زنان ایران قربانی خشونت و تبعیض جمهوری اسلامی , مقاله ای از دکتر بهروز بهبودی

  سران جمهوری اسلامی از روز اول اعتقادی به زنان و حضورشان در عرصه های اجتماعی نداشتند به همین رو برای آنان موانع فراوانی به وجود آوردند. خانه نشینی، حجاب اجباری، حذف از موقعیت های کلیدی و نگاه ابزاری به آنان، مزدی بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به زنان داده شد.

به رغم امکاناتی نظیر تحصیل و کار بیرون از خانه که برای زنان فراهم آمده، جمهوری اسلامی از همان آغاز تاکنون به زن به عنوان مادر و نگاهبان خانه نگریسته است . ترجیح سیاست گذاران ایران نگاه داشتن زنان در خانه است. در واقع نگاه سنتی سران ایران که همواره می کوشد وجهه ای روشنفکرانه و مدرن به خود بگیرد در تعارض میان باورهای خود و آنچه جامعه زنان ایرانی از او می خواهد، دست و پا می زند و از حل این تناقض آشکار عاجز است.

متاسفانه نگاه مذکر دولتمردان ایران، همواره زنان را به عنوان عامل وسوسه های شیطانی برای گمراه کردن مردان دیده است و این یعنی همان نگاه جنسیتی به زن. در نگاه آنان حضور زن در کنار مرد مفسده انگیز است بنابراین یا باید زنان را خانه نشین نمود و یا در عرصه های اجتماعی، از همراهی شان با مردان جلوگیری و آنها را از یکدیگر جدا کرد. در راستای این تفکرات متحجر است که دانشگاه ها تک جنسیتی می شوند، اتاق زنان از مردان در ادارات جدا می گردد، زنان حق ورود به ورزشگاه ها را پیدا نمی کنند و ... در این میان هیچگاه فریادهای زنان در رفع این تبعیض ها شنیده نمی شود .

از شاهکارهای جمهوری اسلامی قانون حجاب اجباری است که پس از پیروزی انقلاب بر زنان آزاده ایران تحمیل شد، همان که امثال طاهره قرۀ العین از دوران قاجار با آن به مخالفت و مبارزه برخاسته بودند و تحمل نشدند. اجباری کردن حجاب یعنی سلب اختیار زنان در گزینش آنچه خود می خواهند. امروز مسائلی که در جوامع مدرن و آزاد، اصلاً  مطرح نیست ، در ایران چنان دغدغه خاطری برای حاکمان فراهم کرده اند که روزگار مردم را دائم تلخ می کنند. دنیا امروز بر این باور است که دخالت در امور شخصی افراد با چارچوب های مورد نظر یک جامعه آزاد همخوانی ندارد. حکومت دموکراتیک، پسندهای خود را به شهروندان تحمیل نمی کند و موضوع زمانی شکلی از فاجعه به خود می گیرد که به یاد می آوریم زنان ایران چه مسلمان و غیر مسلمان عمدتا اعتقادی به پوشش اجباری ندارند ، واقعیتی که به راحتی می توان در جامعه مهاجران ایرانی ساکن در کشورهای دیگر دنیا دید .

عمده مشکل حاکمان ایران برآمده از آنجاست که به زن فارغ از جنسیت به عنوان انسانی کارآمد و صاحب اندیشه نمی نگرند و تنها به شعارگویی بسنده می کنند. زنان ایران سهمی در حوزه های سیاست گذاری ندارند. تصمیم ها بدون دخالت و حضور آنان گرفته می شود؛ تصمیم هایی مردانه درباره زنان!

سال هاست که جمهوری اسلامی، غرب را به باد انتقاد گرفته و منش کشورهای آن سامان را نکوهش کرده تنها به این بهانه که نگاه این کشورها به زنان نگاهی ابزاری است در حالیکه در عمل خود نیز به راهی می رود که دیگران را به سبب آن سرزنش می کند. امروزه در همان جوامع مورد اشاره، حمایت قانونی از زنان، آشکارا منشی دموکراتیک را به نمایش می گذارد، منشی که جای خالی آن در ایران همواره به چشم می آید و زنان را در برابر خشونت های در خانه و اجتماع بی پناه می گذارد. امروز زنان ایران به رغم جمعیت وسیع، از اقلیت ها به شمار می آیند، اقلیت های فاقد حق و حقوق برابر.

معمولاً تصمیم هایی که در ایران برای جامعه زنان گرفته می شود به جوامع پیشامدرن و به ایران بیش از صد سال قبل می رسد، به نوع تفکرات حاکم در دوره قاجار و حتی پیش از آن و چنانکه می دانیم دموکراسی یکی از مقوله های گره خورده با مدرنیته است. همین تناسب ساده نشان می دهد حکومت ایران حکومتی دموکراتیک نیست زیرا نوع تفکر حاکم بر آن تفکر مدرن نیست. دولت متناقض ایران از یک سو در راستای همسو نشان دادن خود با جوامع آزاد و مدرن راه را برای تحصیل زنان باز می گذارد و از آن پس با نشان دادن رویه اصلی سکه عملاً موانع فراوانی برای بهره برداری از این دانش ایجاد می کند. جمهوری اسلامی همواره نقش یک بازدارنده و سرعت گیر را برای زنان بازی می کند زیرا به زن به عنوان جنس دوم می نگرد. در ایران اقلیت ها همواره دوم هستند؛ شهروند درجه دوم، جنس درجه دوم و... بنابراین زنان هم به عنوان جنس درجه دوم همواره دنباله رو مردان هستند، مردانی که گاه بسیار ناتوانند اما از آنجایی که حکومت راه های رقابت سالم را سد کرده، همواره همین مردان ناتوان، مقتضیات جامعه زنان را تعیین می کنند.

تاریخ جمهوری اسلامی نشان می دهد که به رغم ادعاهای موجود، مردان ناتوان، همواره توانایی خود را با خشونت به رخ جامعه زنان کشیده اند. این نگاه خشونت آمیز از یک سو فعالیت های اجتماعی زنان ایرانی را محدود می کند و از سوی دیگر چون سوهان به جان روح و جسم آنان می افتد.

با وجود تمام این موانع، جامعه پویای زنان ایران که تقریباً از پیش از مشروطه حضور در عرصه های اجتماعی را تجربه کرده ـ و نام زنانی چون قرة العین، زینب پاشا، بی بی مریم بختیاری را در تاریخ ثبت نموده ـ  در سی و چند سال گذشته همواره به دفاع از حقوق خود برخاسته و در موقعیتی نابرابر جانانه کوشیده است. با وجود نامردمی های بسیار،  باز مهربانی های خود را از مردم و کشور دریغ نکرده اند. جبهه های جنگ نمونه های فراوانی از دلاوری های آنان را به یاد دارد، عرصه های دانش، سیاست و فرهنگ هیچگاه خدمات آنان را از یاد نخواهد برد،  هرچند سردمداران ایران از کنار این خدمات به آسانی گذشته، یا کمر به حذف آنان بسته و یا به آنها چنگ و دندان نشان داده اند.

تاریخ، آزارها، شکنجه ها، خشونت ها، زندان ها، اعدام های اعمال شده در حق زنان را در جمهوری اسلامی از یاد نخواهد برد. شاید نسل جوان امروز نام بسیاری از زنان قربانی شده اوایل انقلاب را به خاطر نداشته باشد و شاید نداند که این قربانیان گاه به بهانه های واهی و غیر انسانی به طناب اعدام سپرده شدند، شاید امروز کسی کمتر نامی از فرخ رو پارسا وزیر آموزش و پرورش دوران محمدرضاشاه پهلوی را شنیده باشد که به حکم صادق خلخالی با عنوان مفسدفی الارض به طرز فجیعی اعدام شد، امّا بی تردید نام زنانی چون ندا آقاسلطان، ترانه موسوی، هدی صابر، شبنم مددی و... را می شناسد. نسل جوان و پرسشگر امروز می داند در زندان های جمهوری اسلامی چه بر زنان رفته است و چگونه مردان هرزه حیوان صفت، پاکدامنی شان را به ریشخند گرفتند و با تجاوز به آنان نفرین ابدی تاریخ را به جان خریدند.

نسل جوان امروز نام نسرین ستوده را در خاطر دارد و می داند تنها به دلیل حمایتش از برخی زندانیان سیاسی و پذیرفتن وکالت آنان  راهی زندان اوین شد، به جرم واهی اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام. امروز جوانان ایران می دانند برخلاف نگاه متحجر برخی در ایران، زنان، وابستگان ضعیف به مردان نیستند و می توانند خواب دژخیمان را آشفته کنند تا جایی که برای مهار قدرتشان، از سر ضعف، آنان را به بند بکشند.

 امروز نسل جوان امثال سمیه توحیدلو را می شناسد که روح و جسمشان به باد تازیانه دژخیمان گرفته شد تنها به این دلیل که حرفی برای گفتن داشتند. سمیه توحیدلو را به جرم توهین به رئیس جمهور تازیانه زدند و دنیا می داند ماجرا نه آنگونه بود که رسانه های خودفروخته و در خدمت سردمداران ایران روایت کردند.

امروز نسل جوان ایران می داند به رغم موانع فراوانی که جمهوری اسلامی برای زنان به وجود آورده، این جامعه و قشر فعال، در عرصه های گوناگون خوش درخشیده و همواره خاری در چشم حاکمان ایران بوده است. نسل جوان امروز از نقش زنان و دختران دانشجو، در جنبش های اخیر که پرسشگرانه سران ایران را به چالش کشیدند، با خبر است. عرصه خبر و رسانه نیز مدیون خدماتی است که خبرنگاران و روزنامه نویسان زن در آگاهی بخشی به ایرانیان انجام داده است. امروز همگان می دانند شهیدانی چون سهراب اعرابی محصول نوع تربیت زنانی هستند که آزادی و آزادی خواهی را به فرزندان خود آموخته اند، تربیت آزادگان در جامعه ای بسته و مستبد، کار دشواری است که مادران ایرانی از پس آن برآمده اند.

اگر قلم در این اوضاع بگرید رواست، با این همه من بر آنم در آینده ای نه چندان دور جامعه آزاد ایران، به تمام آحاد خود از زن و مرد، بی دین و دیندار، مسلمان وغیر مسلمان به یک چشم خواهد نگریست. زنان خود انتخاب خواهند کرد در چه نوع فعالیت هایی و با چه ظاهری شرکت داشته باشند. در آن روز هیچ کس زنان را به سبب زن بودن تحقیر نخواهد کرد و توانایی هایی آنان را نادیده نخواهد گرفت. جامعه آزاد ایران میان جنسیت ها تفاوت قائل نخواهد شد و به جای گرفتن نوک پیکان انتقاد به سوی زنان، مردان باظرفیت تربیت خواهد کرد ـ مردانی که تعامل با انسان ها را فارغ از آنکه زن هستند یا مرد ـ بدانند.

بهروز بهبودی

نیویورک ۱۵ ژانویه ۲۰۱۲

رأی دهید
مهرتابان - تهران - ایران
به امید آن روز***ممنون از آقای بهبودی
شنبه 1 بهمن 1390 - 08:22
greentree - تهران - ایران
این حکومت مردهای ایران رو که دست جمعی اعدام میکنه هر روز و زنها و بچه‌های مردم رو هم که میدزدند و تجاوز میکنند بشون ،فکر کردید حکومت شیطانی اسلامی چیزی از انسانیت می‌فهمه ؟..این حکومت از پاکستان اومد همون جایی که هر روز ۲خترها رو شکنجه میکنند و مردها رو هم با بمب میکشند
شنبه 1 بهمن 1390 - 09:52
bahram-g - آمرسفورت - هلند
آقای بهبودی در جامعه ایرانی‌ که نیروی کافی‌ مردانه برای کار موجود است حضور زن برای کار بیرون اهمیت خاصی‌ ندارد مگر در مورد خاص که اکنون نیز اجرا می‌‌شود. حضور زن در خانواده بطور مثال برای تربیت بچه‌ها و غیره باعث دوام خانواده می شود که آثار اجتماعی مهمی دارد. تعریف ما از جامعه و مدنیّت آباد کردن بازار کار و حضور زنان به هر ترتیب ممکن نیست. من اکنون نتیجهٔ سال‌ها اجرای دستورات شما در اروپا و آمریکا دیده ام. ما به زن بیشتر از غرب توجه داشته ایم و حتی برای زن از اشاره "او" مثل مرد استفاده می‌کنیم و نه مثل انگلیسی‌ یا آلمانی‌ یا فرانسوی از حروف و کلمات اشاره مختلف مانند He و She درانگلیسی یا Er و Sie در آلمانی‌..آن‌ها هستند که برای مالکیت زن و مرد حتی حرف تعریف جداگانه دارند....Ihre و Seine در آلمانی‌...این تفسیر‌های شما باعث خنده می‌‌شود و خوراک افراد نادان است.
شنبه 1 بهمن 1390 - 10:09
greentree - تهران - ایران
.baharam..شما می‌شه راجبه زن و انسانیت صحبت نکنی‌ ؟.آخه تازی بی‌سوادی مثل تو که در همون هلند با کسی‌ صحبت نمیکنه و خودشو از تمامی‌ خارجیها جدا میکنه و حتی نمیتونه موفقیتی بدست بیاره رو چه به صحبت کردن درباره زن‌ها ،زن روشنفکر تحصیل کرده به اندازه ۱۰۰ تازی اوباش اسلامی ارزش داره
شنبه 1 بهمن 1390 - 11:53
golly47 - فرانکفورت - المان
همه درد را میگن کسی‌ درمان را نمی‌گوید،، این دردی را که انگلیس و آمریکا و روسیه بما تحمیل کردند درمانش خیلی‌ گران برای ما تمام میشود شاید خدا بخواهد سپاه و بسیج و غیره زودتر بفهمند که الت دست ‌یک عده بیسواد شده اند در غیر این صورت زمان دست آنها را رو خواهد کرد
شنبه 1 بهمن 1390 - 12:27
Dara va sara - پرت - استرالیا
bahram-g - آمرسفورت - هلند...باید به تو ساندیس خور با وفا به حکومت جهل و جنون آفرین گفت..که چه زیبا حرفهای اربابنت ملا جماعت را کپی پیست میکنی حتی بدون یک کلمه جا انداختن و حتا بدون کمک از ان مغز کوچکت. اگه کمی سواد تو چنته داری متن رو بخون ببین در باره چی داره حرف میزنه. بعد حرف ملاها رو بلغور کن...این جا که نماز جمعه نیست. /مشکل بسیجیها. نداشتن سوادی ابتدائی هست. تو حتی ان هم نداری.
شنبه 1 بهمن 1390 - 12:20
chestermike - آمستردام - آمستردام
سوره 33: الأحزاب. ﴿48﴾ . اى کسانى که ایمان آورده‏اید اگر زنان مؤمن را به نکاح خود درآوردید آنگاه پیش از آنکه با آنان همخوابگى کنید طلاقشان دادید دیگر بر عهده آنها عده‏اى که آن را بشمارید نیست پس مهرشان را بدهید و خوش و خرم آنها را رها کنید (49)
شنبه 1 بهمن 1390 - 13:04
kurosh_alman - فرانکفورت - آلمان
آقای بهرام از هلند این تعرض تفکرت را برای شخص خودت نگاه دار و برگرد تا جمهوری اسلام چند صباحی هست زندگی‌ کن... عدم می‌مونه واقعا تربیت فرزند به عهده هم زن هم مرد هست جامعه به حضور زن هم نیز داره چرا که خیلی‌ از مشاغل هست که زنها بهتر از عهده آن بر میایند زن برده نیست جنس قابل نمایش هم نیست هر آن که مرد می‌خواهد برای خود داشته باشد این هم اختیار دارد .اصلا چه کسی به امسال شما اجازه میده که برای زن تکلیف روشن کنید که چکار کنه یا نکنه؟ دست از این افکار قرون وستأی بردارید
شنبه 1 بهمن 1390 - 13:11
شروین1360 - کوالالامپور - مالزی
bahram-g - آمرسفورت - هلند: درد ما هم همینه که توی نوعی به خودت حق میدی که راجب خانمها تصمیم گیری بکنی. این خنده داره که رفتی تو مملکت آزاد زندگی میکنی ولی هنوز افکار قرون وسطایی داری. نادان هم کسیه که سرشو کرده زیر برف و یک نگاه دور و برش نمیندازه ببینه دنیا کجاست و ماکجاییم.
شنبه 1 بهمن 1390 - 14:08
bahram-g - آمرسفورت - هلند
Dara va greentreeهموطنان پرخاشگر...مشکل ایرانی‌ در زمان ساسانیان و هخامنشی که تازیان اسلامی نبودند همان وقتی‌ که شاه خود را میکشتند...مشکل ایرانی‌ خود ایرانی‌ است و انتقال نادرست به دنیای جدید که حل خواهد شد چه با حکومت دینی و چه شاهنشاهی و چه جمهوری دمکراتیک...هم شما ایرانی‌ موفق با سواد و هم آقای بهبودی که با بودجهٔ سلطنتی انگلیس کسب و کار سبزی را فراهم کرده و هم بسیجی‌ ساندیس خور را شایستهٔ احترام می‌دانم...با تعریف اجزای زن و مرد روشنفکر و کلمات زیبای آزادی و دموکراسی و تمدن به کل نمی‌رسید...می‌خواهید بگویید مشکل دین است و جرات ندارید اما مشکل تفکر ایرانی‌ است و تو مرد ایرانی‌ مقصر اصلی‌...چرا کنار می‌کشید؟
شنبه 1 بهمن 1390 - 14:02
katrina - لندن - بريتانيا
Dara va sara - پرت - استرالیا-greentree - تهران - ایران. ممنونم از شما عزیزان.
شنبه 1 بهمن 1390 - 14:58
haghighatgo - برلین - آلمان
خدا یه پولی بمن و یه عقلی بتویه کراوت زده بده ...!!. چی میگی داداش ..حالا که دود بلند شده هرکی خیال می کنه که دارن کباب می کنن نونش رو میاره کباب بگیره !!!. چی میلیون ها همین خانم های ایران نشین تازی نژاد که حتی مینی ژوب پوش و ماتیک زده هم توشون بود چادر سرشون کرده بودند و رفتن پیشواز نفرت الله خمینی هندی زاده که یالله نفرت الله مفتی بریز تو چادرمون ....که پاسدارچیه زرنگ تر بود و به این ها چیزی جزء ...نرسید !! البته خانم های ایرانی نژاد هم هستند که باعث بدبختیشون هم همین لنگ سیاه پوشان بیسواد تازی نژاد شدن !! این ...چه تو تکیه ها و امام زاده ها و محرم بازی ها اشکی برای تازی جون هاشون می ریزن نگو و نپرس !!
شنبه 1 بهمن 1390 - 08:59
wpcdez - تهران - ایران
به امید روزی که حقوق زنان در کشور عزیزمان رعایت شود ونگاه وبرداشت اسلام طالبانی از این مرزو بوم رخت بر بندد.
شنبه 1 بهمن 1390 - 15:59
TameshK - هامبورگ - المان
greentree-Tehroon - مرسی‌ عزیز گل گفتی‌ ولی‌ این دیده بیشتره مرد‌های ایرونی‌ است کاریش هم نمی‌شه کرد :( جالبه هر جایی‌ هم که باشن طرز فکرشون عوض نمیشه ولی‌ از قدیم گفتن عروسی‌ بالاخره سر کوچه ما هم می‌رسه به امید اون روز :)
شنبه 1 بهمن 1390 - 17:20
akhond kosh2012 - بیرمنگهام - انگلستان
به امید آزادی زنان قهرمان و آزادی خواه ایران از زیر یوغ استبداد اسلامی.زنان ایران شایستگی بهترین مقام رو در دنیا دارند.
شنبه 1 بهمن 1390 - 18:32
a.ahooraei - دوسلدورف - آلمان
یعنی مردها صدمه ای ندیدند؟ یا اینکه کمتر دیدند؟ بخدا حیوانات هم توی ایران صدمه دیدند و طبیعت هم بطور کلی صدمه دیده.
شنبه 1 بهمن 1390 - 18:49
شروین1360 - کوالالامپور - مالزی
bahram-g - آمرسفورت - هلند جان برادر! هرچقدر هم دور بزنی باز میرسی به دین. هرکسی آزاده دین و عقاید خودشو داشته باشه ولی نباید اونو به دیگران تحمیل کنه. آزادی اسلامی نداریم داداش. آزادی یعنی آزادی، پیشوند و پسوند نداره. یک سوال، چرا اگه یک مسلمون از دینش برگرده باید کشته بشه؟!؟
یکشنبه 2 بهمن 1390 - 03:03
souroosh - ساری - ایران
ایران وطن زیبا ولی با فرهنگ کثیف
یکشنبه 2 بهمن 1390 - 05:52
amirehsan1 - آمستردام - هلند
شروین مالزی، با نظرت کاملا موا فقم، آزادی =آزادی بدونه هیچ قید و شرطی
یکشنبه 2 بهمن 1390 - 17:56
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.