عمر زندگی مشترک خانم دکتر تنها 8 ساعت بود


زنی در دادگاه خانواده گفت: تنها توانستم 8 ساعت در کنار شوهرم زیر یک سقف زندگی کنم و حالا درخواست طلاق دارم.

 

به گزارش فارس ، زنی با مراجعه به دادگاه خانواده 2 (ونک) دادخواست جدایی خود را به قاضی فریبرز مردانی رئیس شعبه 271 این مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد.


 

این زن در برابر قاضی این پرونده با اشاره به اینکه من و شوهرم تنها 8 ساعت با یکدیگر زیر یک سقف زندگی کردیم و بعد از آن متوجه شدیم که نمی‌توانیم ادامه دهیم، اظهار داشت: می‌خواهم از شوهرم جدا شوم.
 
وی با بیان اینکه طی این 8 ساعت زندگی نتوانستیم با رفتار‌های یکدیگر کنار بیایم، گفت: شوهرم به من وکالت داده است تا از هم جدا شویم.
 
زن 32 ساله در ادامه عنوان کرد: من پزشک بوده و شوهرم شغل آزاد دارد ولی به هیچ وجه از نظر رفتاری با یکدیگر هماهنگی نداریم و باید از هم جدا شویم.
 
وی افزود: شوهرم خود با دادن وکالت طلاق به من، کار بزرگی در حق هر دویمان کرد چون من و او هیچ‌گونه تفاهمی نداشته و باید زودتر از این‌ها از هم جدا می‌شدیم.
 
زن با اشاره به اینکه من و شوهرم یک ماه با هم عقد بوده و بعد زیر یک سقف رفتیم، بیان کرد: تمام مهریه‌ام را به شوهرم می‌بخشم و می‌خواهم هر چه زودتر از او جدا شده و از این زندگی رها شوم.
 
وی عنوان کرد: شوهرم طی این 8 ساعت بیشتر از 10 بار در خصوص شغلم از من ایراد گرفت و همه این اختلافات بعد از رفتن زیر یک سقف صورت گرفت.
 
زن بار دیگر در برابر قاضی مردانی گفت: خوشحالم از اینکه بعد از 8 ساعت متوجه اشتباهم شدم و مدت زندگی مشترکمان بیشتر نشد.
 
وکیل مرد در دادگاه خانواده بیان کرد: من از سوی مرد وکالت برای طلاق دارم و زن در خصوص مهریه و نفقه‌اش هیچ ادعایی ندارد.
 
قاضی مردانی رئیس شعبه 271 مجتمع قضایی خانواده ونک، بعد از شنیدن اظهارات زن، حکم طلاق را صادر کرد.

رأی دهید
darkoob-1390 - قم - ايران
مثل شربت طلاق میدن ،اینم از ثمرات حکومت عدل علی‌
جمعه 4 آذر 1390 - 10:10
*Fanoos* - ايران - ايران
بنده خدا ها چقدر کم شانس کاشکی حداقل قبل این 8 بیشتر همو میشناختن هر چند تا زمانی که شخص زیر یه سقف زندگی رو شروع نکنه انطور که باید نمیشه همدیگر رو شناخت کاشکی بیشتر فکر میکردن وبا سطحی نگرستین به برخی مسائل به ادامه زندگی خودشان ادامه میدادن تا اینکه سریع اقدام به طلاق شوم میکردن !!!آخه خیلی غم انگیزه آدم بعد 8 ساعت طلاق بگیرن
جمعه 4 آذر 1390 - 10:19
massoudoslo - اسلو - نروژ
یکی برا من بگه چطوری همچین چیزی ممکنه !!!!؟ تو این هشت ساعت چه چیزی میتونه اتفاق بیفته که قبلش نمیوفتااده ! بریتنی اسپیرز از این کارا میکنه و بعدش هم اعتراف میکنه که وقت ازدواج مست بوده و از این حرفا . مگه زیر یک سقف تو ایران چه اتفاقی میفته که تا این ۲ تا رفتن زیر یه سقف شوهرش شروع به ایراد گیری کرده !!! من که نمیتونم باور کنم
جمعه 4 آذر 1390 - 10:29
Alexberd - بوداپست - مجارستان
ای بابا یک سر عشق را میرفتین تو کارش،!!! شاید آن عشقه کارش را می کرد و نمی گذاشت از هم جدا شین!!!!
جمعه 4 آذر 1390 - 10:34
asal.bano - نیوکاسل - انگلستان
*فانوس* باید سطحی نگری میکردن؟ ادامه میدادن؟ بد یه بچه هم میومد و یکی‌ اون یکی‌ رو میکشت؟ چرا طلاق شوم؟ امیدوارم کار کسی‌ به طلاق نکشه، ناراحت کننده هست ولی‌ اگر امثال شما طلاق رو شوم نخوانند شاید شاهد اینهمه قتل وجنایت و یا خیانت خانم‌ها و آقایون نباشیم. خواهش می‌کنم دیدت رو عوض کن عزیزم قبل از اینکه ازدواج کنی‌
جمعه 4 آذر 1390 - 10:48
saye sard - گوتبورگ - سوئد
چه بد.فقط ۸ ساعت............
جمعه 4 آذر 1390 - 10:58
parandeh_shargh - كرمان - ايران
من میگم مرد اون کاریو که باید میکرد و توی این ۸ ساعت نتونست به خوبی انجام بده :د ...بد خانم دیگه ریسک نکردو همین اول رفت که مجبور به خیانت نشه :د
جمعه 4 آذر 1390 - 11:20
**elham** - اصفهان - ایران
دوستان این نظر منه البته ولی‌ آیا حمصهین چیزی ممکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تو ۸ ساعت ؟ اونم راحت شوهر موافقت کرده و زن هم مهریه آاش رو ببخشه؟اونم یه پزشک؟عزیزان الان نسل ما مردم اینقدر از لحاظه فکری روشن فکر هستن که حتا تو زمان نامزدی و عقد می‌شه طرف رو کاملا شناخت.هم این آقا می‌دونست که این خانم پزشک و هم خانم می‌دونست این آقا شغل آزاد داره؟اگر هم قرار بود اختلافی پیش بید باید تو دوران عقد به این نتیجه میرسیدن.البته من جای انا نیستم شاید واقعا مشکل همین بوده.ولی‌ با عقل جور در نمیاد.به هر حل آرزوی موفقیت واسه همه جون‌ها که انتخاب درست تو زندگی‌شون انجام بدن تو هر زمینه ای
جمعه 4 آذر 1390 - 11:26
bawafa1385 - هامبورگ - المان
خانم دکتر . گوش کن عزیز اگر به دماغت بر نمیخوره صمیمانه بحرف های من گوش کن سرکار یک پروانه پزشکی داشتی و نیاز بیک پروانه دیگری هم بود که بلطف خدای تبارک وتعالی انرا هم گرفتی. پروانه اول با گذشت 8 سال از عمر نازنیت بدست امد و پروانه دوم هم با گذشت 8 ساعت. ان مهریه ای را هم که میفرمائید بخشیدید درست خانم دکتر . ولی نازنین گرفتن پروانه هزینه بردار است . شما که چیزی از دست ندادی . ان مهریه را از کیسه خلیفه بخشیدی. بقیه مطالبی که میفرمائید همه روضه مسلم ابن عقیل است که دارید میخوانید . البته در این روضه خوانی شما کسی گریه نمیکند
جمعه 4 آذر 1390 - 11:31
feminism - لندن - انگلستان
نتیجه میگیریم که خانم " دکتر " حتی 8 ساعت برای آشنائی با همسر آینده اش زمان نگذاشته بوده !!!! جالب اینست پس از اینکه خانم تقاضای جدایی کرده مَرد هم با جان و دل به این مسئله پاسخ مثبت داده ، ولی خیلی خوب که زود افدام کرده اند و پای فرزندی به میان نیامده که موجود دیگری در این کارزار صدمه دیده و شکنجه شود !!!! در ایران زوجهایی که ازدواجشان بی پایه و اساس میباشد، بسیار هستند و بهمین دلیل آمار جدایی ، پای بند نبودن به ارزش های اخلاقی زناشوئی و نتیجتأ شوهر کُشی بالاست .
جمعه 4 آذر 1390 - 12:51
MIRZADEH I ESHGHI - دوسلدورف - دوسلدورف
من فکر کردم که من میرزاده‌ای عشقی‌ هستم.اینا که عشقی‌ ترن.
جمعه 4 آذر 1390 - 13:17
azadeh11 - آمستردام - هلند
آزاده۱۱- آمستردام. مسودسلو - اسلو - نروژ. خوب مرتیکه روانی‌ بود، و تونسته چند ساعت جلوی خودشو بگیر. بعد فکر کرد که حالا وقت آن هست که گربه را جلوی حجله بکشن
جمعه 4 آذر 1390 - 12:49
souroosh - ساری - ایران
این خانم این قدر زرنگ بود که زمان عقد حق وکالت طلاق را از مرد گرفت وگرنه باید سالها می دوید و زجر میکشید در این سرزمین پر از ظلم
جمعه 4 آذر 1390 - 15:06
مانش رومشکانی - کرماشان - ایران
خانم دکتر چقدر عجولی؟بیچاره شاید از استرس مشکل براش درست شده.چند روز صبر میکردی مطمئنا نتیجه میداد و مشکل برطرف میشد.امان از دست آدمهایی که بدون مقدمه سر اصل موضوع میروند
جمعه 4 آذر 1390 - 15:18
feminism - لندن - انگلستان
bawafa1385 / باوفا جان شما فکر میکنی این خانم دکتر تا به این سن سراغ آمپول زنی نرفته بوده و پروانۀ دوّم را در سن 32 سالگی نداشته !؟ ولی به احتمال زیاد پروانه اش از نوع رفو شده بوده !!! ازدواج های سوری و صلواتی از این بهتر نمیشود.
جمعه 4 آذر 1390 - 14:11
bawafa1385 - هامبورگ - المان
این ازدواج خانم دکتر نازنین مرا بیاد ماجرای سریال دائی جان ناپلئون قمر دختر عزیز السلطنه که از طرف ناپدری خود دوستعلی خان مورد تجاوز قرار گرفته بود و مادرش هم بخاطر این خدمت فرار بود یک عضو شریف ایشان را با کارد مطبخ ببرد وهمین امر سبب میشود پای اس پیران غیاث ابادی بمنزل عزیز السلطنه باز شود و طبیعتا قمر دختر پر خور چاق عقب مانده هم مورد لطف احساسی اس پیران قرار میگیرد وموجب بارداری قمر میشوند و بقیه ماجرا که حتما میدانید تا جائی که تصمصم میگیرند برای قمر یک شوهر کوتاه مدت پیدا کنند. البته انروز ها مانند امروز قرص ضد بارداری و یا وسائل دیگر در دسترس نبود و از طرفی هم قمر که مثل خانم دکتر ما پروانه پزشکی نداشت که قادر بحل اینگونه مشکلات باشدان چیزی که ماجرای قمر و خانم دکتررا شبیه همدیگر میسازد همان شوهر چند ساعته ای بود که همه می خواستند برای قمر پیدا کنند تا بیک طریق ابرومند ماجرا تجاوز به قمر فریب خورده را بپوشانند .من نمیدانم چرا همیشه خانم ها پس از رفتن بحمام مردانه فریب میخورند و سریعا هم دنبال شوهری هستند که انرا باتمام برساند.
جمعه 4 آذر 1390 - 15:26
bawafa1385 - هامبورگ - المان
2 حالا جای شکر باقی است که خانم دکتر نگفت این مرتیکه با زنهای دیگر رابطه داشت یا این مرتیکه معتاد بود یا مرا کتک میزد. بهترین دلیل همان روضه ای است که خانم دکتر خوانده و همه شما هم انرا بخوبی میدانید. حالا خانم دکتر شما بما بفرمائید یک پزشک که بر حسب تشخیص خود بیماران را معالجه میکند سرکار چطور نتوانستید تشخیص بدهید که این اقای شما با کار شما مشکل دارد. خانم دکتر مگر میشود یک پزشک در تشخیص خود اینقدر کند ذهن باشد. نکند سرکار پزشک متخصص نبوده و یک مامای محلی هستید ولی هر چه بود بخیر گذشت . سلامت باشی خانم دکتر این پروانه طلاق ارزش ان از پروانه پزشکی بالا تر است . سلامت باشی سلامت باشی خانم دکتر
جمعه 4 آذر 1390 - 15:34
Azadikhah - تكسل - هلند
خانم دکتر رکورد زد!
جمعه 4 آذر 1390 - 15:50
Alexberd - بوداپست - مجارستان
دوستان شاید هم آقا هه همچین رفته تو کار خانم دکتر که بنده خدا چشش ترسیده که یک عمر چه جوری آخه این همه زور را تحمل کنه برا همین فرار را بر قرار ترجیح داده!! شاید هم مرد نتوانسه مردانگیش نشان بده و سست عمل کرده که خانم کتر دیده که نانی از این تنور در نماید و رفته و...!! اما مطمئنم یک سرش به این ماجرا برمیگرده !!! نظر شما چی دوستان!!!
جمعه 4 آذر 1390 - 17:50
leila leila - گوتنبرگ - سوئد
دمت گرم خانم دکتر
جمعه 4 آذر 1390 - 19:13
a.ahooraei - اهواز - ایران
نتیجه اینکه: زیر یک سقف نرید, قبل از اینکه زیر یک سقف نبودید!
جمعه 4 آذر 1390 - 19:17
ekman - شیراز - ‫ایران
‫همانطور که بعضی از کاربران اشاره کردند،این یک تبانی بوده که بین این دو نفر انجام شده،خانم مرد بیکاری را گیر آورده و مبلغی زیر میزی خرج کرده تا بنا به دلایلی از حالت ازدواج نکرده ‫در آید و زنی مطلقه محسوب شود،اینجوری راحت میتواند به سفرهای خارج از کشور برود که قبلا بدون همراهی فردی از خانواده امکانپذر نبود ،و شاید هم قبلا کسی بدون پاسپورت سری به سانفرانسیسکو زده ،که اکنون خانم پاسپورتی تهیه کرده.مردِ پولی گرفته و با هم به توافق رسیدند و چون شغل و کار درستی هم نداشته ،عنوان شغل آزاد را انتخاب کردند،و علت اینکه چرا در عرض ۸ساعت مصمم به جدائی شده،چون ترسیده اگر طولانی شود مسائلی پیش آید که نتوان جمعش کرد و شاید شوهر کرایه ای اش طلاقش ندهد و ... ‫حتما قبل از عقد هم از شوهر کرایه ای گارانتی هایی هم جهت طلاق فوری گرفته است.قدیما میگفتند که سیاه بخت ترین ازدواج هم حداقل شش ماهی طول میکشد و سیاه بخت ترین زوج هم شش ماهی خوشبخت هستند،خلاصه این مرد محللی ۸ ساعته بوده‫و حتما در مدت این هشت ساعت هم وقت سفر به سانفرانسیسکو را نداشته.
جمعه 4 آذر 1390 - 19:29
دنیای وحشی - تهران - ایران
احتمالا این زوج خواستند رکورد کوتاه ترین مدت زمان زندگی بعداز ازدواجشان را درکتاب رکورد ثبت کنند . درغیر اینصورت جزو چند هزار بیماران روحی که سرپایی به بیمارستانهای روانی برای درمان مراجعه می کنند خواهند بود. یعنی که چه؟ !! هیچ شناختی از قبل از هم نداشتند ؟! و یکهو بعداز فقط هشت ساعت گذشت از زمان عقد متوجه اشکال هم شدند ؟!!
جمعه 4 آذر 1390 - 19:49
bawafa1385 - هامبورگ - المان
Feminism لندن گوش کن نازنین بین علما و قضلا اختلاف هست علما اعتقاد دارند خانم دکترقبل از عقد ابتدا وکالت طلاق را گرفته و انگاه برنامه عقد را ردیف نموده. اما فضلا معتقدند که مادر عروس برای جلوگیری از سر زنش های دوست و فامیل که چرا خانم دکتر ازدواج نمیکند اقدام باین کار کرده و بابت این حرکت هزینه های سنگینی را هم متقبل شدند. البته علما معتقدند برای اینکه زبان خانم دکتر در اینده پیش دوست و دشمن دراز باشد و بگوید ان مرتیکه پدر سوخته مثل خوک بود ان مرتیکه پدر سوخته اصلا مرد نبود ان مرتیکه پدر سوخته انحراف اخلاقی داشت اقدام باین کار نموده. اما فضلا میگویند که خانم دکتر اصلا هیچ تمایلی بازدواج با مرد نداشته .اما علما خلاف ان عقیده دارند.چنانچه در اینده خری پیدا شد و یک شبه عاشق سینه چاک خانم دکتر شد مادر عروس حرف هائی برای ارائه داشته باشد. مثلا بگوید مردم چشم دیدن خوشبختی دخترم را ندارند.ان مرد را جادو کردند. ان مرد هلاک خانم دکتر بود. ان مرد را قفلش کردند. از این قبیل حرفها برای خر کردن خر دوم در صورتیکه پیدا بشود.
جمعه 4 آذر 1390 - 19:52
Royan - بوخوم - آلمان
اگر میتوانستند چند صباحی بدون ازدواج با هم زندگی کنند دیگه این همه حرف و حدیث نبود. در ضمن" با وفا" دوست عزیز فکر نکنم که یک خانم دکتر 32 ساله احتیاج داشته باشه که از این بازیها در بیاره واقعا آن مرد بایدچقدر احمق باشه که فکر کنه یک خانم 32 ساله همه سالها منتظر اون بوده که آفتاب مهتاب نخورده خودش و تقدیم بکنه اگر واقعا همچین کسی باشد مشکل داره , مریضه) . تازه اگر دختره بگه که من دوست پسر نداشتم نباید باور بکنه و اگر باور کنه خودش را به خریت زده.
جمعه 4 آذر 1390 - 19:58
bawafa1385 - هامبورگ - المان
Feminism لندن 2 البته در رابطه با رفو گری علما و فضلا اعتقاد دارند که خانم دکتر با تمام کند ذهنی نیاز به رفوگری نداشته و خوب میداند در صورتیکه خر دوم یا هر یک از بستگان درجه یک طلب دستمال خون الود که دلالت بر شهید شدن خانم دکتر در شب زفاف داشته باشد بنمایند خانم دکتر فادر خواهد بود دستمال عادت ماهیانه خود را تحویل ان الاغهای منتظر دیدن خون بدهد. زیرا علما و قضلا میگویند رفوگری یک برنامه ای است بیرای سر کیسه کردن مرد های پولدار. که خانمها در صورتیکه مرد پولدار و صاحب امکاناتی را بدام انداختند با هماهنگی دکتر هائی که از قبل در جریان ماجرا است اقدام باین کار مینمایند . چون شما و تمام عاقلان خوب میدانند زمین یازی انقدر وسیع نیست که بتوان انرا رفو نمود و اصلا تا کنون هیچ چسبی اختراع نشده که بتوان انجا را برای مدت کوتاهی با چسب یا اب دهن برای چند ساعت بهم چسباند. شما هم سلامت باشید
جمعه 4 آذر 1390 - 20:04
bawafa1385 - هامبورگ - المان
Royan بوخوم نازنین سلام علیکم و رحمت الله اولا بگو کجائی که مدتها پیدا نیست . و دویمندش نازنین میدانی که بشر چهر های مختلف و برداشت های مختلف و بسیار چیز های مختلف دارد . این مسائلی که من شما. سایر دوستان حرف ان را میزنیم. یا بقول ژورنالیست ها تحلیل میکنیم. فقط یک تحلیل است . والا سر مار در جای دیگر دفن شده. لذا با مطالبی که برای فمینسم نازنین نوشتم سرکار میتوانید مطالعه کنید . ولی لظفا جو قضیه را زنانه مردانه نکنید. یعنی حمام را زنانه مردانه نکنید. اینجا یک سونای مدرن ومتمدن است که ادم های با شعوری مثل شما و دوستان دیگر با هم مسائل را مطالعه میکنیم و حرف میزنیم . شما هم سلامت باشین نازنین
جمعه 4 آذر 1390 - 21:11
hovakhshatare - تهران - ایران
این جور چیزها نتیجه‌ی ازدواج‌های سنتی و مذهبیه. وقتی طرفین قبل از این که با هم ازدواج کنند حق ندارند یه رابطه‌ی دوستانه با هم داشته باشند تا از خصوصیات هم باخبر بشن نتیجه‌اش میشه همین. عروس رو عمه جون دوماد پیشنهاد کرده، دوماد رو هم خاله خان باجی عروس تایید کرده اون‌ها هم عروسی می‌کنن و بعد یه عمر به عمه و خاله نفرین می‌کنند! به قول شاعر «به حرف عمه و تعریف خاله / کنی یک عمر گ و ز خود حواله»!
جمعه 4 آذر 1390 - 21:46
chatoli - تهران - ایران
باید فاتحه مدرک دکتری این به اصطلاح خانم دکتر رو خوند . بیخود نیست که میگن دکتر شدن چه آسان ، آدم شدن چه مشکل . چه با افتخار هم از رکورد 8 ساعتش صحبت می کرده . انگار که بی عرضگیشو خیلی کار مهمی می دونه !!
شنبه 5 آذر 1390 - 03:55
garfield - تهران - ایران
Feminism جان طنز تلخی رو گفتی. به نظر من تا وقتی باکره بودن خانمها بطرز احمقانه ای ارزش حساب بشه وضعمون همینه و بس. چرا بجای انسانیت، یک عضو (به قول شما قابل رفو) باید ملاک انتخاب باشه؟؟
شنبه 5 آذر 1390 - 05:32
پندار نیک - ایلام - ایران
با درود به همه ی دوستان در تارنمای ایرانیان انگلستان،من کاربر تازه وارد هستم. خوشحال شدم که این زن خیلی زود تونسته از چنگ این مرد آزاد شه،با آرزوی خوشبختی برای هر دوتاشون و همه ی زنان و مردان ایران زمین.
شنبه 5 آذر 1390 - 05:49
felora - تهران - ایران
یه رکورد" دیگه هم من بگم از دامادی که بعد از جشن ازدواج و اینکه وقتی مهمونها رفتن اونم رفته و 3 شب بعد به خونه و پیش عروسش برگشته ! بازم بگین تقصیره این و اونه..... مشکل از فرهنگ و اخلاق و بی وجدانیه!
شنبه 5 آذر 1390 - 08:04
کاپیتان - تهران - ایران
سلام خانم دکتر، از شما دعوت می کنم برای یک سفر جانانه به من بپیوندید. قول می دهم در کشتی من به شما خوش بگذرد. این کشتی با داشتن کاپیتانی مثل من فقط یک بانوی دکتر کم دارد.شما می توانید از 80 دقیقه تا 80 ماه بر این کشتی سوار باشید.
شنبه 5 آذر 1390 - 08:15
feminism - لندن - انگلستان
garfield / دوست عزیز این نه طنز بلکه "واقعیت" تلخیست که متاسفانه در ایران وجود دارد که فرهنگ و چگونه اندیشیدن جامعه در آن دخیل است و تا زمانیکه طلاق و جدایی را امری شوم و نامبارک دانسته وضع همین خواهد ماند ، شوربختانه حفظ پردۀ بکارت در ایران مسئله مهم و نشانه عفت اخلاقی و چون تاجی بر سر دختران است . ناگفته نماند که عدۀ کثیری از مردان نیز خود به این معضل دامن میزنند ، و به دنبال دوشیزۀ با کَره و پنیر هستند ! به هر حال رفو کردن بکارت دختران ، بالنده ترین صنعت رو به رشد در ایران است !
شنبه 5 آذر 1390 - 12:06
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.