چطور از یک بنا عکاسی کنیم
چطور از یک بنا عکاسی کنیم
اولین گام در عکاسی معماری آگاهی از عوامل ساخت یک بنا از جمله هدف، فضا، جنس مواد مورد استفاده در بنا است.عکاس باید برای کسب این اطلاعات و بازدید از بنا وقت کافی صرف کند و هنگام بازدید زوایای متفاوت آن را ارزیابی کند. عکاسی از بنا با هدف انتقال تجربه بودن در محیط و اطراف یک سازه است. در ادامه نکاتی در مورد بهتر عکس گرفتن از یک ساختمان میآید:به صورت کلی به منظور عکاسی از نمای یک ساختمان، اختصاص یک فضای محیطی به عکس ضروری است. البته نوع بنا در میزان فضای خالی تاثیر گذار است. در کادرتان به ساختمانهای قدیمی کمی فضای خالی قرار دهید. معمولا در بناهای مدرن کمتر میتوان این نکته را اجرا کرد. در عکاسی از خانههای یک روستا بیننده بیشتر به دنبال فضاهای اطراف آن خانه است. عکس از نمای یک بنا با نمای بسته بیشتر به کار بنگاهدارها میخورد.در عکاسی از بنا میتوانید با فاصله گرفتن از سوژه از لنز تله استفاده کنید تا پرسپکتیو را به صورت فشردهتر نشان دهید.بعضی وقتها نمای روبرو همان چیزی است که مدتها به دنبال آن بودهاید بنابراین آن را هم امتحان کنید.در عکاسی از نما حتما سایههای ایجاد شده را ببینید. کارگردانان و فیلمبرداران هالیوودی قبل از اینکه رنگهای سوژه را ببینند سایهها را برای انتقال حس در عکس در نظر میگیرند.فرمول ثابتی نمیتوان برای عکاسی از بنا در فصول مختلف داد و یا این که گفت فلان فصل بهتر از دیگر فصول است اما در عکاسی از بنا به آب و هوا هم توجه کنید. بعضی از ساختمانها در بعضی فصول زیباترند. در ساختمانهایی که با یک مجسمه تزئین شدهاند ثبت دقیق سایهها مهم تر است.مسیر حرکت چشم در عکاسی از بنا اهمیت ویژهای دارد. کادرتان از جایی قطع نشود که چشم به دنبال ادامه مسیر میگردد.کادر در کارد اصلاحی است در عکاسی که در آن سوژه مورد نظر کمی دورتر در کادری دیگر قرار می گیرد. این روش در عکاسی معمولا برای اینکه بتوان بُعد و حجم بنا را در تصویر نشان داد و ترکیببندیهای جالبتری ایجاد کرد استفاده میشود ولی از آنجایی که به کررات مورد استفاده قرار گرفته است در حال حاضر کمی از مد افتاده است.برای به کارگیری این تکنیک احتیاج به عمق میدان بیشتری دارید بنابراین زمانی که نور کمی در محیط وجود دارد وجود سه پایه کمی ضروری است. برای عکاسی از فضاهای عمومی مانند میدانها توجه داشته باشید انتقال حسی که در محیط وجود دارد نیز به اندازه کادربندی صحیح اهمیت دارد. سعی کنید زاویهای را انتخاب کنید که کاربری آن فضا را نیز نشان دهد. توجه به محیط اجتماعی و جغرافیایی پیرامون بنا اهمیت ویژهای دارد. باید رابطه و موقعیت بنای معماری را با منظره اطراف آن درنظر گرفت. بنا، موجودی زنده نیست، باید دقت کرد که حضور موجودات زنده در تصویر بیشترین توجه را به خود جلب میکند در مورد حالت و محل قرار گرفتن آنها دقت کنید و توجه داشته باشید که فضای کمی را اشغال کند و لطمهای به کل تصویر نزند. البته وجود این عوامل مقیاس مناسبی برای نشاندادن ابعاد ساختمان است.در کوچههای باریک (همان کوچه آشتی کنان خودمان) چیزی که برای خیلیها پدیدهای عجیب است عکاسی کار تقریبا سختی است ولی می توان با پیدا کردن یک تاق و مردمی در حال عبور علاوه بر عمق میدان وضوح، حس بیشتری را منتقل می کند. اگر در کادرتان تاق نیافتید به موضوع جذاب که بخشی از همان محیط ایت در جلوی تصویر قرار دهید.علاوه بر نمای کلی، جزییات قابل توجه بنا از قبیل نقش و نگارها، کاشیکاریها و تزیینات روی دیوارها موضوعهای خوبی برای عکاسی معماری تلقی میشود. استفاده از نور مایل به ویژه برای عکسبرداری از نقوش برجسته و کندهکاری شده و همچنین درهای حجاریشده برای تأکید بر برجستگیها و نقوش آنها ایدهآل است.برای اینکه ابعاد و شکل جزییات مورد عکسبرداری دچار اغراق یا اغتشاش نشود، بهتر است از لنزهای تله و حتیالمقدور از نمای کاملاً روبرو عکسبرداری انجام شود.لنزهای گوناگون تاثیرات مختلفی در تصویر نهایی به جا میگذارند. لنزهای واید در فواصل نزدیک ابعاد و تناسبهای سطوح نزدیک را درشتتر کرده و آنها را دچار دگرونی میکند و سطوح دورتر را کوچکتر نمایان ساخته و فضای گستردهتری را به تصویر میکشد. لنزهای تله برای عکسبرداری از فاصلة دور یا عکسبرداری از جزییات بنا با درشتنمایی بیشتر مناسبتر است. این لنزها زاویه دید بستهتری دارند و فضای کمتری را به تصویر میکشند اما اگر از فاصله مناسب که کل بنا در تصویر بگنجد عکسبرداری انجام شود با این روش خطوط، سطوح و ستونهای موازی عمودی بنا در تصویر موازی و عمودی دیده میشود. توجه به پرسپکتیو در عکاسی از بنا بیشتر از انواع دیگر اهمیت دارد. برای ثبت یک ساختمان که معمولا طول و عرضش بیشتر از یک عکاس است ، بایستی از لنزهای واید استفاده کرد. زاویه دید انسان با لنز ۵۰mm برابری میکند. هر چه این عدد کم شود بر گستره دید در ویزور اضافه میشود. به این معنی که با لنز ۲۴ فضای بیشتری را میتوان در تصویر داشت. هر چه این عدد بیشتر شود سوژه به شما نزدیکتر میشود.ساختمانها جا به جا نمیشوند بنابراین تنها عکاسان تنبل هستند که از حساسیت بالا استفاده میکنند. حرفهایها پیشنهاد می دهند تا از حساسیتهای پایین مثل ۱۰۰ ISO استفاده شود تا نویز کمتری در تصویر ایجاد شود.به طور کلی در عکاسی از بنا عمق میدان وضوح از برای ثبت همه جزئیات و وضوح بیشتر اولویت دارد. عمق میدان وضوح نیز با بسته شدن دیافراگم بدست میآید ولی از طرف دیگر برای جبران نوردهی به فیلم یا سنسور در دوربینهای دیجیتال بایستی سرعت شاتر را پایین بیاورید . بنابر این از داشتن یک سه پایه در مواقعی از روز که نور محیطی کمی وجود دارد، ضروری است.فیلترهای زرد، نارنجی و قرمز در عکاسی سیاه و سفید برای تشدید کنتراست ابرها و آسمان و کنترل تیرگی آسمان و فیلتر پولاریزه برای از بین بردن انعکاسهای نامطلوب در شیشهها و همچنین تیرهکردن آسمان در عکاسی رنگی بیشترین استفاده را در عکاسی از بنا دارد. اما تا حدودی این فیلتر ها را میتوان با نرم افزارهای کامپیوتری ایجاد کرد.اغلب عکاسان برای عکاسی معماری و منظره مایل به استفاده از نور مایل صبحگاهی یا هنگام عصر هستند چرا که این نور کنتراست متعادلی دارد. اما نور نیمه روز به خصوص در فصل تابستان شدید است و سایههایی عمیق ایجاد میکند. در عکاسی معماری ایدهآل آن است که نمای اصلی ساختمان و یا قسمتی که در تصویر مورد توجه اصلی قرار میگیرد، در معرض تابش نور قرار گرفته و در سایه نباشد. بهتر است نماهای رو به مشرق هنگام صبح که آفتاب به آنها میتابد و بناهایی که نمای اصلی آنها رو به مغرب است، هنگام عصر عکسبرداری شوند. هنگام عکسبرداری در نور صبحگاهی، برای اینکه بنا در تصویر از برجستهنمایی بهتری برخوردار باشد ترجیح دارد سایههایی که در سمت چپ ساختمان ایجاد میشود، در تصویر بگنجانید و هنگام عکسبرداری از بنا در غروب بهتر است زاویه عکسبرداری اندکی به سمت راست بنا متمایل باشد تا سایههای ایجادشده نیز در تصویر بیاید.عکاسی از بناها در شب بازی با نورهاست. داشتن سه پایه ضروری است چرا که درصورت استفاده از حساسیت بیشتر از ۴۰۰ در عکسها نویز ایجاد میکند. این اشکال در دوربینهای دیجیتال با دانههای قرمز در تصویر بیشتر دیده میشود.و آخر این که:بعضی وقتها ساختمانها فقط زیبا هستند. زهرا رفیعی منبع : www.photo.net
|