بررسی روزنامه های تهران:چهارشنبه ۱۲ بهمن
تیتر و عکس صفحه اول تهران امروز
روزنامه های امروز تهران در اولین روز از ده روزی که در سالگرد پیروزی انقلاب ضدسلطنتی سال ۵۷ به دهه فجر شهرت دارد از این روز نوشته اند. سخنان رهبر ایران درباره سوریه و احتمال حمایت دولت ایران از اصلاحات در آن کشور از جمله مهم ترین تیترهای خارجی این روزنامه هاست که دور تازه حمله به هاشمی رفسنجانی توسط رسانه های دولتی را با اهمیت دیده و احتمال داده اند که هواداران دولت قصد دارند همان تقابل مناظره های انتخابات ریاست جمهوری را بین احمدی نژاد و هاشمی برقرار کنند.
"امریکا می خواهد انتقام شکست های خود را از سوریه بگیرد" از زبان رهبر جمهوری اسلامی تیتر اول جوان است و کیهان همین گزارش را با عنوان "حمایت از مقاومت تنها جرم فلسطین از نظر آمریکاست" منعکس کرده و مردم سالاری از "حمایت ایران از اصلاحات در سوریه" خبر داده است.
اقتصاد تب کرده، بودجه شلخته در ابهام
"اعلام وصول طرح اصلاح قانون هدفمندی یارانه ها" تیتر اول فرهیختگان است، "اصلاح قانون هدفمند کردن یارانه ها در مرحله دوم" عنوان اصلی آرمان است، ابتکار همین خبر را با "تغییر در شیوه پرداخت یارانهها" منعکس کرده و جهان صنعت نوشته "مجلس از وزارت اطلاعات و سازمان بازرسی کمک خواست".
ابتکار در سرمقاله خود با تاکید بر این که جامعه به شدت تب کردهاست و بسیاری از مسئولان در قوای مختلف، سر به بی خیالی زدهاند و به کلیگویی و سخنانی که دور از وضعیت مردم و جامعه است دل خوش کردهاند" نوشته در حالی که اکثریت مردم، روز به روز، از نظر رفاه، پلههای ترقی را معکوس طی میکنند و بار شدید و سنگین گرانی و تورم، پشت طبقات متوسط و پایینتر را آنچنان خم مینماید که شکمشان را به خاک خواری و نزاری میرساند؛ در حالی که غول فقر، روز به روز فربهتر میشود و اخلاقیات و دین و ایمان بسیاری از مردم را با حرص و شدت میبلعد؛ در همین حال، دولت و مخالفانش دست به یقه شدهاند، به جای این که دست به دست هم دهند و با این غول بجنگند.
به نوشته این مقاله به سایتها، خبرگزاریها، روزنامهها و هر جایی که خبری نگاشته میشود یا به گوش میرسد، توجه کنید؛ واکنشها و درگیریهای گروههای گوناگون سیاسی در این برههی خاص، بوی چارهگری برای حل مشکلات مردم را نمیدهد. آنچه ما داریم میبینیم، رقابت گروهها بر سر خدمت به مردم و گرهگشایی نیازهای آنان نیست؛ چیزی که بیشتر به نظر میآید، این است که افراد و گروههایی که تا چندی پیش، دست به یکی کرده بودند تا سایرین را از سر سفرهی نظام برانند و خودشان جای آنان را بگیرند، حالا که به آرزوی خویش دست یافتهاند، نمیتوانند همدیگر را تحمل کنند.
ابتکار نوشته مسئولان به کنار، مردم هم بیحس شدهاند. انگار نه انگار که برخی از هموطنانشان دارند درگرداب و گنداب فقر غرق میشوند. چرا این همه بیدرد شدهایم؟ برخی میگویند: از شدت درد زیاد، دیگر چیزی را حس نمیکنند. وقتی در برف گرفتار شوید و هیچ راه و چارهای برای رهایی از سرما نداشته باشید، ابتدا احساس سرما و درد میکنید، وقتی شدیدتر شد؛ داد و فریاد میکشید. این احساس و درد آنچنان تداوم مییابد که نهایتا به بیحسی و مردگی میانجامد.
وضعیت ارز و بازار بی اعتماد
"توقف معاملات در بازار ارز" عنوان اصلی روزگار است و "سود سپرده ها، رقابتی یا سقف دار؟" گزارش اول دنیای اقتصاد است.
تهران امروز گزارش داده بازار ارز این روزها شرایط ویژهتری را نسبت به ایام گذشته از سر میگذراند هر چند قیمت دلار به زیر دو هزار تومان رسیده است اما اوضاع بدتر از روزهایی است که ارز مرجع به نرخ دو هزار و ۲۰۰ تومان رسیده بود.شایددررعایتآن ایام تکلیف فعالان اقتصادی با نرخ دلار از امروز روشنتر بود. در شرایطی که دولت نرخ یک هزارو ۲۲۶ تومانی را برای دلار تعیین کرده و رعایت آن را به بازار دستور داده است، همچنان ارادهای جدی برای رسیدن به این قیمت وجود ندارد.
کارتون مجید ادیبی، جام جم
به گزارش این روزنامه نه بدنه بازار چنین تمایلی دارد و نه مجریان تلاشی برای تحقق آن به خرج میدهند. در این شرایط حتی معلوم نیست آینده کوتاهمدت بازار پولی به کدام جهت میل میکند. تردیدها در اراده دولت برای کاهش قیمت در کنار شعار تک نرخی شدن ارز نوعی دوگانگی در رفتار اقتصادیون ایجاد کرده است حتی فعالان بازار طلا و ارز هم نمیدانند بازار به چه سمتی پیش خواهد رفت. اوضاع فعلی به همین دلیل از هفته بحرانی بازار سکه و ارز بدتر است که تحلیلی برای ادامه فعالیتهای اقتصادی وجود ندارد.
حمیدرضا عسگری در آفرینش نوشته شرایط کنونی که در بازار ارز و طلا به وجود آمده تمایل بسیاری را برای ورود به عرصه اقتصادی افزایش داده و از سوی دیگر التهابات فراوانی را در زمینه ازدواج، طلاق و مهریه ایجاد کرده است که متاسفانه درمیان قیل و قال های اقتصادی صدای آن شنیده نمی شود.
افزایش قیمت سکه بیش از همه محکومان مهریه را نگران کرده است. این در حالی است که رکورد زنی قیمت سکه باعث مراجعه دوباره آنها به دادگاه های خانواده و درخواست کاهش اقساط ماهیانه شده است. بسیاری از زوج های جوان در این مدت زمان به دادگاه های خانواده مراجعه کرده اند که تا هرکدام به گونه ای از حق دفاع کنند. خانم های جوان برای گرفتن حق قانونی خود در قالب مهریه های ۵۰۰ سکه ای و آقایان جوان هم برای اعتراض به حکم دادگاه و کاهش اقساط مهریه به دادگاه مراجعه می کنند.
به نوشته آفرینش روی دیگر سکه بحث ازدواج نقش بسته است. بسیاری از جوانان جامعه که در شرف ازدواج بودند و تمایلی برای تشکیل خانواده داشتند، انگیزه خود را ازدست داده اند. به قول خودشان با این وضعیت ازدواج کردن یک ریسک است. چون اولا خانواده ها با مهریه های "۵ و ۱۴ سکه ای" خداحافظی کرده اند ثانیاً با درنظر گرفتن یک درصد برای شکست در زندگی مشترک، جوان باید تمام عمر خود را نابود شده ببیند.
دو حالت در هر حالت
ابراهیم رها در ستون طنز خود در اعتماد نوشته همه چیز در کشور ما دو حالت دارد. یعنی شما میبینید در شهر باران گرفته یا ترافیک میشود و راهها بند میآید یا اینطور نمیشود. البته میدانم بعضی حالات شاید به نظرتان خندهدار باشد اما به هر حال فرض که میشود کرد. خب بگذارید یکجور دیگر به ماجرا نگاه کنیم.
به نوشته این طنزنویس: شما دستور میدهید دلار ارزان شود. یا میشود ۱۲۰۰هزارتومان یا همان حوالی ۱۹۰۰ تومان میفروشند. خب طبیعی است که اگر آدمهای واقعبینی باشید میدانید که اینکه کسی دستور میدهد با اینکه دلار یکدفعه تکنرخی میشود ارتباطش مثل رابطه همان باران باریدن و ترافیک نشدن است. قدم بعدی در این مواقع در کشور ما کاملا مشخص است. فکر نمیکنیم و فقط همان راهی که پیشتر به ذهنمان رسیده را ادامه میدهیم. به این میگویند پافشاری بر مواضع اصولی.
در ستون طنز اعتماد آمده: به همین دلیل قدم بعدی ما این است که نیروهای انتظامی بفرستیم که کسانی را که دلار را با قیمت دستوری ما نمیفروشند دستگیر کنند. خب باز هم طبیعی است که قیمت پایین نمیآید. اما چون ما اساسا و اصولا به چیزهای طبیعی کاری نداریم کماکان راه غیرطبیعی خودمان را ادامه میدهیم. احتمالا در قدمهای بعدی یک عده را استخدام میکنیم شیشه صرافیها را پایین بیاورند! یا چند نفر بروند هر کس دلار را گران خرید با لگد بزنند و سه بار به او بگویند الهی جزجگر بزنی ... ما این راه را ادامه میدهیم.
وضعیت هاشمی و ایستادگی در برابر بی ادبان
تیتر و عکس صفحه اول روزگار
شرق در تیتر اول خود از قول سید حسن خمینی نوشته "جلو بی ادبان بایستیم".
عبدالواحد موسوی لاری در مقاله ای در روزگار با اشاره به حملات این روزهای نشریات دولت به رییس جمهور پیشین نوشته آیا متصدیان کشور اصل شرایط خاص و دشوار و سخت در حوزه های مختلف امور داخلی، اقتصادی و سیاست خارجی را قبول دارند یا خیر؟ چراکه اگر این اصل را نپذیرند که شرایط کشور حساس و خاص است و ضروری است با تدبیر خاص از آن عبور کنیم، در جستوجوی حل آن برنمی آیند. اما اگر این مهم از ناحیه متولیان امر پذیرفته شده باشد، لابد دنبال راه حل هائی برای نجات آن می روند. .که مقبول ترین و بدیهی ترین و طبیعی ترین راهها انسجام درونی در جامعه و بازگشت اعتماد متقابل عمومی مردم به دست اندرکاران است.
به نوشته وزیر کشور دولت سابق در این مقاله اعتماد عمومی مردم به مسوولان به دلیل پاره ای از "ندانم کاریها"، "اشتباهات" و همچنین "وعده های پوچ و توخالی" دچار خدشه شده است. راه حل این است که این اعتماد از طریقی برقرار شود. یکی از این راهها سهیم کردن همه دلسوزان در مدیریت کشور و عدم طرد و نفی آنهاست. استفاده از چهره هایی که در طول ۳۰ساله گذشته نقش مدیریتی داشته و در بحرانها و کورانها توانستند به طور فعال حضور داشته باشند میتواند از عوامل بازگشت اعتماد عمومی تلقی شود. از جمله این چهره های تاثیرگذار شخص آیت الله هاشمی رفسنجانی است.
نویسنده مقاله روزگار با اشاره به سابقه سی ساله هاشمی رفسنجانی در مقام های مهم تصمیم گیرنده نوشته در شرایط حاضر هم هاشمی با این سابقه و توانایی می تواند گره گشای مشکلاتی باشد که امروز بر کشور پدید آمده است. نمیخواهم بگویم هاشمی رفسنجانی میتواند معجزه کند و با دم عیسوی میتواند تمام مشکلات را مرتفع کند؛ اما حتماً میتواند نقش کارساز و موثری داشته باشد و از جمله کسانی است که میتواند حلقه ربط جریان معترض با حاکمیت باشد؛ جریانی که به یکسری رفتارها و سیاستهای متصدیان امر فعلی کشور اعتراض دارند.
بزرگ تولید کننده
پوریا عالمی در ستون کاناپه اعتماد خواستار شرکت خود در همایش تاریخ شفاهی شده و نوشته از آن روزی که کاناپه در صفحهی آخر اعتماد راه افتاده بیشترین حجم تاریخ شفاهی مملکت را ما اینجا ثبت کردیم که اگر آن شفاهیات را ثبت نمیکردیم به اصلش برمیگشت یعنی باد هوا میشد.
طنزنویس با این مقدمه خلاصه پروپوزال خود را ارائه داده و ادعا کرده که این ستون بزرگترین تولیدکننده تاریخ شفاهی است چرا که آقای دکتر کارشناس ارشد به صورت پیوسته شش هفت سال است مدام دارد تاریخ شفاهی تولید میکند و دستش هم درد نکند که ادبیات شفاهی ما را غنی کرد. به افتخارشان دست بزنید. و این هم مثال تولیداتش:
۱- رسمیت بخشیدن به لولو و شغل او؛ یعنی واردات و صادرات مرکبات و انار.
۲ - جانبخشی به اشیا و مرکبات؛ با هلو نامیدن دکتر لنکرانی وزیر سابق دولت.
۳ - حیای آتشنشانی سنتی و بومی (مانند طب سنتی) با رسمیت بخشیدن به خاموش کردن آب با ریختن آب درست همان جایی که سوخته، نه اینورتر نه آنورتر.
مسیر، کارتون پیام برومند، اعتماد