شنبه ۱۶ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۷ آگوست ۲۰۱۰
شیادی با صدای دخترانه
معاون اجتماعی پلیس آذربایجان شرقی گفت: فردی که با شیادی و تقلید صدا اقدام به اخاذی میکرد توسط پلیس شهرستان مرند شناسایی و دستگیر شد.
صمد فرامرزی امروز در گفتوگو با فارس در تبریز اظهار کرد: در پی دریافت گزارشهای مردمی و اطلاعات به دست آمده مبنی بر اخاذی فردی با تقلید صدا در شهرستان مرند موضوع در دستور کار پلیس امنیت عمومی و پلیس مبازره با مفاسد اخلاقی شهرستان قرار گرفت.
وی افزود: با تحقیقات انجام گرفته از طریق عوامل پلیس معلوم شد که فردی با هویت معلوم اهل یکی از مناطق شهرستان با برقراری تماس تلفنی با تعدادی از ساکنان شهر با تقلید صدای دخترانه و طرح سخنان محرک و غیراخلاقی و بسیار مبتذل اقدام به اغفال افراد کرده است.
این مقام انتظامی تصریح کرد: فرد مورد نظر همه مکالمات انجام گرفته را ضبط کرده پس از چند روز مجدداً با افراد تماس میگرفت و سپس از آنان اخاذی کرده و تهدید میکرد در صورت عدم پرداخت وجه مکالمات را با استفاده از بلوتوث در سطح شهر پخش میکند و در مورد کسانی که توجهی به تهدیدات وی نداشته اقدام به پخش مکالمات میکرد.
فرامرزی اظهار کرد: این موضوع در سطح شهر علاوه بر اینکه سبب هتک حرمت و حیثیت آبرویی افراد در جامعه و نزد خانواده خود شده و جریحهدار شدن عفت عمومی جامعه را نیز در پی داشته است.
montaghed - آلمان - کلن
|
عجب جلبی بوده !! ما هم 30 35 سال پیش که اینترنت و اینا نبود و تلفن ذغالی هر جا هم نبود از این کارا میکردیم اما نه ضبط صدایی در کار بود و نه اخاذی . همه مخاطبین هم از دوستا و فامیلا بودن . یادش به خیر چه حالی داشت ملتو و سر قرار میکشوندیم . یادم میاد یه دوستی داشتیم خیلی به سبیل هاش ارادت داشت . بعد 2 هفته ارتباط تلفنی قرار شد میدون فوزیه همدیگه رو ببینیم . 4 بار اومد سر قرار و کسی رو ندید آخرش شاکی که شد گفتیم بابا همه مردا یه شکلین و من نتونستم پیدات کنم .گفت چیکارکنم_؟ گفتم برا اینکه معلوم بشه یه طرف سبیلاتو بزن بیا سر قرار . اولش زیر بار نمی رفت و بعد کلی جدل قبول کرد .آقا بدبخت ابراهیم بود اسمش الان هم ایران رستوران داره..با سبیل یه طرفی که اومد سر قرار ما 4 5 نفری با یه سطل آب ریختیم سرش . این موضوع مدتها نقل محافل بود . اما حالا این پدر سوخته این هنر رو با ح.. زادگی قاطی کرده ملت ایرانم همه تو کف .. اینم داری مستر کارتشو پر میکنه ..ای خدا چه به سر ایران آوردی . خدایا شکرت.. |
پنجشنبه 10 شهریور 1390 |
|
montaghed - آلمان - کلن
|
این شکرت هم جریانش اینه که مرد فقیری کنار جوی آب نشسته بود داشت نون خشک میزد به آب جوب یه کم نرم میشد میذاشت دهنش میخورد . هربارم دستاشو تا جایی که میرفت میبرد بالا با یه غیض خاصی میگفت خدایا ااا شکرررررت . یکی داشت از اونجا رد میشد اوضاع رو میبینه میگه آخه مردک حال و روزتو شکر گویی داره خودتو جر میدی __؟ یارو میگه اگه خودش بفهمه این شکرها از هزار تا فحش خار ومادر بدتره. خدایااااا شکرتتتت.. |
پنجشنبه 10 شهریور 1390 |
|
شیر بیشه مازندران - ایران - ایران
|
کار خوبی میکرده از بیکاری برای خودش شغل ایجاد کرده بود و منبع درآمد,به این عمل شریف میگن خوداشتغالزایی...باغت آباد |
پنجشنبه 10 شهریور 1390 |
|