Warning: session_start(): open(/var/cpanel/php/sessions/ea-php74/sess_ovh1q24b5abch2aapt7c2a0uk7, O_RDWR) failed: Permission denied (13) in /home/ukuser/public_html/amp/db/db/inc/ui.php on line 1

Warning: session_start(): Failed to read session data: files (path: /var/cpanel/php/sessions/ea-php74) in /home/ukuser/public_html/amp/db/db/inc/ui.php on line 1
کوفته کبابی با سس کنجد

کوفته کبابی با سس کنجد

کوفته کبابی با سس کنجدمواد لازم:
گوشت چرخکرده =500 گرم
سیر خورد شده =2 حبهپیاز خورد شده 1= عدد متوسطپودر فلفل سیاه =1 قاشق چایخوریپودر زیره سیاه= یک و نیم قاشق چایخوریپودر دارچین= یک و نیم قاشق چایخوریپودر فلفل قرمز =نصف قاشق چایخورینمک= 1 قاشق چایخورینان تست= 2 عددتخم مرغ= 1 عددروغن زیتون= 2 قاشق سوپخوریسیخ چوبی= به تعداد لازمطرز تهیه:اطراف نان تست را بگیرید همراه با گوشت و بقیه مواد در غذاساز ریخته به مدت 20 تا 30 ثانیه مواد را مخلوط کنید تا مایه نرم و یکدستی درست شودسپس از مخلوط گوشت به اندازه یک نارنگی برداشته انرا به شکل بیضی دراورید و در ظرفی بگذارید تا همه کبابها اماده شود سپس یک سیخ چوبی از وسط گوشت رد کنید و اطراف محل ورود گوشت را به سمت سیخ جمع کنید کبابهای اماده را حدودا دو ساعت در یخچال بگذارید پس از این مدت سینی کباب پز یا باربکیو را چرب کرده کبابها را روی ان قرار دهید در صورت در دسترس نداشتن این وسایل در یک ماهیتابه نچسب کبابها را با حرارت ملایم سرخکرده و با سس کنجد میل کنید.طرز تهیه سس کنجد:2 قاشق سوپخوری کنجد خام2 قاشق چایخوری ابلیمو1 حبه سیر له شده2 قاشق سوپخوری خامه1 قاشق سوپخوری جعفری ساطوری شدهنمک و فلفل 1 تا 2 قاشق سوپخوری ابرا باهم مخلوط کرده همرا با کباب سرو میکنیم (این سس فوق العاده است) منبع : آشپزآنلاین
khosh bavar - ایران - کرمان
اینو باید بعنوان " مزه " فقط با عرق سکی " مش اصخر " خورد , در هوای بارانی بغل اتش اشپزخانه صحرایی ! بعدش بعنوان " چانی " از سیاست, خدا و جن و پری گپ بزنی و............
دوشنبه 15 شهریور 1389

khosh bavar - ایران - کرمان
اینو باید بعنوان " مزه " فقط با عرق سکی " مش اصخر " خورد , در هوای بارانی بغل اتش اشپزخانه صحرایی ! بعدش بعنوان " چانی " از سیاست, خدا و جن و پری گپ بزنی و ...........
دوشنبه 15 شهریور 1389

wildpiony - هند - بمبیی
کی میره این همه راهو...بی خیال...نون پنیر گردو رو بچسب که کوفته کبابی با سس کنجد تو خوابم نمیتونی درست کنی شقایق خانم...سلام به همگی
دوشنبه 15 شهریور 1389

be man megan khoda - کویت - کویت
فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت. دیدیم کز این جمع پراکنده کسی رفت. شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ. زین گونه بسی آمد و زین گونه بسی رفت این عمر سبک سایه ما بسته به آبیست. دودی ز سر شمع پرید و نفسی رفت. نفسی رفت
دوشنبه 15 شهریور 1389

be man megan khoda - کویت - کویت
اصلا باهات حال نمیکنم کوفته کباب
دوشنبه 15 شهریور 1389

babre mazand - هلند - امستردام
نمیدونم چرا حس میکنم خیلی خوشمزه در نمیاد . چند وقت پیشها یه چیزی تو همین مایه ها درست کردم به خودم و.....بد وبیراه گفتم
دوشنبه 15 شهریور 1389

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین
خوشمزه دیده میشه. فردا می پزمت همچی دارم به جز کنجد. اونم میخریم. شاید در حین درست کردن حالا که همه هستند pahlavi جونم.. و Homa جونم هم برگردند.
دوشنبه 15 شهریور 1389

dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان
اولین باره اسم این غذا رو میشنوم .اما با مواد لازم و عکسش معلومه از اون خوشمزه هاست اخ جون سیرم داره.به به در کنار ترشی هفت بیجار و بادمجون تو پر و فلفل و سیر ترشی و به قول دوست خوب ما babre mazand ترشی ناز خاتون به به.فقط تـــــــــــــــــــــــــــــــــــــترشی جیگره.نوش جون بچه ها
دوشنبه 15 شهریور 1389

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین
" غذا ساز " !!!!! یعنی میکسر خودمون?
دوشنبه 15 شهریور 1389

dannni - سوئد - استکهلم
wildpiony - هند - بمبیی . آرزویم این است: نرود اشک در چشم تو هرگز، مگر از شوق زیاد، نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز، و به اندازه هر روز تو عاشق باشی، عاشق آن که تو را می‌خواهد، و به لبخند تو از خویش رها می‌گردد، و تو را دوست دارد به همان اندازه که دلت می‌خواهد . /// امیدوارم هرچه زودتر خوب بشی و کسالت از تو دور بشه همیشه برات دعا میکنم به پدر و مادرم که الان روزه هستن خواستم برایت دعا کنند
دوشنبه 15 شهریور 1389

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین
wildpiony - هند - بمبیی .. احوال دوشیزه محترمه, سرکار علیه , علیای مخدره Raz- uk.. بدو بدو بیا این هم از دوستمون که سراغشو می گرفتی.
دوشنبه 15 شهریور 1389

Raz_uk - انگلیس - کمبریج
Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین/ بابا من این جمله آخرو تو پرانتز خوندم : (این سکس فوق العاده است) سانسور شدم!:) نمیدونم شاید اگه یه ساندیسم کنارش بود سانسور نمیشد!حالا با این دوستای مطبوعاتیمون یه سری بریم لندن دفتر سایت ببینیم موضوع چیه!؟
سه‌شنبه 16 شهریور 1389

wildpiony - هند - بمبیی
be man megan khoda - کویت - کویت توروخدا من روحیه ی خوندن این شعرارو ندارم ...همون عاشقانه بنویس...از مرگ و اینا ننویس:(.. dannni - سوئد - استکهلم مرسی عزیزممم لطف داری به من . Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین هه هه دوشیزه ی محترمه بله اولین قدمه...نگو نگو مهریه کمه...هه هه بد نیستم طلا جون
سه‌شنبه 16 شهریور 1389

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین
Raz_uk - انگلیس - کمبریج .. از دست تو استخفورالله. راستی منظورت همون استغفرالله دیگه!!!! حالا Hamid جونم سر و کله اش پیدا میشه و میگه : " تو هم که عین این خانم معلم ها هی نوشته های مارا زیرو رو کن و گند کار مارا در بیاربیرون"
سه‌شنبه 16 شهریور 1389

iranazadiran - ایران - تهران
Esfahan Nesfe Jahan - اصفهان جون به نظر منم این غذا خوشمزه در میاد اما به قول شقایق جون قر و فرش زیاده. اما نه اینجوریا هم نیست درست کردن خودش و سس راحته تنوع موادش زیاده و تهیه اش حوصله و وقت می خواد مخصوصا برای امثال شقایق جون که کمی به خاطر حالش کم حوصله است. امیدوارم اینقدر سر حال بشه که هفته ای یکبار حداقل از این سس و کوفته درست کنه کنجد خیلی خاصیت داره....
سه‌شنبه 16 شهریور 1389

iranazadiran - ایران - تهران
...طلا جون غذا ساز از میکسر کاملتره و کارهای بیشتری انجام میده. پره ها و صفحه های متعدد داره که ازشون استفاده های بسیاری میشه و درجه های آن متفاوت است. بطور مثال تو میتونی با قرار دادن درجه و زمان مطلوب پیاز را خلال کنی یا نگینی و یا ماننده رنده که برای کتلت و کباب خوبه. پره هاش حتی برای زدن تخم مرغ و درست کردن کیک هست و از صفحه هاش هم میتونی برای درست کردن چیپس مدل بازار استفاده کنی. کلا خیلی راه دسته و استفاده میشه و از همه مهمتر برای خرد کردن سبزی عالیه فقط باید وسطش هم بزنی تا یه دست خرد بشه. میتونی برای گوشت کوبیده آبگوشت ازش استفاده کنی ( البته حواست به نبودن استخون ریزه باشه که به پره هاش آسیب نزنه )برای کوفته برنجی برای ورز دادن کباب کوبیده و در این مایه ها هم خوبه م یا خمیر کم . حجم ظرفش هم به نسبت میکسر های قبلی بزرگتره و مجبور نیستی چند بار تو ظرف مواد بریزی.
سه‌شنبه 16 شهریور 1389

shiva safapour - ایران - تهران
سلام گلم . صبحت بخیر باشه و میخوام اولین کسی باشم که عید عزیز فطر رو به خودت و تمام خانواده محترمت تبریک میگم . برات بهترین روزها رو در این ایام ارزو دارم ..ایران تهران
سه‌شنبه 16 شهریور 1389

dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان
khosh bavar - ایران - کرمان گفتی عرق سگی؟؟؟مگه از جونت سیر شدی؟؟؟
سه‌شنبه 16 شهریور 1389

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین
wildpiony - هند - بمبیی .. خدا نکنه تو دیگه اخوند بشی قربونت همون خانم دکتر بشو !!! iranazadiran جنتلمنم...شما مطمئنید از جنس ما ادم گلیها هستید نه بخدا هم فرشته اید هم دائره المعارف. افرین به شما و معلوماتتون.
سه‌شنبه 16 شهریور 1389

khosh bavar - ایران - کرمان
dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان: اخه میدونی جریان چیه !? الان همه در ایران اسلامی عرق کشی میکنند ! و وقتی واست میارنند و یا میری پیش " مش اصخر و یا مش اسمعیل " ها, برایت این هنرشان را میاورند, که برایم مثل الکل صنعتی میمانه, ولی ان لطف و صفای این عزیزان میارزه به بهترین ویسکیهای اسکاتلندی مانند: Highland park , Jameson ,Talisker و Laphroaig , و از طرفی , نمیدونی چه حالی میده, که ادم مخفی میخوره و امکان دستگیریت هم هست و وقتیکه دستگیرت نکردند, برای من مثل پیروزی من بر این ددمنشان هست ! و من به احترام این صفای پاک عزیزان که با تمام وجود مهماننوازی میکنی, لذت میبرم و بیادشون هستم و بزبان خودشان مینوسم; عرق سکی و اصخر و اسمعیل ! راستی, سوال نکردی که منظورم از " چانی " چیه ?! الکی نوشتی که ایا کسی سوال میکنه که من درجواب بگم: خودت, یعنی خودت چون سوال کردی چانی چیه, خودت بعنوان چاشنی هم دعوتی !!
چهار‌شنبه 17 شهریور 1389

dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان
khosh bavar - ایران - کرمان عجب حکایتی داری این عرق سگی و مش اصغر شما!!!!!!!!!!!!!!!!!!اره یادم رفت بپرسم چانی؟؟؟منظورت همون چاشنی؟؟؟؟
چهار‌شنبه 17 شهریور 1389

iranazadiran - ایران - تهران
Esfahan Nesfe Jahan - اصفهان جون آخه چند تا اطلاعات راجع به کاسه و کوزه . و حالا گاهی غذا چیه که شما اینقدر منو خجالت میدی و شرمنده میکنی. من ناخن کوچکه شماها هم نیستم. فرشته هم بیشتر خوی خوش و مهربون خودت میاد من گاهی برا بعضیا بد مامور عذابم. فدای لطفت.
چهار‌شنبه 17 شهریور 1389

iranazadiran - ایران - تهران
dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان. عسل جون چون اون تاپیک بسته شده بود جواب سوالت رو در مورد شبح بودن شیوا اینجا میدم. به نظرم ایشون سرش به کار خودش گرمه و جواب دادن براش مهم نیست. البته تا حال یه چند بار جواب داده ولی غیر از اون چند بار با خودشو و حالش خوشه. چیکارش داریم بنده خدا رو این هم اینجوری خوشه. نه اصلا هم ازش نمی ترسم. مگه شبح ترس داره :) اوایل تغییر رژیم ایران که هر روز خدمتگذاران و متخصصین کارکشته را به جوخه اعدام میبردند و تصاویر آنها را در انواع و اقسام اشکال رقت آور چاپ کرده و یا اینکه از تلویزیون نشان میدادند. جو بسیار بد و رعب آوری بود. این رژیم خونخوار و عاشق کشتار بی توجه به تمام اصول انسانی با جنونی وحشیانه اعمال خود را به چشم همه میکشاند. ما که تا آن روز این مسائل را ندیده بودیم و اگر سالی شاهد فوت همسایه ای یا فامیل پیر فرتوتی بودیم که دورا دور در جریان آن قرار گرفته بودیم حال شاهد اشکال و انواع کشته ها و یا زخمی ها از تمام رسانه های عمومی بودیم. هر کدام هم به نوع خود شیطنت داشتیم..... 
پنج‌شنبه 18 شهریور 1389

iranazadiran - ایران - تهران
در آن روزها به خاطر دارم بیشتر از همه شکل و شمایل تیمسار نصیری رئیس ساواک بر روحیه ما اثر گذاشته بود ابتدا در حالی که او را حسابی مجروح کرده بودند و خونین و مالین بود از تلویزیون با باند و غیره نشان دادند و بعد هم عکس تیر باران شدنش را در روزنامه و جسدش را در سردخانه از تلویزیون . چون او رئیس ساواک بود ما از زنده او به خاطر تبلیغات جاری ترسیده شده بودیم چه رسد به آن چهره غرق خون با چشمی ورم کرده و بدتر وقت دیدن جسدش از تلویزیون در سردخانه. آن زمان برق بسیار و به تناوب می رفت کافی بود این اتفاق بیافتد یکی از ما با صدای بلند و آمرانه . ندا میداد روح نصیری آمد بعد از آن ما همه فریاد زنان از اتاق به بیرون فرار میکردیم و همه بسمت آشپزخانه که معمولا مادر در آنجا بود هجوم میبردیم و هم داد ما در میامد و هم داد او از رفتار ما. آن زمان چراغهایی بود که با گاز روشن میشد و به دیوار متصل بود چراغ آشپزخانه هم اولین جایی بود که روشن میشد تا بعد برای ما یا شمع بیاورند و یا چراغهای دیگر دیواری را روشن کنند. واقعا تا مدتها همه از سایه هم میترسیدیم در عین حال که سربسر هم میگذاشتیم...
پنج‌شنبه 18 شهریور 1389

iranazadiran - ایران - تهران
....کافی بود کسی در طبقه پایین و قسمت موتور خانه شوفاژ کار داشت که انباری به آن چسبیده بود آنهم در شب یک نفر که معمولا یکی ازشیطونترین برادرهام بود از توی راه پله به طرف میگفت مواظب روح نصیری باش از پشت نگیرت . طرف تا پله ها را یکی دو تا کرده و به بالا میرسید قبض روح . شده بود. اما من یکی قول میدم اگه خامنه ای و دارو دسته کفتارها سقط شوند نه الان هیچ یک و نه تا هفت نسل بعدمون نه تنها نترسیم و افسوس بخوریم بلکه روز از بین رفتنشان را به جشن و پایکوبی برگزارکنیم و آن روز را روز شکر گذاری بنامیم . ببخشید که جای این بحث در آشپزخانه نبود اما دیدم حالا که حرف از شبح شد به این موضوع اشاره کنم. سلامت و تندرست باشی و دلشاد.
پنج‌شنبه 18 شهریور 1389

pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا
iranazadiran - ایران - تهران --- استاد اجل اکرم، با درود و عرض احترام. اگر نظر من حقیر رو پرسیده باشید، زندهٔ سید علی‌ گدا و مموتی از پیکر تیر بارون شده و متورم مرحوم نصیری وحشتناک تره. بخصوص امروز که سیرت هر دو گروه برای ملت بطور واضح و مشخص قابل رویت شده. در مورد بانو صفاپور هم، یکبار من قصد قلقلک دادن ایشان رو کردم که آنچنان به گوشمالی من پرداختند که از آنروز به شعر گفتن افتادم! اینست که دیگر جرات نمیکنم در کارشان دخالت کنم. انشا الله، جریانات ارسالی از جانب خانم طلا که خدمت شما فوروارد کرده بودم، باعث کسالت نشد؟ .
جمعه 19 شهریور 1389

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.