یکشنبه ۳ مرداد ۱۳۸۹ - ۲۵ جولای ۲۰۱۰
بچه محلهای قدیمی، خودرو دوستشان را برای انتقام آتش زدند
2مرد جوان برای آنکه از دوست قدیمیشان انتقام بگیرند خودروی او را به آتش کشیدند.
به گزارش خبرنگار حوادث فارس، در ساعت 3 بامداد 23 تیر مأموران کلانتری 118 ستارخان از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 در جریان خبر یک فقره آتش سوزی خودرو در منطقه آریاشهر، خیابان شهدای صادقیه قرار گرفتند. با حضور عوامل آتشنشانی و مأموران کلانتری 118 ستارخان در محل و پس از مهار و اطفای حریق، کارشناسان سازمان آتش نشانی با بررسی صحنه آتش سوزی اعلام کردند که حریق عمدی بوده است. با اعلام نظریه کارشناسی سازمان آتش نشانی درباره حریق عمدی خودرو، پرونده مقدماتی در اینباره تشکیل و به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای ناحیه 2 تهران، تحقیقات تخصصی درباره این پرونده در دستور کار کارآگاهان اداره شانزدهم قرار گرفت. در روز 23 تیر زن میانسالی با مراجعه به اداره شانزدهم به کارآگاهان گفت: در ساعت 4 بامداد از کلانتری 118 ستارخان با من تماس تلفنی گرفته شد و خبر آتشسوزی خودرو شخصیام را به من اطلاع دادند؛ پس از مراجعه به کلانتری مرا به اداره شانزدهم راهنمایی کردند. با حضور مالک خودرو در اداره شانزدهم، وی در ادامه اظهارات خود به کارآگاهان گفت: شب گذشته پسرم به نام عباس 30 ساله برای دیدن خالهاش به منزل خواهرم در خیابان شهدای صادقیه رفته و شب نیز در همانجا مانده بود. با آغاز تحقیقات کارآگاهان از عباس، وی در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: ما تا چند سال پیش به همراه خانواده خالهام در یک منطقه و محله زندگی میکردیم تا اینکه چند سال پیش با تغییر محل زندگی، به محل کنونی زندگیمان در میدان صادقیه آمدهایم؛ شب حادثه نیز برای دیدن خاله و پسرخالههایم که از کودکی با یکدیگر بزرگ شده بودیم، به خانه آنها رفته و ماشین مادرم را نیز که غالباً در اختیار من قرار داشت، در داخل کوچه پارک کرده بودم. وی ادامه داد: مادرم صبح روز 23 تیر در حالیکه من هنوز در خانه خاله خواب بودم و از آتشسوزی اطلاعی نداشتم، با من تماس گرفت و خبر آتش سوزی خودرو را به من اطلاع داد و شب حادثه به هیچ عنوان متوجه آتش سوزی نشده بودم. عباس در پاسخ به سؤالات کارآگاهان در خصوص داشتن خصومت و دشمنی خانوادگی و یا شخصی با فرد یا افرادی به کارآگاهان گفت: از چندی پیش با دو نفر از بچه محلهای قدیمی که هنوز در همان محله زندگی میکنند، درگیری مالی پیدا کرده بودم و از آن زمان رابطه میان ما بسیار تیره شده بود؛ حتی چندین بار هم از پسرخالههایم شنیده بودم که شایان و امین عنوان کردهاند که به هر شکل ممکن از من انتقام خواهند گرفت. با توجه به اظهارات عباس و تأیید اظهارات وی از سوی پسرخالههایش، کارآگاهان با شناسایی محل سکونت شایان و امین در منطقه آریاشهر، در روز 10 مرداد هر دو نفر آنها را دستگیر و جهت انجام تحقیقات به اداره شانزدهم منتقل کردند. در شرایطی که در مراحل مقدماتی تحقیقات، شایان و امین منکر هرگونه اطلاع و یا دخالت خود در حریق عمدی خودرو شده بودند، اما با توجه به وجود آثار سوختگی به جای مانده بر روی دست شایان که هیچگونه جواب قانع کنندهای برای آن نداشت، به ناچار لب به اعتراف گشودند و به حریق عمدی خودرو ال 90 متعلق به مادر عباس اعتراف کردند. شایان در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: در ساعت 2 بامداد روز حادثه به همراه امین در حال بازگشت به خانه بودیم که ناگهان خودروی عباس را در مقابل منزل بستگانش مشاهده کردیم؛ ماشین عباس به طرز خاصی اسپرت شده بود و هر کدام از بچههای محل که خودرو او را در خیابان میدیدند، به راحتی قادر به شناختن آن بودند؛ در آن زمان به یاد درگیری گذشته خود با عباس افتاده و در یک لحظه هر دو نفر تصمیم به آتش زدن خودرو گرفتیم. وی ادامه داد: بلافاصله هر 2 نفر به پمپ بنزین رفته و پس از خرید چند لیتر بنزین به محل پارک خودرو برگشته و پس از شکستن شیشه، داخل خودرو را آغشته به بنزین کرده که در همان زمان مقداری از بنزین بر روی دست و لباسم ریخت؛ زمانیکه فندک را روشن و قصد انداختن آن به داخل ماشین داشتم ناگهان لباس و دست من نیز برای چند لحظه آتش گرفت و همین آتشسوزی باعث شد تا من نیز از ناحیه دست دچار سوختگی شوم. سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، گفت: با اعتراف صریح متهمان درباره حریق عمدی خودرو، تحقیقات تکمیلی برای شناسایی دیگر زوایای پرونده و همچنین سایر انگیزههای احتمالی متهمان در دستور کار کارآگاهان اداره شانزدهم قرار گرفته است.
shaheen5115642 - ایران - زاهدان
|
بی فرهنگا ماشین چه گناهی کرده زورتون به خودش نمیرسه دلتونو روی ماشین خالی میکنید واقعا براتون متأسفم |
چهارشنبه 26 مرداد 1390 |
|
sharafYabi - انگولا - بیمبه
|
وقتی, فرهنگ گذشت که برترین نعمت وخصوصیت انسانیت میباشد از اول انقلاب بوسیلیه مدعیان دولتمردی به کتاب فراموشی سپرده شود, چه توفع از بزرگ شدگان زیردست. |
چهارشنبه 26 مرداد 1390 |
|