چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۸۸ - ۱۳ ژانویه ۲۰۱۰
کلاهبردار جوان برای فرار از طلبکاران نقش فقدانی بازی کرد
مرد جوان برای آنکه از دست طلبکاران فرار کند شایعه ربوده شدن خود را بر زبانها انداخت.
به گزارش فارس، عصر 3 دی امسال مرد جوانی با مراجعه به کلانتری 152 خانیآبادنو به مأموران گفت: برادرم به نام سعید 25 ساله در ساعت 12 روز 27 آذر به بهانه پاس کردن چکهایش از منزل خارج شده و تاکنون به منزل بازنگشته است. با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور هاشمیان، دادیار شعبه اول دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده جهت رسیدگی تخصصی در اختیار کارآگاهان پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. کارآگاهان پایگاه پنجم در تحقیقات خود با مراجعه به شعبات بانکی که فقدانی در آنها افتتاح حساب کرده بود اطمینان پیدا کردند که وی از 27 آذر مراجعهای به شعبات بانکی نداشته است. کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود با مراجعه به محل کار فقدانی در پامنار اطلاع پیدا کردند که سعید از چندی پیش به بهانه خرید و فروش آهن مبالغی چند ده میلیون تومانی از تعدادی از کسبه بازار آهن دریافت و پس از مدتی با مبلغی در حدود 400 میلیون تومان ناپدید شده و هیچکدام از کسبه بازار نیز اطلاعی از او ندارند. با شناسایی تعدادی از کسبه بازار که اقدام به پرداخت پول به سعید کرده بودند، تعدادی از آنها در اظهارات خود به کارآگاهان عنوان کردند که پس از ناپدید شدن سعید و عدم پاسخگویی او به تماسهای تلفنی، به در منزل فقدانی مراجعه و همسر سعید به آنها گفته از سعید اطلاعی ندارم. با توجه به اظهارات مالباختگان و در ادامه تحقیقات از خانواده سعید، اعضای خانواده فقدانی پس از اطلاع از موضوع ازدواج سعید به کارآگاهان عنوان کردند: سعید مجرد است و تاکنون ازدواج نکرده و ما نیز از ازدواج او هیچ اطلاعی نداریم. کارآگاهان پایگاه پنجم در ادامه تحقیقات خود با شناسایی منزلی در شهرک ولی عصر که سعید بدون اطلاع اعضای خانوادهاش در آن زندگی جداگانهای داشت به آنجا رفته و در آنجا با زن جوانی به نام مریم که مالباختگان او را به عنوان همسر سعید معرفی کرده بودند، روبرو شدند. با وجود اظهارات و تأکید مالباختگان درباره ازدواج سعید با این زن جوان، مریم در اظهارات اولیه خود به کارآگاهان گفت: من کسی به نام سعید را نمیشناسم و پس از متارکه از همسر اولم به تنهایی زندگی میکنم. کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود و پس از اطمینان از صحت اطلاعات بدست آمده، بار دیگر و اینبار با اخذ دستور قضایی از دادیار پرونده در روز 15 دی به نشانی محل زندگی سعید و مریم در شهرک ولی عصر مراجعه کردند و در بازرسی از این محل موفق به کشف مدارک شناسایی متعلق به فقدانی و همچنین سند ازدواج میان سعید و مریم شدند. با توجه به کشف اسناد و مدارک بدست آمده و ارائه دلایل ثابت شده، اینبار مریم 26 ساله پس از دستگیری و انتقال به پلیس آگاهی لب به اعتراف گشود و به کاراگاهان گفت: 1 مرداد با استفاده از شناسنامه مجعولی که سعید برای من تهیه کرده بود با یکدیگر ازدواج کرده و قرار بر آن گذاشتیم که هیچ کس از ازدواج ما 2 نفر اطلاع پیدا نکند چرا که من به تازگی از همسر سابق خود متارکه کرده و اطمینان داشتیم که اگر خانواده سعید از این موضوع اطلاع پیدا کنند به هیچ عنوان حاضر به قبول ازدواج ما 2 نفر نخواهند شد؛ از سوی دیگر نیز همسر سابقم بسیار اصرار داشت که با داشتن دختری 9 ساله از او، مجدداً به خانه او برگردم؛ برای همین به پیشنهاد سعید قبول کردم تا پس از تهیه شناسنامهای جدید و جعل شده با او ازدواج کرده و هیچ کس نیز از این ازدواج اطلاع پیدا نکند. مریم در ادامه اعترافات خود به کارآگاهان گفت: پس از آنکه سعید مقداری پول از بازار آهن پامنار تهیه کرد، تصمیم داشت تا به طور کامل از تهران خارج شود و پس از مدتی نیز من به او ملحق شوم؛ برای همین روز حادثه از تهران خارج شد و در حال حاضر نیز در محمودآباد مخفی شده است. با توجه به اطلاعات بدست آمده از مخفیگاه سعید در محمود آباد، کارآگاهان پایگاه پنجم با اخذ نیابت قضایی به محمودآباد رفته و با همکاری کارآگاهان پلیس آگاهی محمود اباد، سعید را در حین خروج از مخفیگاهش دستگیر و به پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند. سرهنگ علی اکبر اسدی، رئیس پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: در حال حاضر تحقیقات کارآگاهان از متهم و همسر وی از سوی کارآگاهان پایگاه پنجم در مراحل ابتدایی قرار داشته و متهمان نیز با صدور قرار قانونی از سوی مقام قضایی در اختیار پلیس آگاهی قرار دارند. وی ادامه داد: سعید از ناحیه دست چپ دچار نقص عضو بوده و دست وی به علت تصادف رانندگی از ناحیه مچ قطع شده است لذا از کلیه مالباختگانی که با توجه به نشانی اعلام شده، شکایتی از جوانی 25 ساله با این مشخصات دارند دعوت میشود تا جهت شناسایی و طرح شکایت خود به پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند.
|
m uk - انگلیس - منچستر
|
متاسفم رفیق ولی استات هم دزد بود هنوز چک استا اقا سعید توئ دستم است ای بابا |
جمعه 24 دی 1389 |
|
