پنجشنبه ۲۴ تیر ۱۳۸۹ - ۱۵ جولای ۲۰۱۰
فرانس بختیار؛ پدرم خیال داشت به ایران برگردد
شاپور بختیار همراه با فرزندانش. از راست: ویویان، فرانس و گیو.
شهران طبری
رادیو فردا : فرانس بختیار یکی از چهار فرزند دکتر شاپور بختیار از مادری فرانسوی است. او کوچکترین فرزند بختیار است که علاوه بر برادرش پاتریک در قید حیات اند. فرانس با همسر و فرزندانشان در آمریکا ساکن هستند و پیش از سفر هر ساله اش بر مزار پدر در پاریس به مناسبت بیستمین سالگرد قتل او با رادیو فردا به صحبت نشست.شما هر ساله در سالروز ترور پدرتان به پاریس سفر می کنید، امسال هم بیستمین سال ترور ایشان است و عده زیادی قرار است در این مراسم شرکت کنند. شما روزی را که این اتفاق افتاد به خاطرتان هست؟کاملا به یادم دارم. چه طور ممکن است که فراموش کنم؟ من همین جا در واشنگتن بودم. برادرم کنارم بود. شش صبح خواهرزاده ام به من تلفن زد و گفت که چنین اتفاقی افتاده است.پیش از این هم به جان دکتر بختیار و دوستان شان سوء قصد شده بود. آیا شما اصلا انتظار چنین اتفاقی را داشتید؟باید بگویم انتظار چنین اتفاقی را داشتم برای اینکه آن رژیم را به خوبی می شناسم. ولی این طرز کشتن پدرم برایم دور از انتظار بود. انتظار نداشتم از یک ایرانی، که یک ایرانی دیگر را به این سبک و روش بکشد. و گرنه پدرم می دانست که یک فرد سیاسی است. می دانست که به دنبالش هستند، می دانست که یک روزی کشته خواهد شد، اما او همیشه ترجیح می داد در راه مبارزه برای ایران کشته شود تا اینکه در بستر بیماری بمیرد.اما این وحشی ها، بیرحمانه و در تابستان، به خصوص بویراحمدی که با بختیاری ها نسبت دوری داشت و هم او با آگاهی از برنامه های تابستان پدرم باعث شد که برنامه ترورش جور شود.دکتر بختیار در زمان شاه هم به زندان افتادند. شما در آن زمان کودک بودید، ممکن است بگویید تاثیر زندگی سیاسی ایشان و زندان رفتن شان در زندگی شما و سایر اعضاء خانواده تان چطور بود؟البته بسیار مشکل بود. برای همین موضوع، مادرمان از پدرمان جدا شد. من در آن زمان بچه بودم و خواهر بزرگترم – که متاسفانه الان درگذشته است- جای مادرم را گرفت. در واقع خواهرم باعث جمع و جور کردن و نگهداری ما می شد، من مدرسه شبانه روزی بودم ولی برادرم در خانه بود. مخصوصا در شرایطی که پدرم سه سال تمام زندان بود، ما می رفتیم ایشان را می دیدیم، ولی می توانید حدس بزنید از هر نظر که زندگی خیلی راحتی نبود.دوران نخست وزیری ایشان را چطور به خاطر دارید؟در زمان نخست وزیری ایشان من تنها فرزند ایشان بودم که در ایران بودم. دو برادرم و خواهرم در فرانسه ساکن بودند و من تصمیم گرفته بودم که به همراه همسر و فرزندانم در ایران بمانم تا زمانی که پدرم از ایران خارج شود. من ایشان را یواشکی و بدون اینکه کسی مطلع شود و بفهمد می دیدم. ماشینم را جایی پارک می کردم و پیاده به جایی که ایشان بودند، می رفتم. خوشبختانه آن زمان هیچ اتفاقی نیافتاد.ولی وقتی که یک نفر به من زنگ زد و گفت «مرغ از قفس پرید» و مطمئن شدم که پدرم از ایران خارج شده است، فوری پاسپورتم را درست کردم و با همسرم و دو پسرم به آمریکا آمدم.اگر چه من به اسم خودم و با همان نام بختیار خارج شدم ولی خوشبختانه در آن زمان، آنها متوجه خروجم نشدند، و گرنه اجازه خروجم را نمی دادند.شما می گویید که به آمریکا سفر کردید و در زمان قتل پدرتان هم در آمریکا بودید. آیا هرگز در تمام مدتی که ایشان از ایران خارج شدند و به فرانسه آمدند، در کنار ایشان بودید و شاهد فعالیت هایشان بودید؟اقلا سالی یکی، دو بار به پاریس سفر می کردم و در جریان فعالیت های پدرم بودم. دلیل اینکه در آمریکا زندگی می کنم این است که همسرم تحصیل کرده آمریکاست و با وجود اتفاقات بعد از انقلاب و حوادثی که در زندگی مان رخ داد، او در اینجا کار پیدا کرد.گر چه با وجود همه اتفاقات رخ داده ما فکر نمی کردیم در اینجا کسی به ما اجازه کار بدهد. ولی خوشبختانه همسرم شغلی پیدا کرد و ما در اینجا ماندنی شدیم. گر چه من تنها فرزند بختیار بودم که ساکن آمریکا بودم و بقیه اعضاء خانواده ام، همگی در پاریس ساکن شدند.به هر حال دلم تنگ می شد، پدرم دلش برای بچه های من تنگ می شد، به همین دلیل هم سالی یک یا دو بار به پاریس می رفتیم و دیداری تازه می کردیم. من می دیدم که سر ایشان خیلی خیلی شلوغ است و فعالیت جدی می کنند. و خیال دارند که به ایران برگردند، که متاسفانه نشد.پس به این ترتیب شما فکر می کنید که امکان اینکه ایشان بتوانند به ایران برگردند و اتفاق هایی بیافتد، وجود داشت؟ و اینکه یکی از دلایل قتل ایشان می تواند همین تصمیم بازگشت به ایران باشد؟والله همیشه دنبال پدر من بودند. همیشه می دانستند که ایشان هیچ وقت از مواضع و حرف خودش برنمی گردد. او سیاست را خیلی جدی گرفته بود، حق هم داشت، طرفدار هم داشت، اگر چه عده ای مثل جبهه ملی زیاد از او طرفداری نکردند. شاید اگر طرفداری می کردند الان وضع ما به اینجا نمی رسید. ولی خودشان خیلی امیدوار بودند، من شاهد فعالیت هایشان بودم و وقتی به پاریس سفر می کردم آن قدر سرشان شلوغ بود که من پدرم را آن قدر که دلم می خواست نمی دیدم.
iran-esfahan-ario barzan - ایران - اصفهان
|
تو خبر قبلی در مورد بختیار همه غیر از یک نفر(اگه اشتباه نکنم) از بختیار حمایت کردند و بهش لقب شاهزاده ی پارسی رو دادند حالا چرا این شاهزادتون حداقل برای احترام به ملیتش اسم یکی از بچه هاش رو یک اسم ایرانی نذاشت جالبه ها.لابد شاهزاده ی چینی بوده قاچاقش کردند. |
یکشنبه 16 مرداد 1390 |
|
Neda02 - کانادا - اتاوا
|
iran-esfahan-ario barzan - ایران - اصفهان. شما فقط به جامعه پدر سالار ایران نگاه نکن. اولا تو خانوادههایی که برای زن و حقوقش ارزش قائل هستند معمولا اسم بچه را مادر انتخاب میکنه. مادر این خانواده هم که فرانسوی بوده. ثانیا اسم گیو کجاییه به نظر شما اگه ایرانی نیست؟ |
یکشنبه 16 مرداد 1390 |
|
کورش پارسی - امریکا - سانتاباربارا
|
iran-esfahan-ario barzan - ایران - اصفهان: با درود، دوست عزیزم همانگونه که در تصویر بالای صفحه مشاهده می کنید یکی از فرزندان بختیار نامش گیو است که نامی کاملا ایرانی است و از پهلوانان ایران باستان بوده است. |
یکشنبه 16 مرداد 1390 |
|
pelle - سوئد - استکهلم
|
iran-esfahan-ario barzan - ایران - اصفهان -دوست عزیز به این علت که مادر بچه ها فرانسوی بوده ومعمولا این مادرها هستند که دوست دارند نام بچه ها را انتخاب کنند ولی نام پسرش گیو است که یک نام پارسی است و نام یک پهلوان ایرانیست که داماد رستم بوده .روح بختیار شاد که بدست دشمنان ایران ناجوانمردانه و وحشیانه کشته شد. |
یکشنبه 16 مرداد 1390 |
|
ARTEMIS-SW - فرانسه - پاریس
|
iran-esfahan-ario barzan - ایران - اصفهان . ???مگر عباس مصطفی خدیجه رقیه اصغر محمد غلامعلی حسن حسین و و و ایرانیست که اینهمه در ایران فراوان است// شرم کن تو لیاقت بردن نام بختیار را هم نداری چه رسد انتقاد----- یک موی او می ارزد به سرتاپای رهبرانت/ |
یکشنبه 16 مرداد 1390 |
|
ARTEMIS-SW - فرانسه - پاریس
|
دوستان فریب نام کاربری اریو برزن را نخورید این شخص یک اسلامی عقب افتاده نئونازیست اسلامیست و منکر هولوکاست چون رفیقش عنتری نژاد و کل رژیمیها----- وقتی دید زهرش را به زنده یاد بختیار نمی تواند بریزد نام فرزندانش را بهانه کرد او دوست عزیز ملا و عربهای عربستان وطن پدریش است نه یک ایرانی/ |
یکشنبه 16 مرداد 1390 |
|
mashady - انگلیس - منچستر
|
iran-esfahan-ario barzan - ایران - اصفهان اسم فرانسوی بی احترامی به ملیته?بعد اسم عربی چطور?! اسامی متجاوزان به مال و ناموس این ملت را روی بچه ها گذاشتن بی احترامی به ملیت نیست?!! |
یکشنبه 16 مرداد 1390 |
|
مسعود1 - ایران - کرمان
|
خدا رحمت کنه دکتر بختیار وعلیحضرت شاه فقید را که تلاشهایشان برای پیشرفت ایران در نطفه خفه شد .مامردم ایران لیاقت یک حکومت درست را نداریم این را تاریخ نشون داده وبا دست خودمون حکومتی خون خوار و غارتگر را سر کار آوردیم این خیانتی بود که پدران ما در حق خودشون وما کردند |
یکشنبه 16 مرداد 1390 |
|
arashbehdin - امریکا - اتلانتا
|
روشن نیست چرا اینها به نامهای حسن و تقی و اکبر و ابولفضل و اصغر و نعمت و .....اعتراضی نمیکند و دم از ایرانی بودن نمیزنند؟!!!! |
یکشنبه 16 مرداد 1390 |
|
iran-esfahan-ario barzan - ایران - اصفهان
|
بعضی ها باید ذاتشون رو مشخص کنند دیگه!کفتار کفتاره کاریش نمیشه کرد.حالا بگید ببینم مگه من به اسم های عربی احترام گذاشتم و اعتراض ندارم که بعضی ها این طور پاچه میگیرند؟اصلا بعضی ها واقعا به صورت عجیب و غریب مشکل روانی و سر خوردگی اجتماعی دارن که پاچه میگیرند. |
سهشنبه 18 مرداد 1390 |
|
iran-esfahan-ario barzan - ایران - اصفهان
|
باز هم از کسانی که به صورت متمدنانه جواب کامنت من رو دادند تشکر میکنم و به کسانی که از کامنت من حمایت از نام های عربی رو استنباط کردند اعلام میکنم شما اگه با این هوش سرشارتون ترشی نخورید در آینده حتما چیزی میشید!حتما |
سهشنبه 18 مرداد 1390 |
|
arashbehdin - امریکا - اتلانتا
|
ran-esfahan-ario barzan خودت خیلی باهوشی؟ تو که نمیدانستی گیو نامی پارسی است!!! منظور این بود اگر نام ایرانی برایت مهم بود، چرا تا حالا کامنتی در اعتراض به نامهای عربی مسئولان رژیم و نوچه ها و آغازاده های تازی پرست نگذاشته ای. |
سهشنبه 18 مرداد 1390 |
|
iran-esfahan-ario barzan - ایران - اصفهان
|
arashbehdin - امریکا - اتلانتا. وای یعنی دیگه الآن نهایت مچ گیری هستی!شماها چرا حتی برای حفظ ظاهر هم که شده فکر نمیکنید؟!. آخه آی کیو از وقتی که من عضو شدم و کامنت میذارم مطلبی در مورد اسم های ایرانی تو سایت منتشر شد که من اظهار نظر کرده باشم؟ |
چهارشنبه 19 مرداد 1390 |
|