پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۸ - ۰۴ فوریه ۲۰۱۰
رقص ولایات گیلان در ایالات غرب
جهت نمایش ویدئو در یوتوب اینجا کلیک کنید. |
لینک دانلود
https://www.youtube.com/watch?v=Ol8eWUGJSS8
|
khosh bavar - ایران - یزد
|
چقدر رقص زیبایی داشت که 100% رقص نشای برنج بود ! و چه نرم و با احساس زیبا میرقصید ! خیلی لذت بردم , شاد و موزیک باشیم ! |
جمعه 15 بهمن 1389 |
|
|
porharfi - هلند - آرنم
|
زنان رشت زیبایی رقص آنجاست که با بودن ملایان جانی .بدون روسری و تو سری. در خیابانهای رشت فریاد آزادی خواهی سر دهند!!.... |
جمعه 15 بهمن 1389 |
|
|
alireza_pa - ایران - تهران
|
خیلی جالبه که زیاد آدم جمع نشده بود.حتی چند نفر بی تفاوت رد شدند.حالا تو ایران بود همه دورش جمع میشدند. |
جمعه 15 بهمن 1389 |
|
|
iranhorror - ایران - تهران
|
جاندارک بالاترین همه شما خارج نشینان رو سر کار گذاشته!. این زن که گیلانی نیست! فقط یه اهنگ گیلانی گذاشته شده رو یک رقص آمریکایی |
جمعه 15 بهمن 1389 |
|
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
خیلی با حاله شاد شدم. گاهی منم دلم میخواد وسط خیابون یکهو برقصم البته نه این مدلی مدل خودم :) اما چون آهنگ رو فقط خودم میشنوم بقیه ممکنه فکر کنن دیوونه شدم متاسفانه من هنوز بند دارم مثل این خانم آزاد نشدم. البته از سر دل خوش نه که از سر شوق. یکی از ترانه های قدیمی شماعی زاده رو هر وقت گوش میدم دلم میخواد بی خیال همه ادا در آرم. خیلی خودمو کنترل میکنم :) میگه : این خونه رو کی ساخته ؟ اوستای بنا ساخته! با چوب نعنا ساخته تنهای تنها ساخته. بعد یه عده بچه میگن و میشنون: دیوه اومد! کدوم دیو؟ دیوی که توی خواب بود : کدوم خواب ؟ خوابی که تو چشاته ! کدوم چشم؟ چشمی که روز و گم کرد! کدوم روز؟ روزی که قصر ما بود! کدوم قصر؟دیوه اومد دیوه اومد.....وگرنه دیوه دود میشد یک شبه نابود میشد. هفت در و بستی نمکی یه درو نبستی نمکی ! همینه که بی عروسکی همینه که بی بادبادکی یک الک بی دولکی ! خونمونو آب برده قصه رو خواب برده ! دیوه اومد ....صداش کنیم رهایی زمینی نه هوایی! انگار به فکر ماییم به فکر ما نبودیم! از تن رها نبودیم ! وگرنه دیوه دود میشد یک شبه نابود میشد این خونه رو کی ساخته.. |
جمعه 15 بهمن 1389 |
|
|
saeedgilan - ایران - رشت
|
رقصش شبیه رقص گیلکی بود ولی رقصش احتمالا برای امریکا هست که روش آهنگ گیلکی گذاشتن |
شنبه 16 بهمن 1389 |
|
|
soli14 - سوئد - استکهلم
|
جای شرمندگیست ، این با این کارش چه چیزی را میخواست نشان دهد الآقل این کار را در یک میدان به نمایش میذاشت نه مثل یک مالیخلایی در خیابان و محل عبور عابر پیاده که باعث تمسخر دیگران شود من فکر میکنم که موخش بیش از حد تکون خرده بود . |
شنبه 16 بهمن 1389 |
|
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
soli14 - سوئد - استکهلم. شرمندگی رفتار کسانی دارد که ظاهرا در عقل و فهم کامل اند اما دنیا از دست سیایت و اعمالشان به تنگ. این حرکت ناشی از احساساتی بی ریا و صادقانه است به کسی هم ضرر نمی زند بگذار بگویند و بگوئید مخش تاب دارد ضررش به خودش میرسد نه خلق عالم. مولانای بزرگ در هفتصد سال قبل با رفص مدامش در کوچه و بازار در کسوت فقاهت نشان داد و پیام داد این کارها زشت نیست دگم بازی خون مردم را به شیشه کردن ظلم کردن اختیار داری مردم ناپسند است. حالا رقص مولانا از جذبه ی حق بود رقص این زن از فواران احساسات. چه فرقی میکند هر دو از عشق و احساس سرچشمه می گیرد هر کسی بنا به حال خود نه از نفرت و نفاق مولانای بزرگ خط بطلان بر اندیشه ی ملا و تعصب او کشید و به این وضوح همه چیز را به ما عملا نشان داد و اینگونه زندگی کرد ما نمی خواهیم خود را عوض کنیم و عاشق عادتها و روشهای خود ساخته ی مرسوم هستیم نه واقعیت هر چیز و حقیقت آن. |
دوشنبه 18 بهمن 1389 |
|