پیوند ناگسستنی سینما و نور
رأی دهید
تاریخچه سینما همزمان بازگوکننده تاریخچهی نورپردازی است. این دو ارتباطی جدائیناپذیر با هم دارند و تصور یکی بدون دیگری ممکن نیست. نورپردازی مناسب نه تنها از جنبهی فنی، بلکه از لحاظ زیباییشناختی نیز اهمیت ویژهای دارد.
آیا اصلا بدون وجود صنعت نورپردازی سینماگران قادر بودند داستانی برای بینندگان به تصویر بکشند؟ احتمالش بسیار کم است. نور جوهرمایهی فیلمسازی است. بدون هنرپیشه، موسیقی و کلام میتوان فیلم ساخت، اما بدون نور ساخت فیلم امکانپذیر نیست.
یکی از منتقدان سینما در این باره گفته: «نور قالب اولیه برای پدید آوردن رویاهای سینما است.»
علیرغم اهمیت انکارناپذیر نورپردازی در صنعت سینما، در ادبیات فیلم به ندرت به این جنبه بها داده شده است.
ریچارد بلنک (Richard Blank)، کارگردان و مفسر سینما یک مورد استثنائی است. او در کتابی به نام "فیلم و نور؛ تاریخچه نورپردازی تاریخچهی سینما است" دقیقا به بررسی نقش نور در صنعت فیلمسازی پرداخته است. او در این کتاب مینویسد: «در ادبیات سینما متون و کتابهای مختلفی درباره هنرپیشگان، کارگردانان، استودیوها و فیلمها منتشر شده است. همینطور کم نیستند مطالبی که به ژانرهای مختلف پرداختهاند. اما در مورد روند تغییر و تحول نورپردازی در صنعت سینما در مجموع تنها دو مطلب کوتاه وجود دارد.»
خورشید، اولین منبع برای نورپردازی در هالیوود
بلنک کتاب خود را با اشاره به سالهای نخست پیدایش هالیوود آغاز میکند. در این سالها فیلمبرداران و کارگردانها از نور طبیعی در طول روز استفاده میکردند. پس از مدتی نورپردازی مصنوعی نیز رایج شد. دقیقا به همین دلیل صنعت فیلمسازی آمریکا از نیویورک به لسآنجلس منتقل شد. زیرا در ساحل غربی، مدت طولانیتری در روز آفتاب وجود داشت و نورپردازی از کیفیت بهتری برخوردار میشد.
نخستین کارگردانی که شهامت این را پیدا کرد تا نور را به طور هنری در فیلم بکار گیرد، دیوید وارک گریفیت آمریکایی (David Wrak Griffith) بود. اما پس از او همکارش، "سیسیل بلونت دومیل" (Cecil Blount DeMille) معرف سبکی از نورپردازی شد که در دهههای بعد تبدیل به قوانین نورپردازی در هالیوود شد. بلنک میگوید: «دومیل سینمای هالیوود را متحول کرد. حضور یک قهرمان، دشمنان او و پایانی خوب از اجزای ثابت داستانهای او بودند. این سبک داستانگویی امروز هم همچنان مورد استفاده قرار میگیرد.»
دومیل برای تولید چنین داستانهایی شیوه نورپردازی نوینی ابداع کرد. راه و روش دومیل برای تاباندن نور به صحنه در دهه ۲۰ میلادی در استودیوهای بزرگ هالیوود تبدیل به شیوهای استاندارد شد و کمتر کسی از آن سرپیچی میکرد. در این مقطع هالیوود چهرهای بسیار جدی پیدا کرده بود و سینماگران جرأت ریسک کردن نداشتند، چون نمیخواستند به قیمت امتحان روشهای جدید بینندگان خود را از دست بدهند.
تسلط هالیوود بر صنعت سینمای جهان
در نورپردازی کلاسیک هالیوود با استفاده از منابع طبیعی و مصنوعی نور بهطور یکسان بر صحنه و چهرهها تابیده میشد. بلنک میگوید: «این منابع طبیعی نور تنها در یک جهت سایه میانداختند و به هنرپیشهها نیز تنها از روبهرو نور تابیده میشد.»
به دلیل اینکه هالیوود در سطح بینالمللی مقتدرترین مرکز سینمایی محسوب میشد، اینگونه بهکارگیری نور هم در صنعت فیلم در سراسر جهان بسیار تأثیرگذار بود. اما همواره هنگامی که قانونی تعیین میشود، قانونشکنی هم وجود دارد. این قانونشکنیها بیشتر از جانب کارگردانها و فیلمبرداران اروپائی بود. آنها بویژه در آلمان به شدت تلاش میکردند تا واقعیتی متعلق به خود را روی پردههای سینما نمایش دهند. در هالیوود هم بیشتر مهاجران اروپائی بودند که به عنوان کارگردان در داخل سیستم حاکم بر هالیوود قانونشکنی میکردند.
پیشرفت کند در تغییر ضوابط نورپردازی
در تاریخ فیلمسازی اروپا برهههایی وجود دارد که در آن از قوانین نورپردازی به ظاهر واقعگرایانه که از سوی هالیوود رواج پیدا کرد، تبعیت نشده است. پس از جنگ جهانی دوم، حرکت نئورئالیسم در سینمای ایتالیا توانست ارزشهای جدیدی را در این زمینه بنیانگذاری کند. این تحولات تا حدودی ناشی از فقدان امکانات کافی پس از جنگ بود، اما به طور آگاهانه خواستهی کارگردانها را هم تامین میکرد. زیرا داستانهایی که به تصویر کشیده میشدند، قرار بود واقعیات تلخ دوران بعد از جنگ را نشان دهند. به همین دلیل صحنههای بسیار نورانی و روشن در فیلمسازی این دوره جایی نداشت.
بعدها بیشتر کارگردانان فرانسوی مانند ژانلوک گودار (Jean-Luc Godard) و فرانسوا تروزر (Francios Truffaut) بودند که در جنبش "موج نوی سینمای فرانسه" نور طبیعی را به سبکهای نوینی بکار میبردند.
ریچارد بلنک معتقد است به طور کلی در زمینه امتحان شیوههای نو در نورپردازی، سینماگران به ندرت دست به خطر زدهاند. او میگوید: «ما میتوانیم مخالف هر چیز و هر کس باشیم.» منظور او از "ما" افراد فعال در صنعت سینما است و میافزاید: «اما در مورد تمرکز افراطی روی واژه رئالیسم که توسط هالیوود رواج پیدا کرده، کارگردانان نتوانستهاند تا به حال تغییر محسوسی ایجاد کنند.»
IRAN+ISRAEL+USA 4EVER - مونیخ - آلمان
عکس بالا مربوط به فیلم " دنیای خار العاده املی" ("یون لنگ دیمانچ دده فینکیللس") اسم فرانسوی فیلم هست با شرکت هنر پیشه فرانسوی اودری توتو که در فیلم اسمش ماتیلده هست، فیلمی بسیار زیبا و قابل تحسین
جمعه 2 دي 1390 - 00:09
eqqe - بوگوتا - کلومبیا
IRAN+ISRAEL+USA 4EVER - مونیخ - آلمان آورین به نکته سنجیت. دیدم اشناست عکس یادم نیومد کدوم فیلمه.
جمعه 2 دي 1390 - 03:26