سقوط اخلاقی جامعه ایران
جامعه شناسان! تخصص تان را به کار گیرید ، امروز به شما نیازمندیم
جعفر محمدی ( مدیر مسئول عصر ایران )
عصر ایران : قتل مرحوم روح الله داداشی - قوی ترین مردان ایران و جهان - حاوی نکات غم انگیز زیادی است که کم و بیش بدانها پرداخته شده است ،از جمله این که قاتل وی ،نه یک فرد شرور سابقه دار که نوجوانی هفده و نیم ساله است که با خود چاقو حمل می کرده است. همین یک مورد ، کافی است همه کسانی که به جامعه ایرانی علاقه مند هستند را به شدت بیمناک و نگران کند که چه زمینه های فرهنگی ، تربیتی و اجتماعی نامساعدی باعث شده فردی به این سن و سال ، اولاً با خود آلت قتاله حمل کند ، ثانیاً سر مساله ای که اساساً مساله نیست (برخورد آینه بغل خودروها به یکدیگر) درگیری فیزیکی و فحاشی ایجاد شود و نهایتاً یک به خود اجازه و جرأت دهد با چاقو شاهرگ یک فرد دیگر را بزند.قاتل داداشی ،هر چند در این پرونده مجرم است و باید مجازات شود ، اما در نگاهی کلان تر به موضوع ،او خود قربانی جامعه ای است که در آن تربیت شده است و این ،همان نقطه نگران کننده است چه آن که پرونده حاضر با رأی دادگاه و تصمیم اولیای دم ،مختومه می شود اما میلیون ها جوان و نوجوان دیگر ایرانی در جای جای این کشور ،در معرض ْآسیب های این چنینی هستند ، آسیب هایی که گاه در قامت قتل و قاتل و مقتول رخ می نمایاند ، گاه جوان ایرانی را از دیوار خانه مردم بالا می برد ، یا او را به مسلخ مواد مخدر می برد ،یا به مشکلات جنسی و بیماری های لاعلاج مبتلا می سازد و نهایتاً او را افسرده ، عاصی ، ناامید ، فحاش ، بی حوصله ، زود رنج و بی اخلاق می کند.البته منظور این نیست که همه جوانان چنین اند اما نمی توان خود را به خواب زد و با "شعار درمانی" ، واقعیت ها را نادیده گرفت و وجدان خود را آسوده پنداشت. بخش قابل توجهی از جوانان ما همان گونه اند که در سطور بالا بدان اشاره شد. بحث ، بحث مرحوم داداشی و ماجرای قتل او نیست.این فقط یک نمونه از ناهنجاری هایی است که دامنگیر نسل جوان شده است؛ نسلی که اگر آینه بغل ماشین هایشان در ترافیک خیابان به هم سابیده شود ، ممکن است کارشان از فحش ناموسی در پشت فرمان آغاز و به قتل در پشت چراغ قرمز منتهی شود.وضعیت حاضر هم مربوط به این دولت و آن دولت نیست . کلیت جامعه ما با شیب قابل ملاحظه ای دچار سقوط اخلاقی شده است. خانواده به ویژه در شهرهای بزرگ ، آن جایگاه سابق خود را از دست داده است و هم از این روست که حدود یک پنجم ازدواج ها به طلاق حقوقی می انجامد و بخش عمده باقی مانده هم دچار اختلال و طلاق عاطفی اند. احترام والدین مانند قبل نیست. حرمت زنان در جامعه محفوظ نیست و جامعه ای که تا دیروز زنان و دختران را ناموس خود می پنداشت ، با شگفتی می بیند که جوانش در خیابان بر سر زن مردم عربده می کشد یا در حضور بانوان ، از گفتن رکیک ترین دشنام ها ابایی ندارد.حجب و حیا ، گوهر کمیاب جامعه شده است ، خدا نکند فیلمی از روابط خصوصی یک نفر به بیرون درز کند ، همه در بلوتوث و ایمیل کردن آن به یکدیگر سر از پا نمی شناسند، از همسایه ، فقط یک نام باقی مانده و شاگردی و استادی ، به قالب های خشک و بی روح محدود شده است، دروغ به راحتی آب خوردن رد و بدل می شود،کمتر کسی از این که جنس درجه سه را به نام کالای اعلا قالب کند عذاب وجدان می گیرد ، روابط جنسی خارج از خانواده یک واقعیت تلخ است ، صله رحم به مهمانی های رسمی و تعارفی تقلیل یافته ، لبخندها عمدتاٌ تصنعی شده و ... . ما دیگر همان جامعه قبل نیستیم.پزشکی قانونی اعلام کرده که طی 10 سال اخیر به طور متوسط هر 8 ساعت یک نفر با سلاح سرد کشته شده اند و هر روز به طور متوسط 1600 پرونده نزاع در این نهاد قانونی تشکیل می شود (خبرگزاری مهر).این ها که آمار ساختگی بی بی سی و رادیو اسرائیل نیست.واقعیت های تلخ و گزنده جامعه امروز خود ماست. کجای تاریخ ایران ، هر روز خدا 3 نفر فقط با سلاح سرد در این مملکت کشته می شدند. چه زمانی در این سرزمین طلاق این همه گسترش داشت؟ چه زمانی این همه جوان معتاد داشتیم؟خیانت های خانوادگی و تن فروشی و دختران فراری ، کی در این کشور تا بدین حد رواج داشت؟ همین الان با 75 میلیون جمعیت 13 میلیون پرونده قضایی داریم! که اگر برای هر پرونده حداقل 2 نفر طرفین دعوا را در نظر بگیریم ، معنایش این است که همین الان 30 - 20 میلیون نفر از جمعیت ایران در حال نزاع قضایی با یکدیگرند! وحشتناک نیست؟! کجاست آن دوستی ها و صداقت ها و گذشت هایی که جامعه ایران را در جهان ممتاز می کرد؟!پیشنهاد مشخص ما این است که استادان بزرگ جامعه شناسی با احساس وظیفه ای تاریخی ، دور هم جمع شوند و به واکاوی همه جانبه جامعه امروز ایران بپردازند ، علت و درمان ها را از رهگذر مطالعات علمی و میدانی پیدا کنند و به جامعه و دولتمردان «نسخه» دهند. هر چه فارغ از این بررسی های علمی ارائه شود ، یا غلط است ، یا احساسی و یا در بهترین حالت - که اغلب در رسانه های مستقل می بینیم -فقط بخشی از واقعیت است.ما همان طور که در علم پزشکی متخصصان خوبی در کشور داریم که درد و درمان بسیاری از بیماری ها را می شناسند ، متخصصان واقعاً دانشمندی در عرصه علوم اجتماعی داریم که می توانند در این زمان که جامعه ما بیمار شده ، درد و درمان را بیابند و الا اگر این مسائل به تیترهای رسانه ها و اظهار نظر فلان نماینده مجلس در نطق پیش از دستور و اقدامات پلیسی و نظایر این ها واگذاشته شوند ، دیری نخواهد پایید که همه آنچه در طول تاریخ از فرهنگ و تمدن و دیانت و انسانیت اندوخته ایم ، به باد فنا برود. جامعه شناسان!چشم جامعه امروز ایران به تخصص و دانش شماست ؛ بار این وظیفه تاریخی را بر دوش خود حس نمی کنید؟!
نظرات کاربران عصر ایران در مورد این مطلب :
*مدیر مسئول محترماولین داروی آن آزادی است آزادی رسانه ها، صدا و سیما و ... است.جامعه شناس 1
آقا چرا آب میریزی تو آسیاب دشمن،ما خیلی هم با هم خوبیم ،مردم ایران روزانه یه مشت گل میزنن زیر بغلشون و به هر کی که رسیدن یه شاخه میدن و صورت طرف و هم ماچ میکنن اسنادش هم موجوده ، اگر هم بگی نه عامل نفوذی دشمن هستی و تشریفت باید ببری کهریزک ...
خدا خیرتون بدهمسائل اصلی کشور همین ها هستند که گفتید نه این سر و صداهای سیاسی و بگو مگوهای زرگری و دعواهای بی حاصل جناحی
خواب بودی شما تا حالا؟از همون که گفته روزانه 3 نفر با سلاح سر کشته می شوند می پرسیدی بهت می گفت همیشه این بوده. مال امروز و دیروز نیست متاسفانه
همه ما مردم خواب بوده و هستیم که جهالت و خودخواهی و ریا و تکبر و نهایتآ بی تفاوتی محض مثل سرطان در فرهنگ ما ریشه دوانده و کار ما را به اینجا رسانده که همه میبینیم و هیچ نیازی به دستور از بالا برای انتشار آمارهای راست و دروغ نداریم.
عزیز من چرا راه دور بریم من از خودم شروع میکنم 28 سالمه فوق لیسانس یه دانشگاه برتر ایران هستم رتبه عالی پایان نامه عالی خوب کاری دارم انجام میدم در حد یک منشی که نیاز به تخصص بالایی ندارد هر روز که میام سرکار افسرده ام چون در جایگاه خودم نیستم خانواده ام حمایت مالی نمی کنن یعنی ندارن که بکنن کرایه خونه خرج زندگی خودم بر عهده خودم بدون هیچ آینده ای نه شغلی باب میلی من 344 هزار حقوقمه 250 اجاره خونه میدم! نه میتونم پس انداز کنم نه میتونم یه تفریح کوچیکی داشته باشم عزت نفسم داره روز به روز کم میشه مثل یه ماشین متحرک شدم عصبی و زود رنجم سریع دل آزرده میشم با کسی هم بحث راه میندازم این از وضعیت یک تحصیل کرده خوب بماند به بقیه بهداشت روانی نقطه تحمل و ظرفیت جامعه پایین اومده چون اینقدر مشکلات تو زندگی داریم که منتظر یه تلنگریم که .....
تو دروغ میگویی 344 هزارحقوقته با فوق لیسانس از همین دروغگویی ها است که ما دچار این مشکلات شدیم فرهنگ دروغ وسیاه نمایی و چاپلوسی که اینجور تو باتلاق افتادیم فرق نمیکنه چه چپ وچه راست
ببخشید شما کجا داری زندگی می کنی نشنیدی یه فوق لیسانس حقوقش 344 هزار تومان باشد.وضعیت خراب تر از این حرفاس جانم تازه این بابا داره خوب حقوق می گیره
دروغ کدام است برادر من مثل اینکه شما تو این مملکت زندگی نمیکنید یا دارید فقط به دورو بر خودتون نگاه میکنید که حتما" مثل خودت وابسته به جائی هستید عمومیت مردم در فقر هستند به آمارهای ارائه شده اندک از طرف دولت نگاه کن بعد مردم را به دروغگوئی متهم کنید
آقا توی این ایلام با همه ی محرومیتاش ظرف یکماه اخیر هفت هشت تا قتل رخ داده دیگه خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل........
جالب اینجاست با وجود گسترش جنایت ها بطور وحشتناک در استان ایلام نه تنها نمی گذارن هیچ خبری بطور رسمی پخش بشه حتی از دادن هشدار و راهنمایی به مردم جهت پیشگیری از این اتفاقات خودداری می شود!!!تا کی ریا و دروغ ؟! می خواین الکی بگین هیچ خبری نیست ؟ اینجا که شهری کوچیکه و همه از اتفاقات بصورت دهن به دهن خبر دار می شن!!!جالب اینجاست که مسئولین می توانند با دادن خبر هرچند دستکاری شده هم اعتماد مردم را بدست بیارند و هم از بزرگنمایی ها و شایعه ها جلوگیری کنند در حالی که مثل همیشه مسخره ترین راه را انتخاب کردن... پاک کردن مسئله!!!
یکی از علتهای اصلی این وضعیت نبود رفتارهای مناسب در افرادی است که ویترین جامعه محسوب میشوند چرا که بقول سعدیاگرزباغ رعیت ملک خورد سیبیبرآورند غلامان درخت از بیخ
برای این که در باغ گل های زیبا پرورش یابد لازم است باغبان خوب ، زمین مناسب ، نور کافی ، آب کافی و مراقبت های مداوم و علم باغداری در کنار یکدیگر هم زمان باشند. تازه عوامل حوادث غیر مترقبه را نیز باید در نظر داشت. شما می توانید نور کافی را عوامل اقتصادی و رفاه اجتماعی فرض نموده و در مورد بقیه نیز همین طور..به قول ابوذر " وقتی فقر از دری وارد شود ، ایمان از در دیگر خارج می شود". شایسته سالاری در همة ارکان و مناصب می تواند زمینة برنامه ریزی و اجراء موفق را فراهم نماید.باید تعریف جدیدی از متعهد بودن و متخصص بودن ارائه شود و انتصابات بر مبنای جدید انجام گیرد تا جامعه با نبوغ افراد شایسته شکل بهتری به خود گیرد و اصلاح شود.و گرنه علف های هرز همة باغ را خواهد گرفت.
جامعه شناسان!چشم جامعه امروز ایران به تخصص و دانش شماست ؛ بار این وظیفه تاریخی را بر دوش خود حس نمی کنید؟!"آقای جعفر محمدی عزیز تمامی مشکلات مملکت ما، نبود متخصص در راس امورات است و این تخصص است که دارد به تاریخ می پیوندد ! خلاصه مطلب اینکه دلمان را به بهبود اوضاع خوش نکنیم و در انتظار توفان فنا باشیم !
به عنوان درس خوانده ی جامعه شناسی معتقدم زمانی که در کشوری نقد آب به آسیاب دشمن ریختن فرض شود (نظریه اقای شریعتمداری ) تا زمانی که ازادی های سیاسی و اقتصادی امنیت بیان و بعد از بیان امنیت سیاسی و اقتصادی در جامعه حکمفرما نشود اسیبهای اجتماعی نیز رو به فزونی خواهد گذاشت تا زمانی که طبقه متوسط جامعه رو به نابودی رود تا زمانی که طبقات پائین یا بالای جامعه بر جامعه حاکم شوند مشکلات اجتماعی و بد رفتاری های اجتماعی و سیاسی رو به فزونی خواهد گذاشت در یک کلام قانونی که مورد اجماع همه احزاب سیاسی است باید بر جامعه حاکم شود سرمایه های اجتماعی اقتصادی سیاسی انسانی ارج نهاده شوند به امید ایرانی آباد آزاد و مستقل
تمام دوستای تحصیل کرده من از ایران رفتن ... فقط کافیه به این موسسه ها که امتحان IELTS و تافل برگزار می کنن یه سر بزنید.. ببینید چه جوری جوون های سالم و جویای علم و آزادی دارن از این کشور فرار میکنن.. چون نه امنیت اجتماعی وجود داره نه امنیت شغلی و نه امنیت جانی ..! وقتی حتی ما از حق پوشش درستی برخوردار نیستم.. این که دلمون هر لحظه باید بتپه که امروز توی خیابون می گیرنمون یا نه ! با این همه مشکلات درباره اعتیاد و تهیه مسکن و ازدواج و.... اونوقت ماشین اورژانس امنیت اجتماعی راه میندازن توی خیابون که چی ؟؟؟!!!! مسخرست!!
نوشتار حاضرتان، به واقع از مهمترین دردها و اولویتهای جامعه سخن میگوید. مقولهای که بصورت کاملا ملوس و روشن در سایه سیاست بازی و قدرت طلبی جناحها به فراموشی سپرده شده است. جامعهای که نتواند این مشکلات را حل کند، نمیتواند انتظار الگو شدن برای دیگر جوامع را داشته باشد و شعارش خالی از شعور خواهد بود
https://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1349850خوب ! خبر را که دیدید. خیلی شفاف اعلام شده ایران سالانه 217 میلیارد دلار از فروش نفت و گاز (معادن ، پتروشیمی ، مالیات و ... رو حساب نکردیم) پول می گیرد217 میلیارد دلار می شود 238700 هزار میلیارد تومان یعنی روزانه حدودا 650 میلیارد تومان (دلار 1100 تومان)یعنی با درآمد یکروز نفت و گاز کشور می توان بدون وام و منت می توان کل مسکن مهر یعنی 31000 واحد 75 متری را از ابتدا با قیمت هر متر مربع 300000 تومان ساخت و تمام کرد و به رایگان ! به مردم دادیعنی با در آمد پنج روز ( صبح شنبه تا پایان چهار شنبه ) می توان یارانه نقدی کل کسانی که ثبت نام کرده اند یعنی 72 میلیون و پانصد هزار نفر را واریز کردیعنی اینکه با درآمد یک روز و نیم کشور می توان ورزشگاهی ساخت که لیاقت برگزاری المپیک لندن را داشته باشدیعنی با در آمد یک روز می توان دو نیروگاه 450 تا 500 مگا واتی ساخت یعنی برابر بانیروگاه اتمی بوشهر که قرار است 1100 مگا وات نیرو تولید کندیعنی با در آمد یک هفته مملکت می توان 104 هواپیمای ایرباس A320 نو خریدبا در آمد بیست روز کشور می توان 743150 تویوتا کرولا 2011 خرید و هرچی ماشین داغونه از سطح کشور جمع کرد وسرانه مصرف بنزین رو به 5-6 لیتر در 100 کیلومتر رسوندبا حدود یکماه درآمد نفت و گاز نصف مشکلات سی ساله مملکت رو حل کردیم ببین با 12 ماه چه کارهایی میشه کردجدا این پول ها کجاست؟
217 میلیلرد دلار میشه 238 هزار میلیارد تومن نه 238700 هزار میلیارد تومن غزیز من. هزار برابر اشتباه حساب کردی تمام محاسبات بعدش رو باید تقسیم بر هزار کنی
به طور کلی قبول دارم سوء مدیریت منابع در کشور وجود داره و خیلی بهتر از اینها می توان از سرمایه های ملی استفاده کرد و لی به نظر شما هم خیلی ساده گرفتی چون بخش اعظمی از این پول صرف هزینه های جاری مثلا همین حقوق کارکنان دولت و سایر هزینه های ارگانهای دولتی میشه و ... میشه.
استادان بزرگ جامعه شناسی؟داریم ؟؟و اگه داریم واقعیه ان یا سهمیه ای!
باد ما را خواهد برد.(دارد می برد)
چند میلیون دیگه به این جمعیت اضافه بشه همه چیز حله !!!! سندش هم موجوده !!!! هر کی ناراحته آب بریزه اونجاش که سوخته !!!!
متاسفانه تو مملکت ما وقتی یک نفر رو ترور می کنند کلی تحقیقات و پیگیری انجام میشه که اون فرد یا گروه ترور کننده را پیدا کنند و این کار بسیار خوب و پسندیده است چرا که اکثر کسانی که ترور می شوند سرمایه ای از این مملکت هستند؛ مثل ترورهای اخیر دانشمندان هسته ای؛ ولی ظاهرا مسوولین از یک ترور خیلی بزرگتر غافل شده اند و آن ترور اخلاق و انسانیت در جامعه است که با شیب تندی در حال گشترش است و به مراتب مخرب تر و شکننده تر است؛ و اگر مسوولین نظام دیدی واحد نسبت به این دو نوع ترور داشتند مسلما اوضاع بهتری می توانستیم داشته باشیم
از وقتی ما خودمان را فراموش وبه فکر گرسنگان لبنان،سوریه،افغانستان و......افتادیم و بدون توجه به جرائم بزرگ و کوچک داخل کشور جرمهای هر چند کوچک کشورهای دیگر از جمله آمریکا را رصد کردیم آهنگ مدیریت جهانی را به صدا در آوردیم و سیاستهای کلان اقتصادی را به دیگران دیکته کردیم . ملت ما هم به تاریخ پیوست وچیزی نمی گذرد که جز یادی از فرهنگ ملت ایران چیزی در اذهان نخواهد ماند(یادش بخیر صداقت)
کاربجایی رسیده که برادربه برادراعتماد نداردوآیا وقت آن نرسیده که با آسیب شناسی وکمک گرفتن از تجارب جوامع پیشرفته وروانشناسان مشهوربشکل جدی موضوع را ریشه یابی وچاره گری کنیم؟وآیا با خودفیلسوف دانستن وخودکفایی ناصحیح درتمام زمینه هاوتسری دادن آن به مقوله های اجتماعی درواقع خودفریبی وراه به بیراهه بردن را بدست خودمان سبب نشده ایم؟وآیا نباید ببینیم که چرا بیشتر مردم افسرده وعصبانی هستند؟.
آقایان محترم این مشکلات و مسایل عادی و در هر جامعی و حتی اروپا نیز اتفاق می افتد .چرای بی خودی اینقدر بزرگش کردن و شلوغ می کنید .فقط این اتفاقات در لبنان و افغانستان و کومور و عراق رخ ندهید در ایران ما زیاد مهم نیستن . امضاء یک مسول دلسوز
در کدام زمان دروغ گفتن در این جامعه به این اندازه رواج یافته بود؟آیا دروغ یکی از منشا های فساد اخلاقی نیست؟
ببینید وقتی صداوسیما نقش پدر را از خانواده از بین برد پیش بینی این مسائل کار سختی نبود من از صدا و سیما بیشتر از شبکه های غربی نگرانم این روند از فیلم پدر سالار شروع شد و الان در فیلم ساختمان پزشکان چند نفر آدم بعنوان پدر بزرگ یا مادر بزرگ یا ... به خودشان اجازه می دهند ارزش معنوی یک پدر و مادر را راحت له کنند ( دیوانه ، روانی ،و ..)بعد شما چه انتظاری از فرزندان خود می توانید داشته باشید می گویند فیلم ساخته ایم که شاد باشد در واقع صداو سیما در این بازار انحصاری تبلیغی خودش می سازد و خودش هم تعریف می کند خدا عاقبت ما را به خیر کند.
کلا" ملت خشونت طلبی هستیم برای اینکه اینگونه در این جامعه محدود رشد کرده ایم. از همه آن چیزهایی که برای دیگر کشورها ارزشمند بود برایمان بی ارزش بود در حالیکه اینگونه نبود. مقصرش هم کسانی هستند که همه دنیا را برایمان دشمن فرض کرده اند تا دست به چپاولگریهای بی حد و حسابشان بزنند...
متاسفانه سن وسال اکثر مجرمین ، هنجارشکنها و بزهکاران گواه حقیقتی تلخ و غیر قابل انکاره ...اکثر اونها در جامعه ای اسلامی بدنیا اومدن که ضمنا ادعای ام القرائی اسلام رو هم داره ...در مملکتی تربیت شدن که انقلابیه و هزار لقب و عنوان دهن پرکن رو یدک میکشه ... اما مشکل اینجاست که :1-ما از درون تهی شدیم و رنگ و لعابی که به ظاهر خودمون زده بودیم روزبه روز کمرنگ تر میشه .2-گفتن "الرعیت علی دین ملوکهم" ، الگوی سیاست جامعه سیاستمدارانی هستند که برای حذف رقبا از هیچ نامردی روگردون نیستن و هر ناسزا و نامربوطی به دهن و دستشون میاد میگن و انجام میدن اما جای مهر نماز روی پیشونیشون حک شده .3-فعالان شاخص ما در عرصه رسانه رسمی مثل کیهان وصداو سیما که باید الگوهای فرهنگی جامعه باشند تبدیل شدن به مروجین اصلی ادبیات فحاشی و مچ گیری و افترا و تهمت و ابتذال و سطحی گرائی .4- الگوهای هنری ما در عرصه سینما شدن یه مشت کارگردان و هنرپیشه جلف و بیسواد و تازه به دوران رسیده .4-الگوهای ورزشی ما هم که ...همون هیچی نگیم بهتره از حقیقت نباید گریخت هرچقدر تلخ باشد.برای درمان اول باید درد رو شناخت هرچقدر که صعب العلاج باشه
آن همه اقتصاد دان هوار زدند ، آن همه سیاست مدار گلوشون رو پاره کردن مگه کسی گوش داد؟؟؟هزارتا دکتر هم که بری ولی دستوراتش رو عمل نکنی چه فایده؟؟؟؟گوش شنوا گرمی چند؟؟؟!!!
حالا که کار رو خراب کردن دنبال متخصص برای حلشون میگردن. زمانی که این متخصصین داد میزدند و التماس میکردند که این راهها رو نرین گوش شنوا یی نبود.
در طول تاریخ ، گاهی اتفاقاتی افتاده و تصمیماتی توسط برخی افراد گرفته شده که یک معضل را یک بار برای همیشه حل کرده است ، مانند ساختن 1000کاروانسراتوسط شاه عباس که در آن زمان مشکل نا امنی کاروانها را حل کرد و یا قلع و قمع کردن راهزنان سر گردنه توسط رضا شاه که آن هم به ایجاد امنیت انجامید. یا اقدام به ظاهر خشنی که مائو در ریشه کردن مواد مخدر در چین انجام داد. امروز هم ما اگر حقیقتاً در صدد ریشه کن کردن خشونت در جامعه هستیم ، اولین قدم، اراده مسئولین است و آنگاه باید چنان قاطعانه برخورد کنند که دیگر حتی کسی فکر کارهایی مثل درگیری خیابانی ، نزاع و قتل راهم نکند .به عنوان مثال اگر چه با اعدام کردن یک قاتل ، هرگز مقتول زنده نمی شود و معروف است که قصاص صرفاً برای عبرت دیگران و جلوگیری از حوادث مشابه است، لکن به نظر می رسد در وضعیت فعلی ، اعدام یک قاتل خیلی زود به فراموشی سپرده می شود وباید فکر دیگری کرد. مثلاً دو دست قاتل را قطع و او را تا آخر عمر بر روی ویلچری که کلمه قاتل روی آن نوشته شده باشد بنشانند تا و جودش سالهای سال بویزه برای جوانها، بچه ها و نوجوانها مایه عبرت شود. و یا آن که هر از چندی بصورت اتفاقی افراد مشکوک را بازرسی بدنی کرده و در صورت وجود چاقو، فرد را به حبس ابد محکوم و حکم را هم از همان روز اجرا کنند. کار از نصیحت و فرهنگ سازی گذشته است.
zartusht67 - المان - فرانکفورت
|
دیگر دیر شده کار از ریشه خراب است تنها راحش رفتن این رژیم کثیف و جایگزین شدن افراد تحصیل کرده و مدیر در راس کار |
دوشنبه 3 مرداد 1390 |
|
mehrdad.n.l - هلند - امستردام
|
نظام مزخرف ایران ملت را از هر لحاظ به پسرفت کشانده و خود نیز مروج جنایت است .نمردیم و دیدیم که اگر گذشته ها را ندیدیم در عصر اتم بربریت حکومت دینی و جنایت انرا می بینیم .این هم از نسلی که خمینی وعده می داد و همه را مثل خودش به جنایت و توحش کشاند .همه چیز این ملت را به غارت بردید لعنت بر هر چه حکومت های دینی و دیکتاتوری |
دوشنبه 3 مرداد 1390 |
|
gol andam - سویس - زوریخ
|
مردی به دربار خان زند می رود و با ناله و فریاد می خواهد تا کریمخان را ملاقات کند…. سربازان مانع ورودش می شوند!. خان زند در حال کشیدن قلیان ناله و فریاد مردی را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟. پس از گزارش سربازان به خان ؛ وی دستور می دهد که مرد را به حضورش ببرند…. مرد به حضور خان زند می رسد و کریم خان از وی می پرسد:. چه شده است چنین ناله و فریاد می کنی؟. مرد با درشتی می گوید:. دزد ، همه اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم !. خان می پرسد:. وقتی اموالت به سرقت میرفت تو کجا بودی؟!. مرد می گوید:. من خوابیده بودم!!!. خان می گوید:. خب چرا خوابیدی که مالت را ببرند؟ . مرد در این لحظه آن چنان پاسخی می دهد که استدلالش در تاریخ ماندگار می شود و سرمشق آزادی خواهان می شود …. مرد می گوید:. من خوابیده بودم ، چون فکر می کردم تو بیداری…!. خان بزرگ زند لحظه ای سکوت می کند و سپس دستور می دهد خسارتش از خزانه جبران کنند و در آخر می گوید : این مرد راست می گوید ما باید بیدار باشیم…...متاسفانه در ایران تمام مسئولین خوابن |
دوشنبه 3 مرداد 1390 |
|
alexxx - اتریش - وین
|
دوست عزیز شما نوشتین , اقایون و خانمای متخصص خواهشا" کاری بکنید, چشمانتان رو نبندید و به مریضی های این مملکت توجه کنید و راه حلی ارائه بدین. وبه دولت مردان نشان دهید ایراد کار کجاست و علاجش چیست که جامعه و مملکت در لبه پرتگاه قرار گرفته, دوست گرامی من, یه مهمی که همه میدونن, و هیچ احتیاجی به کارشناس و متخصص هم نداره اینه که بزرگترین غده سرطانی و خطرناکترین عفونتی که این جامعه به ان مبتلاست خود همین دولت و دولت مردانشن. اگر این ابسس چرکی که تبدیل به عفونت کشنده ای شده را ضدعفونی کنیم حداقل نتیجه اش توقف این سقوط است. بعدش برای سعود به قله سلامتی نیاز به زمان و همکاری همه جانبه داره که با نبود این مریضی چندان دشوار نیست. |
دوشنبه 3 مرداد 1390 |
|
parniyan_215 - ایران - اصفهان
|
من جامعه شناس نیستم اما با ذکر 10 دلیل که اساتید محترم جامعه شناسی کم و بیش دلایلم را تایید کردن.مشکل جامعه ما مهاجرت روستاییان به شهر است.البته تعدادی از این مهاجرت ها استعدادهای فوق العاده ای را شکوفا کرده. |
دوشنبه 3 مرداد 1390 |
|
parniyan_215 - ایران - اصفهان
|
1افزایش جمعیت در شهر 2.کاهش فراورده های روستایی و در نتیجه افزایش قیمت آنها.3.هجوم افراد کم تجربه در کار و صنعت و در نتیجه بالا رفتن نرخ بیکاری.4.افزایش تقاضای مسکن اما به دلیل کمبود زمین شاهد پدیده جنگلتراشی و کارتون خوابی و ...هستیم.5.تضاد فرهنگی شهری و روستایی مانع ازدواج می شود.6.روی آوردن به کارهایی غیرقانونی برای امرار معاش.از بیان سایر موارد چشم پوشی کردم. |
دوشنبه 3 مرداد 1390 |
|
parniyan_215 - ایران - اصفهان
|
ممکن است 30% روستایی دانشمند داشته باشیم یا 30% شهری قاتل.موارد گفته شده برای 70%روستاییان مهاجرت کرده است. |
دوشنبه 3 مرداد 1390 |
|
hassan5 - ایران - تهران
|
سوال جامعه شناسان تخصص تان را بکار گیرید.......فقط یک جواب دارد...شهر نو را باز کنید تا مسئولین نظام بروند سر کار اصلی خودشان...این مسئولین با وزنه و معیاری که سنجیده میشوند غلط است و ان وزنه ها مال هزاران سال قبل است.ای مگس عرصه سیمرغ نه جولنگه توست...عرض خود میبری و زحمت ما میداری |
دوشنبه 3 مرداد 1390 |
|
siamaktg - ایران - تهران
|
منم مکانیک خوندم اگه واسه ساخت دستگاه های ضد بارداری مثل آیودی کمک خواستید حاضرم همکاری کنم! |
سهشنبه 4 مرداد 1390 |
|
h.k - دانمارک - اودا
|
بادوام عمرجمهوری اسلامی.بایدمنتظربدترشدن باشیم.چون همه مسئولین نظام تنهافکرشان ودغدغه شان حفظ سمت وغارتکردن ثروت ملی ایران است.چون هیچکدام درجایگاهشان,متخصص نیستند.ورهبرشان که میبایست.فسادراکنترل کند.بیشترازهمه غرق درفساد همه جانبه است.وصدها مشکل دیگر.خوشباشید. |
سهشنبه 4 مرداد 1390 |
|
sourena.de - آلمان - اشتوتگارت
|
جامعه شناس چیه بابا!!! پس جنتی و دکتر روانی زاده توی اون مملکت چکاره اند!!! تازه جامعه شناسی از علوم غربی هاست و بقول مقام عظمای وقاحت خامنه ای توی ایران جایی نداره. چند تا دعا و جادو بنویسید همه چیز حل میشه. |
سهشنبه 4 مرداد 1390 |
|
Shamamai - ایران - کوردستان
|
حرف جامعه ایران، بحث چاقوکشی نیست بلکه احساس کردن جامعه ایرانی به نبود امنیت فردیست،همانند اروپا در جنگ دوم جهانی که همه را وا داشت به حمل سلاح سرد و گرم تا کمبود امنیت خود را به نوعی تأمین کنن، ما که در کردستان هستیم اکثر مهمانهای نوروزی و تابستان از شمال تا جنوب کشور خواهان خرید اسلحه، شوکر و افشانه هستن .از عوامل اصلی خشونت در ایران همین بی توجهی و ناکارآمدی نیروی انتظامی هست که احساس مسئولیت رو در جامعه ایرانی ندارن،جدا از موارد سیاسی که با تمام قدرت برای سرکوب وارد عمل میشن حتی بستر ناامنی و هرج ومرج جامعه رو برای رعب و وحشت مخالفان خود فراهم میکنن |
سهشنبه 4 مرداد 1390 |
|
mssiniur - belarus - بلاروس - مینسک
|
نسل بعد از (ان غلاب) یا "نسل سوختـه" نسلی است که با کمبودها "اقتـصادی ، عاطفی، فرهنگی ،اجتـــماعی" و ناهنجاری ها و تضادها و عقده های فراوانی رشد کرده و حالا این نسل "نسل تربیت شده توسط (ان غلاب)" اکنون بالغ شده وارد جامعه شده! امـــــــــا این نسل متأسفانه بد آموزش دیده بد تربیت شده ("اینجا خانواده " مقصر نیست!) مقصر اصلی(ریشه مشکلات) در نظام حاکم و ساختار های اجتماعی است که توسط نظام بر اجتماع و مردم تحمیل شده به ضرب زور ،جبر!حجاب!دین! و هزارو بک محدودیت و داستان !. متأسفانه وضعیت آموزش و پرورش چه در سطوح ابتدایی و چه در سطوح ومقاطع بالاتر و حتی دانشـــگاه !!!در وضعیت اصفناکی به سر میبرد بـــــله اصفناک !چــرا ؟ چون این نسل آموزش لازم برای زندگی در یک جامعه مدرن و مبتی بر قانون و احترام به فرهنگ ها ونزادها و قومیت ها وعقیده ها و نحوه برخورد با منتقد خود را ندیده !! این نسل فقط اموزهای *دین حکومتی* (وجبری نه دین مردمی واجتماعی) و علمی را دیده و این اموزه ها و شیوههای مدیریتی و تربیتی دیدیم و میبینیم که چه اثری بر جامعه امروز ما گذاشته و خواهد گذاشت. |
سهشنبه 4 مرداد 1390 |
|
mssiniur - belarus - بلاروس - مینسک
|
قسمت دوم: این مشکلات وناهنجاری ها بیماری اجتماعی است ونیاز به درمان دارد با اعدام یکنفر مشکلی حل نخواهد شد راه حل : آموزش های اجتماعی و فرهنگی با کیفیت بالا برداشتن محدویت ها و اجبار ها اکراه ها از بین بردن تضاد ها بالا بردن کیفیت زندگی و خدمات"تقویت اقتصاد جامعه و مردم " و امــــــــــا از همه مهمتر تغییر و بهبود کیفیت نظام "پرورشـــــی" و" آموزشـــــــی " زندگی در جامعه مدرن امروزی !. |
سهشنبه 4 مرداد 1390 |
|
لیلی ایرانی - ایران - تهران
|
دیگه هیچ جامعه شناسی کاری از دستش بر نمیاد.این خانه از پای بست ویرانه.تا این حکومت ما قبل تاریخی غیر متمدن و قوانین گندیده و کپک زده اسلامی تو ایران برقراره این وضع ادامه داره و روز به روز هم بدتر میشه. |
سهشنبه 4 مرداد 1390 |
|
khosh bavar - ایران - یزد
|
gol andam عزیز, درود بر شما که به خوب نکته ای توجه کردید و مرسی از داستان پرمعنی و پر مغزتان . |
سهشنبه 4 مرداد 1390 |
|
Khashayarshah - ایران - تهران
|
1- من حدود 1.5 سال در شهر پر جمعیت (مومبئی) هندوستان بودم. تراکم جمعیت این شهر بسیار زیاد است. من در قسمتی از شهر زندگی میکردم که فقر آن بیشتر از جاهای دیگر آن شهر بود. بنا بر این طیق معمول میبایستی بیشترین جنایت در این قسمت از شهر رخ میداد. در طول این 1.5 سال من حتی نزاع بین دونفر را هم مشاهده نکردم. در حالیکه بعضی از مواقع علتهای کافی برای یک نزاع مفصل بود. ولی هندیها با احترام متقابل, مسائل خودشان را حل میکردند. این موضوع برای من خیلی عجیب بود. ووقتیکه از آنجا به ایران آمدم در طول اقامت یک ماهه ای که در ایران داشتم, شاهد بیش از 5 نزاع وحشتناک خیابانی بودم. علت چیست و کجاست؟ آیا نژاد هندیها و ایرانیها فرق میکند؟ یا علت در طرز تربیت آنهاست؟ یا علت در جای دیگر است؟. |
سهشنبه 4 مرداد 1390 |
|
Khashayarshah - ایران - تهران
|
2- بزرگترین فرق اساسی هندیها و ما ایرانیها دین و آئین ماست. آنها پیروان دین هندو هستند و ما پیروان دین اسلام هستیم. دین هندو پیروانش را از آزار و اذیت و کشتن حتی جانوران هم پرهیز میکند. کشتن انسان در دین اسلام جزو اصول و حتی بر نامه روزانه این دین است. این دو فرق اساسی به مرور زمان اثرات بسیار زیادی در جامعه میگذارد. در پاکستان هم که دین اسلام حاکم است, جنایت غوغا میکند. اگر تروری در هندوستان به وقوع میپیوندد, عاملان آن حتما مسلمانان هستند. . |
سهشنبه 4 مرداد 1390 |
|
Khashayarshah - آلمان - تهران
|
3- وقتیکه برای رعب و وحشت, بر مبنای اصول دین مبین و مبارک اسلام, جوانان مردم را به انواع مختلف اعدام میکنند, با دختران و زنان مردم در انزار دیگران با بیشرمی رفتار میکنند, نتیجه این میشود که جنایت در فکر و اندیشه مردم موضوعی بسیار معمولی میگردد و این وضعی که اکنون در ایران حاکم است بوجود میآید. اسلام دین شر و جنایت است و هر جامعه ای که به اسلام نزدیکتر عمل میکند, جنایات آن جامعه بیشتر است. ما از برکت دین اسلام باید منتظر حوادثی بد تر از اینها هم در ایران باشیم. |
سهشنبه 4 مرداد 1390 |
|
Khashayarshah - ایران - تهران
|
4- اغلب اشخاصی که پس از چندین سال دوری از ایران به ایران بر میگردند, بدون استثنا, متوجه این موضوع میشوند که آن احترامی که قبل از انقلاب در بین مردم ایران بوده است, دیگر وجود ندارد. یک نوجوان 13 ساله در تهران به راحتی یک فرد مسنی را که میتواند جای پدر بزرگ او باشد در خیابان با کلمه "تو" خطاب میکند. وقتیکه من تا یکسال قبل در یکی از شهر های کالیفورنیای آمریکا زندگی میکردم. میدیدم که چقدر احترام مابین جوانان نسبت به اشخاص مسن وجود دارد. اینها همه گویای یک مطلب است و آن اثر منفی اسلام بر جامعه است. اسلامی که ما به آن دو دستی چسبیده ایم, حتی برای جوانان چادر نشین اعراب هم کهنه شده است. این موضوع را باید داد زد و با صدای بلند گفت که همه بشنوند.**** اسلام برای جامعه امروز کهنه و پوسیده است و جز خرابی هیچ چیز مفیدی به عمل نمیآورد و دلیل واضح آن جامعه ایران میباشد.****. |
سهشنبه 4 مرداد 1390 |
|
Khashayarshah - ایران - تهران
|
5- سطح فکر نو جوان ایرانی اغلب مدرن میباشد و با زمانه پیش میرود. اسلام میخواهد فکر این جوانان را با اعتقاد به موهومات و مبهمات و خرافات مختل کند. امروز افرادی که در ایران به دین اسلام اعتقادی ندارند, هیچگونه ارزشی هم به عنوان یک انسان ندارند. وقتیکه آیت الله جنتی در فتوی خود عمل لواط را برای اقرار گرفتن از جوانان روا میداند یا وقتیکه در زندانها دختر ها را به زور به صیغه خود در میآورند و پس از خوابیدن با او, او را اعدام میکنند و وقتیکه صاحبان خلاف نظر ها را به بد ترین وجه کشته و اعدام میکنند, در این جامعه دیگر وجود انسان ارزشی ندارد. |
سهشنبه 4 مرداد 1390 |
|
Khashayarshah - ایران - تهران
|
6- در جامعه ای که هر گونه تفریحی از مردم سلب شده است. آزادی بیان وجود ندارد. خلاف عقیده میسر نیست. واجب بودن احترام و عقیده به ولایت فقیح و به مقام رهبری با وجودی که جنایات ودزدیهای ملیارد ها دلاری این شخص برای همه آشکار است. فشار اقتصادی به اکثریت و ناظر بودن به اصراف و ولخرجی اقلیت, در دست گرفتن سرنوشت ملت بتوسط روحانیتی که به مفتخوری و ارتجاعی و فساد اخلاقی معروف است ووو, همه اینها عکس العملی به صورت بی خیال بودن به هر جنایتی که رخ میدهد در مردم عادی ایجاد میکند. در جامعه ای که مرده پرستی اهمیت پیدا میکند, تفریح و زندگی میمیرد و افسردگی رشد میکند, در این جامعه کشتن و تجاوز و جنایت تفریح مردم میشود. |
سهشنبه 4 مرداد 1390 |
|
Khashayarshah - ایران - تهران
|
7- یا ما باید از اسلام خداحافظی کنیم و اصلیت انسان بودن را ملاک و اصول همزیستی خویش قرار دهیم و در صورت نیاز دینی, دینی که اصول آن بر مبنای وحشیگری نباشد مانند دین بهائی , زرتشتی, بودائی ووو برای خود انتخاب کنیم یا اینکه به چسبیدن به آئین اسلام ادامه دهیم و منتظر بیشتر واژگون شدن جامعه باشیم و تعجب نکنیم که روزی که خیلی زیاد هم به آن نمانده است, برسد که مردم را همچون گوسفند در کنار خیابان سلاخی کنند در حالیکه انبوهی از مردم دیگر برای تفریح به دیدن این صحنه به تماشا بایستند. |
سهشنبه 4 مرداد 1390 |
|
gol andam - سویس - زوریخ
|
khosh bavar - ایران - یزد عزیز لطف دارین شما میدونید نظرات شما همیشه برای من محترم وتعلیم دهنده ست ...و از این که مورد تائید شماو دوستان ست خوشحالم...مرسی.شاد و بیدار باشیم |
سهشنبه 4 مرداد 1390 |
|