سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۸۸ - ۲۳ فوریه ۲۰۱۰
بیانیه عبدالکریم سروش درباره شکنجه دامادش :باغ وحش ولایت، طعمه می خواهد
|
عبدالکریم سروش می گوید خانواده اش تحت فشار قرار دارند و برخی فرزندانش مجبور به خروج از کشور شده اند |
بی بی سی :عبدالکریم سروش، متفکر دینی و از منتقدان حکومت ایران، طی نامه شدیدالحنی گفته است ماموران امنیتی داماد او را بدلیل نسبت خانوادگی تحت شکنجه های شدیدی قرار داده اند.
آقای سروش در این بیانیه که نسخه ای از آن به بی بی سی فارسی رسیده گفته است مسئولین امنیتی حامد (داماد او) را از ده ماه پیش مورد آزار و اذیت قرار دادند.
وی نوشته است: "باغ وحش ولایت، طعمه می خواست. دیوان با داغ و درفش به سراغش آمدند و وحشت ها به جانش افکندند. و دست آخر دو راهه یی پیش پای او نهادند: که یا دست از جان بشوی و یا به صدا و سیما بیا و هر چه ما می خواهیم بگوی."
به نوشته آقای سروش آنها از دامادش که اکنون در خارج از کشور بسر می برد، می خواستند در جلوی دوربین بگوید که همسرش "هرزه و هرجایی است و لذا شایسته طلاق" و پدر همسرش، عبدالکریم سروش، هم وابسته به خارج و دشمن دین است.
عبدالکریم سروش می نویسد هنگامیکه داماد او حاضر به همکاری نشد مورد شکنجه های جسمی و روحی قرار گرفت: "کمترینش آنکه یکشب تا صبح، برهنه در سردخانه یی، او را لرزاندند و ترساندند و ..."
آقای سروش بدنبال خشونتهای پس از انتخابات سال گذشته انتقادات زیادی از حکومت و مقام های ایران کرده است.
او چند ماه پس از انتخابات در نامه ای تحت عنوان "جشن زوال استبداد دینی" نوشت که ایران بسوی حکومتی فرادینی پیش می رود و آیت الله خامنه ای را متهم کرد که حاضر بوده "آبروی خدا برود" و "مردم به دیانت و نبوت پشت کنند"، اما به ولایت او آسیب نرسد.
'خدا نیست، به خدا قسم خدا نیست، نیست'
وی در خرداد گذشته نیز طی نامه دیگری خطاب به آیت الله خامنه ای نوشت که با صدای مردم فرمان "هبوط" او صادر شده و بهتر است خود "ردای نا باندام ریاست را از تن بیرون کند" و به مسجد کرامت مشهد که پیش از انقلاب به آن رفت و آمد داشته بازگردد.
وبسایت شخصی او چندی پیش خبری درباره حمله ماموران امنیتی به موسسه صراط در تهران که آثار او را چاپ می کند، منتشر کرد.
این سایت همچنین نوشت که برخی فرزندان او بدلیل فشارهای حکومت مجبور به ترک کشور شده اند.
عبدالکریم سروش در بیانیه اخیر خود نوشته هنگامیکه برای دلداری به داماد خود گفته "خدا از آنان نگذرد،" داماد او گفته است: "اسم خدا را نبرید، خدا نیست، نیست، نیست."
بار خدایا! از غزالی آموختهام که هیچکس را لعنت نکنم حتی یزید را، اما اینک فروتنانه از تو رخصت می طلبم تا بر جمهوری کافرپرور اسلامی ایران، لعنت و نفرین بفرستم.
او نوشته است "دین همچون شراب است. آن چنان را آن چنان تر می کند. حیوان ها را حیوان تر و انسان ها را انسان تر" و سپس مسئولین حکومت ایران را متهم کرده که "قتل و غصب و تجاوز را تکلیف خود می دانند و برای آن حجت شرعی دارند و همین آنانرا خطرناک تر می کند."
طی نزدیک به دو سالی که از انتخابات می گذرد، بسیاری از زندانیان سیاسی و خانواده های آنها حکومت را متهم به شکنجه های روانی و جسمی زیادی کرده اند.
اما مقام های قضایی ایران همواره داشتن زندانی سیاسی و اعمال شکنجه را رد کرده اند.
آقای سروش در این بیانیه گفته است که داماد او هیچ فعالیت سیاسی نداشته و تنها بدلیل ارتباط خانوادگی تحت فشار قرار گرفته است.
او در پایان بر "جمهوری کافرپرور اسلامی ایران، لعنت و نفرین" فرستاده است.
mazany - ایران - آمل
|
اینجانب بعنوان یک مازنی ولایتمدار از مقا عذمای رهبری میخام تا اسل مترقی ولایت فغیه را تحت نذارت سازمان ملل به رای ملت بگزارد و رای ملت برای همه فسل الختاب باشد تا چشم فطنه گران استکبار سهیونیزم منافقان بی بسیرت کور شود |
سهشنبه 3 اسفند 1389 |
|
bawafa1385 - المان - هامبورگ
|
جناب دکتر سروش . داماد شما پس از 33 سال فهمید که خدا نیست . ولی ملت مظلوم ایران ان شبهای وحشتناک بستن دانشگاهها را که سر کار یکی از تئوریسین های بنام ان بودید فهمیدند که خدا نیست و همه چیز دروغ است . من مسلمان بوده ام از دین گریزان نبیستم . مذهب ار کین است و نفرت من مسلمان نیستم . ریسمان را پاره کردم رقعه را اتش زدم . من طلاقش داده ام اکنون پشیمان نیستم گر مسلمانان چنین و گر مسلمانی همین . با رالها توبه کردم من مسلمان نیستم. بله اقای دکتر سروش ملت 33 سال است این درد سرطانی را در تمام مفاصل و جوارع واعضا بدن خود دارند . اقای دکتر سروش سرکار یکی از معماران بنام این حکومت بودید . اقای دکتر سروش شما بمنظور ابقا این حکومت با نام انقلاب فرهنگی ملت فرهیخته ما را توسط یک مشت ارازل که در دل شهر نو رشد کرده بودند با شعار حزب فقط حزب الله .رهبر فقط روح الله ما ملت را از خانه و کاشانه خود اواره نمودید.لطفا ناراحت نشوید انقلاب فرهنگی شما ببار نشسته و اینگونه حرکات میو ه های رسیده ان درخت تنومند انقلاب فرهنگی و اسلامی است که شما باغبان ان بودید |
سهشنبه 3 اسفند 1389 |
|
feminism - انگلستان - لندن
|
در میانِ این قوم باالاخره انسانی پیدا شد که حقیقت گو باشد و با صدای رسا بگوید "اسم خدا را نبرید، خدا نیست، نیست، نیست." |
سهشنبه 3 اسفند 1389 |
|
bawafa1385 - المان - هامبورگ
|
جناب دکتر سروش . درخت انقلاب فرهنگی که سرکار بعنوان یکی از باغبابان این مزرعه اسلامی بودید ببار نشسته و میوه ان بکام شما چندان شیرین نیست . لذا احازه فرمائید من این شعر فردوسی بزرگ را تقدیم شما و همه درد کشیده های این انقلاب فرهنگی بنا نهاده شما بکنم و با اینکار تقریبا خودم را مقداری خلاص و ازاد نمایم. درختی که تلخ است وی را سرشت . گرش درنشانی بباغ بهشت. ور از جوی خلدش بهمنگام اب . ببیخ انگبین ریزی و شهدناب. سر انجام گوهر ببار نا اورد. همان میوه تلع بار اورد. بله نازنین . بله اقای دکتر سروش . ناراحت نباشید این همان میوه ای است که شما انرا باغبانی نموده اید درخت انقلاب فرهنگی اسلامی در ایران ما. در ایران اهورائی ما |
سهشنبه 3 اسفند 1389 |
|
reza1981 - المان - هانوفر
|
این همه جمهوری اسلامی کشت و تجاوز کرد ایشون نفرین نکرد؟ حالا که داماد ایشون اذیت شدن نفرین واجب شد؟ |
سهشنبه 3 اسفند 1389 |
|
حاکم - آمریکا - لوس آنجلس
|
با سلام . لطفاً به خدا و اسلام توهین نکنید .شما مثلاً در غرب زندگی می کنید هنوز به رسم ادب یاد نگرفته اید عقیده دیگری را تحمل کنید. ما ایرانی فقط بلدیم حرف بزنیم ولی تو عمل کم می آریم برای اینکه باید از خودمان شروع کنیم.آقای هامبورگی به شما هستم یاد بگیر عقیده مخالف را تحمل کن اینقدر توهین نکن توهین کردن راحت است ولی با ادب ماندن سخت است. |
سهشنبه 3 اسفند 1389 |
|
bawafa1385 - المان - هامبورگ
|
حاکم/امریکا/لس انجلس/ اقای عزیز. بعد از این از شما یاد خواهیم گرفت که چگونه فکر کنیم و چگونه زندگی کنیم. ما در زندگی اجتماعی خود واعظ غیر متعظ زیاد دیدیم و زیاد داشتیم . در رفتار اجتماعی خود معلمین اخلاق زیادی خواستند بما اموزش اخلاق اجتماعی بدهند . ما بر حسب شعور و درایت خود همگان را پذیرا شدیم و بر حسب توصیه خرد خودمان بهترین را انتخاب نمودیم . توصیه سرکار را هم بخرد خود واگذار میکنم . شما هم موفق باشید |
چهارشنبه 4 اسفند 1389 |
|
ARTEMIS-SW - فرانسه - پاریس
|
اول عنقلاب اسلامی بعد عنقلاب فکری بوسیله ی همین روباه مکار که مثل شریعتی گنجی کدیور وپیمان می خواهند بوی این دین را با گل و گیاه بپوشانند ننگ بر همه ی شما که با کارهایتان حکومت ملایان را تحکیم و خود به خارج گریختید به درک هر بلائی به سرتان می اید. |
چهارشنبه 4 اسفند 1389 |
|
danial nabi - سوئد - استکهلم
|
بیچاره داماده زده به سرش.به خدا قسم که بعضیها لایق حکومت شیطانی هستند از نوع امریکائی .چه بسا قهر خدا نسیبتان شود .ای مردم تاریخ تورات میگوید هنگامی که قوم یهود از دست نبی خدا خسته شدند خداوند نیز انها را نفرین کرد وشاه برایشان برگزید.وانقدر از شاه لطمه خوردند که دوباره تقاضای برگشت نبی خدا را کردند.داستان بعضی نادانان امروزیست.. |
چهارشنبه 4 اسفند 1389 |
|
م ر - ایران - تهران
|
feminism - انگلستان - لندن - به وجود خودت پی ببر به تمام هستی و کهکشانها حتی قادر نیستی تصورش را کنی چه رسد بخواهی جستجویش کنی ما نمیخواهیم بی عدالتی و کثیف بودن و حرامزادگی این رژیم را اعوذبالله با منکر کردن خدا یکی کنیم خواهشا شماهایی که این دید را دارید خودتان را با کسانیکه با توکل به خداوند میخواهند از زیر یوغ نامردان نجات پیدا کنند یکی نکنید کسی که ادعا بر نبود خداوند میکند نمیتواند خود را حتی یک انسانی که به امر او آفریده شده بکند پس خواهشا اون ایده و نظر خودتان را برای خودتان نگه دارید و حق ندارید در مورد خالق این جهان هستی نظری دهید . متشکرم |
پنجشنبه 5 اسفند 1389 |
|
feminism - انگلستان - لندن
|
م ر-ایران-تهران. وجود من نتیجۀ عشفبازی پدر و مادر من میباشد. متشکر از وعظ خواندتان ولی من با توکل و پشتوانه به توانائی, عقل و ادراکم تا به حالا موفق بوده ام . این عقیده و اندیشۀ شخصی من میباشد و به هیچکسی ربطی نداره . مگر من به شما گفتم که حقی ندارید از خالقتان بگوئید که جنابعالی برای من تعیین تکلیف میکنید . هیچکس را در گور دیگری نمی چپانند شما مشغول دولا و راست شدن خودتان باش و بیاموز که به عقاید دیگران احترام بگذاری و یا حد اقل روضه خوانی نفرمائید. سپاس. |
پنجشنبه 5 اسفند 1389 |
|