسرهای دیپلمات های کشورمان فقط به بحث های اخلاقی ختم نمی شود که اتفاقی نظیر آنچه در برزیل افتاد اتفاقی نادر و استثنایی در سفارتخانه های کشورمان است. اما نمونه های زیادی از جنس دیگر را می توان برشمرد که حکایت از نبود نظارت حداقلی بر انتصاب و عملکرد و رفتار دیپلمات ها در کشورهای خارجی دارد. نمونه هایی از این نظارت ها را می توان در پناهنده شدن برخی دیپلمات های کشورمان در سال 88 جستجو کرد. حسین حیدری کنسول ایران در نروژ یکی از آن ها بود که ابتدا با تکذیب وزارت خارجه همراه شد و سپس با گفت وگوهای حیدری در رسانه های بیگانه ثابت شد که او پناهنده شده است. درباره خبر پناهنده شدن حسین علیزاده کاردار جمهوری اسلامی ایران در فنلاند هم وزارت خارجه گفت که وی به دلیل مشکل تحصیلی فرزند یا فرزندانش، مهلت خواسته و به کشور برنگشته است. بعدها او هم در رسانه های غرب گفت وگوهایی علیه نظام جمهوری اسلامی انجام داد.
در رومانی خبری نیست
گاهی اتفاقاتی پیش می آید که نشان می دهد سفیران کشورمان یا در سفارتخانه ها نیستند، یا از سفارتخانه ها بیرون نمی آیند که ببیند در کشور محل ماموریتشان چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. جالب ترین نمونه این اتفاقات در دولت هاشمی رخ داد. در آن زمان سفیر وقت ایران در رومانی مقدمات سفر نیکولای چائوشسکو رئیس جمهور اعدام شده رومانی را به ایران فراهم می کند. در واقع چائوشسکو پیش از محاکمه و تیرباران، آخرین سفرش را به ایران انجام داد. در سال ۱۳۶۸ چائوشسکو در بازدید رسمی از ایران بسر میبرد و مردم شهر «تیمیشوارا» در رومانی در تظاهراتی گسترده، خواستار گسترش آزادیها و حقوق خود شدند. اکبر هاشمیرفسنجانی، رئیسجمهور وقت ایران در دیدار با چائوشسکو نسبت به گسترش همکاریهای دوجانبه ابراز امیدواری کرد. می گویند در جریان سفر چائوشسکو به ایران، با او تماس گرفته و گفته می شود در ایران بماند. او پاسخ می دهد که قدرت در رومانی در قبضه اش است. چائوشسکو و همسرش النا بالاخره به دست معترضان افتاده و در دادگاه محاکمه می شوند. در جریان دادگاه نیز ماجرای سفر به ایران، بارها به جد و به طنز تکرار میشود. ۸۴ نفر از نمایندگان مجلس سوم در ۵ دی ۶۸، طی سوالی از علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه دولت هاشمی خواستار توضیح در مورد سفر چائشسکو شدند. نطقهای جنجالی نمایندگان منتقد، موجب شد سرانجام ولایتی در مجلس حاضر شده و در این خصوص پاسخ دهد. یکی از نمایندگانی که در این رابطه نطق معروفی ایراد کرد، صادق خلخالی بود. او در سخنان خود دستگاه دیپلماسی کشور را به محافظه کاری متهم کرده و علنا گفته بود که مسئولان ما از جهان بیخبرند و اتفاقات بینالمللی را پیگیری نمیکنند. ولایتی، جمشید گوهری سفیر وقت ایران در رومانی را برکنار می کند و می نویسد: چون سفیر جمهوری اسلامی ایران در رومانی گزارش جامعی درباره اوضاع داخلی رومانی در آستانه سفر چائوشسکو به تهران نداشته است، از کار برکنار و وی برای توضیح به تهران فراخوانده میشود. وقتی از گوهری درباره این موضوع وضعیت رومانی سوال شده بود گفته بود که در رومانی هیچ خبری نیست!
در لیبی هم خبری نیست
اتفاقی مشابه آنچه بر جمشید گوهری در رومانی افتاد بر علی اصغرناصری در لیبی رخ داد. در بحبوحه خیزش مردم لیبی علیه حکومت قذافی، صداو سیما گزارشی از وضعیت سفارت ایران در لیبی پخش کرد و نشان داد که عوامل سفارت ایران در لیبی در ایام بیداری اسلامی در تعطیلات به سر می برند. رامین مهمانپرست سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشورمان در پاسخ به این گزارش، اظهار داشت که سفارت ایران در لیبی هیچ گاه تعطیل نبوده است. پیش از او کامران نجف زاده خبرنگار صدا و سیما که به لیبی اعزام شده بود در صفحه فیس بوک خود نوشته بود « «سفارت ایران تو طرابلس ۶ ماهه تعطیله … همه دنیا فعال شدن، این خوش نشینها رفتن زیر پتو!». این گزارش ها و انفعال سفارت ایران در جریان بیداری اسلامی باعث شد تا آبان ماه سال گذشته علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه کشورمان به لیبی سفر کند و بی سروصدا حکم خداحافظی ناصری را امضا و برای حسین اکبری حکم صادر کند.
معاون خبرساز دولت
گاهی خدشه به چهره بین المللی کشورمان به اظهارنظر یکی از دیپلمات ها یا مسئولان برمی گردد. در ماجرای انتصاب نمایندگان رئیس جمهور در امور مختلف دنیا، حمید بقایی معاون اجرایی کنونی رئیس جمهور به عنوان نماینده دولت در امور آسیا منصوب شده بود، بقایی که در آن زمان رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بود، بنا به سمت جدیدی که از رییس جمهور گرفته بود احساس کرد که باید وارد مناقشات بین المللی شود و این قضایا را حل کند. اولین جملاتی که بر زبان او جاری شد روابط ترکیه و ایران را به هم ریخت. بقایی در کنفرانس «ایران پل پیروزی» که در هفتادمین سالگرد حمله متحدین به ایران بعد از جنگ جهانی دوم برگزار شده بود، احساس کرد که باید به مناقشه طولانی مدت ترک ها و ارامنه وارد شود و گفت که دولت امپراطوری عثمانی صد سال قبل علیه گروهی از ارمنیها نسل کشی کرد. این سخنان موجب شد تا وزیر خارجه ترکیه همان شب در تماسی تلفنی با منوچهر متکی خواستار توضیح ایران شود. در مقابل، این اظهارات با استقبال گسترده مقامات ارمنستان همراه شد. این گونه گاف های سیاسی و علی الخصوص بحث موازی کاری با دستگاه دیپلماسی باعث شد که موضوع نمایندگان دولت در امور مختلف دنیا کاملا منتفی شود.
سفیری که به حرف وزیر گوش نمی کرد
و گاهی وزارت خارجه سعی دارد بر عملکرد و رفتار یک سفیر نظارت کند و سفیر خود را فراتر از وزیر می بیند. اوایل دولت نهم، ابوالفضل ظهره وند با نظر شخص رئیس جمهور به عنوان سفیر ایران در ایتالیا منصوب می شود. نام او در دی ماه سال 86 بر سر زبان ها افتاد. گفته می شود در آن زمان منوچهر متکی در جایگاه وزیر امور خارجه هیاتی را برای بازرسی از عملکرد شخص سفیر و نمایندگی ایران در ایتالیا به رم می فرستد. ظهره وند نه تنها مانع بازرسی این هیات می شود بلکه هیات مذکور را به تهران بازمی گرداند. پس از این اقدام متکی حکم پایان ماموریت سفیر ایران در ایتالیا را امضا می کند ولی ظهره وند با اتکا به اینکه منصوب رئیس جمهور است نه وزیر امور خارجه در سمت خود باقی می ماند تا اتفاقات حاشیه ای دیگری برای او رخ دهد. در جریان سفر محمود احمدی نژاد به ایتالیا برای حضور در نشست فائو، ابوالفضل ظهره وند تقریبا در ترتیب دادن دیدارهایی بین احمدی نژاد و رهبران کشورهای مختلف ناکام می ماند. گفته می شود تنها موفق به ترتیب دادن برنامه ملاقات احمدی نژاد با بازرگانن ایتالیایی می شود. او بعد از برکناری اش مدعی شد که بنا به درخواست خود از رئیس جمهور می خواهد از رم به تهران بازگردد.
دردسرهای یک عزل
شاید معروفترین اتفاقی که نشان داد که تصمیم ها در دستگاه دیپلماسی کشورمان مثل تکذیبیه ها و تاییدیه ها از ضابطه و منطق قابل دفاعی برخوردار نیستند جریان برکناری منوچهر متکی وزیر امور خارجه کشورمان در سنگال باشد. برکناری او بیشتر برای دولت دردسرساز شد. منوجهر متکی آذرماه سال 89 در جریان سفرش به سنگال، از مقامات این کشور شنید که دیگر در دستگاه دیپلماسی سمتی برای او تعریف نشده است. این نحوه برکناری یکی از ده دلیلی بود که محمود احمدی نژاد را برای پاسخ به سوالات نمایندگان به بهارستان کشاند، او در آن جلسه گفت که ماموریتی برای این وزیر تعریف نشده بود و او پیش از سفرش به سنگال از پایان ماموریتش در دستگاه دیپلماسی کشور اطلاع داشت. متکی سخنان رئیس جمهور در مجلس را مصداق بارز تهمت و افترا خواند و یادآور شد که نامه اطلاع احمدینژاد از ماموریت وزیر خارجه به سنگال در سوابق دفتر رئیسجمهوری موجود است. یک روز پس برکناری منوچهر متکی، سنگال هم سفیر خود را از ایران فراخواند.