بررسی روزنامه‌های تهران؛ پنجشنبه ۸ دی

روزنامه های پنج شنبه هشتم دی همچنان به مساله بازار طلا وارز پرداخته اند.

روزنامه شرق تیتر زده است« تله دلار» و روزنامه جهان صنعت در عنوان اصلی نوشته است« بازگشت به دوران دو نرخی» . تیتر های انتخاباتب هم دیده می شود و روزنامه مردمسالاری در تیتر اول نوشته« بررسی عادلانه صلاحیت کاندیدا های انتخابات» و روزنامه ابتکار هم در تیتر دوم خود نوشته است « دولت در قالب یک حزب تمام عیار وارد صحنه انتخابات شده است.»


روزنامه شرق ضمیمه خود را اختصاص داده است به سالمرگ ابولحسن صبا و نام آن را « نغمه پرداز عشق» نهاده است. در این ضمیمه شرق گفت و گویی دارد با همایون خرم در باره مرحوم ابولحسن صبا.

انتخابات از دو منظر

روزنامهکیهان در سرمقاله ای با عنوان«کاش امیرالمونین هم ۹ دی داشت» به قلم سعدالله زارعی نوشته است « «مردم سالاری» در ساحت نظریه به حاکمیت قانونمند، هدفمند و فراگیر مردم بر سرنوشت خویش اطلاق می شود اما مردم سالاری در ساحت عمل به سیستمی اطلاق می شود که در آن گروهی از مردم، جمعی را از میان خود برمی گزینند و اداره امور را به دست آنان می سپارند با این وصف فاصله مردم سالاری از نظریه تا عمل را «نخبگان» پر می کنند و از این رو هیچ استبعادی ندارد که بگوئیم مردم سالاری یعنی حکومت نخبگان بر مردم.» این روزنامه روز ۹ دی را نشانه ای از اقدام مردم علیه نخبگانی دانسته که از رای مردم برای رسیدن به قدرت استفاده کرده اند اما دین را کنار گذاشته اند. به نوشته این روزنامه «دی در این چارچوب تحلیلی، یک روز ویژه در تاریخ اسلام به حساب می آید چرا که در این روز مردم به میدان آمدند و مدعیان مردم سالاری- و به واقع جباران و دیکتاتورهای سفاک- که به نام مردم به بنیان های نظام مردمی و دینی می کوبیدند را سیلی زده و سر جای خود نشاندند. کاش مولی علی بن ابی طالب (علیه السلام) هم یک روز ۹ دی داشت و کاش امام مجتبی(ع) و... و کاش در مشروطه یک ۹ دی به وجود آمده بود یا حداقل یک ۳۰ تیر داشت و…»

 


این سرمقاله نویس سپس ادامه داده است « عبرت ۹ دی- همانطور که در آخر وصیت نامه حضرت امام خمینی رحمت الله علیه هم به آن اشاره شده- این بود که عقد اخوت مردم با افراد تا آنجا است که تعارض فرد با نظام ظاهر نشده باشد. اما اگر فرد یا افرادی بیشترین رأی را هم از مردم گرفته باشند، کما اینکه در مواردی گرفته اند ولی بعد، انقلاب را رها کرده و به یک «فئه باغیه» یا یک گروهک انحرافی وصل یا تبدیل شود و بخواهد با آن به اهداف خاص سیاسی برسد، سروکار او قطعا با مردم خواهد بود و اولین کار مردم در این صحنه باطل کردن رأیی است که به نام او به صندوق ریخته اند. مردم در روز ۹ دی آرای سالهای ۶۸، ۷۲، ۷۶ و ۸۰ را در حالی که دوره ریاست جمهوری این ها پایان یافته بود، باطل کردند و به تعبیر بهتر پس گرفتند و حتی صاحبان آن آراء را لعن کردند. از این پس هم اگر فرد یا افرادی پشت به مردم کرده و بنای انحراف بگذارند، همین لعن است و همان ابطال. و این ۱۴قرن حکایت شیعه گری است.»

محمد حسین روانبخش در سرمقاله خود در روزنامه مردم سالاری با عنوان « به جای ایجاد ابهام پاسخگو باشید» به مساله افشاگری های جناح های انتخاباتی علیه یک دیگر پرداخته است.

مردمسالاری نوشته است « هر چه به انتخابات نزدیکتر شویم، مردم با افشاگری های متفاوتی که به قصد جلب توجه دوباره مردم و کسب رای انجام خواهد شد ، بیشتر روبرو خواهند شد; اگر چه این بار داستان کمی با گذشته فرق می کند. این بار برادران مشترک المنافع دیروز، رو در روی هم قرار خواهند گرفت و برای همدیگر قصه می گویند!

با توجه به شرایط امروز جامعه و تجربه ای که مردم از انتخابات قبلی دارند چنین وضعیتی نه تنها باعث افزایش مشارکت نمی شود بلکه به فاصله گرفتن بیشتر مردم و بی اعتمادی منجر خواهد شد و آنکه این میان ضرر خواهد کرد کلیت نظام است، ضمن اینکه چنین قصه پردازی هایی به اصلاح و پاک شدن دامان حکومت از سو» استفاده کنندگان منجر نخواهد شد بلکه فقط جوی انتخاباتی می سازد و دیگر هیچ!»

این روزنامه به افشاگری های برادر رییس جمهوری در باره برادرش محمود احمدی نژاد پرداخته اشاره کرده و نوشته است «این بحثها مسلما انتخاباتی است و بین برادران مشترک المنافع شکل گرفته والا نظام باید بدون یک ساعت مکث برای خودش و مردم حیران مشخص می کرد که جریانی در داخل دولت، "افرادی را در جنگل های شمال در قالب تیم های کوهنوردی آموزش های نظامی داده و از طریق کانال های توریستی وابسته به دولت برای آموزش به خارج می بردند"؟! (خبرگزاری فارس - ۲۴ آذر) اگرچنین است واقعا خطر این جریان بسیار بسیار بسیار بیشتر از پهپاد و جاسوس دستگیر شده آمریکایی نیست؟ و اگر چنین نیست بیان این چنین حرف هایی بسیار بسیار بسیار خطرناکتر از پهپاد و جاسوس آمریکایی نیست؟! پس چرا این حرفها زده می شود و آب از آب تکان نمی خورد؟»

نتیجه گیری سرمقاله این است که «تنها جوابی که می توان به این سوال داد این است که بازی انتخاباتی است و دو طرف این بازی هم در واقع "یک طرف" است و رقابتی کاذب را ساخته که هر کدام برنده شوند فرقی نمی کند ! »

البته نویسنده یاد آوری کرده است که« باید اذعان کرد که منفعتی که در کوتاه مدت از این بازی نصیب می شود بسیار کمتر از ضرری است که در دراز مدت دامنگیر خواهد شد، ضمن اینکه همچنان که بیان شد در انتخابات پیش رو چنین روشهای آزموده شده و قدیمی دیگر چندان جواب نمی دهد. در این شرایط اگر کسانی واقعا دلشان برای نظام و انقلاب می سوزد، بهتر است در همین ایام انتخابات به همین سوال های شکل گرفته از حرفهای داود احمدی نژاد جواب بدهند که اثر آن به مراتب بیشتر از هزار جور سوال و افشاگری دیگر است و می تواند بخشی از جامعه که هنوز برای حضور در انتخابات مردد هستند را به مشارکت ترغیب کند.»

تردید ها در باره مرحله دوم طرح هدفمند کردن یارانه ها

اغلب روزنامه ها ابراز نگرانی مردم و کارشناسان از اجرای مرحله دوم طرح هدفمند کردن یارانه ها را بازتاب داده اند.

روزنامه تهران امروز در باره مرجله دوم طرح هدفمند کردن یارانه ها به قلم میر محمد عزیزی نوشته است « رونمایی از جزئیات عملیاتی شدن مرحله دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها که محور آن بر حذف ۱۰ میلیون نفر از لیست یارانه‌بگیران است،هشدارهایی را درباره تبعات و پیامدهای منفی چنین اقدامی لازم می‌سازد. آنگونه که محمدرضا فرزین، سخنگوی کارگروه طرح تحول اقتصادی دولت در گفت‌وگوی خبری دوشنبه شب شبکه دوم سیما اعلام کرده است:۱۰ میلیون نفر به‌عنوان دهک‌های پردرآمد و طبقه بالا شناسایی شده‌اند و در مرحله دوم از لیست یارانه‌بگیران حذف خواهند شد و در عوض دهک‌های پایین یارانه بیشتری خواهند گرفت، یارانه پردرآمدها به کم درآمدها داده می‌شود و قیمت‌ها دوباره اصلاح می‌شود.»


«به این ترتیب اولا معلوم می‌شود محور اصلی مرحله دوم هدفمندی یارانه‌ها بر حذف ۱۰ میلیون نفر از لیست یارانه‌بگیران و در عوض افزایش یارانه ۱۰ تا ۱۵ میلیون نفر دیگر استوار است و در همان حال هم قیمت کالاها و انرژی گران خواهد شد.»

این روزنامه در باره پیامد های منفی اجرای این مرحله تازه به سهم این سیاست در ایجاد تورم نوشته است« حذف ۱۰ میلیون نفر از دریافت یارانه و اختصاص یارانه آنان به اقشار دیگر و همزمان گران کردن دوباره کالاها باعث می‌شود تا اقشاری که از دریافت یارانه محروم می‌شوند و احتمالا از شهرنشینان و فعالان اصلی خدماتی و اقتصادی و.. هستند را به جبران ضرر و زیان وارده ترغیب کند. این طیف خود را محق می‌دانند به‌خاطر گرانی دوباره کالا و انرژی، حذف شدنشان از لیست یارانه‌بگیران و از آن مهم‌ترتخصیص یارانه آنان به اقشار دیگر، به گرانی کالا و خدماتی که ارائه می‌دهند، اقدام کنند. گران کردن خدماتی که این قشر به جامعه ارائه می‌دهند، راحت‌ترین و متصورترین اقدام خواهد بود که خود به زنجیره‌ای از تورم منجر می‌شود و نهایتا یارانه‌بگیران متضرر خواهند شد. شاید یارانه‌گیران از نظر عددی، مبلغی بیشتر دریافت کنند اما از نظر واقعی وضعیت آنان نه تنها تغییری نخواهد کرد، بلکه یارانه دریافتی را به علاوه مبلغی دیگر بابت تورم فزاینده خواهند پرداخت.»

گفت و گو ی با کارگر از شعار تا عمل

روزنامه جهان صنعت در یادداشتی با عنوان «زمانی نمادین برای اصلاح قانون کار» از سارا ثبات نوشته است « هشدار عبدالرضا شیخ‌الاسلامی، وزیر کار به نمایندگان کارگری و کارفرمایی برای جمع‌بندی هرچه زودتر نظراتشان در اصلاح قانون کار و اینکه اگر لازم باشد خودمان راسا تصمیم می‌گیریم و الزامی به جلب نظر آنها (کارگران و کارفرمایان) نداریم به نوعی خط بطلانی است بر پایان داستان سه‌جانبه‌گرایی و اینکه وزارت کار از ابتدای کار هم اعتقادی به استفاده از نظرات شرکای اجتماعی برای اصلاح قانون کار نداشت و شاید زمان کوتاه بررسی این قانون توسط شرکای اجتماعی جنبه نمادین داشت.»

سارا ثبات اقدام دولت را نوعی جمع و جور کردن توصیف کرده و گفته « حالا که زمان زیادی برای ارسال این لایحه به مجلس هشتم ندارد انگار صبرش هم برای ماجرای سه‌جانبه‌گرایی به پایان رسیده و می‌خواهد زودتر قانونی را که با سرنوشت میلیون‌ها انسان سروکار دارد، زودتر جمع و جور کند و برای تصویب راهی مجلس سازد بنابراین اینکه گفته شود ما برای کارگران و کارفرمایان احترام زیادی قائل هستیم و تلاش می‌کنیم این تفاهم و تعامل به وجود بیاید تنها شعاری است که در عمل رنگ واقعیت را به خود نگرفته است.»

پویایی مشکوک بورس

روزنامه شرق در سرمقاله ای به قلم نادر هوشمندیار نگاه مشکوکی دارد به خبرهای مثبت در باره رونق در بازار بورس و نوشته « این روزها بارها شنیده شده است که پویایی بورس نشانه پویایی اقتصاد ماست. همین چند روز پیش یکی از مدیران اقتصادی، بورس را دلیل خوبی می‌دانست برای اینکه بگوید اقتصاد ما شرایط بسیار بهینه‌ای دارد. البته باید امیدوار بود که این همه خوشبینی فقط در الفاظ دولتی و اداری جاری نباشند و در پوستین بازار نیز خود را نشان دهند. ولی به رغم همه این حرف‌ها باز هم این چالش وجود دارد که چرا اصلا باید بورس اوضاع و احوال خوبی داشته باشد؟ من این پرسش را از کارشناسان نیز می‌پرسم، یعنی فقط دولتی‌ها یا «مدافعان اداری» بازار سرمایه نیستند که به این سوال باید پاسخ بدهند، بلکه کارشناسانی هم که با عصبانیت از اوضاع ناخوشایند بازار سرمایه سخن می‌گویند باید به این پرسش اندیشه کنند که چرا اصلا باید شاخص‌های بورس خوش‌رقصی کنند؟ در اقتصاد امروز ما این توقع که بورس دماسنج اقتصاد باشد یا محل زایش سرمایه‌ها باشد، اصلا توقع درست و علمی نیست. »

روزنامه شرق در شرح خوشبینی مقام های دولت نوشته است «در واقع در اوج ناروایی‌های بین‌المللی که بورس ایران را در تنگنا قرار داده، مدیران اقتصاد چنان در تنور سوداگری دمیده‌اند که بر اساس منطق اقتصادی هر کنشگری در بازار به طور طبیعی به سمت دلالی و خرید و فروش پول یا طلا سوق پیدا می‌کند. برای همین می‌گویم اگر اوضاع بازار سرمایه و خرید و فروش سهام خوب بود باید به محتوای اقتصاد شک می‌کردیم. در حال حاضر همه چیز خوب جلو می‌رود. از یک سو بورس آن‌طور که باید نفس نمی‌کشد و از سوی دیگر بازار ارز و طلا با سودآوری خیره‌کننده ضریب ریسک بورس را پوشش داده‌اند. به نظر می‌رسد برخلاف شعارها همه راضی هستند؛ یعنی هم دولتی‌ها راضی‌اند چون ظاهرا در این بازار ارز صاحب سود هستند و هم گروهی از کنشگران اقتصادی که تمایلی ندارند به خصوصیت و موقعیت اقتصادی بازار سرمایه وفادار باشند. »

  

کارتون کیوان زرگری به مناسبت سال نو میلادی در روزنامه شرق

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.