مصاحبه بیبیسی فارسی با کریسدیبرگ
مصاحبه بیبیسی فارسی با کریسدیبرگ
کریس دی برگ و عکس دوران جوانی اش بر روی یکی از آلبوم های قدیمیبی بی سی : آلبوم جدید کریس دی برگ " ناوگان ماه و قصه های دیگر" حدود دو ماه پیش وارد بازار شد. آلبومی با زبان قصه و فاقد آهنگهای عاشقانه.
مصاحبه ای را با کریس دی برگ انجام دادیم که او در این مصاحبه توضیحات بیشتری در مورد این آلبوم داده و همچنین با پاسخ به سوالات ما و مخاطبانمان بسیاری از پرسش ها را در مورد سفری که حدود دوسال پیش به ایران داشته جواب داده است.
کریستوفر جان دیویسون ملقب به کریس دی برگ در۱۵ اکتبر سال ۱۹۴۸ در آرژانتین متولد شد. کودکی کریس دی برگ به خاطر شغل دیپلماتیک پدرش به مسافرت و کسب تجربه گذشت و به این خاطر در کشورهای مختلفی مثل مالت، نیجریه و کنگو بزرگ شد.
هنگامی که ۱۲ ساله بود خانوادهاش به امرالد آیل در ایرلند رفتند ، کریس دی برگ با همسرش دایان و سه فرزندش رزانا، هوبی و مایکل در حال حاضر در این شهر زندگی میکند.
در سال ۱۹۶۰ پدرکریس دی برگ یک قلعه قدیمی به نام بارگی کاسل را در ایرلند خرید. آنها آنجا را به یک هتل خانوادگی برای تعطیلات تبدیل کردند. کریس اولین کنسرتهایش را در این قلعه اجرا میکرد و بعدازظهرها برای میهمانان گیتار مینواخت. کریس نواختن گیتار را با روش آزمون و خطا، یعنی بدون هیچ نت از پیش نوشته شدهای یاد گرفت.
کریس زبان انگلیسی و فرانسه را در کالج معروف ترینیتی در شهر دوبلین آموخت. هنگامی که وی مشغول تحصیل در کالج ترینیتی بود شروع به نوشتن آهنگهای پاپ کرد. در سال ۱۹۷۱ کریس برای پیدا کردن شغلی در موسیقی به لندن سفر کرد. او در یک رستوران و آرایشگاه به عنوان خواننده شروع به کار کرد. کریس هنگام صرف غذا برای مشتریها گیتار می نواخت و آواز می خواند.
کریس دی برگ فعالیت حرفه ای اش را در سال ۱۹۷۵ و با انتشار اولین آلبوم موسیقی خود به نام "در دور دستها،آن سوی دیوارهای قلعه" آغاز کرد.آلبوم های دیگر این خواننده عبارتند از:
قطار اسپانیایی و دیگر داستانها، انسان روی خط، به سوی روشنایی، پیروزی بزرگ، زمان بندی همه چیز است، راه آزادی، مرد قصه گو، ردپا و ناوگان ماه و قصه های دیگر.آلبوم آخر کریس برگ " ناوگان ماه و قصه های دیگر" در ماه سپتامبر امسال منتشر شد.این آلبوم حدود ۷۱ دقیقه است که طولانی ترین بخش آن یک قطعه ۵۰ دقیقه ای بر اساس رمانی از نویسنده مشهور بریتانیایی به نام "مید فالکنر" است. رمانی که کریس دی برگ در دوران نوجوانیش به آن علاقه زیادی داشت . این قطعه بلند به یک نمایش موزیکال شباهت دارد و شامل قطعات ارکستری، دکلمه و موسیقی راک است .
شش آهنگ دیگر که با نام قصه های دیگر در این آلبوم آورده شده اند،الهام گرفته از آثار شخصیتهای هنری و ادبی مورد علاقه اوست.
کریس در مورد آلبوم جدیدش گفت: " مدتی بود که از خواندن آهنگ ها و آلبوم های معمول خسته شده بودم. این روزها آلبوم هایی به بازار می آیند که سه یا چهار آهنگ خوب دارند و بقیه آهنگ ها پرکننده آلبوم هستند. می خواستم یک کار کاملا متفاوت انجام بدهم. ناوگان ماه و قصه های دیگر در ذهن شما مانند یک فیلم به نظر می رسد و این دقیقا چیزی است که من می خواستم."
در وب سایت رسمی کریس دی برگ و در قسمت معرفی آلبوم ناوگان ماه و قصه های دیگر نکته ای بود که نظر مرا به خود جلب کرد.آنجا نوشته بود:
" این آلبوم دارای موضوعات متنوعی است از جمله داستانهایی در مورد لئوناردو داوینچی، از بین رفتن معصومیت کودکانه، قصه کوتاهی از اسکار وایلد، فرشته نگهبان و.. است و شاید عاطفی ترین قسمت این آلبوم ترانه ای است در مورد یکی از وقایع سال ۲۰۰۹ ایران(کشته شدن ندا آقا سلطان) "
اما خواندن از ایران تنها دلیل شهرت و ایجاد محبوبیت کریس دی برگ در بین ایرانیان نبود. شاید بتوان کریس دی برگ و ترانه هایش قسمت فراموش نشدنی خاطرات نوجوانی و جوانی بسیاری از ایرانیهای یکی دو نسل گذشته دانست. تقریبا از حدود بیست و پنج سال پیش ترانه های کریس دی برگ در ایران شنیده می شدند.
کریس دی برگ اولین خواننده غربی است که آلبومهایش در ایران مجوز گرفته است. جالب اینجاست که کریس تا سالها از این محبوبیت بی خبر بود. جالب تر ازآن اینکه وقتی به او گفتیم که ترانه هایش به فارسی هم ترجمه شده، ضمن اظهار بی اطلاعی خوشحال شد و بسیار تعجب کرد. کریس دی برگ حدود دو سال پیش سفر کوتاهی به ایران داشت و آنجا با همکاری گروه آریان آهنگی با نام "نوری تا ابدیت" اجرا کرد.
سفر کریس به ایران از یک طرف عده ای از هوادارانش را خوشحال و عده ای دیگر را ناراحت کرد. بسیاری از مخالفان این سفر بر این باور بودند که سفر کریس به دعوت مقامهای دولتی ایران انجام گرفته بود. شاهین نجفی یکی ازخواننده های رپ، در واکنش به این سفر، ترانه "عمو کریس" را خواند که تا حد زیادی گویای این نارضایتی ها بود.
کریس دی برگ در مورد این نارضایتی ها اظهار تاسف کرد و گفت:
" می دانم عده ای هستند که معتقدند من نباید می رفتم. اما من با آنها مخالفم. من یک آدم فتنه گر نیستم. من نمیخواهم به خیابان بروم و فریاد بزنم: قیام کنید! قیام کنید! نه. من چنین آدمی نیستم. سفر من به ایران یک ملاقات خصوصی نبود. من معتقدم آن شخص (شاهین نجفی) عقیده خودش را دارد و من از اینکه سفرم باعث ناراحتی او شده بسیار متاسفم ولی من الان دارم با تمام ایرانیان سراسر جهان حرف می زنم و این از نتایج مستقیم آن سفر می باشد."
یک هفته قبل از مصاحبه ، از مخاطبانمان خواستیم سوالهایی را که از کریس دی برگ دارند برایمان ارسال کنند.ایمیلهای زیادی به دستمان رسید و از بین آنها سوالات مهم تر و مشترک را انتخاب کردیم و آنها را از کریس دی برگ پرسیدیم.
یکی از مخاطبان سوال جالبی پرسیده بود که ما آن را به عنوان اولین سوال مطرح کردیم:
اگردر ایران بودید آیا باز هم کریس دی برگ میشدید؟
کریس پاسخ داد:" سوال جالبی است. احتمالا به اینجایی که الان هستم میرسیدم اما سابقه موسیقی ام ممکن بود متفاوت باشد. مطمئنا کارم سخت تر میشد و شاید مجبور میشدم که کشور را ترک کنم. نه به خاطر قوانینی که وجود داشت بلکه به خاطر اینکه در مرکز موسیقی باشم."
کریس دی برگ دریکی از مصاحبه هایی که در زمان سفرش به ایران انجام داده بود گفته بود:" ایران امن تر از لندن و لس آنجلس است." از کریس دی برگ پرسیدیم که آیا هنوز هم اینطور فکر می کند؟
کریس گفت:" من در مورد موقعیت هر روز ایران صحبت نکردم و یا در مورد اتفاقاتی که هر روز درآنجا می افتد. من در مورد راه رفتن در خیابان و احساس امنیت کردن صحبت کردم. من فقط پنج یا شش روز در ایران بودم و ازآن چیزی که من در آن مدت کوتاه دیدم این طور به نظر می آمد که جای آرامی است."
یکی دیگر از سوالات مشترک تعدادی از مخاطبان ما این بود :
ترانه هایی زیادی در مورد عشق خوانده اید. شما از چه عشقی صحبت میکنید؟
کریس این سوال را پیچیده خواند و پاسخ داد:" عشق چیزی است که هر کسی در موردش کمی می داند.هر کس در هر سنی ممکن است آنرا تجربه کرده باشد. من همیشه از این که بخواهند مرا به عنوان خواننده ای که فقط ترانه های عاشقانه می خواند بشناسند اجتناب کرده ام. چون اینطور نیست. من در مورد موضوعات مختلف ترانه می نویسم."
کریس در پاسخ به این سوال توصیه جالبی هم به افراد عاشق کرد:
" هرگز بر این باور نباشید که عشق مثل یک گیاه است که در زمین بکاریدش و بروید پی کارتان. به این امید که خودش از خودش مراقبت می کند.نه عشق همواره نیاز به نور خورشید و باران دارد."
یکی از ترانه های خاطره انگیز کریس دی برگ" بانوی سرخ پوش" است. ترانه ای که بسیاری معتقدند کریس دی برگ با آن به شهرت رسید. برای مخاطبانمان جالب بود که بدانند بانوی سرخ پوش در این ترانه چه کسی است.
کریس گفت:" بانوی سرخ پوش هر زنی می تواند باشد. بیشتر مردها یادشان نمی آید آخرین باری که با همسرشان یا دوست دخترشان به میهمانی رفتند او چه پوشیده بوده. به خودم گفتم قسمت رمانتیک ماجرا همین جاست.یعنی آن جایی که مرد، این ضعف را در خودش احساس می کند و در یک لحظه خلوت و خصوصی ازهمسرش عذر خواهی می کند.این قصه هیچ ربطی به همسرم ندارد. البته زمانی که داشتم روی بیت دوم شعر کار می کردم همسرم داخل اتاق آمد ولبخند زیبایی به من زد. من هم آن کلمات راداخل ترانه گذاشتم."
موضوعات متنوعی در ترانه های کریس دی برگ به چشم می خورد. از جمله این موضوعات، مذهب و مسائل معنوی و روحانی است.تا جایی که در یک دوره در ایران شایعه شده بود که کریس دی برگ کشیش است که البته این موضوع صحت نداشت. از او در مورد مذهبی بودنش پرسیدیم.
کریس گفت:"بیشتر معنوی هستم تا مذهبی. دیدگاه من در مورد مذهب این است که اگر شما دوست دارید یک خیار را عبادت کنید این به خود شما مربوط است اما عقیده تان را نباید به شخص دیگری تحمیل کنید."
یکی از ترانه های جنجال برانگیز کریس دی برگ، قطار اسپانیایی بود. در این ترانه شیطان و خداوند روی در روی هم قرار می گیرند و با هم پوکر بازی می کنند. در جایی شیطان تقلب می کند و این کار او منجر به باخت خداوند می شود. این ترانه در چند کشور مجوز انتشار نگرفته بود از جمله ایران و آفریقای جنوبی. از کریس دی برگ در مورد ایده نوشتن این ترانه سوال کردیم.
کریس گفت:" من فکر کردم اگر نبردی بین خوبی و بدی وجود داشته باشد، این نبرد فقط در آسمانها نیست بلکه در درون انسان هم این نبرد وجود دارد. گاهی وقتها بدی پیروز می شود و گاهی هم خوبی. من این قضیه را در یک بازی پوکر گنجاندم؛ یک بازی بین خدا و شیطان."
کریس دی برگ به ایران سفر کرد اما نتوانست کنسرتی برگزار کند. آنجا گفته بود که داشتن کنسرت در ایران آرزوی همیشگی او بوده. به عنوان سوال آخر از او پرسیدیم :
آینده خودتان را با طرفداران ایرانی خود چگونه می بینید؟
کریس گفت:" امیدوارم این رابطه عاشقانه با مخاطبان ایرانی ام تا سالهای سال ادامه داشته باشد. فکر میکنم گنج بزرگ من زمانی به دست می آید که در ایران کنسرت اجرا کنم "
مصاحبه کامل بی بی سی فارسی با کریس دی برگ را می توانید جمعه شب ساعت 22 به وقت تهران از برنامه کوک ببینید.
|
|
|
|
|
|
|
|
|