یکشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۸۹ - ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۰
مغز، آخرالزمان را باور نمیکند
شما هم شاید علاقهمند به قصههای آخرالزمانی باشید، اما تنها بدینواسطه که در جدیترین حالت ممکن هم امکان ندارد آن را باور کنید. آنهم نه بهواسطه واقعگراییتان، بلکه چون بهگفته تیمی از عصبشناسان، مغز ما مانع از تنظیم انتظاراتمان راجع به آینده میشود، حتی اگر مدارک محکمی هم برای وقوع رخداد بدی در آینده در اختیارتان باشد.
گروهی از پژوهشگران آلمانی و انگلیسی، آزمون روانشناختی پیچیدهای را بهمنظور تعیین نحوه عکسالعمل مردم در برابر رخدادهای منفی آینده طرح زدند. آنها در ابتدا سئوالاتی راجع به احتمال وقوع 80 پدیده دردسرساز مختلف از قبیل ابتلا به یک بیماری مهلک یا وقوع یک حمله نظامی را از افراد مختلفی پرسیدند. این پژوهشگران، پس از ثبت پاسخ مردم، به هرکدامشان اطلاعات آماری صحیحی از احتمال وقوع چنین پدیدههایی را ارائه کردند. در برخی موارد این افراد احتمال صحت داشتن قضیه مزبور را دست بالا و در برخی موارد هم دست پایین گرفته بودند.
پس از اینکه مدتی گذشت، این پژوهشگران مجدداً از افراد تحت مطالعه، سئوالاتی راجع به احتمال وقوع حوادثی برای شخص هرکدام از این افراد پرسیدند. جالب اینجا بود که اگر آمار حقیقی احتمال وقوع یک پدیده ناخوشایند، از آنچه در وهله اول حدس زده بودند بیشتر میبود، آنگاه این افراد احتیاط بیشتری را در تطبیق انتظاراتشان با آینده به خرج میدادند. حال آنکه همین فرآیند در خصوص پدیدههای خوشایند با احتیاط کمتری صورت میگرفت. درست مثل این بود که مردم بهطور گزینشی، احتمال وقوع حوادث آینده را به یاد میآوردند. یعنی تمایلشان بیشتر معطوف به فراموش کردن حوادث ناخوشایند آینده بود.
حال، از اینجا به بعدش را دقت کنید: این پژوهشگران، حین انجام همین آزمایشات، اقدام به تهیه تصاویر fMRI از مغز داوطلبها میکردند و میتوانستند که قسمتهای فعال مغز فرد حین به خاطر آوردن (یا ناتوانی در به خاطر آوردن) احتمالی وقوع یک پدیده ناگوار را تماشا کنند. آنها در مقالهای که طی همین هفته در نشریه علمی Nature Neuroscience انتشار دادهاند، آوردهاند: "... ما متوجه شدیم که خوشبینی افراد، حاصل کاهش کدگذاری دادههای نامطلوب مربوط به آینده در بخشی از قشر پیشانی مغز (موسوم به IFG سمت راست) میشود، که نسبت به خطاهای تخمینی حساس است. ... لذا تمایل انسان به خوشبینی، ریشه در ناتوانی مغز از کدگذاری خطاهای تخمینی در زمانهایی دارد که بهمنظور تعیین احتمال وقوع پدیدههای بدبینانه به خدمت فراخوانده میشوند. این ناتوانی، به واکنشهای گزینشی میانجامد و همین باعث القای خوشبینی غیرواقعگرایانهای میشود که در برابر هرگونه تغییری مقاوم است."
لذا خوشبینی آدمی اساساً ریشه در نقص عصبشناختیای دارد که ما را از به خاطر آوردن اطلاعات ناگوار مربوط به آینده بازمیدارد و بههمین خاطر است که هیچکس علاقهای به پذیرش وقوع رخدادهای آخرالزمانی در مورد خودش، از خود نشان نمیدهد. البته استثنای جالبی هم در این قاعده به چشم میخورد. همانگونه که پژوهشگران هم تأکید کردهاند، فقط افرادی که پیوسته برآوردهای صحیحی از زمان وقوع پدیدههای ناگوار را در مورد خود انجام میدهند، دچار افسردگی مزمن میشوند. پس آیا افسردگی حاصل آگاهی است؟
شاید اینگونه بتوان گفت که این نقص عصبشناختی ما، نوعی کارکرد سازگاریجویانه دارد و مانع از افسردگی عمیقمان راجع به احتمال وقوع یک رخداد ناگوار و قریبالوقوع میشود.
mortimer - ایران - اصفهان
|
من یه چیزی رو اساسی باور دارم که شاید به این مقاله هم ربطی نداشته باشه و آن این که: خدا جهان رو بر اساس قوانین طبیعی به وجود آورد و همین قوانین هستند که جهان را اداره می کنند و چیزی به نام معجزه یا چیزهای ماورای طبیعی در این دنیا وجود ندارند. |
سهشنبه 26 مهر 1390 |
|
feminism - انگلستان - لندن
|
و خدای ساختگی که جنسش از واهمۀ تاریکیست و پنهان شده در زیر سنگ سیاه نیز ، چون داستان تخیلی و سرگرم کنندۀ آخر زمان میباشد ! خدا ، دین ، دوزخ ، جنت ، معابد و پرستشگاههایِ ترسایان ، همه و همه بازار تجارتی ست که انسانهای سودجو آن را آرسته اند و سکّه میزنند ! سکوتِ عشق را جنگل نشینان ساده میفهمند -- مصیبت خوان ، تواز آواز مَهرویان چه میدانی ! |
سهشنبه 26 مهر 1390 |
|
h.k - دانمارک - اودا
|
feminism عزیز.اگربه تفکرات شماحرمت میگذارم وعقیده ات رامحترم میشمارم.اماتاکنون نتوانسته ام به خودم بقبولانم که مخلوقی بدون خالق باشد.بخودی خودهرگز چیزی ساخته یااختراع نشده.وسیستم داخلی بدن یک انسان وهمکاریشان بایکدیگرواقعاشگفت انگیزاست.وانچنان باهمدیگرهماهنگ وجوابگوی یکدیگرندکه حیران کننده است.ممثل ورودیک میکروب مهاجم وصف ارایی کلبولهای سفید,یاترشح یکقطره صفرابرای کبدوتنظیم قندخون,وهزاران مواردیکردرداخل یک سلول ریز...متحیرم چه کسی این نظم رابین اجزائ بیمغزداخلی ایجادکرده.بایدموردی باشدوگرنه ...........گیج شدم. |
چهارشنبه 27 مهر 1390 |
|
feminism - انگلستان - لندن
|
h.k / هموطن من هم تاکنون نتوانسته ام که وجود شیء/فرد/نور/ و یا خدایی را که ساختۀ ذهن پریشان انسان میباشد را بپذیریم ! و تاکنون هم همۀ موفقیت ها و پیشرفتهایم را در زندگیم حاصل زحمات و کوشش های خود دانسته ام چرا که هرگز در زمان نیاز و دشواری دست دعا و التماس به آسمان نبرده ام که او / آن به من یاری رساند ! ولی این فقط عقیده و نظر من است و بسیار با آنچه که شما میاندیشید متفاوت میباشد ! موفق باشید . |
چهارشنبه 27 مهر 1390 |
|
Geelongcat - استرالیا - سیدنی
|
feminism - انگلستان - لندن . من ادم مذهبی نیستم. خیلی سوالهاست که نمیتوان در مورد خداوند خارج از تعالیم مذهبی جواب داد. چگونه او خالقی ندارد? - چگونه او ابدی است? - دلیل خلقت ... ولی صرفا بخاطر اینکه ماهیت و عظمت خدا را نمیتوانیم درک کنیم یا اگر جواب خیلی سوالها را نداریم نباید وجود ان را منکر بشیم. سی سال پیش کدام یک از ما انسانها میتونست چیزی به نام اینترنت را تصور و درک کند. . |
پنجشنبه 28 مهر 1390 |
|
feminism - انگلستان - لندن
|
Geelongcat / هموطن شما میتوانید در تاریکی خود بمانید ولی بیاموزید که برای عقاید و نظراتِ دیگران مرزی تعیین نکرده و از " باید و نباید" با آنها سخن نگوئید. من وجود خدا را منکرم و مطمئن هستم که اینگونه اندیشیدن من هیچ ضرر و زیانی به شما نخواهد رساند. به قول شما بعد از سی سال موضوع اینترنت حل و تقریبا به همگان شناخته شد ، ولی خدائی که بعد از گذشت میلیونها سال وجودش ثابت نشده را افرادی میتوانند قبول کنند که در مقابل حقیقت مقاومت میکنند و یا چشم بسته روزگار میگذرانند ! |
پنجشنبه 28 مهر 1390 |
|
Geelongcat - استرالیا - سیدنی
|
feminism - انگلستان - لندن . چقدر جواب متکبرانه ای دادی. "باید" به تکبر خودت غلبه کنی و "نباید" انقدر گستاخانه فکر کنی که در روشنایی هستی و بقیه در تاریکی. ظرفیت هر کس (یا نبود ان) دیر یا زود با کامنتهایش معلوم میشه. در مورد تو خیلی زود معلوم شد ظرفیت تبادل نظر نداری. |
جمعه 29 مهر 1390 |
|
feminism - انگلستان - لندن
|
Geelongcat / ای خداپرستِ خودپرست چه آن پندی که من بر تو بخوانم -- چه آن تخمی که در شوره فشانم . |
جمعه 29 مهر 1390 |
|