دستور کار سیاسی: عبدالله نوری

عبدالله نوری

اکبر گنجی (روزنامه نگار و پژوهشگر) 

نظریه ی "ولایت مطلقه ی فقیه" معنایی جز تمامیت خواهی ندارد. این نظریه برای "سلطه" برساخته شده است.سلطه به معنای دخالت خودسرانه در زندگی دیگران است. یعنی، حاکم- زمامدار، مطابق میل خودسرانه اش در همه ی امور- از جمله زندگی افراد- دخالت می کند. همه ی امور باید مطابق میل او- یا به تعبیر مسئولان جمهوری اسلامی:"منویات مقام معظم رهبری"- سامان یابد.
 


چنین ساختاری ، سرشتی برای خود می سازد که کوچکترین "تفاوت" و "تمایز" را به سرعت به "مخالفت" و "تعارض" تبدیل می سازد. خودی های دیروز که امروز اندکی تفاوت از خود بروز داده اند، دیگر نمی توانند درون ساختار جایی داشته باشند. "خودزنی دائمی" یا "حذف و طرد مداوم" یکی از ارکان این نظام است.

 
این فرایند چهره ی دیگری هم دارد. این نظام با همین عمل، خودی های دیروز را به رهبران فردای مخالفان تبدیل می کند.این سنت از همان ابتدای روی کار آمدن نظام جاری بوده است. مهدی بازرگان، ابوالحسن بنی صدر،عزت الله سحابی، آیت الله منتظری، سید محمد خاتمی، میر حسین موسوی و مهدی کروبی برخی از مصادیق این مدعایند.
 
همه ی مخالفان جمهوری اسلامی امروزه از مهدی بازرگان تجلیل به عمل می آورند. آیت الله منتظری جایگاه بسیار احترام آمیزی نزد، اکثر،اگر نه همه ی،  مخالفان دارد. وقتی خاتمی در دوم خرداد ۱۳۷۶ در انتخابات پیروز شد و دوران اصلاحات آغاز گردید ، بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی با او همدلی و همراهی کردند. اما انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد ۸۸ چیز دیگری بود. همه ی مخالفان از جنبش سبز و چهره های نمادین آن- موسوی و کروبی- استقبال شگرفی به عمل آوردند.
 
انتخابات ۱۲ اسفند ۹۰ مجلس شورای اسلامی نیز به گونه ی دیگری مدعای ما را تأیید می کند. گروه زیادی از مدافعان تحریم  انتخابات و نتایج و پیامدهایش را رها کرده و به "رأی خاتمی" پرداختند. همه ی آنهایی که به خاتمی دشنام دادند یا به شکلی رادیکال از او انتقاد کردند، ناگفته نشان می دادند که خاتمی جایگاه ویژه ای دارد.
 
گویی وزن خاتمی از وزن انتخابات بیشتر بود و هست. به تعبیر دیگر، نمی توان خاتمی اصلاح طلب، معتقد به اسلام و انقلاب و قانون اساسی و جمهوری اسلامی؛ و مخالف براندازان را نادیده گرفت.
 
سلطه ی ولی فقیه- یعنی مطابق میل خودسرانه حکم راندن- ابعاد گوناگونی دارد. یکی از مصادیق آن این است که علی خامنه ای همیشه برای همه "دستور کار سیاسی" تعیین کرده و همه را به دنبال خود کشانده است. پیام نوروزی او یکی از مهمترین مصادیق این مدعاست که ضمن آن نامی بر سال جدید می نهد و همه ی دستگاه ها و قوا و مردم مکلفند به دنبال آن دستور کار سیاسی بروند.
 
البته تعیین "دستور کار سیاسی" برای نیروهای سیاسی توسط او، فقط منحصر به پیام نوروزی نیست. در طی سال به اشکال گوناگون این امر تکرار می شود. در حالی که اصل بر این باید باشد که مخالفان "دستور کار سیاسی" تعیین کنند و زمامداران را به دنبال خود بکشانند.
 
اگر تحریم های اقتصادی فلج کننده کمر مردم ایران را نشکند، اگر تهاجم نظامی به ایران صورت نگیرد و ایران نابود نشود، اگر با اصلاح قانون اساسی انتخاب رئیس جمهور به مجلس شورای اسلامی محول نشود؛ کمتر از ۱۵ ماده دیگر انتخابات ریاست جمهوری باید برگزار شود.
 
در شرایط کنونی که موسوی و کروبی و بسیاری دیگر از چهره های شاخص زندانی هستند، باید  تحرکی در فضای سیاسی "داخل" ایجاد کرد. باید شور و نشاطی در "داخل" آفرید. با "دستور کار سیاسی" مقدور و ممکن به شرایط "داخل" کشور می توان به چنین مقصودی نائل شد. باید "دستور کار سیاسی" ای  را مطرح کرد که در چارچوب متصلب کنونی داخل کشور نیز قابل طرح و گفت و گو باشد.
 
عبدالله نوری چهره ی استواری است که خوب درخشیده است. از وزارت کنارش نهادند، روزنامه ی خرداد را منتشر کرد. روزنامه اش را توقیف و محاکمه اش کردند، دفاعیاتی کرد که منجر به سال ها زندان شد. جایگاه خوبی میان مخالفان دارد. طرح کاندیداتوری او برای انتخابات ریاست جمهوری خرداد سال آینده،"دستور کار سیاسی" ای است که  به موجی از گفت و گو، شور و امید دامن خواهد زد.
 
حتی اگر نظام بخواهد صلاحیت او را توسط شورای نگهبان رد کند، این عمل باید ۱۴ ماه دیگر صورت بگیرد. ۱۴ ماه "فرصت" برای گفت و گو و فعالیت در داخل کشور پدید خواهد آمد.
 
اولاً: زمامداران و جناح های مختلف اصول گرایان در باره ی این کنش سیاسی موضوع گیری خواهند کرد. برخی به شدت با آن مخالفت ورزیده ، اما برخی دیگر از اصول گرایان،آن را آشتی اصلاح طلبان با نظام به شمار آورده و از آن استقبال خواهند کرد.
 
ثانیاً: عبدالله نوری در حال حاضر- در غیاب موسوی و کروبی-  بهترین چهره ای است که می تواند اتحادی میان اصلاح طلبان و سبزها پدید آورد. خاتمی با شرکت در انتخابات مجلس ، بخش های غیر محافظه کار اصلاح طلبان و سبزها را به شدت دلخور کرده است.
 
ثالثاً: عبدالله نوری بدین ترتیب سکوت خود را شکسته و شروع به حرف زدن خواهد کرد. در حال حاضر هیچ کس در  داخل از او "انتظار" بیان سخنان رادیکال ندارد. شکستن سکوت،حرف زدن در چارچوب قانون اساسی- خصوصاً فصل "حقوق ملت"- از موضع کاندیدای ریاست جمهوری، شور آفرین خواهد بود. این کنش، روزنه هایی در آن فضای متصلب برای تنفس سیاسی ایجاد خواهد کرد.
 
رابعاً: به رد صلاحیت احتمالی عبدالله نوری در ۱۴ ماه دیگر نیندیشید، به این فکر کنید که این "دستور کار سیاسی" می تواند "شبکه های اجتماعی بالفعل" پدید آورد. گذار به نظام دموکراتیک نه تنها به قلمرو عمومی- که در آن گفت و گوی آزاد ناقدانه صورت می گیرد-، که به روابط انسانی، کار جمعی و "شبکه های اجتماعی بالفعل" نیازمند است.
 
این "دستور کار سیاسی"، ارزش فکر کردن، گفت و گو و نقد را دارد.
 

رأی دهید
sourena.de - اشتوتگارت - آلمان
نه خاتمی و نه عبدالله نوری و نه هیچکس دیگری نمیتواند این رژیم سر تا پا جنایت و خیانت رو اصلاح و یا نجات بده. حکومت مستضعفین جهان!!! که از جنایتکارترین حکومتهای جهان است بر اساس خیانت و جنایت بنا شده و چنین حکومتی جایی برای اصلاح نداره. اصلاح چی؟!!! کجای این حکومت درسته که کسی بخواد اشکالاتش رو برطرف کنه!!! نابودی این حکومت تنها راه نجات مردم ایرانه. مرگ بر خامنه ای و مزدورانش
‌پنجشنبه 3 فروردين 1391 - 12:34
time-to-say-goodbye - تورنتو - کانادا
دوباره میخوان تنور انتخاباتو داغ کنن از این مردم بی‌چاره رای بگیرن، به هیچ احدی رای ندید، هیچ آدمی‌ تو ایران دیگه از این به بد پای هیچ صندوقی نمیره (غیر از ساندیس خورا) تا این رژیم دیکتاتوری به طور کامل نابود بشه. مرگ بر دیکتاتور، چه ملا چه دکتر......
جمعه 4 فروردين 1391 - 00:11
mehdighr - اهواز - ایران
اکبر گنجی اخیرا صحبتهایی کرده که خیلی مشکوکه و جای تامل داره ؛ آیا شرکت در انتخابات به نوعی باعث مشروعیت بخشیدن به این رژیم نمیشه !
‌پنجشنبه 3 فروردين 1391 - 23:40
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.